بانکداران سرمایه گذاری در حین رسیدن به ارزش گذاری یک شرکت از چندین روش مختلف استفاده می کنند. یکی از متداول ترین تجزیه و تحلیل ها، تحلیل تراکنش های پیشین نامیده می شود.

تجزیه و تحلیل تراکنش های قبلی چیست؟

تجزیه و تحلیل تراکنش های پیشین یک روش ارزش گذاری نسبی است، درست مانند تحلیل های قابل مقایسه. این بدان معناست که این روش‌ها ارزش شرکت را از جریان نقدی اساسی استخراج نمی‌کنند، بلکه ارزش‌گذاری را بر اساس ارزش‌گذاری شرکت‌های دیگر یا سایر معاملات انجام‌شده به دست می‌آورند. ایده اصلی این است که بر اساس ارزش گذاری شرکت های مشابه در شرایط مشابه، ارزش گذاری ارائه شود.

این نوع ارزش گذاری در زندگی روزمره ما نیز مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال، هنگامی که ما در معاملات املاک و مستغلات زیاده روی می کنیم، اغلب سعی می کنیم قیمت خانه ها را در مکان های مشابه به فروش برسانیم. این مقدار برای استخراج ارزش یک دارایی مورد نظر استفاده می شود.

مراحل تجزیه و تحلیل تراکنش های قبلی

بانکداران سرمایه گذاری عموماً تحلیل تراکنش های پیشین را به شکل ساختارمندتری انجام می دهند. این جایی است که مراحل متعددی وجود دارد که هنگام انجام تجزیه و تحلیل دنبال می شود. جزئیات مراحل در زیر ذکر شده است:

مرحله 1: انتخاب Comps: بانکداران سرمایه‌گذاری فرآیند را با انتخاب شرکت‌هایی که بسیار شبیه به شرکتی هستند که معامله در آن قرار است انجام شود، آغاز می‌کنند. مشکل اینجاست که شرکت ها مثل خانه نیستند. این بدان معنی است که آنها همگن نیستند. حتی اگر شرکت‌ها محصولات مشابهی را بفروشند و در بازارهای مشابه فعالیت کنند، باز هم عوامل زیادی می‌تواند بر ارزش‌گذاری آنها تأثیر بگذارد.

بانکداران سرمایه گذاری سعی می کنند با استفاده از عواملی مانند صنعت، جغرافیا، اندازه و حتی دوره زمانی بهترین موارد قابل مقایسه را پیدا کنند.زمانی که معامله قابل مقایسه انجام شد. در حین بررسی معاملات مشابه، دوره زمانی بسیار مهم است. این به این دلیل است که یک اصل اساسی در مورد ارزش زمانی پول وجود دارد. اگر معاملات مشابهی پنج یا هفت سال پیش انجام می شد، ارزش آنها باید برای منعکس کننده ارزش گذاری فعلی تعدیل می شد. در مورد شرکت های بزرگ، جزئیات این معاملات عموما به اطلاع عموم می رسد. به همین دلیل است که انجام یک تجزیه و تحلیل تراکنش پیشین برای آنها نسبتاً آسان است. از سوی دیگر، وقتی صحبت از شرکت‌های خصوصی کوچکتر می‌شود، اطلاعات باید از پایگاه‌های اطلاعاتی خاصی که به‌طور خاص برای این منظور ایجاد شده‌اند، استخراج شود. توجه به این نکته ضروری است که یک معامله واحد نمی تواند مبنایی برای ارزش گذاری جدید باشد.

مرحله شماره 2: ایجاد مدل مالی: پس از تجزیه و تحلیل شرکت های سابقه دار، باید داده های آنها را در یک مدل مالی قرار دهیم. به عنوان مثال، ما باید به صورت سود و زیان، ترازنامه و حتی صورت جریان نقدی نگاه کنیم تا اعداد مهم را شناسایی کنیم. مشکل این است که این اعداد به ندرت در حوزه عمومی در دسترس هستند. یک شرکت سهامی عام که یک شرکت سهامی عام دیگر را خریداری می کند اتفاق نادری است. به طور کلی، حداقل یکی از طرفین معامله یک شرکت خصوصی است. از آنجایی که شرکت های خصوصی هیچ اجباری برای افشای داده های خود به اشخاص ثالث ندارند، به دست آوردن این داده ها بسیار دشوار می شود.

مرحله سوم: محاسبه ضرایب: ارزش گذاری یک شرکت تنها زمانی می تواند برای استخراج ارزش شرکت دیگر استفاده شود که به شکل یک قابل مقایسه بیان شود. به عنوان مثال، ارزش گذاری شرکت ها اغلب به شکل ارزش شرکت به EBIT یا در قالب نسبت ارزش ویژه قیمت بیان می شود. این به این دلیل است که چنین عبارتی یک مدل ارزش گذاری plug and play ایجاد می کند.

به عنوان مثال، اگر نسبت P/E در 20 به دست آید، می‌توانیم از آن برای استخراج ارزش شرکت خود استفاده کنیم. به عنوان مثال، اگر بدانیم که درآمد یک شرکت 1 میلیون دلار است، می‌توانیم از نسبت P/E برای استخراج قیمت استفاده کنیم که 20 برابر یک میلیون دلار است، یعنی 20 میلیون دلار.

چندگانه هایی که در صنایع مختلف استفاده می شوند کاملاً متفاوت هستند. به عنوان مثال، در برخی از صنایع، قیمت به ارزش دفتری یک ضریب مهم است، در حالی که، در سایر صنایع، این نسبت ممکن است نامربوط باشد.

همچنین رایج است که ارزش گذاری را با استفاده از مضرب های مختلف تأیید کنیم. به عنوان مثال، ارزش به دست آمده از نسبت قیمت به ارزش دفتری، و همچنین نسبت قیمت به درآمد، اغلب برای دیدن اینکه آیا ارزش ها ثابت می مانند حتی اگر مضرب های مختلف استفاده شود، مقایسه می شود. در نظر گرفتن این نکته مهم است که اگر خریدار سهام کنترلی در شرکتی را که به فروش می‌رسد می‌پذیرد، از ضریب بالاتر استفاده می‌شود. این یک روش رایج در صنعت است و به آن حق بیمه کنترل می گویند.

مرحله چهارم: تجمیع مقادیر: از آنجایی که تجزیه و تحلیل تراکنش های پیشین به یک مقدار بستگی ندارد، داده ها باید تجمیع شوند. برای مثال، طیفی از نسبت‌های درآمد قیمت یا نسبت‌های قیمت به EBIT وجود خواهد داشت. به منظور استفاده مؤثر از آنها، شرکت ها اغلب از آمارهایی مانند میانگین همه مقادیر یا صدک 75 همه مقادیر استفاده می کنند. ارزش آماری به دست آمده، ارزشی است که در واقع برای استخراج ارزش شرکت پایه استفاده می شود.

بانک‌های سرمایه‌گذاری زیادی وجود دارند که ابزارهای نرم‌افزاری آماده‌ای دارند که برای استعلام پایگاه‌های اطلاعاتی و برگرداندن تحلیل تراکنش‌های پیشین بر اساس پارامترهای ارائه‌شده استفاده می‌شوند. با این حال، یک بانکدار سرمایه‌گذاری با دانش تخصصی لازم است تا اعداد ذکر شده را معنی کند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *