مقدمه: بهره وری و محوریت آن در رشد
ما اغلب اصطلاح بهره وری را در بسیاری از زمینه ها می شنویم و چه دانشجو باشید و چه یک حرفه ای، دائماً به شما توصیه می شود که بهره وری بیشتری داشته باشید. در سالهای اخیر، غالباً بسیاری از صاحب نظران جامعه از این جمله که سخت کار نمیکنند، بلکه هوشمندانه کار میکنند، استفاده میکنند. قبل از شروع بحث در مورد اینکه این واقعاً چه سودی برای ما دارد، مهم است که بدانیم منظور از بهرهوری و محوریت آن برای توسعه کشورها، اقتصادها، مشاغل و افراد چیست.
اگر بهرهوری را تعریف کنیم، به این معناست که میتوانیم با کمتر به چیزهای بیشتری دست پیدا کنیم. به عنوان مثال، اگر فردی یک ساعت کار کند و 100 واحد از آنچه را که اندازه گیری می شود تولید کند و در طول سال ها، توانایی کافی برای تولید 200 واحد در ساعت را ایجاد کند، در این صورت برای همان زمان و کار، خروجی معنی بیشتری دارد. که این فرد مولدتر شده است. علاوه بر این، اگر شما 10 ساعت در روز کار می کنید و همکار شما برای همان 10 ساعت کار می کند و 200 واحد خروجی تولید می کند، در آینده، با تولید 100 واحد دیگر در همان زمان، خروجی را افزایش می دهید، آنگاه همکار شما باید بهتر شود. به سرعت خود ادامه دهید یا خطر افزونگی را داشته باشید.
به عبارت دیگر، بهره وری به زبان ساده این است که چقدر ارزش اقتصادی برای همان زمان افزایش می یابد و نیروی کار در کار سرمایه گذاری می شود . همانطور که از مثالهای ذکر شده در بالا مشاهده میشود، بهرهوری منجر به سود و سود بیشتر میشود، زیرا اکنون شرکت میتواند با هزینههای مشابه بیشتر تولید کند. جدای از این، بهره وری را می توان با فناوری و پیشرفت های فناورانه نیز به فعلیت رساند. به عنوان مثال، اگر شما 100 واحد خروجی در روز تولید می کنید و اگر شرکت شما از فناوری هایی مانند رایانه، خطوط مونتاژ و اتوماسیون بیشتر استفاده می کند که به دوبرابر شدن بازده کمک می کند، می توان گفت که شرکت از مزایای بهره وری استفاده کرده است. فن آوری.
به همین دلیل است که بهرهوری برای رشد اقتصادی کشورها و کسبوکارها و همچنین افزایش ارزش افرادی که میتوانند حقوق بیشتری مطالبه کنند، بسیار مهم است، زیرا آنها بیشتر با قیمت کمتر تولید میکنند. در واقع، در این دوران رکود، زمانی که بازار و تقاضا دچار رکود هستند، یک راه مطمئن برای افزایش سود بدون تحمیل هزینههای اضافی، افزایش بهرهوری است. این دلیلی است که بسیاری از شرکتها کارگران کمبازده را اخراج میکنند و در عوض، در شرایط بد بازار، کارگران با بهرهوری بالاتر را حفظ میکنند، زیرا این امر به آنها امکان میدهد با هزینه کمتر تولید بیشتری کنند و در نتیجه از افزایش بهرهوری بهرهمند شوند.
اقتصاددانان اغلب به سود سودآوری اشاره می کنند که شرکت ها و اقتصادها می توانند از افزایش بهره وری به دست آورند. آنها به این واقعیت اشاره می کنند که از زمانی که فناوری شروع به شتاب کرد. اقتصادها و کسب و کارها پاسخی به این سوال قدیمی پیدا کرده اند که چگونه می توان تولید را بدون متحمل شدن هزینه های اضافی افزایش داد. همچنین به همین دلیل است که غرب در نظام اقتصادی جهانی مسلط بوده است، زیرا ابتدا انقلاب صنعتی و سپس انقلاب اطلاعاتی هر دو منجر به افزایش چشمگیر بهره وری کشورهای غربی شده است. به علاوه. دلیل عقب ماندگی شرق این است که آنها به جز برخی استثناها مانند اقتصاد ببرهای جنوب شرق آسیا نتوانسته اند از مزایای بهره وری بهره ببرند. در واقع، حتی چینیها با تمام سلطهشان بر بخشهای تولیدی باید بهرهوری را افزایش دهند، اگر دیگر بازارهای نوظهور کسبوکارشان را از آنها سلب نکنند. در بخش بعدی این موضوع را به تفصیل بررسی خواهیم کرد. در اینجا ذکر این نکته کافی است که به همان شیوه ای که یک فرد با تولید بیشتر با هزینه مشابه سود می برد، اقتصادها و مشاغل از افزایش جمعی در بهره وری سود می برند.
چگونه بهره وری به غرب کمک کرده است تا رقابت پذیری خود را حفظ کند
همانطور که در پاراگراف آخر بخش قبل ذکر شد، انقلاب صنعتی مسبب برتری غرب و اروپا و به ویژه ایالات متحده بود. از آنجایی که کشورهای غربی در چندین نوآوری مانند موتور بخار، وسایل نقلیه خودکار و راهآهن پیشگام بودند، تولید بیشتر، حمل و نقل و رسیدن به مقصد محصولات به شیوهای کارآمد آسانتر بود. علاوه بر این، آنها با مهمات و مهمات که از این نوآوری ها بهره می بردند، توانستند زمین های وسیعی را در سراسر جهان تسخیر و استعمار کنند که به منابع اسیر مواد اولیه و بازاری آماده برای کالاهای خود منجر می شد.
موج بعدی افزایش بهره وری پس از جنگ جهانی دوم رخ داد، زیرا کشورهای توسعه یافته دریافتند که پایگاه اقتصادی لازم را برای منجنیق کردن خود به موقعیت مسلط در اقتصاد جهانی دارند. آنها با پیشگامی در خط مونتاژ و تولید انبوه کالا، توانستند از فناوری به نفع خود استفاده کنند. این واقعیت را در نظر بگیرید که وقتی کشاورزی مکانیزه شد، جهان توانست از زندگی ساده روستایی فراتر رفته و به پارادایم شهری برود. به طور مشابه، زمانی که صنعتی شدن اتفاق افتاد، جهان توانست از زندگی شهری فراتر رفته و به زندگی در حومه شهر و آسایش آن از طریق اتومبیل، ساخت و ساز و انرژی ارزان امکان پذیر شود.
موج بعدی یا موج سوم افزایش بهرهوری از طریق معرفی رایانهها و گسترش سریع پردازشهای رومیزی که توسط نوآوریها و پیشرفتهایی مانند ریزپردازندهها و رایانههای شخصی برانگیخته شد، به وجود آمد. مجدداً، به روشی مشابه دو موج اول نوآوری، جهان و غرب بهویژه از انقلاب اطلاعاتی بهرهمند شدند، زیرا وظایف معمولی خودکار شدند و کارگران را آزاد گذاشتند تا در فعالیتهای با ارزش افزوده بالاتر افراط کنند.
اکنون، شاهد جهش کوانتومی دیگری در بهرهوری هستیم که دلیل آن برونسپاری و برونسپاری فعالیتهای غیر اصلی توسط شرکتهای غربی است، به این معنی که آنها در موقعیتی هستند که به جای نوشتن کد یا انجام وظایف پشتیبان، بیشتر اختراع و نوآوری کنند. . در واقع، همانطور که از هر موج افزایش بهره وری مشاهده می شود، همیشه باهوش ترین، زیرک ترین و مبتکرترین شرکت ها هستند که از مزیت ها بهره می برند و بنابراین، چه در حال شروع حرفه خود باشید و چه در حال حاضر در نیروی کار، مهم است که به یاد داشته باشید که با بهره وری بیشتر، قطعاً نسبت به همکاران خود برتری خواهید داشت.
طرف مقابل بهره وری
ما بحث کرده ایم که چگونه همه ما از افزایش بهره وری سود می بریم. با این حال، یک طرف دیگر برای بهرهوری وجود دارد و آن این است که آن دسته از کارگرانی که مهارتهای لازم برای بهرهبرداری از فرصتها را ندارند، به دلیل اتوماسیون، برونسپاری و برونسپاری از بین میروند. علاوه بر این، این تأثیر به شدت بر کارگران مسنتر احساس میشود، زیرا با افزایش سن، ما تمایل داریم که توانایی یادگیری مهارتهای جدید را از دست دهیم و به دلیل رشد شناختی محدود، نمیتوانیم با سرعت کارگران جوانتر مطابقت کنیم.
بنابراین، درسی در اینجا این است که بهتر است در هر مرحله از حرفه خود به اختراع مجدد خود ادامه دهید و اطمینان حاصل کنید که از منحنی جلوتر میمانید و در رقابتی که معمولاً افزایش بهرهوری باعث میشود شکست نخورید. این می تواند به شکل یادگیری نحوه کار بر روی رایانه برای افراد مسن باشد، و برای نسل جوان، اطمینان حاصل شود که آنها هر هفته چند ساعت را صرف اطلاع از آخرین فناوری ها می کنند تا زمانی که یک فناوری نوظهور توسط شرکت پذیرفته شود. ، شما در موقعیتی خواهید بود که به جای شکست در مسابقه، از مزایای آن بهره مند شوید.
به عنوان مثال، برای مدت طولانی، مهارت های مین فریم بسیار مورد تقاضا بود و ناگهان فناوری های جدیدی مانند جاوا و محاسبات موبایلی در صحنه ظاهر شدند. برنامه نویسانی که توانستند از فناوری های جدید حداکثر استفاده را ببرند، همان هایی بودند که از افزونگی فرار کردند. به طور مشابه، برای بسیاری از فارغ التحصیلان مدیریت، تغییر از تولید به خدمات، و تغییر از تخصص به مشاوره مدیریت عمومی به این معنی است که کسانی که قادر به تطبیق با روندهای متغیر نبودند، به زودی خود را از حساب در این بخشهای جدید خارج کردند.
نتیجه
در خطر تکراری بودن، باید تاکید کرد که زندگی و شغل باید به عنوان یک فرآیند یادگیری مداوم در نظر گرفته شود و نه به عنوان جایی که فرد از شرایط فعلی خود راضی می شود. آینده در حال ظهور است و این است که ربات ها به زودی کار بسیاری از کارگران در اقتصاد جهانی را به دست خواهند گرفت. بنابراین، برای جلوگیری از زیادهروی، باید خود را برای شرکتهایتان با ارزش بسازید و به جای اینکه در اثر تغییر جزر و مد بخت و اقبال غرق شوید، ارباب سرنوشت خود باشید.
بدون نظر