اکنون که میدانیم اکثر سیستمهای اندازهگیری در واقع خطاپذیر هستند، قدم بعدی این است که دقیقاً چه چیزی آنها را خطاپذیر میکند، کشف کنیم. این مفهوم توسط کارشناسان عملیات بررسی شده و اصطلاح خطای اندازه گیری به آن داده شده است. این مقاله این مفهوم را عمیقاً مورد بررسی قرار می دهد زیرا ابزار اصلی در جعبه ابزار هر مدیر شش سیگما است.
تصمیمگیریها بر اساس دادههای تنوع هستند: ما باید این واقعیت را دوباره تکرار کنیم که روششناسی شش سیگما تنوع را دوست ندارد. فکر می کند که تنوع دشمن فرآیند است و باید از بین برود. تمام تصمیمات در مورد چگونگی اصلاح فرآیند بر اساس تغییرات مشاهده شده اتخاذ می شود. با این حال، تنوع مشاهده شده تصویر واقعی را نشان نمی دهد!
تفکیک داده های تغییرات: نگاه عمیق تر به تغییرات مشاهده شده فرمولی را به ما می دهد که خطای اندازه گیری را توصیف می کند:
ترسیم داده های صحیح: باید درک کرد که وقتی یک قطعه داده به صورت مجزا نگاه می شود، خطای اندازه گیری ممکن است کوچک و ناچیز به نظر برسد. با این حال، تیم شش سیگما و مدیران فرآیند معمولاً به دادههای چند متغیری که بر روی دیوار اتاقهای کنترلشان نمودار شدهاند، نگاه میکنند. در اینجا خطاهای کوچک خود را چند برابر می کنند تا به شکل یک خطای بزرگ ظاهر شوند.
بنابراین ضروری است که سیستمی ایجاد شود که در آن به جای تغییرات مشاهده شده، فقط تغییرات فرآیند واقعی در مقابل مدیران ترسیم شود. این امر باعث میشود تصمیمهایی بگیرید که بسیار صحیحتر از آنچه در غیر این صورت میبودند.
ممکن است به دلیل افراد یا ابزارها ایجاد شود
خطای اندازه گیری را نمی توان به یک منبع نسبت داد. این همان چیزی است که درک تغییرات اندازه گیری را پیچیده تر می کند. ما منابع تغییرات اندازه گیری را به طور جداگانه کشف خواهیم کرد. با این حال، در لحظه کنونی، کافی است درک کنیم که تنوع اندازه گیری در خوانش نادرست ابزار توسط مردم و خود ابزارها ظاهر می شود. یک سیستم اندازه گیری موثر باید از شر هر دوی این خطاها خلاص شود.
بدون نظر