آموزش و تغییر اقلیم (کتاب الکترونیک)

30,000تومان

نویسنده: فرناندو اِم رِیمِز

مترجمین: سعید جوی زاده | راضیه پیله‌وران

انتشارات: آکادمیک

چاپخانه و صحافی: دانشگاه خوارزمی

شابک:  7-96-7609-622-978

نوبت چاپ: اول/ 1400

شمارگان: 500 نسخه

توضیحات

آموزش و تغییر اقلیم

با تأکید بر نقش دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی

نویسنده

فرناندو اِم رِیمِز

 ترجمه

سعید جوی‌زاده | راضیه پیله‌وران

فصل 1

نقش دانشگاه‌ها در ایجاد اکوسیستم آموزش تغییرات آب و هوا

فرناندو ام رایمرز

1-1. معرفی. پارادوکس تغییر اقلیم و آموزش

همراه با بسیاری از گونه‌های روی کره زمین، خرس‌های قطبی اثرات تغییرات آب و هوایی را تجربه می‌کنند. همانطور که افزایش دما باعث از بین رفتن یخ می‌شود، خرس‌ها سکوهایی را که برای شکار فوک‌ها استفاده می‌کنند از دست می‌دهند. این تغییر در زیستگاه، خرس‌های قطبی را در فهرست گونه‌های در معرض خطر انقراض در طبیعت قرار داده است (Pidcock،2015). خرس شناور بر روی یک سکوی یخ در حال ذوب شدن به نمادی برای پیامدهای بالقوه ویرانگر تغییرات آب و هوایی برای زندگی در این سیاره تبدیل شده است.

انسان‌ها نیز مانند خرس‌ها با خطراتی برای زیستگاه و بقای خود در نتیجه تغییرات آب‌ و هوایی مواجه هستند، مانند تشدید فصل آتش‌سوزی‌های جنگلی که سواحل غربی ایالات متحده را ویران می‌کنند،یا طوفان‌های شدیدتر، خشکسالی و سیل، بالا آمدن سطح دریا یا افزایش دمای آن. با این حال، برخلاف خرس‌ها، انسان‌ها نهادی را اختراع کرده‌اند که به ما کمک می‌کند تا به سرعت با روندهای در حال تغییر سازگار شویم و آن را کاهش دهیم: مدارس. علاوه بر این، به دلیل اینکه تغییرات آب و هوایی عمدتاً نتیجه تعاملات انسان و محیط زیست است (ص 53 (IPCC)،2018) مدارس می‌توانند بیشتر از کمک به ما در درک این تغییرات در زیستگاه خود، یا کمک به ما در سازگاری با این تغییرات، انجام دهند، آنها می‌توانند به ما کمک کنند تا این تغییرات و تأثیر آنها را کاهش دهیم، زیرا ما شیوه هایی را اتخاذ می‌کنیم که پایدارتر هستند، و شاید حتی آنها را برگردانیم، زیرا ما فناوری هایی را اختراع می‌کنیم که محرک‌های تغییرات آب و هوایی را تغییر می‌دهند. پانل بین المللی تغییرات آب و هوا (IPCC)، ثابت کرده است که فعالیت‌های انسانی باعث شده است که دمای جهانی حدود 1.0 درجه سانتیگراد بالاتر از سطوح ماقبل صنعتی (قبل از دهه 1880) افزایش یابد و اگر این افزایش‌ها در مسیر فعلی ادامه یابند، گرم شدن جهانی هوا احتمالاً بین سال‌های 2030 تا 2052 به 1.5 درجه سانتی‌گراد خواهد رسید. این تغییرات آب و هوایی خطراتی را برای سلامتی، معیشت، امنیت غذایی، تأمین آب، امنیت انسانی و رشد اقتصادی به همراه دارد و با افزایش دما افزایش خواهد یافت.

FM Reimers (*)

دانشکده تحصیلات تکمیلی هاروارد، دانشگاه هاروارد، کمبریج، MA، ایالات متحده پست الکترونیکی: Fernando_Reimers@harvard.edu

© نویسنده(های) 2021        FM Reimers (ویرایش)، آموزش و تغییر آب و هوا، اکتشافات بین المللی در آموزش محیطی و فضای باز،

https://doi.org/10.1007/978-3-030-57927-2_1

1.5 درجه سانتیگراد و با افزایش دما به 2 درجه سانتیگراد بالاتر از سطوح ماقبل صنعتی افزایش می‌یابد. تأثیر گرمایش جهانی 1.5 درجه سانتیگراد و بالاتر بر جمعیت‌های محروم و آسیب پذیر، مردم بومی و جوامعی که معیشت آنها به فعالیت‌های کشاورزی یا ساحلی وابسته است، بیشتر خواهد بود. گرمایش جهانی همچنین به افزایش فقر کمک خواهد کرد (IPCC2018، پ. 4-9.) و تأثیر نامتناسبی بر زنان فقیر و سایر گروه‌های محروم خواهد داشت که معیشت آنها تا حد زیادی به کشاورزی بستگی دارد.

تفاوت در آسیب پذیری و قرار گرفتن در معرض عوامل غیراقلیمی و چند بعدی ناشی می‌شود. نابرابری‌های ذهنی اغلب توسط فرآیندهای توسعه ناهموار ایجاد می‌شود (اعتماد بسیار بالا). این تفاوت‌ها خطرات متفاوت ناشی از تغییرات آب و هوایی را شکل می‌دهند. افرادی که از نظر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نهادی یا به‌طور دیگری به حاشیه رانده شده‌اند، به‌ویژه در برابر تغییرات اقلیمی و همچنین در برابر برخی واکنش‌های انطباق و کاهش (شواهد متوسط، توافق بالا) آسیب‌پذیر هستند. این آسیب پذیری تشدید شده، به ندرت ناشی از یک علت واحد است. بلکه محصول فرآیندهای اجتماعی متقاطع است که در مواجهه با آن منجر به نابرابری در وضعیت اجتماعی-اقتصادی و درآمد می‌شود. چنین فرآیندهای اجتماعی شامل تبعیض بر اساس جنسیت، طبقه، قومیت، سن و (ناتوانی) است.» (IPCC2014، ص 54).

IPCC طیف وسیعی از گزینه‌های آموزشی را برای انطباق با تغییرات اقلیمی و کاهش آن، از جمله افزایش آگاهی و ادغام آموزش تغییر اقلیم در برنامه‌های درسی مدارس، برابری جنسیتی در آموزش، شناسایی می‌کند و اشکال مختلف آموزش بزرگسالان و غیر رسمی، از جمله خدمات ترویجی. به اشتراک گذاری دانش بومی، سنتی و محلی؛ اقدام پژوهی مشارکتی و یادگیری اجتماعی؛ بسترهای اشتراک دانش و یادگیری و انتشار اطلاعات در مورد خطرات و آسیب پذیری (IPCC)2014، ص 27).

آموزش مردم برای راه‌های پایدارتر برای ارتباط با زیستگاه‌مان مستلزم آماده‌سازی ما برای اتخاذ شیوه‌های پایداری است که تأثیر ما بر تغییرات آب و هوا و تأثیر تغییر آب و هوا را در زندگی ما کاهش می‌دهد. این شیوه‌ها ممکن است فردی باشند، در انتخاب‌هایی که در مورد مصرف و سبک زندگی خود انجام می‌دهیم (برای مثال کاهش سرعت رشد جمعیت، مصرف رژیم غذایی با ردپای کربن کمتر یا استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، یا مصرف کمتر)، یا ممکن است جمعی باشند، نتیجه انتخاب‌هایی است که به عنوان شهروند وقتی در فرآیند دموکراتیک در سطوح مختلف دولت، شهرها، ایالت‌ها یا ملت‌ها شرکت می‌کنیم، یا زمانی که بر رفتار شرکت‌ها تأثیر می‌گذاریم (مثلاً اتخاذ سقف‌هایی برای انتشار گازهای گلخانه‌ای یا مالیات کربن یا تشویق به اتکا به انرژی‌های پاک). سیاست‌های دولت مانند محدودیت‌های انتشار گازهای گلخانه‌ای برای کاهش سرعت گرمایش جهانی ضروری است و تحت تأثیر و ترجیحات شهروندان است که برای درک اجماع علمی در مورد تغییرات آب و هوا و با ظرفیت اعمال نفوذ به عنوان شهروندان آموزش دیده‌اند. پاسخ‌های جمعی همچنین ممکن است شامل شکل‌دهی به شیوه زندگی و زیستگاه‌هایمان باشد، برای مثال ارزشی که برای طبیعت قائل هستیم در حین طراحی و ساخت خانه‌ها و شهرهایی که در آن زندگی و کار می‌کنیم.

علاوه بر مسئولیت شخصی در قبال تأثیر فردی ما بر تغییرات آب و هوایی و مشارکت در فرآیندهای جمعی که از تغییرات سیستماتیک در هنجارها و نهادهایی حمایت می‌کند که تغییرات آب و هوایی را کاهش می‌دهد، و احتمالاً در طول زمان باز می‌گردد، تغییر اقلیم به دانش نیز نیاز دارد. ابداع فناوری‌هایی که می‌توانند به ما کمک کنند تا تعاملات خود را با محیط تغییر دهیم، به نحوی که به ما کمک کند شیوه زندگی خود را دوباره ابداع کنیم، و بنابراین آموزش برای:

پایداری شامل تجهیز افراد به چارچوب‌های اخلاقی، تخیل و مهارت‌های لازم برای چنین پیشرفت دانش و اختراع است. نمونه ای از این طرح‌ها و اختراعات و تغییرات در شیوه زندگی ما شامل توسعه یک اقتصاد دایره ای با تولید کالا در کنار شهرها برای کاهش هزینه‌های حمل و نقل و همچنین شهرنشینی با جمعیت متمرکز در شهرهای پایدار یا مهندسی و ژئو مهندسی جو برای کاهش هزینه‌های حمل و نقل است. تا حدی اشعه‌های خورشید را مسدود می‌کند.

مثالی از حوزه بهداشت، ارزش اختراع فناورانه برای رسیدگی به تغییرات آب و هوا را نشان خواهد داد. بیل گیتس در تلاش‌های خود برای بهبود سلامت و بهداشت در کشورهای در حال توسعه به این نتیجه رسید که توالت‌ها و سیستم‌های تصفیه آب توسعه یافته و مورد استفاده در جهان صنعتی اولیه برای بهبود بهداشت در کشورهای در حال توسعه ناکافی هستند، زیرا منابع فشرده هستند، زباله‌های بیش از حد تولید می‌کنند و برای کار کردن به سیستم‌های فاضلاب پیچیده و گران قیمت نیاز است. در نتیجه، به عنوان رویکردی برای دفع زباله‌های انسانی، توالت‌ها احتمالاً دور از دسترس بخش قابل توجهی از جمعیت جهان باقی می‌مانند(2019; داگوستینو2018). پیشرفت‌های فنی مشابه می‌تواند وابستگی ما به سوخت‌های فسیلی را تغییر دهد، به ما کمک کند انرژی هسته‌ای بسیار ایمن‌تری تولید کنیم، کارایی سوخت‌های فسیلی و انرژی‌های پاک را افزایش دهیم. اما این فقط پیشرفت‌های فناوری نیست که می‌تواند به ما در بازآفرینی شیوه‌ای از زندگی کمک کند، اختراعات در نحوه سازماندهی زندگی و کار و نحوه سازماندهی جوامع خود می‌توانند به ما در کاهش و سازگاری با تغییرات آب و هوا کمک کنند. برای مثال، ساختار برخی از محل‌های کار به گونه‌ای که اجازه کار از خانه را می‌دهد، می‌تواند مصرف سوخت را کاهش دهد. توسعه اخلاقی و معنوی می‌تواند چنین نوآوری‌های اجتماعی را تحریک کند و ما را به انتخاب‌های مختلف سوق دهد که ارزش‌های متفاوتی را برای مصرف فردی نسبت به حفاظت از محیط زیست، سایر اشکال زندگی قائل است یا باعث شود ما به دنبال تعادل بیشتر در طیف وسیعی از اهداف در جوامع باشیم. ما جدا هستیم. به عنوان مثال، اهداف توسعه پایدار سازمان ملل، چارچوبی از هفده هدف وابسته به هم هستند که هدف آن تولید جهانی فراگیرتر و پایدارتر است و می‌توانند چارچوبی هنجاری برای هدایت توسعه جوامع، شهرها یا سایر حوزه‌های قضایی ارائه کنند. انگیزه ابداع روش‌های زندگی پایدارتر بیش از درک علم تغییرات آب و هوا، ظرفیت طراحی نوآوری‌های فن‌آوری، یا یک چارچوب اخلاقی است که به ما کمک می‌کند در جوامعی فراگیرتر و پایدارتر زندگی کنیم، نیاز به درک درستی از سیستم‌های اجتماعی و توسعه استدلال اخلاقی که می‌تواند به ما کمک کند تفکر انتقادی در مورد تأثیر فعلی تغییرات آب و هوا، تخیل اخلاقی ما، انگیزه شخصی برای اقدام و شایستگی ما برای عمل به روش‌های مؤثر را یکپارچه کنیم. نمونه ای از ادغام درک سیستم‌های اجتماعی پیچیده با استدلال اخلاقی، مشارکت دادن دانش آموزان در پروژه هایی است که به آنها در درک تجربه جنسیتی تغییرات آب و هوا کمک می‌کند. تعدادی از گزارش‌ها توضیح می‌دهند که وابستگی زنان در کشورهای در حال توسعه به منابع طبیعی آنها را به ویژه در برابر تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر می‌کند. چالش‌ها برای زنانی که آب، غذا و سوخت را برای پخت و پز و گرمایش تامین می‌کنند و معیشت آنها به کشاورزی بستگی دارد بیشتر است. تعدادی از مطالعات در مورد ماهیت جنسیتی تغییرات آب و هوایی استدلال می‌کنند که این تفاوت‌ها تعدادی از گزارش‌ها توضیح می‌دهند که وابستگی زنان در کشورهای در حال توسعه به منابع طبیعی آنها را به ویژه در برابر تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر می‌کند. چالش‌ها برای زنانی که آب، غذا و سوخت را برای پخت و پز و گرمایش تامین می‌کنند و معیشت آنها به کشاورزی بستگی دارد بیشتر است. تعدادی از مطالعات در مورد ماهیت جنسیتی تغییرات آب و هوایی استدلال می‌کنند که این تفاوت‌ها تعدادی از گزارش‌ها توضیح می‌دهند که وابستگی زنان در کشورهای در حال توسعه به منابع طبیعی آنها را به ویژه در برابر تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر می‌کند. چالش‌ها برای زنانی که آب، غذا و سوخت را برای پخت و پز و گرمایش تامین می‌کنند و معیشت آنها به کشاورزی بستگی دارد بیشتر است. تعدادی از مطالعات در مورد ماهیت جنسیتی تغییرات آب و هوایی استدلال می‌کنند که این تفاوت ها

نتیجه تقاطع‌های مختلف است که گروه‌های خاصی از زنان (فقیر، بازیگران پایین تر) را در معرض خطر بیشتری قرار می‌دهد (Arora-Jonsson) 2011). بنابراین، درک متقاطع بودن برای درک بهتر تأثیر جنسیتی تغییرات آب و هوا ضروری است. عوامل محرک این تفاوت‌های جنسیتی عبارتند از: نابرابری در دسترسی به آموزش، استفاده از زمان، دسترسی به اعتبار و بازارها، به رسمیت شناختن حقوق در چارچوب‌های قانونی و در نتیجه تفاوت در درآمد (UNDP).2013) بنابراین درک این محرک‌ها مستلزم درک سیستم‌ها و علیت پیچیده است. به رسمیت شناختن تأثیر جنسیتی تغییر آب و هوا، پایه و اساس به رسمیت شناختن منافع مشترک بین برابری جنسیتی و اقدام آب و هوایی است (زنان سازمان ملل2016) این فرصتی را برای دانش‌آموزان فراهم می‌کند تا کنش‌های اجتماعی عمیقاً پیچیده را درک کنند و اینکه چگونه «برابری، توسعه پایدار و ریشه‌کنی فقر به بهترین شکل به‌عنوان حمایت‌کننده و قابل دستیابی متقابل در چارچوب کنش‌های اقلیمی شناخته می‌شوند و ابزارهای قانون نرم توسط سایر سخت‌افزارهای بین‌المللی دیگر حمایت می‌شوند. » (IPCC 2018، ص 54).

توسعه تخیل اخلاقی دانش‌آموزان از طریق آموزش حقوق بشر یا آموزش برای عدالت اجتماعی، پرورش ظرفیت آن‌ها برای تشخیص اینکه چگونه تأثیر تغییرات آب و هوایی برای افراد مختلف (زنان، اقلیت‌ها، فقرا) متفاوت است، گامی ضروری برای ایجاد انگیزه در آنها برای تعامل با موضوع در سطوح بیشتری از پیچیدگی و خلاقیت است.

همانطور که با بحث قبلی در مورد مکمل‌های بین برابری جنسیتی و تغییرات آب و هوایی نشان داده شد، با توجه به ماهیت چندبعدی تأثیرات تغییرات آب و هوایی که در گزارش‌های اخیر IPCC تاکید شده است، پاسخ‌های جمعی مؤثر مستلزم پرداختن به سیستم‌هایی است که زیربنای چنین فرآیندهای چند بعدی هستند. این درک به درک فزاینده ای منجر شده است که اقدامات اقلیمی به بهترین وجه با هماهنگی در زمینه کاهش فقر و تلاش‌های پایدار انجام می‌شود، مانند آنچه در پیمان توسعه تصویب شده در مجمع عمومی سازمان ملل 2015 منعکس شده است: اهداف توسعه پایدار. پیشبرد چنین تلاش‌های چند بعدی سیستمی مستلزم آن است که دانش‌آموزان را برای درک پیچیدگی‌های سیستمی آموزش دهیم و ظرفیت آنها را برای همکاری با دیگران برای تأثیرگذاری بر سیستم‌های اجتماعی توسعه دهیم.

تفاوت‌ها در آسیب‌پذیری و قرار گرفتن در معرض عوامل غیراقلیمی و از نابرابری‌های چند بعدی ناشی می‌شوند که اغلب توسط فرآیندهای توسعه ناهموار (اعتماد بسیار بالا) ایجاد می‌شوند. این تفاوت‌ها خطرات متفاوت ناشی از تغییرات آب و هوایی را شکل می‌دهند. افرادی که از نظر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نهادی یا به‌طور دیگری به حاشیه رانده شده‌اند، به‌ویژه در برابر تغییرات اقلیمی و همچنین در برابر برخی واکنش‌های انطباق و کاهش (شواهد متوسط، توافق بالا) آسیب‌پذیر هستند. این آسیب پذیری تشدید شده به ندرت ناشی از یک علت واحد است. بلکه محصول فرآیندهای اجتماعی متقاطع است که منجر به نابرابری در وضعیت اجتماعی-اقتصادی و درآمد و همچنین مواجهه با آن می‌شود. چنین فرآیندهای اجتماعی شامل تبعیض بر اساس جنسیت، طبقه، قومیت، سن و (ناتوانی) است.» (IPCC2014، ص 54).

به طور خلاصه، شایستگی‌های انسانی، دانش، انگیزه و مهارت‌های افراد برای سازگاری با تغییرات اقلیمی و کاهش آن ضروری است. با این حال، توسعه آن شایستگی‌ها امری بسیار طولانی است که نیاز به تمرکز و تخصص دارد.

این پتانسیل آموزش برای تأثیرگذاری بر تعاملات انسان و محیط زیست باعث ایجاد یک حوزه آموزشی جدید از آموزش شده است: آموزش تغییرات آب و هوا، زیر شاخه آموزش برای توسعه پایدار. مطالب زیادی نوشته شده و در حال انجام است تا دانش آموزان را برای درک، سازگاری و کاهش تغییرات اقلیمی آموزش دهند. دولت‌ها در سراسر جهان، با مشارکت سازمان‌های جامعه مدنی و سایر نهادها، برنامه‌های درسی تغییرات آب و هوا را تدوین کرده و سیاست‌هایی را برای مقابله با این خطر جدی که بشریت با آن مواجه است، اتخاذ کرده‌اند. سازمان‌های بین المللی، به ویژه یونسکو، به طور گسترده از آموزش تغییرات آب و هوا حمایت کرده‌اند و منابعی را برای حمایت از آن توسعه و توزیع کرده اند. علیرغم این تلاش ها، آموزش هنوز به اندازه کافی تأثیر گونه‌های بر تغییرات آب و هوا را مهار نکرده است.

وی گفت: «غیر از یک انقلاب فناوری که استفاده جهانی از انرژی را متحول می‌کند، ما باید نگران تأثیرات آتی تغییرات آب و هوا بر جهان باشیم، حتی نگران باشیم که این چالش اساسی جهانی است که هیچ کشوری نمی‌تواند این مشکل را به تنهایی حل کند و هیچ کشوری راهی برای محافظت از خود در برابر تأثیرات آن ندارد. با این حال، ایجاد پاسخ جمعی مورد نیاز، بسیار بعید به نظر می‌رسد. در نتیجه، تغییر اقلیم می‌تواند مسئله تعیین‌کننده این قرن باشد.» (هاس2020، پ. 192).

1-2. آب و هوا سریعتر از نگرش‌ها و رفتارها در مورد انسان و محیط زیست در حال تغییر است

تعاملات و دانش کافی نیست که مردم را وادار به انطباق یا کاهش آن کند در حالی که مسلماً بیش از هر زمان دیگری در تاریخ بشر در سراسر جهان به پایداری محیطی و تغییرات آب و هوایی علاقه وجود دارد (Mayherfeld و Askhood). 2015، همچنین این مورد است که چالش‌های آب و هوایی ما بیشتر از همیشه است. پس سوال این نیست که آیا جنبش زیست محیطی آگاهی و اقدامی را برای مقابله با تغییرات آب و هوایی افزایش داده است یا خیر، سوال این است که آیا این کار را در مقیاس و سطح اثربخشی متناسب با ماهیت چالش فعلی ما و با سرعت انجام داده است یا خیر. که در آن چالش در حال افزایش است.

نظرسنجی اخیر از کارشناسان و دست اندرکاران توسعه پایدار از مشاغل، دولت، سازمان‌های غیردولتی و دانشگاه‌ها نشان می‌دهد که بیش از نیمی از افراد مورد بررسی معتقدند که میزان پیشرفت در رابطه با تغییرات اقلیمی برای جلوگیری از آسیب‌های عمده اجتماعی به انسان و سلامت اکوسیستم کافی نیست و کمتر از یک سوم آنها معتقدند که پیشرفت خوبی در اجرای چارچوب جهانی تصویب شده در توافقنامه پاریس حاصل شده است (GlobeScan 2017، پ. 4). علاوه بر این، خوش بینی آب و هوا (این باور که جامعه به اندازه کافی سریع پیشرفت می‌کند تا از آسیب‌های جبران ناپذیر عمده به سلامت انسان، اجتماعی و اکوسیستم جلوگیری کند) در پانزده سال گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته است. در آمریکای شمالی، نزدیک به 20 درصد از پاسخ دهندگان معتقد بودند که به احتمال زیاد بسیار محتمل است که ما در سال 2003، 11 درصد در مقایسه با سال 2017پیشرفت کافی داشته‌ایم.

خوش بینی آب و هوا از 11 درصد در سال 2003 به 5 درصد در سال 2017 برای سایر نقاط جهان کاهش یافته است، (GlobeScan) 2017، پ. 11).

جدیدترین گزارش مجمع جهانی اقتصاد در مورد خطرات جهانی، خطرات مربوط به آب و هوا را به عنوان محتمل ترین خطراتی که بشریت با آن مواجه است شناسایی می‌کند. آنها عبارتند از آب و هوای شدید، شکست اقدامات آب و هوایی، خطرات طبیعی، از دست دادن تنوع زیستی و بلایای زیست محیطی توسط انسان. از این میان، شکست اقدامات اقلیمی، از دست دادن تنوع زیستی و آب و هوای شدید نیز جزو پنج خطر بالقوه تاثیرگذار هستند (مجمع جهانی اقتصاد).2020).

تغییر اقلیم، تغییرات قابل مشاهده در الگوهای آب و هوایی ناشی از گرم شدن دمای اتمسفر، که نتیجه فعالیت‌های انسانی است، عمدتاً سوزاندن سوخت‌های فسیلی که دی اکسید کربن و سایر گازهای گلخانه ای را در جو آزاد می‌کند و اشعه‌های خورشید را به دام می‌اندازد، در نتیجه دما را افزایش می‌دهد. از سال 1880، پنج سال از گرم‌ترین سال‌ها همگی از سال 2015 اتفاق افتاده‌اند (NOAA2020). تغییرات آب و هوایی باعث افزایش سطح دریاها در مناطق ساحلی، طوفان‌های شدیدتر، دماهای بالاتر و افزایش بیابان زایی و آتش سوزی‌های جنگلی می‌شود. این امر زمین‌های مولد را کاهش می‌دهد. افزایش دما و شور شدن آب دریاها بسیاری از اشکال زندگی، عملکرد محصولات و شیوع بیماری‌ها را به خطر می‌اندازد. کمبود آب شیرین، گرمای شدید، سیل و طوفان باعث مهاجرت در مقیاس وسیع خواهد شد. دو عامل اصلی تغییر اقلیم مصرف سوخت‌های فسیلی و جنگل زدایی هستند (هاس2020، ص 183-186).

افزایش مصرف سوخت‌های فسیلی ناشی از سطوح رو به رشد مصرف و ضایعات تولید شده توسط جمعیت رو به رشد و انرژی و ضایعات تولید شده توسط تولید مدرن است. بنابراین، مصرف، رشد جمعیت، انرژی و ضایعات، محرک‌های اصلی تغییرات آب و هوایی هستند که باعث آزاد شدن قابل‌توجه دی‌اکسید کربن و سایر پایه‌ها در جو می‌شوند که گرما را به دام می‌اندازند. گرم شدن کره زمین باعث از بین رفتن سریع و گسترده تنوع زیستی و تخریب زمین می‌شود (UNEP)2012; یونسکو2016). در طول پنجاه سال گذشته مصرف سوخت فسیلی سه برابر شده است که عمدتاً نتیجه افزایش حمل و نقل، ساخت و ساز و تولید صنعتی بوده است.2020، پ. 185).

دانشمندان مرزهای ده سیستمی را شناسایی کرده‌اند که بر زندگی انسان و سایر گونه‌ها تأثیر می‌گذارد: استفاده از آب شیرین، استفاده از زمین، آلودگی فسفر، اسیدی شدن اقیانوس ها، تغییرات آب و هوا، تخریب لایه ازن، آلودگی نیتروژن، از دست دادن تنوع زیستی، ذرات معلق در هوا و آلودگی شیمیایی. در حالی که ما هیچ اطلاعاتی در مورد چگونگی تغییر ذرات معلق در هوا و آلودگی شیمیایی نسبت به سطوح ماقبل صنعتی نداریم، برای هشت مورد از آن معیارهای سیستمی که برای مقایسه سطوح قبل از انقلاب صنعتی با سطوح فعلی داده‌ای داریم، پنج مورد از آنها از مرزهای نشان‌دهنده بالا فراتر رفته‌اند. خطر عدم پایداری زندگی این سیستم‌ها عبارتند از: اسیدی شدن اقیانوس ها، تغییرات آب و هوایی، تخریب لایه ازن، آلودگی نیتروژن، از دست دادن تنوع زیستی. علاوه بر این، سه معیار باقی مانده: استفاده از آب شیرین، کاربری زمین و آلودگی فسفر، به طور قابل توجهی تغییر کرده است. در جهت افزایش مرز خطر تنها دو معیار از هشت معیار (اسیدی شدن اقیانوس و تخریب لایه ازن) دارای مقادیر فعلی هستند که کمتر از مقادیر قبل از انقلاب صنعتی هستند، اگرچه آنها بالاتر از مرز پیشنهادی که نشان دهنده خطر بالا (یونسکو) است باقی می‌مانند.2016، پ. 20). متداول ترین توضیحات پذیرفته شده برای این تغییرات بر جمعیت بیش از حد، سبک زندگی مدرن و رفتار فردی متمرکز است (یونسکو2016) و همچنین صنعتی شدن و انتشار دی اکسید کربن در جو.

رشد جمعیت و انرژی و منابعی که افراد بیشتری مصرف می‌کنند، محرک اصلی تغییرات آب و هوایی است. هزار سال طول کشید تا جمعیت جهان از حدود 190000000 نفر در سال 200 به 360000000 در سال 1200 رسید و ششصد سال دیگر به یک میلیارد در سال 1804 رسید. اما بهبود امید به زندگی مرتبط با پزشکی و توسعه‌های بهداشت عمومی جمعیت جهان را در طی یک قرن یک میلیارد نفر دیگر افزایش داد. سپس، در کمتر از چهار دهه، جمعیت جهان از 2 میلیارد نفر در سال 1927 به بیش از 3 میلیارد نفر در سال 1960 رسید. یک میلیارد دوازده سال آینده و یک میلیارد دیگر دوازده سال دیگر،2019). چنین رشد تصاعدی در تعداد انسان هایی که روی کره زمین تقاضا دارند، محرکی برای تغییرات در سیستم‌های محیطی است که قبلاً مورد بحث قرار گرفت. برخی از آن مطالبات بر منابع طبیعی و جو، نه فقط حاصل تعداد افراد، بلکه حاصل اشکال خاصی از مصرف، اشکال زندگی و سازمان اجتماعی و اقتصادی است. به عنوان مثال، ساخت و ساز، حمل و نقل و ساخت بخش عمده مصرف ما از سوخت‌های فسیلی را تشکیل می‌دهند. اقتصادهای دایره ای و اشکال جایگزین شهرنشینی می‌توانند این هزینه‌های حمل و نقل و ساخت و ساز را کاهش دهند.

فراهم کردن دسترسی افراد به مشاغل و درآمد، به طوری که آنها بتوانند آن اشکال مصرف را حفظ کنند، و لزوم رشد کل خروجی اقتصادی برای گسترش چنین دسترسی در مواجهه با جمعیت رو به رشد، دیدگاهی کاملاً پذیرفته شده از “پیشرفت” برای بسیاری بوده است.تنها در دهه‌های پایانی قرن،  ملت‌ها این تصور که ممکن است بین شغل و مصرف، یا رشد اقتصادی و پایداری، به طور فزاینده ای در میان رهبران دولت و متخصصان توسعه وجود داشته باشد، پذیرفته شد، این تغییر به طور قابل توجهی توسط کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد محیط زیست و محیط زیست کمک کرد. توسعه (اجلاس زمین) که در ژوئن 1992 در ریودوژانیرو، برزیل برگزار شد.

این سؤال که توسعه چیست و چگونه می‌توان توسعه پایدار را با سایر اهداف اجتماعی و اقتصادی، مانند کاهش فقر و بهبود استانداردهای زندگی ادغام کرد، در مرکز گفتگوی امروز در مورد چیستی توسعه پایدار قرار دارد. مانند تغییرات اقلیمی، اگر قرار است چنین گفت‌وگویی بر روی ده سیستمی که سیاره زمین را به سمت سطوح افزایش خطر حیات سوق می‌دهند، عواقبی داشته باشد، باید از گفت‌وگوی نخبگان در دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی فراتر رفته و به بخشی از چگونگی تبدیل شود. بیشتر انسان‌های روی کره زمین به این فکر می‌کنند که زندگی خوب چیست و چگونه انتخاب‌های فردی و جمعی انجام می‌دهند که منجر به پایداری بیشتر می‌شود. به عنوان مثال، دولت‌ها می‌توانند در مورد میزان کل انتشار یا مالیات بر انتشار توافق کنند.2020، پ. 189). به طور مشابه، افراد می‌توانند از زیستگاه‌های طبیعی محافظت کنند و کمتر مصرف کنند، از جمله کاهش فضای زندگی خود، یا تغییر رژیم غذایی خود، به عنوان راهی برای کاهش ردپای کربن.

آموزش تغییرات آب و هوا باید بیشتر انسان‌ها را به دانش، مهارت‌های تفکر انتقادی، درک علم و چارچوب‌های اخلاقی مجهز کند که به آنها در کاهش، سازگاری و معکوس کردن تغییرات آب و هوایی کمک می‌کند. کاهش شامل تلاش برای کاهش سرعت تغییرات آب و هوایی است. سازگاری شامل کاهش تأثیر تغییر آب و هوا بر مردم است. معکوس یک منطقه نوپا است که شامل مهندسی زمین است، مانند برنامه ریزی ذرات در جو برای مسدود کردن جزئی اشعه‌های خورشید. (Haas2020، پ. 191)

این بدان معناست که آموزش تغییر اقلیم باید فراتر از تجهیز افراد به مهارت‌هایی برای درک تغییرات اقلیمی باشد. باید آنها را برای درک معاوضه ها، انتخاب و ابداع راه حل هایی تجهیز کند که می‌تواند به ما در ادغام انتخاب هایی که از نظر زیست محیطی پایدار هستند در چارچوب بزرگتری از نحوه زندگی خود کمک کند. یک راه ساده برای نشان دادن انتخاب‌های مربوط به کاهش می‌تواند این باشد که بپرسیم مردم چقدر حاضرند تسلیم شوند، یا بپردازند، یا سبک زندگی خود را تغییر دهند، تا ردپای کربن خود را کاهش دهند، به عنوان مثال درخواست از دولت‌هایشان برای اتخاذ سقف و تجارت. که انتشار کل یا مالیات کربن را محدود می‌کند. آموزش افراد برای سازگاری شامل دانش و مهارت هایی برای تغییر سبک زندگی آنها به روش هایی است که به تأثیر آب و هوا پاسخ می‌دهد. به عنوان مثال بر نحوه ساخت یا بازسازی شهرهای خود تأثیر می‌گذارد تا در برابر سیلاب‌های ساحلی مقاوم تر باشند. در نهایت، آموزش آنها برای معکوس کردن تغییرات آب و هوایی مستلزم توسعه استعداد و نبوغ است که می‌تواند منجر به نوآوری‌های تکنولوژیکی شود. این بدان معنی است که آموزش نه فقط برای درک، بلکه برای تأثیرگذاری مؤثر بر الگوهای شخصی مصرف، و عاملیت و کارآمدی برای همکاری با دیگران برای تأثیرگذاری بر مجموعه.

سیستم هایی که تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی قرار دارند.

آگاهی و دانش در مورد تغییرات آب و هوایی ناکافی به نظر می‌رسد در حالی که شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه درصد قابل توجهی از مردم از قبل از تخریب محیط زیست آگاه هستند و آن را یک چالش می‌دانند، آب و هوا همچنان به تغییر ادامه می‌دهد. بررسی ارزش‌های جهانی، پروژه ای که در دانشگاه میشیگان هماهنگ شده است، داده‌ها را از نمونه‌های نماینده جمعیت در تعداد زیادی از کشورها در مورد طیف وسیعی از مسائل جمع آوری می‌کند. هنگامی که از مردم خواسته شد تا مهمترین مشکل جهان را شناسایی کنند، تخریب محیط زیست پس از فقر که در اکثر کشورها مهم ترین مشکل در نظر اکثر مردم  است، یکی از مهم ترین مشکلات جهان در نظر گرفته می‌شود. آلودگی محیط زیست در بسیاری از کشورها مهم‌ترین مشکل جهانی نسبت به تبعیض علیه زنان و همچنین مهم‌تر از بهداشت نامناسب و بیماری‌های عفونی تلقی می‌شود. تنها با توجه به آموزش ضعیف، تعداد کشورهایی که این موضوع را مهم‌ترین مشکل در جهان می‌دانند، مشابه کشورهایی هستند که تخریب محیط زیست را مهم‌ترین مشکل می‌دانند. نتایج را می‌توان در جدول 1.1 مشاهده کرد.

با این حال، حتی اگر مردم از اهمیت پایداری محیطی آگاه باشند، شواهد کمتری وجود دارد که نشان دهد آنها مهارت‌هایی دارند برای تبدیل چنین آگاهی‌ها یی به اقداماتی که به شیوه‌های زندگی پایدارتر کمک می‌کنند. این به این دلیل است که رفتار انسان با توجه به ارتباط با محیط، تنها تابعی از دانسته‌های ما در مورد آن رابطه نیست، بلکه در مورد نحوه ارزیابی معاوضه‌های مربوط به ارتباط به روش‌های مختلف است. مردم ممکن است از این واقعیت آگاه باشند که پیاده روی یا دوچرخه سواری ردپای کربن کمتری نسبت به سایر اشکال حمل و نقل دارد و همچنان راحتی یا درآمدی را که می‌توانند از زمان صرفه جویی در حمل و نقل عمومی کسب کنند ترجیح می‌دهند. حمل و نقل خصوصی تعداد اندکی از محل‌های کار امکان دورکاری گسترده را برای افراد فراهم می‌کنند، حتی اگر انجام این کار تأثیر کربن حمل‌ونقل و فضای اداری را کاهش دهد. امروزه جایگزین‌های بسیار موثری برای سفرهای هوایی به شکل ارتباطات راه دور وجود دارد

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آموزش و تغییر اقلیم (کتاب الکترونیک)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده − 1 =

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آموزش و تغییر اقلیم (کتاب الکترونیک)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × چهار =