اهمیت برنامه ریزی مالی در سطح فردی و خانوادگی قابل اغراق نیست. سال‌هاست که مردم و حتی دولت‌ها تلاش می‌کنند این عادت را به توده‌ها القا کنند. با این حال، آنها برای انجام این کار مشکل پیدا کرده اند. این به این دلیل است که چندین تصور اشتباه در رابطه با امور مالی شخصی وجود دارد که در بین مردم رایج است. در این مقاله، برخی از این باورهای غلط رایج را فهرست کرده و دلیل نادرست بودن آنها را توضیح خواهیم داد .

تصور اشتباه شماره 1: فعالیت یک بار

رایج ترین تصور غلط در مورد برنامه ریزی مالی این است که یک فعالیت یکبار مصرف است. بسیاری از مردم بر این باورند که اگر در سمیناری شرکت کنند یا کتابی در مورد برنامه ریزی مالی مطالعه کنند، پس برنامه ریزی مالی انجام داده اند. بدیهی است که اینطور نیست و برنامه ریزی مالی یک فعالیت مادام العمر است. باید به طور گسترده در یک دوره زمانی انجام شود. به عنوان مثال، اهداف مالی شخصی باید به صورت دوره ای تنظیم شوند. سپس این اهداف باید بر اساس اطلاعات جدیدی که در رابطه با درآمدها و هزینه های سرمایه گذار به دست می آید، در یک دوره زمانی تنظیم شوند. اهداف برنامه برای دستیابی به آنها ممکن است سالها در طول سفر مجدداً تنظیم و متعادل شوند. از این رو، خواندن کتاب یا شرکت در سمینار تنها اولین قدم است که تنها زمانی معنادار می شود که چند مرحله دیگر پس از آن برداشته شود.

تصور اشتباه شماره 2: همه چیز در مورد بازنشستگی

برنامه ریزی مالی به فعالیتی گفته می شود که توسط افراد مسن یا میانسال انجام می شود. تصور این است که تنها زمانی که افراد به بازنشستگی نزدیک هستند باید وضعیت مالی خود را بررسی کنند. با این حال، این نیز بدیهی است که درست نیست. این مثل این است که بگوییم زمان مناسب برای مطالعه شب قبل از امتحان است. اگر برنامه ریزی مالی را به تعویق بیندازیم، سال های سالمندی به شدت استرس زا می شوند و همچنین احتمال دستیابی به اهداف مالی به طور تصاعدی کاهش می یابد. زمان مناسب برای شروع برنامه ریزی مالی در اوایل زندگی حرفه ای یک فرد است. به این دلیل که زمان مهم‌ترین عامل ترکیب‌سازی است و سرمایه‌گذاران با سرمایه‌گذاری زودتر می‌توانند از اثرات جادویی ترکیب بهره ببرند.

تصور اشتباه شماره 3: همه چیز در مورد مالیات

بسیاری از مردم فکر می کنند که برنامه ریزی مالی فقط یکی دیگر از نام های تجملی برای برنامه ریزی مالیاتی است. به همین دلیل است که آنها از برنامه ریزی مالی اجتناب می کنند زیرا ممکن است در گروه مالیاتی بالاتر قرار نگیرند یا احساس کنند که پس انداز کافی ندارند تا بتوانند سرمایه گذاری کنند و در نهایت خود را از مالیات نجات دهند. برنامه ریزی مالیاتی تنها بخشی از برنامه ریزی مالی است و آن هم بسیار کوچک است. برنامه ریزی مالی چیزهای بیشتری وجود دارد، که می تواند به نفع سرمایه گذاران باشد، حتی اگر آنها در محدوده مالیاتی بالاتری قرار نگیرند.

تصور غلط شماره 4: فقط برای افراد ثروتمند

افراد زیادی هستند که معتقدند برنامه ریزی مالیاتی فقط برای افراد ثروتمند است. واقعیت این است که حتی افراد طبقه متوسط ​​نیز درآمدی دارند که برای رسیدن به اهداف خود باید آن را بهینه کنند. در واقع، از آنجایی که افراد طبقه متوسط ​​کمبود درآمد دارند، برای رسیدن به اهداف خود باید بیشتر تلاش کنند. از این رو، منصفانه است که بگوییم وضعیت افراد طبقات پایین و متوسط ​​با شروع به استفاده از اصول برنامه ریزی مالی بسیار بهبود می یابد.

تصور اشتباه شماره 5: همه چیز در مورد سرمایه گذاری

برنامه ریزی مالی به صورت جامع عمل می کند. این بدان معناست که هدف برنامه ریزی مالی این است که اطمینان حاصل شود که شما تمام منابعی را که نیاز دارید در اختیار دارید. به عنوان مثال، هنگامی که یک فرد پیر می شود، احتمالاً سلامت او نیز بدتر می شود. از این رو، بخشی از برنامه ریزی مالی به اخذ انواع بیمه می پردازد تا نیازهای درمانی سرمایه گذار در مراحل بعدی زندگی برآورده شود. به همین ترتیب، برنامه ریزی مالی همچنین نیازهای عاطفی، نیازهای مسکن و حتی نیاز به اوقات فراغت و سرگرمی را برطرف می کند. برنامه ریزی مالی طیف وسیعی از فعالیت ها را از پس انداز در دوران جوانی تا مخارج در دوران پیری را در بر می گیرد. مانند برنامه ریزی مالیاتی، سرمایه گذاری نیز تنها بخشی از فرآیند برنامه ریزی مالی است. سرمایه گذاری بخش مهمی از فرآیند است اما کل فرآیند را در بر نمی گیرد.

تصور اشتباه شماره 6: خودتان این کار را انجام دهید

افراد زیادی هستند که می دانند برنامه ریزی مالی مهم است اما نمی خواهند از خدمات یک متخصص استفاده کنند. این به این دلیل است که آنها فکر می کنند خدمات یک متخصص گران است و می توانند امور مالی خود را خودشان مدیریت کنند. این ممکن است تا حدی درست باشد اگر فرد در زمینه امور مالی شخصی مطالعه کافی داشته باشد و همچنین سواد مالی داشته باشد. با این حال، بسیاری از مردم سواد مالی ندارند. آنها ممکن است پزشک، مهندس و روزنامه نگار باشند و ممکن است در زمینه های خود به خوبی مسلط باشند. با این حال، آنها ممکن است ندانند که دارایی های متقابل و محصولات بیمه هستند. از این رو، استخدام یک متخصص ممکن است ایده خوبی باشد. ممکن است مقداری کارمزد وجود داشته باشد، اما ممکن است از بسیاری از اشتباهات گران قیمت که می تواند بر ارزش خالص سرمایه گذار تأثیر منفی بگذارد، جلوگیری کند.

نکته اصلی این است که مردم چندین تصور اشتباه در مورد امور مالی شخصی دارند. از این رو، اولین کار یک کارشناس امور مالی شخصی آموزش سرمایه گذاران در مورد اینکه چرا این نوع تفکر ناقص است و چرا باید از آن اجتناب شود، است. آموزش افراد ممکن است بسیار دشوار باشد، زیرا آنها کاملاً تمایلی به بحث در مورد مسائل مالی خود ندارند. به همین دلیل است که امور مالی شخصی یک حوزه چالش برانگیز است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *