قبلاً دیده‌ایم که بین آنچه در حسابداری آموخته‌ایم و نحوه استفاده از آن در امور مالی شرکت تفاوت‌های زیادی وجود دارد. تفکیک تصمیمات تامین مالی و سرمایه گذاری یکی از این مفاهیم مهم است. مهم است زیرا باید بر اساس این اصل تعدیل بسیار مهمی انجام دهیم. این تعدیل این واقعیت است که ما هنگام محاسبه جریان‌های نقدی که یک پروژه ایجاد می‌کند، هزینه‌های بهره را کم نمی‌کنیم. این با حسابداری متفاوت است که در آن عادت داشتیم هزینه های بهره را برای محاسبه درآمد خود کم کنیم. بنابراین در اینجا باید به یاد داشته باشیم که باید هزینه های بهره را از محاسبه خود حذف کنیم. عدم انجام این کار یکی از رایج ترین اشتباهاتی است که دانش آموزان مرتکب می شوند.

درک اینکه یک تصمیم سرمایه گذاری و یک تصمیم تامین مالی واقعا چیست؟

وقتی پروژه ای را در دست می گیریم، واقعاً باید درک کنیم که دو تصمیم می گیریم نه یک تصمیم. اولین تصمیم در مورد دارایی هایی است که باید در آنها سرمایه گذاری کنیم. این بدان معناست که اگر ما در حال افتتاح یک رستوران هستیم، باید در نظر بگیریم که قیمت املاک و مستغلات چقدر است، بهبودها برای ایجاد فضای مورد نظر چه هزینه ای دارند، تجهیزات آشپزخانه چه هزینه ای خواهد داشت. هزینه و غیره سپس باید بازدهی را که این سرمایه‌گذاری‌ها ایجاد می‌کنند در نظر بگیریم. این تصمیم سرمایه گذاری است.

در حال حاضر، سرمایه گذاری های فوق می تواند از پول نقد مازادی که شرکت در اختیار دارد انجام شود، شرکت می تواند سهام بیشتری را برای جمع آوری وجوه بفروشد یا حتی می تواند برای جمع آوری وجوه پروژه وام بگیرد. نحوه جمع آوری پول توسط شرکت برای پروژه یک تصمیم سرمایه گذاری است. هر یک از گزینه های فوق هزینه های مربوط به خود را دارد. به عنوان مثال، بدهی دارای هزینه بهره است، حقوق صاحبان سهام دارای هزینه سود سهام خواهد بود و غیره. اما این واقعاً جریان های نقدی پروژه را تغییر نمی دهد، اینطور نیست؟

رستوران (سرمایه گذاری) بدون در نظر گرفتن نحوه تامین مالی، همان بازده را ایجاد می کند. تأمین مالی صرفاً افرادی را که مستحق آن سود هستند تغییر می دهد. میزان سودی که پروژه به دست می آورد را تغییر نمی دهد.

رویه تفکیک تصمیمات سرمایه گذاری و تامین مالی

به همین دلیل است که ابتدا باید پروژه را بدون هزینه های مالی آن ببینیم تا بررسی کنیم که آیا قابل دوام است یا خیر. این به سادگی به این معنی است که تصمیم سرمایه گذاری باید از تصمیم تامین مالی جدا شود. هنگامی که قابلیت اجرای پروژه مشخص شد، شرکت می‌تواند تجزیه و تحلیل جداگانه‌ای انجام دهد تا تعیین کند که پروژه چگونه باید تامین مالی شود. شرکت می تواند بررسی کند که آیا تامین مالی تمام بدهی بهتر از استفاده از تمام پول نقد خود است یا اینکه ترکیبی از این دو مورد نیاز است. با این حال، این تصمیم به ساختار سرمایه مربوط می شود و نه بودجه بندی سرمایه.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *