تجزیه و تحلیل نسبت در هنگام سرمایه گذاری مالی بسیار مهم است. سرمایه گذاران خرده فروشی زیادی وجود دارند که ارزش سرمایه گذاری های خرده فروشی را می دانند. در نتیجه، آنها همچنین به طور معمول برای شرکتهایی که در آنها سرمایهگذاری میکنند، تجزیه و تحلیل نسبت انجام میدهند. با این حال، شگفتآور است که بسیاری از این تحلیلگران، تجزیه و تحلیل نسبتها را روی امور مالی شخصی خود انجام نمیدهند. این به این دلیل است که یک باور غالب وجود دارد که تجزیه و تحلیل نسبت باید فقط برای شرکت های بزرگ انجام شود. با این حال، این دور از واقعیت است. واقعیت این است که تجزیه و تحلیل نسبت به همان اندازه که به تامین مالی نهادی مرتبط است، در امور مالی شخصی نیز مرتبط است. با این حال، نسبت های مورد استفاده در امور مالی شخصی در مقایسه با نسبت های مورد استفاده در امور مالی شرکت ها کمی متفاوت است.
لیست نسبت های مربوط به امور مالی شخصی و همچنین توضیح آنها به تفصیل در این مقاله ارائه شده است .
نسبت بدهی
نسبت های پرداخت بدهی در امور مالی شخصی همانطور که در امور مالی شرکت ها استفاده می شود استفاده می شود. ایده پشت نسبت پرداخت بدهی این است که فرد باید پول نقد کافی در اختیار داشته باشد تا اطمینان حاصل کند که قادر به پرداخت هزینه های کوتاه مدت خود است. وقتی صحبت از شرکت ها می شود، آنها به منابع مالی کوتاه مدت مقرون به صرفه دسترسی دارند. به همین دلیل است که در اکثر موارد نسبت پرداخت بدهی 1 توصیه می شود. اما در مورد افراد اینطور نیست. افراد به منابع مالی کوتاه مدت مقرون به صرفه دسترسی ندارند. بنابراین، اگر در یک ماه معین کمبود نقدینگی داشته باشند، به احتمال زیاد به استفاده از کارت های اعتباری یا وام های روز پرداخت برای پر کردن شکاف متوسل می شوند. این ابزارهای مالی نرخ های بهره بسیار بالایی دارند و بنابراین باید از آنها اجتناب شود. به همین دلیل است که انتظار می رود افراد حداقل 3 تا 6 ماه از هزینه های ماهانه خود را در دارایی های نقدی کوتاه مدت داشته باشند. این اولین قدم در بسیاری از تکنیک های مالی شخصی است و اغلب به عنوان “صندوق اضطراری” شناخته می شود.
نسبت پس انداز
محاسبه نسبت پس انداز بسیار ساده است. نسبت پسانداز به درصدی از درآمد شخصی اشاره دارد که در پسانداز بازگردانده میشود. تعریف خاص نرخ پسانداز ممکن است متفاوت باشد، زیرا در برخی رویکردها کمکهای غیرارادی به برنامههای پسانداز اجباری دولت شمارش میشود، در حالی که در رویکردهای دیگر محاسبه نمیشود.
نسبت پس انداز تنها بزرگترین عامل در موفقیت مالی شخصی بوده است. وقتی صحبت از امور مالی شخصی می شود، نظم و انضباط نشان داده شده در انجام سرمایه گذاری های مالی با سرعت ثابت، بیشتر از مهارت های تخصیص دارایی پیشی می گیرد.
این بدان معناست که مطالعاتی انجام شده است که نشان میدهد سرمایهگذاران با درآمد پایینتر، سرمایهگذاران با درآمدهای بسیار بالاتر را در مقایسه با آنها شکست دادهاند. این امکان فراهم شده است زیرا آنها به طور منظم بخش بزرگی از پول خود را پس انداز می کنند و آن را سرمایه گذاری می کنند. به عنوان مثال، شخصی که 70000 دلار درآمد دارد اما 50 درصد آن را پس انداز می کند، دارای ارزش خالص بالاتری نسبت به فردی است که 100000 دلار درآمد دارد اما تنها 25 درصد از درآمد خود را پس انداز می کند.
نرخ پس انداز بستگی به فلسفه شخصی سرمایه گذار دارد. با این حال، توصیه می شود حداقل 15 درصد از درآمد پس از مالیات پس انداز شود. عدم انجام این کار به این معنی است که سرمایهگذار باید از حقوق و دستمزد به چک دستمزد زندگی کند و هیچ منبعی برای بازگشت به آن وجود نداشته باشد.
نسبت پوشش بدهی
به نوعی نسبت پوشش بدهی برعکس نسبت پس انداز است. نسبت پسانداز درصد درآمد پسانداز شده را اندازهگیری میکند، در حالی که نسبت پوشش بدهی درصد درآمدی را که هر ماه به هزینههای ثابت متعهد میشود اندازهگیری میکند. پرداخت وام مسکن، پرداخت خودرو، پرداخت وام تحصیلی همگی بخشی از نسبت پوشش بدهی هستند.
در حالت ایده آل، نسبت پوشش بدهی یک فرد نباید از 40 درصد درآمد پس از مالیات آنها تجاوز کند. یعنی به محض دریافت حقوق، نباید بیش از 40 درصد آن را بلافاصله پرداخت کنند. با این حال، واقعیت این است که برای اکثر افرادی که در مناطق شهری اقامت دارند، بین 60 تا 75 درصد درآمد خود را در همان روز اول پرداخت میکنند. این سطوح خطرناکی از اهرم هستند، به ویژه به این دلیل که اگر نرخ بهره افزایش یابد، می تواند منجر به افزایش پرداخت های ماهانه شود که وضعیت مالی را غیرقابل تحمل می کند.
هزینه شخصی بدهی
درست همانطور که شرکت ها هزینه سرمایه خود را محاسبه می کنند، افراد نیز می توانند هزینه شخصی بدهی خود را محاسبه کنند. درست مانند شرکتها، بدهی میتواند میانگین موزون تمام بدهیهایی باشد که یک فرد حمل میکند. داشتن یک هدف برای هزینه شخصی بدهی مهم است زیرا فرد را از بدهی های با بهره بالا مانند بدهی کارت اعتباری دور نگه می دارد. چندین بدهی کم هزینه مانند بدهی وام مسکن و حتی وام تحصیلی وجود دارد. هزینه شخصی بدهی بین بدهی با بهره بالا و بدهی با بهره کم تفکیک می شود. وقتی سرمایهگذار سعی میکند این سطح را حفظ کند، آگاهانه سعی میکند از بدهیهای با بهره بالا اجتناب کند.
نسبت ارزش خالص هدف
تعیین هدف بخش بسیار مهمی از امور مالی شخصی است. در غیاب هدف گذاری مناسب، تمرین مالی شخصی به سادگی بیهوده خواهد بود. بسیاری از افرادی که برنامه های مالی شخصی خود را دنبال می کنند با تعیین اهداف صحیح در مورد ارزش خالص خود مشکل دارند. این به این دلیل است که آنها معیاری برای مقایسه با آن ندارند. آنها نمی دانند ارزش خالص مورد انتظار با توجه به سنشان چقدر است. برای این منظور، تعدادی از کارشناسان مالی شخصی فرمولهای متفاوتی را برای ارزش خالص هدف ایجاد کردهاند. این فرمول ها شامل چند عامل مانند سن پاسخ دهنده و همچنین درآمد سالانه آنها می شود. سپس فرمول ارزش خالص مورد انتظار را به عنوان خروجی ارائه می کند.
به عنوان مثال، کتاب محبوب «میلیونر همسایه» فرمولی برای محاسبه ارزش خالص هدف دارد. فرمول به شرح زیر است:
نسبت درآمد غیرفعال
کارشناسان امور مالی شخصی معتقدند که با افزایش سن افراد، نسبت درآمد غیرفعال آنها به کل درآمد آنها نیز باید افزایش یابد. این نمادی از یک رویکرد متعادل تر به امور مالی است. در غیاب درآمد غیرفعال، فرد فقط زمان خود را با پول مبادله می کند. برای مدت زمانی که می توان با پول مبادله کرد محدودیتی وجود دارد. به همین دلیل است که باید درآمد منفعل ایجاد شود.
ردیابی این عدد بسیار مهم است زیرا به ما کمک می کند تا بفهمیم چقدر به استقلال مالی نزدیک هستیم. فردی که 25 درصد درآمد خود را از منابع غیرفعال به دست می آورد، نسبت به فردی که 100 درصد درآمد خود را به صورت حقوق و دستمزد به دست می آورد، وضعیت بهتری دارد. زیرا درآمد غیرفعال زمان و تلاشی را از سرمایه گذار نمی گیرد. همچنین، رفتار مالیاتی برای درآمد غیرفعال مطلوب است.
نسبت بیمه
بیمه ستون فقرات یک سیستم مالی شخصی است. اکثر حامیان مالی شخصی توصیه می کنند به محض تشکیل خانواده بیمه شوید. این به این دلیل است که زندگی نامطمئن است، و از این رو هر سرمایهگذار باید سیستمی داشته باشد تا در صورت فوت عزیزان خود، آنها را تامین کند. نسبتی برای اندازه گیری مقدار پول وجود دارد که برای تأمین نیاز افراد تحت تکفل کافی است. این نسبت بین 15 تا 25 برابر درآمد ناخالص فرد در نظر گرفته می شود.
به طور مشابه، اطمینان از اینکه یک طرح بیمه درمانی اتخاذ شده است نیز مهم است. وابستگی به بیمه عمر ارائه شده توسط کارفرما صحیح نیست. این به این دلیل است که ممکن است یک نفر اخراج شود. اگر قرار بود چنین اتفاقی بیفتد، فرد را بدون بیمه و همچنین بدون درآمد می ماند! توصیه می شود که فرد حداقل 75 تا 100 درصد درآمد سالانه خود را پوشش سلامت داشته باشد.
بیمه به راحتی نادیده گرفته ترین بخش برنامه ریزی مالی است. این به این دلیل است که بسیاری از مردم بیمه را یک هزینه می دانند. با این حال، بدهی های پزشکی و از دست دادن نان آور اصلی اصلی ترین دلایل ورشکستگی در اکثر نقاط جهان است.
درصد تخصیص دارایی
بین متخصصان امور مالی شخصی یک توافق کلی وجود دارد که جوانان باید بیشتر پول خود را به دارایی های پرخطر مانند سهام اختصاص دهند، در حالی که افراد مسن باید پول کمتری را به سهام اختصاص دهند. مشکل اینجاست که پیر، جوان، کمتر و بیشتر، همه اصطلاحات ذهنی هستند و سیستمی لازم است که آنها را با عبارات واضح و بدون ابهام بیان کند.
برای این منظور نیز فرمولی تهیه شده است. فرمول به شرح زیر است (110 – سن) درصدی است که باید در سهام سرمایه گذاری شود. به عنوان مثال، اگر سن یک فرد 35 سال است، باید 110 – 35 = 75٪ از سرمایه گذاری خود را در سهام سرمایه گذاری کند. در این حالت، با افزایش سن، مقدار پولی که باید به سهام اختصاص داده شود باید به طور خودکار کاهش یابد.
نسبت وام مسکن
نسبت پوشش بدهی شامل هزینه های وام مسکن است. با این حال، بسیاری از کارشناسان مالی نسبت های وام مسکن را نیز جداگانه محاسبه می کنند. این به این دلیل است که بسیاری از سرمایه گذاران تمایل دارند وام مسکن را به عنوان یک سرمایه گذاری در نظر بگیرند. با این حال، واقعیت این است که ممکن است در واقع یک سرمایه گذاری نباشد. اگر قیمت وام مسکن در آینده تثبیت شود و حتی کاهش یابد، ممکن است مالی سرمایه گذار به شدت آسیب ببیند. این به این دلیل است که وام مسکن یک سرمایه گذاری بسیار اهرمی است. اکثر کارشناسان امور مالی شخصی موافق هستند که پرداخت وام مسکن هرگز نباید از 25 درصد خالص پرداختی خانواده تجاوز کند، در غیر این صورت ممکن است باعث فشارهای غیر ضروری شود.
نکته اصلی این است که درست مانند شرکتها، امور مالی شخصی نیز با استفاده از نسبتها به خوبی قابل درک است. با استفاده از این نسبتها بهعنوان دستورالعمل، سرمایهگذاران میتوانند زندگی با ثبات مالی را برای خود بسازند. از این نسبت ها می توان به عنوان نقاط عطفی استفاده کرد که باید به آنها دست یافت.
بدون نظر