تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) بستر تحلیل مالی مدرن است. به همین دلیل است که مدل‌سازان مالی به طور گسترده از تحلیل جریان نقدی تنزیل شده استفاده می‌کنند. در واقع، تجزیه و تحلیل DCF ممکن است دلیلی برای به وجود آمدن زمینه مدل‌سازی مالی در وهله اول باشد.

در این مقاله نگاهی دقیق‌تر به نحوه استفاده از تکنیک‌های مدل‌سازی مالی برای ایجاد یک مدل جریان نقدی تنزیل شده خواهیم داشت. خواهیم داشت.

دانستن زمان استفاده از مدل سازی DCF

ایجاد یک مدل جریان نقدی با تخفیف یک کار بسیار پیچیده و زمان بر است. این به این دلیل است که تجزیه و تحلیل DCF معمولا ورودی های هر سه صورت های مالی را می گیرد. EBIDTA از صورت سود و زیان اخذ می شود. مخارج سرمایه ای و سایر مخارج بلندمدت از ترازنامه گرفته می شود. جریان های نقدی خروجی مانند نرخ بهره از صورت جریان نقدی گرفته می شود.

از این رو، منصفانه است که بگوییم تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده از مکانیزم پیچیده ای استفاده می کند که در آن ورودی ها از تمام صورت های مالی به منظور ایجاد خروجی استفاده می شود. از آنجایی که این یک مکانیسم پیچیده است، بانکداران سرمایه گذاری معمولاً از الگوهای آماده برای تقریب استفاده می کنند. یک مدل جریان نقدی تخفیف‌خورده دقیق، تنها زمانی ایجاد می‌شود که یک تصمیم مهم، مانند ادغام یا اسپین‌آف در نظر گرفته شود.

روش ایجاد یک مدل مالی برای تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده در زیر ذکر شده است.

فرآیند دو مرحله ای

ارزش هر شرکتی را می توان با استفاده از تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل یافته پی برد. دو مرحله وجود دارد که باید انجام شود. آنها به شرح زیر است:

 

  1. در ابتدا، تعداد سال‌هایی که باید برای آن‌ها پیش‌بینی دقیق جریان نقدی ایجاد شود، تعیین شود. سپس، مفروضاتی مانند نرخ رشد و نرخ تنزیل نیز باید به وضوح ذکر شود. به عنوان مثال، اگر مدل‌ساز مالی تصمیم بگیرد که پیش‌بینی‌ها برای یک دوره هفت ساله ایجاد می‌شوند، باید پیش‌بینی‌های دقیقی برای آن دوره تهیه کنند. این اولین بخش از فرآیند است که در آن شرکت به عنوان یک نگرانی عملیاتی برای یک دوره زمانی معین در نظر گرفته می شود. ارزش گذاری به دست آمده با استفاده از این فرآیند را می توان اولین قسمت از ارزش گذاری کل شرکت در نظر گرفت. 

     

  2. ثانیاً، شرکت به عنوان یک شرکت ادامه دار در نظر گرفته می شود. این بدان معناست که فرض بر این است که شرکت تا ابد به ارائه جریان های نقدی ادامه خواهد داد. در نتیجه ارزش نهایی شرکت با استفاده از این فرمول به دست می آید. این ارزش پایانی جزء دوم ارزش گذاری کل شرکت در نظر گرفته می شود. 

ارزش کل شرکت با اضافه کردن بخش اول و دوم ارزش گذاری به دست می آید. از دیدگاه یک مدل ساز مالی، این بدان معناست که آنها باید دو مدل مجزا توسعه دهند. نتایج هر دو این مدل باید در پایان اضافه شود تا ارزش نهایی با استفاده از تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده بدست آید.

با این حال، هر دو مرحله فرآیند به مفروضات بسیار حساس هستند. این بدان معنی است که یک تغییر جزئی در فرض می تواند تغییر بزرگی در ارزش گذاری نهایی ایجاد کند. بنابراین برای مدل ساز مالی مهم است که اطمینان حاصل کند که مفروضات یکسان هستند

ارزش در طول دوره افق:

ارزش نگرانی عملیاتی را می توان به یکی از دو روش محاسبه کرد.

در روش اول فقط درآمد عملیاتی شرکت در نظر گرفته می شود. یعنی در ابتدا تاثیر تامین مالی و سرمایه گذاری در نظر گرفته نمی شود. در مرحله بعد، دارایی های غیر عملیاتی و درآمد احتمالی که آنها ایجاد می کنند به ارزش عملیاتی اضافه می شود. مزیت در اینجا این است که اثر تامین مالی و سرمایه گذاری از عملیات جدا می شود. این به مدل ساز مالی و استفاده کنندگان از مدل تصویر واضح تری از سود می دهد که می توان انتظار داشت در سال های بعد ادامه یابد.

راه دومی وجود دارد که در آن مدل ساز مستقیماً محاسبه را با سود خالص پس از کسر مالیات آغاز می کند. این روش مدل سازی مالی را آسان می کند. با این حال، با توجه به تجزیه اطلاعاتی که ارائه می کند، محدود است.

در بیشتر موارد، مدل ساز مالی بهتر است از رویکرد اول استفاده کند. این به این دلیل است که آنها به راحتی می توانند تأثیری را که تغییر در نرخ بهره یا هر ترتیب تأمین مالی دیگری بر ارزش شرکت در طول سال های افق خواهد داشت نشان دهند.

ارزش نهایی:

بخش دوم ارزش گذاری DCF شامل محاسبه ارزش پایانی است. این نیز به دو صورت قابل انجام است. از نقطه نظر محاسبه، هر دو راه بسیار آسان هستند. با این حال، نتیجه ای که آنها ممکن است ارائه دهند احتمالاً بسیار متفاوت است. از آنجایی که ارزش پایانی بیش از 50 درصد از ارزش شرکت را تشکیل می دهد، روشی که در اینجا دنبال می شود تفاوت زیادی ایجاد می کند.

از نقطه نظر محاسبه، هر دو روش آسان هستند. یکی از روش ها شامل در نظر گرفتن شرکت در حال رشد دائمی است. روش دیگر شامل استفاده از یک EBIDTA چندگانه است. فاکتور ضریب را می توان با تجزیه و تحلیل سایر شرکت ها در صنعت به دست آورد.

در نتیجه، تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده یک تکنیک مدل‌سازی مالی پیچیده و پیچیده است. تنها زمانی باید از آن استفاده کرد که ثمره تلاش، تلاش عظیمی را که در این مورد لازم است توجیه کند . همچنین، روش ها باید با دقت انتخاب شوند تا از ارزش گذاری بیش از حد یا کمتر از ارزش شرکت جلوگیری شود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *