بخش بانکی هند با بحرانی در مقیاسی بی سابقه مواجه است. مشکل زمانی عجیب می شود که حقایق بیشتری آشکار شود. بخش بانکداری هند را می توان به دو دسته تقسیم کرد. بانکهای بخش خصوصی و بانکهای بخش دولتی وجود دارند. به نظر می رسد بانک های بخش خصوصی عملکرد خوبی دارند. با این حال، بانک های بخش دولتی به یک تهدید تبدیل شده اند. دارایی های غیرجاری در این بانک ها با سرعت نگران کننده ای در حال افزایش است. در نتیجه، دولت هند برنامه افزایش سرمایه 19 میلیارد دلاری را اعلام کرده است. هدف از این طرح این است که به بانکها فضای تنفسی بدهند تا بتوانند امور مالی خود را مرتب کنند . با این حال، به نظر می رسد افزایش سرمایه بانک ها کارساز نیست. شکست اخیر در بانک ملی پنجاب نشان داد که مشکلات پیش روی بانکداری هند ماهیت ساختاری دارند. آنها را نمی توان با استفاده از اقدامات زیبایی حل کرد.
افزایش سرمایه بانک ها ممکن است در کوتاه مدت یک راه حل قوی باشد. با این حال، طولی نمی کشد که همین بانک ها در میانه بحران دیگری قرار بگیرند. بسیاری از منتقدان پیشنهاد کردهاند که خصوصیسازی بانکها تنها راهی است که بانکهای بخش دولتی هند میتوانند به نهادهایی تبدیل شوند که از نظر تجاری قابل دوام هستند. آنها بر این باورند که بانکهای بخش دولتی باید توسط بانکداران اداره شوند و نه بوروکراتها.
در این مقاله نگاهی دقیقتر به برخی از مزایای احتمالی که در نتیجه خصوصیسازی بانکها به همراه خواهد داشت و همچنین برخی از موانع احتمالی خواهیم داشت .
تحمیل اخلاق بر امور مالی
بخش بانکی هند قبلاً در دستان خصوصی بود. با این حال، در طول دهه 1970، دولت هند بر این عقیده بود که بانک ها به نفع ثروتمندان هستند و همچنین باید به فقرا دسترسی به اعتبار ارزان داده شود. با این نگاه چند بانک ملی شدند. طعنه بزرگی است که بانک هایی که بر اساس دستور کار حامی فقرا ملی شده اند، امروز با زیان های فزاینده ای روبرو هستند، زیرا آنها مبالغ هنگفتی را به ثروتمندان وام داده اند بدون اینکه دقت لازم را داشته باشند.
آقای نارندرا مودی، نخست وزیر کنونی هند، قاطعانه معتقد است که وظیفه دولت حکومت کردن است. او همچنین معتقد است که دولت در هیچ تجارت دیگری دخالت تجاری ندارد. به نظر نمی رسد که این امر او را وادار کند که بیست و یک بانک بخش دولتی را که امروز تحت کنترل دولت هستند، خصوصی کند. این بانک ها بیش از 70 درصد از کل ایجاد اعتبار در هند را تشکیل می دهند. همچنین از آنجایی که این بانک ها اعتبار خود را طبق مکانیسم بازار سهمیه بندی نمی کنند، مداخله دولت منجر به سرمایه گذاری های نادرست ناخالص می شود. به عبارت ساده، این بدان معناست که پروژههای ضعیف با نرخ بازدهی مشکوک توسط این بانکها تامین مالی میشوند، زیرا سیستم توسط ارتباطات سیاسی و فساد اداره میشود.
مزایای خصوصی سازی
خصوصیسازی بانکها احتمالاً مزایای بسیاری را به همراه خواهد داشت. برخی از بارزترین آنها در زیر ذکر شده است:
- افزایش کارایی:
بانک های بخش خصوصی در هند در حال حاضر بسیار پیشرفته تر از بانک های بخش دولتی هستند. با وجود اینکه بانک های ملی شده پایگاه سپرده گذاران بزرگی دارند، اما همیشه در حال بازی کردن هستند. این وضعیت احتمالا در طول سال ها بدتر می شود. این به این دلیل است که در حال حاضر سرمایه گذاری خارجی در بانک های بخش خصوصی نیز مجاز است. از این رو، بانک های خارجی احتمالاً در برخی از این بانک ها سهام خواهند داشت. آنها همچنین برخی از کارایی عملیاتی که بانک های خارجی به آن معروف هستند را در بانک های هند معرفی خواهند کرد. از سوی دیگر، بانکهای بخش خصوصی درگیر تقلبهای وام و غیره هستند. واقعیت این است که این بانک ها به سادگی رقابتی نیستند.
- انطباق و کاهش خطر:
کارشناسان در بخش بانکداری از ناکارآمدی نمایش داده شده در بانک ملی پنجاب گیج شده اند. چگونه است که با همدستی چند نفر از مقامات ارشد بانک، یک تاجر توانست 1.8 میلیارد دلار از بانک کلاهبرداری کند؟ این نوع از حوادث هرگز در بانک هایی مانند سیتی بانک و جی پی مورگان گزارش نمی شود، حتی اگر آنها در چندین کشور فعالیت می کنند و عملیات پیچیده تری دارند. خصوصی سازی بانک ها تضمین می کند که آنها از هنجارهای انطباق و فرآیندهای کاهش ریسک که در این بانک ها دنبال می شود بهره مند می شوند.
مشکلات مرتبط با خصوصی سازی
در حال حاضر، به نظر می رسد که خصوصی سازی تنها راه حل عملی است. بهرحال آن مورد مد نظر نیست. مشکلات متعددی در خصوص خصوصی سازی وجود دارد.
بدون خریدار:
بخش بانکی هند در گذشته اخیر روابط عمومی بسیار بدی را دریافت کرده است. همه دنیا می دانند که دفتر وام این بانک ها کمتر از حد مطلوب است. این نیز یک راز آشکار است که اگر این بانک ها مورد حمایت دولت نبودند، اکثر آنها تا به حال ورشکست شده بودند. ترازنامه این بانکها تنها به این دلیل که برخی از گرانترین املاک و مستغلات دولت را در اختیار دارند، دارایی مثبت هستند. بدیهی است که دولت دوست ندارد املاک خود را بفروشد. از این رو، تنها چیزی که آنها میفروشند مجوز بانکی با پرتفوی ناکارآمد است. اکثر تحلیلگران در بخش بانکی بر این عقیده اند که دولت با توجه به وضعیت این بانک ها خوش شانس خواهد بود که حتی یک خریدار پیدا کند.
اتحادیه های کارگری:
همچنین این بانک های دولتی حقوق و دستمزد عظیمی دارند. کارمندان آنها کارمند دولت محسوب می شوند و به راحتی نمی توان آنها را اخراج کرد. در لحظه ای که خبر خصوصی سازی را می شنوند، به احتمال زیاد دچار وحشت می شوند. این احتمالاً باعث شروع اعتراضات و دعواهای سیاسی در سراسر کشور خواهد شد. مدیریت نیروی کار یکی از بزرگترین چالش هایی است که دولت هند در صورت تصمیم به خصوصی سازی این بانک های بیمار با آن مواجه خواهد شد.
بدون نظر