بهبود فرآیندهای کسب و کار به سازمان ها کمک می کند تا تغییرات پویا در عملیات تجاری ایجاد کنند و این جهش را انجام دهند که واحدهای تجاری را قادر می سازد تا با افزایش کارایی و انعطاف پذیری آماده شوند.
اکثر سازمانهایی که مفهوم BPI را پذیرفتهاند، پیادهسازی BPI را در همه بخشهای سازمان هر از گاهی بسیار مفید میدانند. آنها را قادر می سازد تا فرآیندهای زائد را حذف کنند و همچنین از فناوری جدید استقبال کنند و کارایی عملیاتی فعلی خود را بهبود بخشند.
برای موفقیت هر BPI، ضروری است که این برنامه توسط مدیریت ارشد و با حمایت مالی آن انجام شود و سرپرستان واحد تجاری مسئولیت منطقه یا عملیات خاص تجاری را بر عهده دارند . اولین مرحله یک برنامه BPI با تشکیل یک تیم اجرایی اجرایی از میان مدیران ارشد که مسئولیت برنامه را بر عهده خواهند داشت شروع می شود.
EIT (تیم پیاده سازی اجرایی) پس از تشکیل باید به طور مختصر در مورد روش و رویکرد BPI آموزش ببیند. EIT به این ترتیب مجهز شده است و سپس باید فرآیند حیاتی کسب و کار را که باید تحت برنامه BPI انجام شود شناسایی کند. روشهای مختلفی برای تعیین و شناسایی فرآیندهایی وجود دارد که حیاتی هستند و احتمالاً بر کسبوکار تأثیر مثبت میگذارند.
تنظیم اهداف BPI
اگرچه اجرای BPI بر عهده مالک فرآیند و تیمهای PIT است، EIT سه وظیفه اصلی دارد که قبل از اینکه PIT برنامه را برای توضیح بیشتر در اختیار بگیرد، انجام دهد. اول از همه، EIT و روسای واحد تجاری مربوطه باید یک پیشنهاد بودجه برای برنامه BPI را برآورد و تصویب کنند. تصویب بودجه همچنین علاوه بر هرگونه سرمایه گذاری، ارتقاء درجه بندی یا اتوماسیون، تخصیص منابع شناسایی شده و اختصاصی برای مدیریت اجرا را نیز شامل می شود. رؤسای بازرگانی همچنین مسئولیت اطمینان از رفع موانع یا موانعی که احتمالاً در حین اجرا ایجاد میشوند بر عهده دارند و به آنها رسیدگی میکنند، علاوه بر این اطمینان حاصل میکنند که عملیات تجاری در طول اجرا آسیب نمیبیند.
جدای از مسئولیت های فوق، EIT همچنین مسئولیت های حیاتی دیگری در رابطه با برنامه BPI دارد. از آنجایی که EIT متشکل از مدیران ارشد و روسای واحد تجاری است، تعیین اهداف برنامه BPI بر عهده EIT است. اهداف تعیین شده باید قابل اندازه گیری باشد و به وضوح بر کسب و کار موجود تأثیر بگذارد. این مدیران کسب و کار هستند که قادر به تعیین تأثیر تجارت و شناسایی فرآیندهای حیاتی هستند که باید در داخل تغییر کنند. بنابراین آنها در موقعیت بهتری برای تعیین اهداف از نظر تأثیر بر تجارت و همچنین کمی کردن کارایی فرآیند، اثربخشی و بهبود، جدول زمانی و نتیجه مطلوب در پایان برنامه BPI هستند. پس از تعیین اهداف، به اهداف برنامه BPI تبدیل خواهند شد.
ارتباط BPI
هنگامی که اهداف BPI چارچوب بندی و نهایی شد، مهم است که مدیریت ارشد اعلامیه ها را اعلام کند و چشم انداز، اهداف و تایید آن ها از برنامه BPI و همچنین برنامه زمان بندی را ابلاغ کند.
برقراری ارتباط مستقیم با همه کارکنان در مورد پروژه BPI برای اطمینان از همسویی کارکنان با اهداف BPI و درک اهمیت تعهد ضروری است. در شرکتهایی مانند آیبیام، زیراکس و اچپی و غیره، مدیران اجرایی و مدیران کیفیت بیانیههای مفصل و بیانیههای چشماندازی را صادر میکنند که در سرتاسر سازمان اطلاع رسانی میشود تا اطمینان حاصل شود که تک تک کارمندان اخبار را دریافت میکنند. چنین ارتباطاتی اهداف، اهداف و همچنین روش شناسی را ترسیم می کند و نیاز به رویکرد اتخاذ شده توسط مدیریت و EIT را تشریح می کند. چنین ارتباطی تضمین می کند که کارکنان نقش خود را درک کرده و قادر به هماهنگی مجدد با فرآیندهای جدید هستند. ارتباط پیام های BPI را می توان از طریق انتشار ارتباطات خاص شرکتی انجام داد،
بدون نظر