جوزف استیگلیتز یکی از مشهورترین اقتصاددانان عصر ماست. او یک بار از نظام اقتصادی فعلی پس از رکود بزرگ سال 2008 انتقاد کرد و گفت: نظام فعلی به نفع ثروتمندان منحرف شده است. این نظام اقتصادی دیگر سرمایه داری نیست. این ترکیب عجیبی از سرمایه داری و سوسیالیسم است که در آن سود بین افراد خصوصی توزیع می شود در حالی که ضررها باید توسط مالیات دهندگان متحمل شوند. در آن زمان به نظر می رسید یک حادثه یکباره باشد. با این حال، از آن زمان، موارد متعددی وجود داشته است که زیان های ایجاد شده توسط شرکت های خصوصی باید توسط مالیات دهندگان متحمل می شد. این وضعیتی را ایجاد کرده است که در آن خطر اخلاقی در حال حاضر عادی است. در این مقاله نگاه دقیق تری به اجتماعی شدن ضررها خواهیم داشت.

داستان معمولی

داستان معمولی شامل شرکتی است که بخشی از صنعت آفتاب آن کشور است. به عنوان مثال، ایالات متحده به داشتن برخی از بهترین موسسات مالی در جهان مشهور است. از سوی دیگر، هند به داشتن برخی از بهترین شرکت های خدمات فناوری اطلاعات مشهور است.

یکی از شرکت‌های این صنایع با ریسک‌های بی‌ملاحظه بزرگ می‌شود. برای مدت طولانی، این خطرات نتیجه می دهند. همچنین، هیچ مکانیزم داخلی برای کنترل وجود ندارد، زیرا بسیاری از این شرکت‌ها دیگر توسط مؤسسین اداره نمی‌شوند. در عوض، آنها توسط مدیرانی اداره می شوند که بر اساس سودی که به دست می آورند، پاداش می گیرند. این باعث می شود که آنها حتی بیشتر ریسک کنند. تا زمانی که روند خوب باشد، مدیران پول زیادی در قالب پاداش به دست می آورند. با این حال، به محض اینکه مشکلات ظاهر می شوند، مدیران اولین کسانی هستند که از کشتی پرش می کنند. از آنجایی که در داخل سیستم هستند اطلاعات بهتری نسبت به بقیه دارند. همچنین، هنگامی که آنها از شرکت خارج می شوند، واقعاً مسئول نتایج نیستند.

از این رو، زمانی که اخبار بد عمومی می شود، این مدیران پس از دریافت گزینه های سهام و پاداش های خود از شرکت خارج شده اند. این زمانی است که بازار به جنون می رسد. سهام این شرکت ها توسط بازار چکش خورده است. نتیجه نهایی این است که سهامداران ثروت زیادی را از دست خواهند داد. در حالت ایده آل، سهامداران باید اجازه داشته باشند که پول خود را از دست بدهند، زیرا آنها مسئول هستند. با این حال، سهامداران شروع به لابی کردن با دولت می کنند و می گویند که اگر شرکت آنها سقوط کند، آنها تنها شرکتی نیستند که سقوط می کنند. از آنجایی که این شرکت ها از نظر اندازه بزرگ هستند، بسیاری از بانک ها و شرکت های دیگر در معرض آنها قرار دارند. از این رو، ترس از سرایت در بازار بیداد می کند و این باعث می شود قیمت سهام به پایین ترین حد سقوط کند.

در نهایت دولت مجبور می شود در بهانه «حمایت از سرمایه گذار خرد» برای جلوگیری از خونریزی دخالت کند. دولت در زمانی به این شرکت ها وام یا پول سهام ارائه می کند که هیچ کس دیگری این کار را نمی کند. در یک سیستم سرمایه داری، شرکت هایی که اشتباه می کنند باید سقوط کنند و شرکت های بهتر جایگزین شوند. با این حال، در این سیستم ترکیبی عجیب، شرکت هایی که مرتکب اشتباه می شوند، اجازه دارند با استفاده از پول عمومی رشد کنند.

نمونه هایی از اجتماعی شدن ضررها

 

    • بارزترین مثال از اجتماعی شدن زیان ها، برنامه امداد دارایی های مشکل دار (TARP) است که توسط دولت ایالات متحده پس از بحران وام مسکن زیرمجموعه راه اندازی شد. دارایی های سمی توسط دولت با استفاده از پول مالیات دهندگان در زمانی خریداری شد که هیچ کس دیگری حاضر به سرمایه گذاری نبود.

 

 

    • در سال 2001، یک شرکت نرم افزاری معروف هندی Satyam در مرکز یک کلاهبرداری بزرگ در بازار سهام قرار گرفت. ارزش این شرکت یک شبه 83 درصد کاهش یافت. موسس این شرکت فردی بود که مسئول سازماندهی کل کلاهبرداری بود. او درآمدهای جعلی، کارمندان جعلی و حتی سپرده های ثابت جعلی ایجاد کرده بود تا کتاب ها را حفظ کند. او بسیاری از سهام خود را به قیمت های متورم وثیقه گذاشت تا پولی را که پس از آن در مشاغل دیگر استفاده می شد، نقد کند. به نوعی سود خود را رزرو کرد. با این حال، هنگامی که بازار سقوط کرد، مالیات دهندگان هندی مجبور شدند Satyam را نجات دهند. درست است که شرکت امروز خودکفا و حلال است. با این حال، اصلاً چرا مالیات دهندگان باید هر شرکتی را نجات دهند؟ اگر بی پروا هستند باید تاوانش را بدهند. آیا این اصل اساسی سرمایه داری نیست؟

 

 

    • به طور مشابه، در سال 2018، دولت هند اکنون در حال نجات IL&FS است. IL&FS یک شرکت زیرساختی است که در مورد بسیاری از پروژه های زیرساختی کلیدی در هند ادعاهای مالی دارد. با این حال، این شرکت در امور مالی خود بی پروا بوده است. به همین دلیل است که پرداخت کوپن بدهی معوق خود را از دست داده است. دولت هند اعتراف کرده است که اعضای هیئت مدیره برای افزایش سود بی پروا عمل کرده اند. آنها همچنین توانستند ثمره اقدامات بی پروا خود را درو کنند. با این حال، زمانی که سهام شروع به کاهش کرد، دولت هند نگران شد که بانک هایش در معرض IL&FS زیادی قرار دارند. اگر به IL&FS اجازه داده شود که با شکست مواجه شود، بانک ها مجبور خواهند شد مقادیر هنگفتی از وام ها را یادداشت کنند. این امر وضعیت رو به وخامت بخش بانکداری هند را تشدید خواهد کرد. از این رو، برای جلوگیری از سرایت، دولت هند در حال نجات IL&

 

نکته اصلی این است که همان داستان بارها و بارها در نقاط مختلف جهان در حال پخش است. زمان آن فرا رسیده است که دولت ها تصمیم بگیرند این روایت «بسیار بزرگ برای شکست» را کنار بگذارند. سرمایه داری بهترین نظام اقتصادی است که بشر شناخته است. با این حال، اگر قوانین بازی به درستی رعایت نشود، نتایج می تواند فاجعه آمیز باشد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *