هدف نهایی همه کسب و کارها کسب سود است. این همان چیزی است که سرمایه گذاران برای آن سرمایه گذاری می کنند، مدیریت برای آن برنامه ریزی می کند و کارمندان برای آن اجرا می کنند.
سودآوری به زمینه نیاز دارد
دو شرکت ممکن است دقیقاً همان مقدار سود روپیه ای تولید کنند، اما این بدان معنا نیست که آنها به همان اندازه سودآور هستند. این به این دلیل است که سود یک معیار خروجی است. و نتیجه گیری سریع فقط با نگاه کردن به خروجی و نه ورودی که برای تولید خروجی استفاده شده است چندان عاقلانه نخواهد بود! بنابراین، اعداد سود در رابطه با معیارهای مختلف نهادهها مانند سرمایه، حقوق صاحبان سهام، داراییها و غیره دیده میشوند. هر یک از این معیارها داستان جداگانهای در مورد نحوه عملکرد شرکت به ویژه ورودیها بیان میکنند. تحلیلگران اغلب از این اعداد با هم استفاده می کنند، نقاط را به هم متصل می کنند و به تصویر واقعی سودآوری شرکت پی می برند.
گروه های کاربری مختلف نیازهای متفاوتی دارند
سهامداران میخواهند کسبوکار تا حد امکان سودآور باشد. از طرف دیگر دارندگان بدهی به پول کافی برای اطمینان از پرداخت آنها راضی هستند. بانکها میخواهند بدانند که آیا شرکت قبل از اعطای وام برای خرید یک وام دیگر، از داراییهای ثابت استفاده مؤثری کرده است یا خیر. بنابراین گروه های کاربری مختلف نیازهای متفاوتی دارند. از این رو نیاز به طیف گسترده ای از نسبت های سودآوری وجود دارد که در خدمت آنها باشد.
محرک های سودآوری
تجزیه و تحلیل دقیق نسبتهای سودآوری، محرکهای سودآوری را نیز کشف میکند. تحلیلگران می توانند به نسبت های مالی یک دوره زمانی طولانی نگاه کنند و از تحلیل همبستگی برای کشف آن استفاده کنند . توانایی بیان کسب و کار شرکت به عنوان یک مدل خروجی ورودی دقیق برای تحلیلگران حیاتی است. این به این دلیل است که آنها می توانند ورودی را حدس بزنند، خروجی را بدست آورند و بر اساس این اطلاعات برای شرکت ارزش گذاری کنند. محرک های رایج سودآوری عبارتند از: صرفه جویی در مقیاس، صرفه جویی در حوزه، مکانیزاسیون، اتوماسیون، سرمایه گذاری در ارزش برند و غیره.
چرخه ها و روندها
صنایع دارای چرخه های تجاری خاص خود هستند. این چرخه های تجاری مدت زمان مشابهی دارند و بالا و پایین هایی که کسب و کار تجربه خواهد کرد را نیز می توان با دقت نسبتاً اندازه گیری کرد. نسبت های سودآوری به انجام همین کار کمک می کند. تحلیلگران از نسبتهای چندین ساله استفاده میکنند و سپس یک تحلیل روند را برای کشف الگوهای پنهان در دادهها انجام میدهند. این به آنها کمک می کند تا دریابند که انتظار می رود فروش در سه ماهه آینده چگونه حرکت کند.
بدون نظر