ارزیابی حقوق صاحبان سهام بر تخمین احتمال موفقیت شرکت در آینده متمرکز است. اکنون، ساخت هر مدلی که بتواند موفقیت هر شرکتی را پیش بینی کند، دشوار است. به عنوان مثال، این واقعیت را در نظر بگیرید که شرکت های عصر جدید مانند گوگل و فیس بوک تقریباً هیچ یک از ویژگی هایی را که در غول هایی مانند اکسون، وال مارت یا حتی اپل وجود داشت، به اشتراک نمی گذارند.
با این حال، برخی از سؤالات وجود دارد که باید قبل از انجام یک ارزیابی ارزیابی شود. این موضوعات کمی نیستند و کاربرد مستقیمی در گزارش ارزش گذاری پیدا نمی کنند. با این حال، این سؤالات کیفی هستند و از این رو به طور غیرمستقیم بر تمرین ارزش گذاری تأثیر می گذارند.
در اینجا به برخی از مسائل کیفی مهم اشاره می شود:
تجزیه و تحلیل صنعت: تجزیه و تحلیل صنعت از اهمیت بالایی برخوردار است. شرکت ها همیشه برای به دست آوردن سهمی از یک بازار با یکدیگر رقابت می کنند. از این رو، اگر رقبای یک شرکت قدرتمندتر و کارآمدتر شوند، ضرر خواهد کرد. در بازار مدرن، هیچ نوآوری به معنای رکود نیست، بلکه به معنای پایان کار است زیرا رقبای کارآمدتر دیر یا زود شما را از تجارت خارج خواهند کرد. از این رو، تحلیلگران سهام سعی می کنند مجلات صنعتی را بررسی کنند و چشم دقیقی داشته باشند که کدام شرکت چه تحقیقاتی را انجام می دهد. آنها همچنین از مدل پنج نیروی پورتر برای سنجش اینکه آیا صنعت به عنوان یک کل جذابیت خود را برای صنعت دیگری از دست می دهد یا خیر استفاده می کنند.
استراتژی: سوال کیفی بعدی که باید به آن پرداخته شود، چشم انداز استراتژیک شرکت است. معمولاً همه شرکت ها یکی از سه استراتژی را دنبال می کنند. آنها یا سعی خواهند کرد که باشند:
- رهبران هزینه یعنی ارائه محصول یا خدمات با کمترین قیمت به مصرف کنندگان. نمونه ای از این می تواند وال مارت باشد
- مبتکران یعنی ارائه دهندگان محصولات با کیفیت برتر و به طور مداوم در حال توسعه محصولات جدید و بهتر. نمونه ای از این می تواند اپل باشد
- ارائه دهندگان خدمات طاقچه، یعنی ارائه دهندگان محصولات و خدمات برای گروه بسیار خاصی از مشتریان، که نیازهای آنها را به خوبی درک می کنند، یعنی موتورسیکلت های هارلی دیویدسون.
هر یک از این استراتژی ها به رویکرد بسیار متفاوتی نیاز دارند. به عنوان مثال، رهبری هزینه مستلزم برتری زنجیره تامین است، نوآوری مستلزم تمرکز بر تحقیق و توسعه و خدمات تخصصی مستلزم تمرکز بر مدیریت ارتباط با مشتری است.
تحلیلگران باید از استراتژی شرکت، سرمایه گذاری های خود در جهت ایجاد قابلیت های مورد نیاز برای ارائه این استراتژی و همچنین پیشرفت هایی که رقبا در این زمینه انجام می دهند آگاه باشند.
کیفیت صورتهای مالی:
آخرین، اما مهم ترین موضوع در ارزیابی حقوق صاحبان سهام، کیفیت صورت های مالی ارائه شده توسط شرکت ها است. اکنون، ممکن است همه ما دوست داشته باشیم که حسابداری یک فرآیند استاندارد شده است و تنها یک راه برای حسابداری معاملات وجود دارد. با این حال، این درست نیست. حسابداری می تواند بسیار ذهنی باشد. در بسیاری از مواقع شرکت ها صورت های مالی را ارائه می کنند که با هنجارهای گزارشگری مطابقت دارد. با این حال، آنها غیر شفاف هستند و واقعاً اطلاعات مورد نیاز را ارائه نمی دهند.
کیفیت سود به ویژه پس از اینکه کلاهبرداری هایی مانند انرون و ورلدکام فاش کردند که ارزش گذاری واقعی این شرکت ها حتی کسری از آنچه در بازار عرضه می شد نیز نبود، موضوع مهمی در ارزش گذاری سهام بوده است. در اینجا برخی از علائم حکایتی وجود دارد که یک تحلیلگر باید به دنبال آنها باشد:
- شناسایی زودهنگام درآمد یا هموارسازی درآمد. بسیاری از شرکتها سعی میکنند درآمدها را قبل از به وجود آمدن ثبت کنند. انجام این کار باعث می شود آنها کارآمدتر و سودآورتر از آنچه هستند به نظر برسند.
- از سوی دیگر، شرکت ها تلاش می کنند تا شناسایی هزینه ها را به تعویق بیندازند. این فقط برعکس تشخیص درآمد زودرس است. با این حال، به همان اندازه در ایجاد توهم یک شرکت موفق مؤثر است.
- رفتار شرکت با سود و زیان غیر عملیاتی نیز ایده خوبی در مورد کیفیت سود ارائه شده توسط شرکت ارائه می دهد.
- شرکت ها همچنین می توانند با تغییر سیاست های مربوط به استهلاک، استهلاک و سرمایه، خود را سودآورتر نشان دهند. تغییرات در این سیاست ها باید از نظر تأثیر آنها بر صورت مالی بررسی شود و احتمال تقلب مالی منتفی نباشد.
- همچنین، بسیاری از شرکت ها به تامین مالی خارج از ترازنامه و معاملات سرمایه گذاری می پردازند. طبق هنجارهای گزارشگری، نیازی به گزارش آنها در ترازنامه نیست. با این حال، آنها تأثیر مادی بر امور مالی شرکت دارند و از این رو معاملات مربوط به مشتقات و نهادهای با هدف ویژه (SPE) باید قبل از صدور حکم در مورد ارزش شرکت به دقت مورد بررسی قرار گیرند.
به طور خلاصه، عوامل کیفی نیز در ارزیابی ارزش سهام از اهمیت بالایی برخوردار هستند. اگر فقط در مورد خرد کردن اعداد بود، الگوریتم هایی برای انجام این کار ایجاد می شد و نیاز به انسان از بین می رفت. با این حال، اینکه کدام اعداد باید پردازش شوند، سوال بزرگی است. پاسخ این سوال بزرگ را فقط با کمک یک متخصص می توان یافت!
بدون نظر