مقاله قبلی مقدمه ای در مورد دو تصمیم اساسی بود که امور مالی شرکت در اتخاذ آنها به شرکت کمک می کند. در ابتدا، این دو تصمیم ممکن است بسیار ساده به نظر برسند. بالاخره همه در زندگی روزمره خود پول جمع می کنند و از آن استفاده سازنده می کنند. حسابداری ساده می تواند به ما بگوید که آیا باید آن تصمیمات مالی و سرمایه گذاری را اتخاذ کنیم یا خیر. بنابراین، چرا برای اتخاذ این تصمیمات به موضوع پیچیده ای به نام امور مالی شرکتی نیاز است؟ خوب، معلوم می شود نیازی وجود دارد؟ این نیاز به دلیل این مفهوم ارزش اسمی و واقعی پول ایجاد می شود. این مقاله توضیح می دهد که چرا نیاز به تامین مالی شرکتی است:
مفهوم تورم
همه ما به طور شهودی از مفهوم تورم آگاه هستیم. می دانیم که پول هر سال ارزش خود را از دست می دهد. همان مقدار پول هر سال کمتر و کمتر خریداری می شود. فرض کنید برای خرید یک کالای خاص امروز 100 دلار لازم است. بنابراین اگر تورم 10 درصدی وجود داشته باشد، همان کالاها با قیمت 110 دلار در سال آینده در دسترس خواهند بود.
مقدمه ای بر ارزش اسمی پول
بنابراین، اگر سرمایهگذاری کنیم که امسال ۹ درصد بازده داشت، از ۱۰۰ دلاری که سرمایهگذاری کرده بودیم، در سال آینده مجموعاً ۱۰۹ دلار خواهیم داشت. از نظر حسابداری ما 9 دلار سود خواهیم داشت. این به این دلیل است که ما فقط مقادیر اسمی را در نظر می گیریم. ارزش های اسمی اثر تورم، هزینه فرصت سرمایه و سایر نیروهایی که باعث کاهش ارزش پول در یک دوره زمانی معین می شوند را در نظر نمی گیرند.
مشکل ارزش های اسمی برای اندازه گیری عملکرد یک شرکت:
ارزشهای اسمی تصویری تحریف شده از عملکرد شرکت به سهامداران ارائه میکند و حداقل این است. موردی را که در بالا مورد بحث قرار دادیم در نظر بگیرید. در اینجا، شرکت 1 درصد قدرت خرید خود را از دست داده است. این بدان معناست که آنها بهتر بود 100 دلار را در سال اول مصرف کنند و می توانستند کالاهای بیشتری را با آن بخرند تا اینکه آن را سرمایه گذاری کنند و یک سال بعد 109 دلار مصرف کنند. بنابراین، اگر ارزشهای اسمی در نظر گرفته شود، شرکتها با سرمایهگذاری پول خود در پروژههایی که نرخ بازدهی کمتری از هزینه سرمایه شرکت ارائه میدهند، سرمایه خود را از بین میبرند.
مقدمه ای بر ارزش واقعی پول
برای جبران این مشکل، متخصصان امور مالی شرکت ها مفهوم ارزش واقعی پول را ارائه کرده اند. ارزش واقعی پول تورم، هزینه فرصت سرمایه و سایر عوامل را در نظر می گیرد. بنابراین، شرکت هایی که محاسبات خود را بر اساس این مقادیر تعدیل شده تورمی قرار می دهند، در مقایسه با شرکت هایی که این کار را نمی کنند، تصمیمات مالی بهتری می گیرند. محاسبه هم برای مقادیر واقعی و هم برای مقادیر اسمی ساده است و با کمک فرمول زیر قابل انجام است:
ارزش واقعی = مقدار اسمی / (1 + (i / 100))
i = نرخ تورم غالب در بازار
ذهنیت در ارزش واقعی پول:
باید درک کرد که ارزش واقعی و اسمی پول ذهنی است. این به این دلیل است که آنها با استفاده از نرخ تورم تعیین می شوند. هیچ معیار واحدی برای سنجش تورم وجود ندارد. دولت خود تخمین های متعددی از تورم ارائه می کند. همچنین، برای هدف محاسبه شرکت، این اقدامات ممکن است به اندازه کافی خوب نباشد. بنابراین شرکت ممکن است شاخص تورم خود را بسته به اینکه مقادیر واقعی محاسبه می شود ایجاد کند. بنابراین، ذهنیت گسترده ای در این محاسبه وجود دارد. شرکت های مختلف از نرخ های متفاوتی برای تبدیل ارزش اسمی به ارزش واقعی استفاده می کنند.
بزرگترین برداشت از مفهوم ارزش های اسمی و واقعی این است که پول در یک دوره زمانی مستقیماً با پول در دوره زمانی دیگر قابل مقایسه نیست. به همین دلیل است که ما باید مقادیر فعلی، ارزش های آینده و موارد مشابه را محاسبه کنیم. این محاسبات ستون فقرات مالی شرکت ها را تشکیل می دهند.
بدون نظر