ورشکستگی یک پدیده رایج در دنیای تجارت است. موارد زیادی وجود داشته است که در آن شرکت های مستحکم دیروز، شرکت هایی که سودهای چند میلیارد دلاری داشتند، بعداً درخواست ورشکستگی داده اند. به نفع خوانندگان، اجازه دهید ورشکستگی را تعریف کنیم. ورشکستگی مرحلهای است که در آن شرکتها از نظر مالی غیرقابل تحمل میبینند . این بدان معناست که جریانهای نقدی و سودهای تولید شده توسط شرکت برای حفظ روند عادی تجارت ناکافی میشوند.
با این حال، باید درک کرد که شرکت ها یک شبه ورشکست نمی شوند. بلکه نزول فرآیندی طولانی مدت است. شرکتها اجتناب از این فرآیند را دشوار میدانند زیرا قادر به تشخیص علائم خود نیستند.
در این مقاله مراحل مختلفی که یک شرکت سالم را به سمت ورشکستگی سوق می دهد، به تفصیل بیان می کنیم.
مرحله شماره 1: غرور
در این مرحله، استوارها از موفقیت کور می شوند. غرور آنها باعث می شود باور کنند که برای شکست خوردن خیلی بزرگ هستند. آنها از توجه و شناخت شرایط داخلی و خارجی که در محیط در حال تغییر هستند کوتاهی می کنند. بیشتر اوقات، تغییرات فنی تکتونیکی در این زمان رخ می دهد. به عنوان مثال، سونی نمی توانست ببیند که Walk Man آن به زودی منسوخ می شود و اپل موسیقی آینده را از طریق فروشگاه iTunes خود به فروش می رساند. در این مرحله، شرکت ها محیط خارجی خود را با دقت کافی اسکن نمی کنند. حتی اگر آنها محیط را اسکن کنند و تغییرات را تشخیص دهند، در واقع اهمیت آن را درک نمی کنند.
واقعیت این است که کسب و کارها به طور مداوم در چارچوب یک محیط خارجی فعالیت می کنند. توانایی درک و سازگاری با محیط در حال تغییر می تواند به معنای تفاوت بین موفقیت مداوم و ورشکستگی باشد.
مرحله شماره 2: انفعال
هر چه زمان بیشتر می گذرد، تغییرات محیط خارجی برای سازمان بیشتر قابل مشاهده می شود. با این حال، هنوز اینرسی در سازمان وجود دارد. این به این دلیل است که اولاً، این سازمان ها بسیار بزرگ هستند. از این رو، تغییر سیاست ها به این آسانی نیست. وقتی سیاستی که نیاز به تغییر دارد دلیل موفقیت شرکت باشد، دشوارتر می شود. شرکت مورد بحث هنوز فوریت این وضعیت را تشخیص نمی دهد. آنها معمولاً کند عمل می کنند زیرا معتقد نیستند که رقیب تهدیدی جدی برای آنها محسوب می شود.
مرحله شماره 3: اقدام نادرست
در مرحله بعد تغییرات محیط بیرونی اجتناب ناپذیر می شود و سازمان به سمت عمل سوق داده می شود. محیط خارجی معمولاً به شکل هزینه های بالا، کاهش سود یا کاهش سهم بازار بر محیط داخلی تأثیر می گذارد. در واقع، بیشتر اینها نتیجه عقب ماندگی تکنولوژیکی است که شرکت با قدیمی بودن به دست آورده است. با این حال، مدیران هنوز این واقعیت را درک نمی کنند که کسب و کار تنها با بازسازی بنیادی کسب و کار قابل نجات است. از این رو، مدیران در عوض سعی می کنند تغییرات کوچکی مانند کاهش هزینه ها ایجاد کنند. اغلب اقدامات آنها به اندازه کافی مؤثر نیست. در واقع، آنها در نهایت مشکل را بدتر می کنند زیرا علت اشتباه را درمان می کنند.
مرحله چهارم: مرحله بحران
مرحله بعدی مرحله بحران نامیده می شود. این به این دلیل است که شرکت قادر به نجات خود نیست و مشکلات اقتصادی روز به روز بدتر می شود. اینجاست که آشکار می شود که شرکت برای مدت طولانی دوام نخواهد آورد. در پایان این مرحله، شرکت یا ورشکسته می شود یا در نهایت توسط شرکت دیگری تصاحب می شود.
در این مرحله، این شرکت تلاش می کند تا تلاش های ناامیدکننده ای را برای جبران خسارت وارده انجام دهد. کاهش و اخراج کارکنان در مقیاس وسیع دنبال می شود. همچنین، از آنجایی که شرکت دچار مشکل است، بسیاری از مردم با کمال میل آن را ترک می کنند تا مراتع سبزتر را در جای دیگری پیدا کنند. اقدامات انجام شده اغلب بسیار کم و دیر به پایان می رسد. این دلیلی است که در این مرحله شانس ها در برابر شرکت انباشته شده است. از نظر حقوقی، این مرحله ای است که شرکت های آمریکایی فصل 11 ورشکستگی را ثبت می کنند. ورشکستگی فصل 11 به این معنی است که شرکت همچنان مجاز به فعالیت به عنوان یک شرکت تداومی است.
ذکر این نکته ضروری است که می توان شرکت را از هر یک از چهار مرحله فوق نجات داد. این بدان معنی است که شرکت نیازی به پیشرفت در مرحله بعدی ندارد، بلکه می تواند به مرحله قبل حرکت کند. با این حال، با گذشت زمان و با پیشروی شرکت در این مراحل، این روند سختتر میشود.
مرحله پنجم: انحلال
آخرین مرحله از کل فرآیند انحلال است. همه شرکت هایی که با بحران مواجه هستند واقعاً به این مرحله نمی رسند. در بسیاری از موارد، مدیریت کارآمد به چرخش شرکت کمک می کند. با این حال، اگر شرکت به این مرحله برسد، به این معنی است که شرکت در آستانه اعلام ورشکستگی فصل 7 است. فصل هفتم ورشکستگی زمانی است که متولیان منصوب از سوی دادگاه دارایی های شرکت را در دست گرفته و آن ها را می فروشند. سپس پول دریافتی از انحلال شرکت برای تسویه مبلغ بدهی طلبکاران استفاده می شود. این زمانی است که شرکت دیگر فعالیت خود را متوقف می کند و همه کارکنان شرکت نیز در نهایت شغل خود را از دست می دهند.
نکته اصلی این است که ورشکستگی معمولا یک شبه اتفاق نمی افتد. سیگنال های واضحی وجود دارد که شرکت و عموم مردم سال ها قبل از وقوع ورشکستگی دریافت می کنند.
بدون نظر