بازار وام مسکن عصر جدید بسیار متفاوت با بازار قدیمی بود. قدیمی بر اساس یک قرارداد رهنی ساده بین وام گیرنده و وام دهنده کار می کرد. با این حال، در چند مقاله قبلی در مورد چگونگی تغییر کامل سیستم خواندیم. به جای اینکه بانک وام را برای تمام مدت تصدی خود نگه دارد، بدهی وام مسکن اکنون در بازارهای آزاد مانند سهام و اوراق قرضه معامله می شود. این بازارهای ثانویه و تجارت آزاد این بدهی ها مستلزم استفاده از اوراق بهادار مالی عصر جدید است. دهه 1990 و 2000 شاهد اختراع بسیاری از این اوراق بود. در این مقاله، دو نوع مهم از این اوراق یعنی اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن و معاوضه پیشفرض اعتباری را مورد بحث قرار خواهیم داد .
اوراق بهادار تضمینی
ما قبلاً می دانیم که در دنیای عصر جدید، بانک ها در واقع وام های مسکن را تامین نمی کنند. بلکه آنها واسطه هایی هستند که وام می گیرند و سپس آن را در بازار رهن ثانویه می فروشند. این توسط یک امنیت شناخته شده به عنوان امنیت با پشتوانه وام مسکن (MBS) فعال می شود.
وثیقه با پشتوانه رهنی، وثیقه ای است که پشتوانه آن رهن یا مجموعه ای از وام مسکن است. اکنون، این ممکن است مانند اصطلاحات مالی گیج کننده به نظر برسد. با این حال، در اصل بسیار ساده است. وقتی بانک وام می دهد، آن را در بازار ثانویه می فروشد. این افراد در بازار ثانویه طیف گسترده ای از این وام ها را جمع آوری می کنند و “استخر” چنین وام هایی را ایجاد می کنند. بنابراین این استخر جریان نقدی خود را از پرداخت های وام مسکنی که به صورت ماهانه دریافت می کند به دست می آورد. بنابراین استخر چیزی نیست جز یک وام مسکن بزرگ که مجموعه ای از بسیاری از وام های کوچک است.
اکنون، حقوق مالکیت قطعات کوچک این جریان های نقدی از طریق اوراق بهاداری به نام اوراق بهادار با پشتوانه رهنی به سرمایه گذاران می فروشد. فرض کنید در پایان هر ماه 100 دلار در استخر وام مسکن انباشته شده است و 100 اوراق بهادار موجود است، سپس آنها به هر یک از آنها 1 دلار می پردازند. بنابراین، اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن، جریان های نقدی خود را از مجموعه وام مسکن به دست می آورند. از آنجایی که آنها توسط وام مسکن “پشتیبانی” می شوند، یعنی جریان نقدی خود را از وام مسکن به دست می آورند، به آنها اوراق بهادار با پشتوانه رهنی می گویند. بنابراین، وثیقه با پشتوانه وام مسکن اغلب به عنوان ساختار “عبور” نامیده می شود. کار اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن این است که اجازه می دهد جریان نقدی وام مسکن به دارندگان این اوراق هدایت شود، یعنی اجازه عبور وجه نقد را می دهد.
انواع مختلفی از اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن در بازار موجود است. مهمترین تمایز بین اوراق بهادار دارای پشتوانه رهنی آژانس و اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن با برچسب خصوصی است. اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن توسط سازمانهای شبه دولتی مانند فردی مک، فانی می و جینی مار منتشر میشوند. از سوی دیگر، اوراق بهادار با برچسب خصوصی توسط نهادهای با هدف ویژه ایجاد شده توسط بانکهای سرمایهگذاری منتشر میشوند. اوراق بهادار با پشتوانه رهن نمایندگی معمولاً با قیمتی ممتاز فروخته می شود زیرا از آنجایی که توسط سازمان های شبه دولتی ضمانت می شوند، ایمن تر هستند. هرگونه بدهی تضمین شده توسط این آژانس ها به طور ضمنی توسط مالیات دهندگان ایالات متحده تضمین می شود. از سوی دیگر، اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن برچسب خصوصی دارای ضمانتهای خصوصی هستند که بسته به رتبه اعتباری آنها ممکن است ارزشمند باشد.
سوآپ های پیش فرض اعتبار
ابزار دیگری که در بازارهای مالی عصر جدید مورد استفاده قرار می گیرد، مبادله نکول اعتباری نام دارد. اگرچه این ابزار مستقیماً با وامهای مسکن مرتبط نیست، اما اغلب برای شرطبندی علیه بانکهای سرمایهگذاری صادرکننده وام مسکن استفاده میشد. این ساختار مشتق پیچیده است و باید با احتیاط درک شود.
سوآپ پیشفرض اعتبار نوعی بیمه است. فرض کنید من اعتقاد دارم که بانک Lehman Brother بدهی بدی صادر می کند و آنها می خواهند بدهی خود را نکول کنند. در این مورد، من می توانم به شرکتی که مبادلات پیش فرض اعتباری صادر می کند، (مثلا AIG) مراجعه کنم و هر ماه یک حق بیمه به AIG پرداخت کنم. در صورت پیشفرض توسط AIG Lehman Brother، ضررهای من جبران خواهد شد.
این دقیقاً مانند بیمه است به جز یک تفاوت عمده. من بدهی صادر شده توسط Lehman Brothers را در وهله اول نگه نمی دارم! مثل این است که من برای ماشین همسایهام بیمه میخرم. من صاحب ماشین نیستم. با این حال من حق بیمه آن را پرداخت می کنم و در صورت نکول بابت مفقود شدن ماشین او جبران می کنم! امیدوارم تفاوت را ببینید. اگر اصل سود بیمهپذیر را از قرارداد بیمه حذف کنیم، به سفتهبازی محض تبدیل میشود و این دقیقاً همان چیزی است که در صورت سوآپ نکول اعتباری اتفاق افتاد.
پس از بحران مالی 2008، معاوضه های نکول اعتباری با بررسی های انتقادی و خشم عمومی مواجه شد. دلیل این امر این واقعیت بود که این قراردادها به شدت غیرقانونی بودند. این قراردادها بیشتر توسط آژانس های نظارتی یعنی بانک ها و آژانس های بیمه فروخته می شد. با این حال، آنها به قدری در بازار جدید بودند که مقررات به آنها نمی رسید، یعنی قوانینی وجود نداشت که الزامات ذخیره را برای این قراردادها الزامی کند. از این رو، بانکها و آژانسهای بیمه میتوانند این قراردادها را بدون نگهداشتن پولی در بانک برای صندوق روز بارانی در صورت سررسید همه آنها به فروش برسانند.
اولین فاجعه معاوضه های اعتباری شرکت بیمه AIG بود. این شرکت به معنای واقعی کلمه با افت دارایی های خود مواجه شد زیرا مطالبات پس از رکود بازار مسکن و تقریباً تمام صادرکنندگان بدهی انباشته شد.
از آن زمان، معاوضه های نکول اعتباری تحت صلاحیت قانون قرار گرفته است. دولت اجباری کرده است که دادههای مربوط به معاوضههای نکول اعتباری منتشر شود تا بتوان آن را با رتبهبندی سازمان رتبهبندی مقایسه کرد و ریسک واقعی سرمایهگذاری را مشخص کرد.
بدون نظر