مدل رشد گوردون یک مدل شناخته شده و شناخته شده برای ارزش گذاری اوراق بهادار است. با این حال، مانند هر مدل، برخی از مزایا و معایب وجود دارد که قبل از اعمال این مدل باید درک شود. درک این مزایا و معایب به تمایز بین موقعیتهایی که در آن استفاده از مدل رشد گوردون عاقلانه است و موقعیتهایی که در آنها چنین نیست کمک میکند.
نکاتی که به نفع مدل رشد گوردون است، یعنی نکات مثبت ابتدا فهرست شده است:
- سادگی: توضیح و درک مدل رشد گوردون بسیار ساده است. فرض اینکه انتظار می رود سود سهام با نرخ ثابتی افزایش یابد، نیاز به هوش زیادی نیست. همین سادگی همان چیزی است که این مدل را به طور گسترده درک کرده و در نتیجه به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. مدل های پیچیده تری به جای مدل گوردون پیشنهاد شده است. اما مدل گوردون آزمون زمان را پس داده است، زیرا الگوی سود سهام ارائه شده توسط اکثر شرکتها را تقلید میکند و این کار را با حفظ سادگی انجام میدهد.
- منطق معکوس: نیازی نیست که مدل رشد گوردون فقط برای یافتن ارزش ذاتی صحیح سهم اعمال شود. در عوض، با توجه به قیمت فعلی سهم، می توان یک تحلیل معکوس انجام داد و نرخ رشدی که در قیمت فعلی بازار وجود دارد را کشف کرد. این به بیان حقایق به شیوه ای که به طور شهودی قابل درک باشد کمک می کند. به عنوان مثال، اگر نتیجه این تحلیل عقب مانده این باشد که انتظار می رود سود سهام برای همیشه سال به سال 20 درصد رشد کند، آنگاه می دانیم که این امکان پذیر نیست و شرکت بیش از حد ارزش گذاری شده است. وقتی کل اقتصاد به طور متوسط بین 3 تا 5 درصد در سال رشد می کند، چگونه یک شرکت می تواند برای همیشه به رشد 20 درصدی خود ادامه دهد؟
- دامنه: مدل رشد گوردون برای اکثر شرکت ها قابل استفاده است، به خصوص اگر شرکت دارای تجارت نسبتاً بالغ و پایدار باشد. همچنین می توان از مدل رشد گوردون برای یافتن اینکه آیا شاخص ها به درستی ارزش گذاری شده اند یا اینکه بازار در میان حباب قرار دارد استفاده کرد.
در عین حال، نکات مخالف مدل رشد گوردون یعنی معایب به شرح زیر است:
- دقت مورد نیاز: مدل رشد گوردون به تغییرات در ورودی ها بسیار حساس است. به عنوان مثال، اگر نرخ بازده مورد نیاز (r) یا نرخ رشد ثابت (g) را حتی کمی تغییر دهید، آنگاه تغییر زیادی در ارزش نهایی حاصل و در نتیجه ارزش سهام ایجاد خواهد شد. از این رو، برای اینکه مدل دقیق باشد، ورودی ها باید بسیار دقیق پیش بینی شوند. مشکل این است که سرمایه گذاران نمی توانند این ورودی ها را با دقت بالایی پیش بینی کنند.
به این ترتیب، مدل رشد گوردون مستعد ابتلا به سندرم “آشغال در زبالههای بیرون” است. حتی اگر از فرضیات کمی نادرست استفاده شود، نتایج بسیار دور از انتظار خواهد بود!
- الگوهای رشد غیر خطی: همچنین مدل رشد گوردون نرخ رشد ثابتی را در نظر می گیرد. این باعث می شود رشد سود سهام شرکت خطی به نظر برسد. در واقع، شواهد تجربی ثابت کرده است که رشد سود سهام به ندرت خطی است. دلیل این امر وجود چرخه های تجاری است. در دوران رونق، شرکت ها افزایش درآمد را تجربه می کنند و سود سهام سخاوتمندانه پرداخت می کنند و در زمان های ناب سود سهام کمتری پرداخت می کنند. البته، شرکتها تلاش میکنند تا این پرداختهای سود سهام را هموار کنند. با این حال، اگر غیرممکن نباشد دشوار است. حتی غول مخابراتی آمریکایی (AT&T) که همیشه به پرداخت سودهای بی عیب و نقص خود مشهور بوده است، در شرایط سختی که می گذشت، مجبور شد سود سهام خود را کاهش دهد. بنابراین، پرداختهای سود سهام حداقل غیرخطی هستند و مدل رشد گوردون ممکن است بهترین تقریب نباشد.
برای نتیجه گیری، می توان گفت که مدل رشد گوردون دارای مزایا بیش از معایب است. تحلیلگران باید مراقب باشند تا از مشکلات مربوط به استفاده از مدل جلوگیری کنند. به طور کلی، این ابزار مفیدی برای تخمین ارزش حقوق صاحبان سهام هر شرکت است.
بدون نظر