ضرورت تشویق سرمایه گذاری خارجی

مقاله های قبلی در مورد اینکه چگونه کسب و کارهای بین المللی برای موفقیت در بازارهای نوظهور به حمایت از اکوسیستم ها و سیاست های تجاری دوستانه نیاز دارند، بحث شده است. نقش دولت‌ها در تصمیم‌گیری اینکه آیا به کسب‌وکارهای بین‌المللی اجازه می‌دهند تا فعالیت‌های خود را راه‌اندازی کنند و آن‌ها را برای رشد و موفقیت تشویق کنند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.. اغلب، دولت‌های بسیاری از کشورها چاره‌ای جز استقبال از کسب‌وکارهای بین‌المللی ندارند، زیرا به «نقد نقد» یا دلار، که به آن‌ها نیز معروف است، نیاز دارند. به عنوان مثال، تفاوت بین صادرات و واردات به عنوان کسری حساب جاری یا CAD شناخته می شود. از آنجایی که بسیاری از بازارهای نوظهور (به جز چین که CAD مثبت دارد) کسری هایی دارند که باید با دلار تامین شود. سپس، دولت‌ها می‌توانند این دلارها را با نرخ‌های بالا وام بگیرند یا کسری را از طریق سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی یا سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و جریان‌های سهام به بازارهای سهام از FII یا سرمایه‌گذاران نهادی خارجی تامین کنند.

نقش دولت

جدا از این، صنعت داخلی ممکن است نه توانایی موفقیت در یک بخش خاص را داشته باشد و نه تخصص برای توسعه آن بخش. بنابراین، سرمایه گذاری مستقیم خارجی برای رشد آن بخش ضروری می شود. علاوه بر این، باز کردن اقتصاد برای پذیرش در سازمان تجارت جهانی یا سازمان تجارت جهانی مورد نیاز است، به این معنی که برای صادرات به سایر کشورها، اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه بازار باید باز شوند. اینها برخی از دلایلی است که بسیاری از دولت‌ها در کشورهای در حال توسعه سرمایه‌گذاری خارجی را تشویق می‌کنند و به کسب‌وکارهای بین‌المللی اجازه می‌دهند تا در کشورهای خود فعالیت کنند. با این حال، اینکه دولت‌های متوالی به همان سیاست‌ها ادامه دهند یا نه، بستگی به مجموعه‌ای از عوامل دارد که شامل انحراف ایدئولوژیک دولت‌ها، اجبارهای سیاسی است.

فرآیند باید مستمر و توافقی باشد

جنبه کلیدی در اینجا این است که بسیاری از دولت های اقتصادهای نوظهور به دلیل دلایل ذکر شده در بالا، اغلب با آغوش باز از تجارت های بین المللی استقبال می کنند. با این حال، در میانه راه، برخی از آنها به دلیل فلج شدن سیاست ها و عوامل ذکر شده در بالا دچار سرماخوردگی می شوند. باید درک کرد که اجازه دادن به کسب و کارهای بین المللی برای ورود به اقتصادهای نوظهور باید دو حزبی باشد به این معنی که باید اجماع گسترده ای در مورد این موضوع از سوی همه سهامداران وجود داشته باشد. تنها در این صورت است که کسب‌وکارهای بین‌المللی در اقتصادهای بازار نوظهور رونق خواهند گرفت. علاوه بر این، رقابت برای سرمایه خارجی به قدری شدید است که هر گونه رها شدن در این فرآیند تأثیر نامطلوبی بر اقتصاد می گذارد و از این رو، این روند باید ادامه یابد و کسب و کارهای بین المللی تشویق شوند.

افکار بسته

در نهایت، نمونه‌های چین، برزیل، آفریقای جنوبی و ویتنام (که هنوز در حال ظهور است) نیاز به اجماع در مورد باز کردن اقتصادها و پیگیری روند را نشان می‌دهد. از سوی دیگر، نمونه‌های هند و روسیه برعکس است، زیرا این کشورها به دلیل اجبار و سپس با آغوش باز، اقتصاد خود را باز کردند، اما نتوانستند این شتاب را حفظ کنند. این بدان معناست که ادغام در اقتصاد جهانی تنها زمانی اتفاق می افتد که روند اصلاحات با جان و دل و بدون مکث یا چرخش انجام شود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *