نسبت، همانطور که از نامش پیداست، چیزی بیش از تقسیم یک عدد بر عدد دیگر نیست. با این حال، زمانی مفید می شوند که در نوعی زمینه قرار گیرند. این بدان معناست که وقتی یک تحلیلگر به عدد حاصل از یک محاسبه نسبت نگاه می کند، باید مبنای معقولی برای مقایسه آن داشته باشد. تنها زمانی که تحلیلگر به عدد نگاه می کند و آن را با هم مقایسه می کند که وضعیت ایده آل امور چگونه باید باشد، اعداد به ابزار قدرتمند مدیریت و تحلیل مالی تبدیل می شوند.

بنابراین، تقسیم اعداد و بدست آوردن نسبت ها مهارت اصلی نیست . در واقع این قسمت می تواند به صورت خودکار و توسط کامپیوتر انجام شود. شرکت‌ها نمی‌خواهند برای انجام تقسیم ساده به تحلیل‌گران پول بدهند، اینطور نیست؟ مهارت واقعی در تفسیر این اعداد نهفته است . در اینجا چند تکنیک رایج مورد استفاده در تفسیر این اعداد آورده شده است.

تحلیل افقی

تحلیل افقی یک اصطلاح صنعتی برای مقایسه همان نسبت در طول زمان است. هنگامی که یک نسبت محاسبه می شود، با مقدار آن در سه ماهه قبل، سال های قبل یا سال های زیادی در صورتی که تحلیلگر سعی در ایجاد روند داشته باشد، مقایسه می شود. این اطلاعات بیشتر از دو زمینه ارائه می دهد. آن ها هستند:

 

  • تجزیه و تحلیل افقی روشن می کند که آیا شرکت سابقه ثابتی دارد یا ارزش نسبت تحت تأثیر شرایط خاص یک بار است. 

     

  • تجزیه و تحلیل افقی به آشکار کردن روندها کمک می کند که به تحلیلگران کمک می کند تا روندهای عملکرد کسب و کار را آشکار کنند. این به آنها کمک می کند تا پیش بینی های آینده دقیق تری داشته باشند و سهم را به درستی ارزش گذاری کنند. 

تحلیل مقطعی

تحلیل نسبت مقطعی اصطلاحی است که برای مقایسه نسبت ها با سایر شرکت ها استفاده می شود. سایر شرکت ها ممکن است متعلق به همان صنعت باشند یا نباشند. تجزیه و تحلیل مقطعی به تحلیلگر کمک می کند تا درک کند که یک شرکت نسبت به همتایان خود چقدر خوب عمل می کند. این امر به نوعی تأثیر چرخه های تجاری را از بین می برد. انواع مختلفی از تجزیه و تحلیل مقطعی وجود دارد. آنها به شرح زیر است:

 

  • میانگین صنعت: رایج ترین روش، گرفتن میانگین صنعت و مقایسه آن با نسبت های شرکت است. این معیاری از عملکرد شرکت در مقایسه با یک شرکت متوسط ​​را ارائه می دهد. 

     

  • رهبر صنعت: بسیاری از شرکت ها و تحلیلگران از متوسط ​​بودن راضی نیستند. آنها می خواهند پیشرو صنعت باشند و بنابراین معیاری در مقابل آنها قرار می گیرند. 

     

  • بهترین روش: در صورتی که شرکت پیشرو صنعتی باشد، معمولاً از مرز صنعت عبور می کند و از هر کسی در هر کجای دنیا الهام می گیرد. آنها با بهترین شیوه ها در سراسر جهان معیار قرار می دهند. 

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *