رابطه بین زمان مصرف وجه نقد و زمانی که به عنوان هزینه شناسایی می شود در هزینه یابی سفارش کار بسیار پیچیده است. هزینه ها از طریق حساب های موجودی کالا جریان می یابد و در نهایت پس از اتمام فروش تبدیل به یک هزینه می شود . این رابطه و پیچیدگی های به وجود آمده در این مقاله پیگیری شده است.
هزینه در مقابل هزینه
برای درک بهتر این رابطه، باید به حسابداری مالی نگاه کنیم. در آنجا تفاوت بین هزینه و هزینه را تعریف کردیم. هزینه زمانی است که از منابع استفاده می شود در حالی که هزینه به عنوان از دست دادن ارزش تعریف می شود. از این رو، وقتی یک شرکت پولی را برای ایجاد موجودی خرج می کند، هزینه نیست. این یک هزینه نقدی است. وجه نقد تغییر شکل داده و اکنون دارایی دیگری به نام موجودی است. هیچ از دست دادن ارزش وجود ندارد، در عوض فقط انتقال ارزش وجود دارد.
طبقه بندی هزینه ها
همچنین در مقاله قبل انواع هزینه هایی را که احتمالاً در سناریوی هزینه یابی شغلی متحمل می شوند، تعریف کردیم. آنها مواد مستقیم، نیروی کار مستقیم، سربار تولید و غیر ساخت بودند. ما سربار غیر تولیدی را به عنوان هزینه های دوره و بقیه را به عنوان هزینه های محصول طبقه بندی کردیم.
با تحمیل هزینه ها چه اتفاقی می افتد؟
وقتی هزینهها متحمل میشوند، بسته به نوع هزینهها، یکی از این دو اتفاق میافتد. اگر هزینه مربوط به محصول باشد، آن را به موجودی اضافه می کنیم. این بهای تمام شده تا زمانی که فروش کامل نشده و ارزش آن رخ ندهد به عنوان هزینه شناسایی نمی شود. از طرف دیگر، وقتی صحبت از هزینه های دوره می شود، به دلیل اینکه رابطه علت و معلولی با تولید ندارند، بلافاصله هزینه می شوند.
چرا مهم است؟
این مهم است زیرا درمان دو هزینه بسیار متفاوت است. هنگامی که مواد مستقیم خریداری می شوند، آنها به طور مستقیم به مشاغل مربوطه خود اختصاص داده می شوند. در مورد سربار و نیروی کار مستقیم مربوط به تولید نیز همینطور است. آنها را می توان بلافاصله در برگه هزینه کار مشاهده کرد. در صورتهای مالی به عنوان موجودی کالا در نظر گرفته می شود. موجودی در زیر دارایی ها نشان داده می شود نه در ستون هزینه.
مشکل به همین جا ختم نمی شود. شرکت ها باید به دقت تجزیه موجودی را محاسبه کنند. موجودی یک حساب بزرگ با 4 حساب فرعی است. مواد خام، کار در حال انجام، بهای تمام شده کالای تولید شده و بهای تمام شده کالای فروخته شده. شرکتها باید هزینههای سربار تولید را به دقت بررسی کنند تا مطمئن شوند که ارزش هیچ یک از این داراییها را اغراق نمیکنند یا کمتر از آن نشان میدهند.
چگونه انجام می شود؟
بار دیگر، شرکتها در حین تخصیص هزینهها به حسابهای موجودی فرعی، از رفتارهای ذهنی پیروی میکنند. میزان سربار تولیدی که در واقع صرف کار در حال انجام می شود را نمی توان به طور دقیق مشخص کرد. حسابداران تخمینهایی را انجام میدهند و بیان میکنند که نسبتهای نسبی که فکر میکنند صرف کار در حال انجام شده است.
از نقطه نظر بررسی، محاسبه مقادیر WIP، مواد اولیه و کالاهای نهایی ممکن است چندان دردسرساز نباشد زیرا تخصیص درصد قبلاً داده شده است. با این حال، در واقعیت، تعیین این درصد تخصیص کار سختی است که نیاز به تخصص و تجربه زیادی دارد.
بدون نظر