نسل هزاره به زندگی در دنیای درخواستی عادت کرده است. آنها غذا را بر حسب تقاضا می خرند، تاکسی ها را بنا به تقاضا کرایه می کنند و حتی در صورت تقاضا در امتحانات شرکت می کنند! این فقط یک مسئله زمان بود که صنعت تولید به سمت واگن بر اساس تقاضا نیز جهش کرد. حقیقت این است که تولید بر اساس تقاضا برای خرده‌فروشان کوچک‌تر جنبه مثبت قابل توجهی دارد. با این حال، تا آنجا که به شرکت های بزرگ مربوط می شود، آنها با سیستم فعلی وضعیت بهتری خواهند داشت. به همین دلیل است که اغلب اصطلاح تولید بر اساس تقاضا را در رسانه ها نمی شنوید. با این حال، در این مقاله نگاه دقیق تری به مفهوم ساخت بر اساس تقاضا و همچنین مزایا و معایب آن خواهیم داشت.

تولید بر حسب تقاضا چیست؟

تولید بر اساس تقاضا یک سیستم جدید تولید است. سیستم قبلی به محصولاتی با مشخصات استاندارد متکی بود که باید تولید و ذخیره می شدند. از آنجایی که هم تولید انبوه و هم ذخیره‌سازی انبوه گران هستند، شرکت‌های بزرگ‌تر به‌طور سنتی دست بالا را در تولید دارند.

با این حال، همه اینها با ظهور تولید بر اساس تقاضا تغییر می کند. با ظهور فناوری هایی مانند پرینت سه بعدی، اکنون می توان مقادیر کمتری از مواد را ارزان ساخت. به نظر می رسد که دوران حداقل مقادیر عظیم سفارش گذشته است. همچنین، مهم است که بدانیم دوران زمان‌بندی نیز در شرف ناپدید شدن است. تولید بر اساس تقاضا زمانی کار می کند که سیستم های فروشنده و خریدار به هم متصل باشند. این سیستم تنها در صورتی کار می کند که بتوان سفارشات را به سرعت انجام داد.

از این رو، نیاز به صرفه جویی در مقیاس و همچنین استانداردسازی نفی شده است. اگر طرفداران این تکنیک را باور کنیم، کارخانه‌ها و انبارهای غول‌پیکر به زودی به گذشته تبدیل خواهند شد، زیرا تولید برحسب تقاضا مزایای بسیاری دارد. برخی از این مزایا در زیر ذکر شده است.

مزایای تولید بر حسب تقاضا

 

    • زمین بازی همسطح: سیستم تولید بر اساس تقاضا زمینه بازی برابر را برای شرکت های بزرگ و همچنین شرکت های کوچکتر فراهم می کند. زیرا نیازی به تولید انبوه محصولات نیست زیرا قیمت هر واحد به میزان قابل توجهی کاهش نمی یابد. نتیجه نهایی این است که چند شرکت کوچک واقعا نمی توانند بر بازار تسلط داشته باشند. رقابت بیشتر به معنای نوآوری بیشتر است و نتیجه نهایی این است که می توان محصولاتی را به مشتریان ارائه داد که نوآورانه و همچنین قیمت پایین تری دارند.

 

 

    • تست بازارها: تولید بر اساس تقاضا برای شرکت‌هایی مانند پوشاک و خرده‌فروشی که سلایق و ترجیحات مشتریان به سرعت در حال تغییر هستند، به خوبی کار می‌کند. طبق مدل سنتی، این شرکت ها بین شش تا نه ماه زمان نیاز دارند تا محصولی را به بازار عرضه کنند. از این رو، آنها چاره ای جز برآورد تقاضا بر اساس مفروضات خاصی ندارند. اگر تخمین اشتباه ثابت شود، تولیدکنندگان در نهایت با موجودی مازادی مواجه می‌شوند که در اجناس آنها فروخته نشده است. با ظهور تولید بر اساس تقاضا، زمان تحویل را می توان به کمتر از یک ماه کاهش داد. این به شرکت ها اجازه می دهد تا قطعات کوچک را به بازار ارسال کنند. بر اساس فروش این لات ها، شرکت ها می توانند تصمیم بگیرند که آیا می خواهند بیشتر تولید کنند یا نه و اگر چنین است در چه مقدار. از آنجایی که تولید انبوه ضروری نیست،

 

 

    • بدون نیاز به مارک داون : صنعت پوشاک مدرن به کاهش قیمت و فروش پایان فصل عادت کرده است. چنین کاهش‌هایی تنها به این دلیل اتفاق می‌افتد که کالاهای تولید انبوه تا پایان فصل فروخته نشده‌اند. از آنجایی که تولید بر اساس تقاضا جایگزین تولید انبوه می شود، منجر به پایان کاهش قیمت ها نیز می شود. این نشانه گذاری ها به تصویر برند فروشنده آسیب می زند. بسیاری از مشتریان با پیش‌بینی کاهش قیمت‌ها در حین کاهش قیمت، محصولاتی را خریداری نمی‌کنند. همانطور که تولید بر اساس تقاضا رایج تر می شود، دوره فروش پایان فصل ممکن است در شرف از بین رفتن باشد.

 

 

    • دوستدار محیط زیست: باید درک کرد که تولید انبوه کالاها برای محیط زیست نیز مضر است. این به این دلیل است که وقتی کالاها به صورت انبوه تولید می شوند، منابع بیشتری مصرف می شود. گاهی اوقات این کالاها حتی مصرف نمی شوند، این بدان معناست که منابع حتی مورد استفاده قرار نگرفته بلکه صرفاً هدر رفته است! تولید بر اساس تقاضا تضمین می کند که منابع طبیعی تنها زمانی مورد استفاده قرار می گیرند که تقاضای واقعی از سوی مشتریان وجود داشته باشد. از این رو، تولید بر حسب تقاضا نسبت به سایر روش های تولید سازگارتر با محیط زیست است.

 

 

    • بدون ریسک اعتباری : در نهایت، عدم نیاز به تولید انبوه کالاها نیز سود مالی زیادی دارد. تولید انبوه شرایطی را ایجاد می کند که در آن فروش باید تحت فشار قرار گیرد. از آنجایی که فروش به سطوح بعدی زنجیره تامین سوق داده می شود، فروش اعتباری باید انجام شود. در نتیجه، بسیاری از شرکت ها پول خود را در حساب های دریافتنی قفل می کنند. تعداد بیشتر حساب های دریافتنی نیز به این معنی است که احتمال بدهی های بد بیشتر وجود دارد. تولید بر حسب تقاضا همه اینها را تغییر می دهد. نیازی به فروش اعتباری نیست. درعوض، در بیشتر موارد مشتریان پیش پرداخت پرداخت می کنند. بنابراین نیاز به سرمایه در گردش کاملا برطرف می شود.

 

نکته اصلی این است که تولید بر اساس تقاضا از نظر مالی، زیست محیطی و همچنین از نظر عملیاتی بهتر است. این فقط یک مسئله زمان است که تبدیل به رایج ترین روش تولید در سراسر جهان شود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *