5 Situations That Leadership Coaching Won’t Help

مهارت های برتر رهبری کسانی که در نقش رهبری هستند نیاز دارند:تصور کنید شرکتی را راه اندازی کنید که در آن به هیچ کس عنوان یا وظایف خاصی داده نمی شود. چه کسی به عنوان یک رهبر موثر ظاهر می شود و چرا؟ آنها چه مهارت های رهبری دارند که باعث می شود افراد برای دستیابی به همان ماموریت کار کنند؟ 

این مقاله در مورد ابزارهایی است که یک کارآفرین یا مدیر اجرایی را قادر می سازد تا تأثیر مثبتی در زندگی افراد داشته باشد، روابط قوی ایجاد کند و رهبران خوب دیگر را چند برابر کند. تحقق چشم انداز مدیر عامل و بنیانگذار کار ساده ای نیست. برای اینکه هر چشم اندازی به واقعیت تبدیل شود، نیاز به تیمی از افراد است که در جهت یک هدف جمعی کار می کنند. مهارت های رهبری چیزی است که در سینه جنگ یک رهبر نهفته است. این مهارت‌ها با جلوگیری از ناکارآمدی، عدم بهره‌وری و فرسودگی شغلی ، کسب‌وکار و افراد آن را در مسیر درست نگه می‌دارند . 

خبر خوب این است که وقتی فردی خود را وقف ارتقاء مهارت های رهبری خود می کند، توانایی او برای هدایت موثر دیگران در طول زمان افزایش می یابد.

بیشتر بدانید در مورد:

  • چه لیستی از مهارت های رهبری را یک فرد باید توسعه دهد؟
  • نحوه ایجاد ارتباط طولانی مدت با مشتریان و مشتریان
  • و راه هایی برای مدل سازی مهارت های رهبری نمونه هایی از بهترین رهبران جهان

مهارت های رهبری چیست؟

مهارت‌های رهبری از ترکیبی از مهارت‌های نرم ایجاد می‌شوند که فرد را برای تعامل مثبت با دیگران تجهیز می‌کند. بر اساس فرهنگ لغت انگلیسی کالینز، مهارت‌های نرم «ویژگی‌های مطلوب برای اشکال خاصی از اشتغال هستند که به دانش اکتسابی وابسته نیستند: این مهارت‌ها شامل عقل سلیم، توانایی برخورد با مردم و نگرش انعطاف‌پذیر مثبت است».

اگرچه این تعریف به طور کامل مسئولیت های یک رهبر را پوشش نمی دهد. همانطور که وینس لومباردی زمانی گفت: «رهبران به دنیا نمی آیند، بلکه ساخته می شوند. آنها با تلاش سخت ساخته شده اند، این بهایی است که همه ما باید برای رسیدن به هر هدفی که ارزشمند است بپردازیم. در حالی که یک فرد ممکن است ویژگی های رهبری طبیعی داشته باشد، یک رهبر موثر بخشی از برنامه خود را به توسعه بیشتر و بهبود نقاط قوت و ضعف خود اختصاص می دهد. علاوه بر این، یکی از بهترین معلمان مهارت‌های رهبری امروز، جان سی. ماکسول ، مهارت‌های رهبری مؤثر را اینگونه تعریف می‌کند : «یافتن راه‌هایی برای افزودن ارزش به دیگران، تمرکز بر رشد و یادگیری، انجام کار درست، و منظم ماندن». از نظر رهبری، این درک بهتری از آنچه برای موفقیت لازم است را فراهم می کند. 

نفوذ 

برای اینکه یک رهبر خوب باشد، یک فرد باید تأثیرگذار باشد. به رهبران مشهور تاریخی مانند آبراهام لینکلن، اندرو کارنگی، کورنلیوس واندربیلت، وینستون چرچیل و مارتین لوتر کینگ جونیور (یا رهبران مدرن تر مانند مری بارا و شریل سندبرگ) فکر کنید. هر یک از این افراد یک چیز مشترک دارند – آنها بسیار تأثیرگذار هستند. همانطور که نویسنده پرفروش جان سی. ماکسول در 21 قانون انکار ناپذیر رهبری توضیح می دهد ، «اگر نتوانید بر مردم تأثیر بگذارید، آنها از شما پیروی نخواهند کرد. و اگر مردم از آنها پیروی نکنند، شما یک رهبر نیستید.» 

می‌توانید مهارت‌های رهبری را در یک رزومه قرار دهید، اما آزمون واقعی این است که آیا آن‌ها را هر روز در محل کار نشان می‌دهید یا نه. مردم کسی را که باور ندارند شایسته دنبال کردن است دنبال نمی کنند. برای رسیدن به بالاترین سطح نفوذ، یک رهبر خوب باید با چشم انداز، مأموریت ، هدف و ارزش های خود همسو باشد. این نوع نفوذ همان چیزی است که ماکسول آن را ” سطح 5 ” می نامد . این بدان معناست که مردم شما را به دلیل اینکه چه کسی هستید و چه چیزی را نمایندگی می کنید، دنبال می کنند. 

در اینجا چند راه برای افزایش نفوذ به عنوان یک رهبر خوب آورده شده است:

  • دیدگاه خود را از طریق داستان سرایی جذاب توضیح دهید. 
  • یک سیستم قابل اعتماد برای تصمیم گیری ایجاد کنید.
  • مهارت های ارتباطی برای ابراز علاقه خود را داشته باشید. 
  • روی یک هدف مشترک تمرکز کنید. 
  • سوالاتی بپرسید که نشان دهنده مهارت های مدیریتی خوب مانند گوش دادن فعال باشد. 
  • شباهت ها و باورهای مشترک را بیابید. 
  • افراد را بر اساس نام کوچک بشناسید. 
  • روابط شخصی قوی ایجاد کنید. 
  • عقاید، افکار، احساسات و مشارکت های دیگران را بشناسید و بشناسید. 
  • تعریف کننده و واقعاً مهربان باشید. 
  • حتی در مواجهه با تعارض، نگرش  مثبت و مشارکتی داشته باشید .
  • با ارزش هایی زندگی کنید که زندگی شما را هدایت می کند. 
  • رهبری خدمتگزار را تمرین کنید. 

هوش هیجانی 

هوش عاطفی (EI) بخش مهمی از توسعه رهبری است، زیرا انواع مختلفی از ویژگی های رهبری ضروری برای ایجاد و حفظ روابط قوی را پوشش می دهد. چهار جزء EI وجود دارد: خودآگاهی، خودتنظیمی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط. همانطور که دانیل گولمن، یکی از پیشگامان مطالعه هوش هیجانی می نویسد: “اگر توانایی های عاطفی شما در دست نیست، اگر خودآگاهی نداشته باشید، اگر قادر به مدیریت احساسات ناراحت کننده خود نباشید، اگر نمی توانید.” همدلی نداشته باشید و روابط موثری داشته باشید، پس مهم نیست که چقدر باهوش باشید، خیلی دور نمی شوید.» 

کسانی که در نقش های رهبری هستند باید با هوش هیجانی فکر کنند، رفتار کنند و صحبت کنند. این چسبی است که اعضای تیم را کنار هم نگه می دارد. EI همچنین یک مهارت رهبری اساسی در ایجاد هر نوع رابطه ای است، فرقی نمی کند با مشتریان یا کارمندان باشد. خوشبختانه، این نوعی هوش است که می تواند با تمرین و فداکاری افزایش یابد. 

هنگام توسعه EI، سعی کنید:

  • شناسایی و پرداختن به محرک های عاطفی در صورت وقوع.
  • صبح ها را با تمرین ذهن آگاهی یا مدیتیشن شروع کنید. 
  • حل مسئله به جای مارپیچ به سمت تفکر منفی. 
  • انجام کارهای تنفسی در شرایط استرس زا. 
  • برقراری ارتباط با اهداف و انتظارات روشن. 
  • تعیین مرزهای محکم 
  • فعالانه گوش دادن و دعوت به بازخورد. 
  • هر هفته زمانی را به هدف گذاری اختصاص دهید. 
  • برای ایجاد همدلی بیشتر، خارج از شبکه اجتماعی معمولی خود را گسترش دهید. 
  • احساس غمگینی، ناراحتی یا آسیب دیدن با کسی، به جای اینکه برای او متاسف شوید. 
  • تمرین مهارت های مدیریتی مانند مدیریت تعارض و اجتناب نکردن از گفتگوهای سخت.
  • در لحظات کوچک در طول زمان خود را نشان می دهد. افزایش اعتماد و اطمینان در یک روز انجام نمی شود. 

تمرکز

تعالی بدون تمرکز نمی تواند وجود داشته باشد – این موشک است که کسب و کاری را خارج از محیط معمولی و به استراتوسفر موفقیت راه اندازی می کند. بدون تمرکز، یک سازمان قبل از اینکه بتواند هر مانعی را بشکند شروع به فروپاشی می کند. برای مثال، ممکن است به نظر برسد که رهبران ساعت‌ها را صرف خاموش کردن آتش، انجام کارهای دیگران و مدیریت خرد می‌کنند. با ارزش ترین دارایی یک مدیر اجرایی زمان است. وقتی برای کارهایی با اولویت پایین خرج می‌شود، فضای کمی برای استراتژی‌سازی برای آینده باقی می‌ماند، تمایل به کاری که فقط شما می‌توانید انجام دهید، یا گذراندن زمان با کیفیت با خانواده و دوستان. 

تمرکز این است که یاد بگیرید زمان خود را کجا بگذرانید و از چیزهایی که مانع از دستیابی شما به اولویت‌هایتان می‌شوند اجتناب کنید. استیو جابز در کنفرانس جهانی توسعه دهندگان (WWDC) در سال 1997 این موضوع را با گفتن این جمله بیان کرد: «مردم فکر می کنند تمرکز یعنی بله گفتن به چیزی که باید روی آن تمرکز کنید. اما اصلاً معنی آن این نیست. یعنی نه گفتن به صد ایده خوب دیگر. شما باید با دقت انتخاب کنید.» وقتی فردی به همه چیز «بله» می‌گوید، زمان ارزشمند از دست می‌رود. تمرکز بر جایی که زمان صرف می شود یکی از بهترین مهارت های رهبری برای اطمینان از دستیابی به اهداف عالی است.

تمرکز بیشتر نیاز دارد:

  • ایجاد فهرستی از سه تا پنج اولویت اصلی خود. 
  • انجام تنها کاری که این اهداف را محقق می کند. 
  • واگذاری وظایف و مشاغل خارج از تمرکز شما. 
  • تمرین مهارت های  مدیریت زمان .
  • تعیین اهدافی که به وضوح تجسم شوند.
  • دستاوردهای مهندسی معکوس 
  • نوشتن مراحل مختلف دستیابی موفق به یک هدف. 
  • استفاده از روزهای برنامه ریزی برای برنامه ریزی زمانی برای پیشرفت. 
  • فقط به چیزهایی “بله” بگویید که نمی توانید به آنها “نه” بگویید.  
  • قدم گذاشتن در هر روز با قصد مصمم. 

آسیب پذیری

اکثر افراد در پست های رهبری می گویند که یک رهبر خوب باید شجاع و شجاع باشد، به خصوص در مواجهه با زمان های چالش برانگیز. حداقل، این همان چیزی است که برنه براون، محقق مشهور و نویسنده پرفروش جهان، هنگام نوشتن « جرات رهبری » دریافت. این مهارت شماره یک بود که 150 مدیر اجرایی که او با آنها مصاحبه کرد، گفتند که مشاغل به آن نیاز دارند. اما، همانطور که براون در مطالعه هفت ساله خود دریافت، شجاعت نمی تواند بدون آسیب پذیری وجود داشته باشد. هیچ کدام نمی توانند اعتماد کنند، که برای ایجاد رابطه ضروری است.  

براون در کتابش توضیح می‌دهد که آسیب‌پذیری عبارت است از «احساساتی که در زمان‌های عدم اطمینان، خطر و قرار گرفتن در معرض عاطفی تجربه می‌کنیم». در حالی که برخی آسیب‌پذیری را یک نقطه ضعف می‌دانند، رهبران خوبی مانند گروهبان. سارا استریکلین کلاس اول می داند که بسیار مهم است. «این شکاف بین جایی که هستیم و جایی که می‌خواهیم باشیم وجود دارد، و شرم در آن شکاف زندگی می‌کند. . . تنها راه برای داشتن یک زندگی شغلی، ازدواج و خانوادگی موفق، آسیب پذیر بودن است. اگر به خود اجازه ندهید آسیب پذیر باشید، نمی توانید در هیچ یک از این دسته ها رشد کنید . 

در اینجا چند استراتژی برای آسیب پذیرتر شدن به عنوان یک رهبر آورده شده است:

  • به جای اجتناب از آنها یا برخورد غیرسازنده با آنها، مشکلات را در صورت بروز شناسایی و حل کنید. 
  • با کنجکاوی، سخاوتمندی و گوش دادن واقعی رفتار کنید.
  • مجموعه ای از دو ارزش اصلی را ایجاد و زندگی کنید.
  • اعتماد به نفس را در خود پرورش دهید – اگر ابتدا آن را در درون خود نداشته باشید، نمی توانید با شخص دیگری اعتماد ایجاد کنید. 
  • راه های ایجاد اعتماد، ارائه استراتژی ها و همکاری با یکدیگر را آموزش دهید. 
  • برای پایبندی به آنها مرزها و مسئولیت پذیری روشنی تعیین کنید. 
  • نسبت به دیگران غیر قضاوت کننده باشید. 
  • کمک بخواهید. 
  • بهترین ها را در افراد فرض کنید و در تفسیر انگیزه ها، رفتارها و اعمال آنها سخاوتمند باشید. 
  • اعضای تیم را به مهارت هایی مجهز کنید تا در هنگام سقوط دوباره از جای خود بلند شوند.

تطبیق پذیری  

جان اف کندی زمانی گفت: “تغییر قانون زندگی است و کسانی که فقط به گذشته یا حال نگاه می کنند مطمئناً آینده را از دست خواهند داد.” سازگاری نحوه مدیریت موفقیت آمیز تغییر است. این یک حقیقت جهانی است که کسانی که خود را با محیط یا شرایط خود وفق نمی دهند، خواهند مرد، و در تجارت تفاوتی ندارد. فردی با این مهارت رهبری سطح دید بیشتری دارد، که به آنها اجازه می دهد آنچه را که در افق است ببینند. هنگامی که یک رهبر به تصویر بزرگتر نگاه می کند، می تواند کسانی را که در زمین هستند به دور از مشکل و به سمت مسیری هدایت کند که به هدف نهایی تعریف شده ماموریت می رسد. 

قدرتمندترین نمونه های نوآوری در کسب و کار مدرن از رهبران سازگار است. به عنوان مثال، اپل، گوگل، ویرجین، آمازون همه در انتهای زنجیره غذایی صنعت خود شروع کردند. در واقع، جف بزوس و استیو جابز هر دو به طور مشهور شرکت خود را در گاراژ خود راه اندازی کردند. بنیان‌گذاران این شرکت‌ها ابرقهرمان نبودند، آنها سازگار بودند، و این همان چیزی است که آنها را به موفقیت فوق‌العاده تبدیل کرده است. 

راهبردهای بازتر بودن نسبت به سازگاری عبارتند از:

  • برنامه ریزی روزهای استراتژی
  • به جای داشتن یک ذهنیت ثابت با تمرکز بر آنچه قبلاً می دانید، به سمت یک طرز فکر رشد تغییر دهید.
  • درخواست بازخورد از مشتریان، مشتریان، کارمندان و سایر سهامداران مهم در کسب و کار.
  • با دقت گوش کنید تا بتوانید مناطقی را که نیاز به بهبود دارند پیدا کنید. 
  • ایجاد نگرش سازمانی سازگاری و نوآوری با پذیرش اشتباهات خود.
  • برگزاری جلساتی برای ارائه ایده ها و راه حل های خلاقانه.
  • برای توسعه گاو بنفش بعدی خود با سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه محصول یا خدمات قابل توجه دیگری کار کنید. 
  • مدیریت تغییر به روشی پایدار 

مربیگری 

یکی از بهترین مهارت های رهبری، مربیگری است. وقتی رهبران رهبری مؤثر را الگوبرداری می کنند و برای توسعه این مهارت ها در دیگران تلاش می کنند، رهبران خوب بیشتری ایجاد می کنند. هر کاری که یک رهبر برای کار روی خودش انجام می دهد به نفع کسانی است که به آنها خدمت می کنند. اگر برای ایجاد شبکه ای از رهبران دیگر کار نمی کنید، یک جنبه مهم از رهبری را از دست داده اید. 

علاوه بر راهنمایی دیگران، دریافت راهنمایی به عنوان صاحب کسب و کار سودمند است. به عنوان مثال، اداره آمار کار ایالات متحده دریافت که تقریباً نیمی از مشاغل جدید با شکست مواجه می شوند. با این حال، نظرسنجی انجام شده توسط فروشگاه UPS نشان داد: «۷۰ درصد از کسب‌وکارهای تحت نظارت بیش از پنج سال زنده می‌مانند. . . دو برابر نرخ مشاغلی که ترجیح می دهند مربی نداشته باشند. این تحقیق نشان می دهد که مربیگری می تواند برای افزایش بقا و ثبات شرکت شما بسیار مهم باشد. 

برای درگیر شدن بیشتر با مربیگری:

  • از طریق شبکه حرفه ای خود یا آنلاین یک مربی پیدا کنید. 
  • با فروتنی وارد یک تجربه مربیگری شوید. 
  • به یک مغز متفکر بپیوندید . 
  • هنگامی که یاد می گیرید چگونه مهارت های رهبری موثر داشته باشید، پذیرای دریافت بازخورد سازنده باشید. 
  • هر هفته زمان مشخصی را به راهنمایی دیگران در شرکت اختصاص دهید. 
  • یک برنامه راهنمایی در محل کار ایجاد کنید که رهبران را در هر سطحی رشد دهد. 
  • یک باشگاه کتاب راه اندازی کنید که در آن اعضای تیم می توانند هر سه ماه یکبار درباره یک کتاب رهبری با هم ملاقات کنند و در مورد آن بحث کنند. 
  • هر هفته به کارمندان فرصت دهید تا مهارت های رهبری خود را افزایش دهند.
  • روی مهارت های ارتباطی باز کار کنید تا کارمندان در بحث درباره آنچه یاد می گیرند احساس راحتی کنند. 
  • رهبر خدمتگزار باشید – رهبری را با الگوبرداری از آن برای تیم خود آموزش دهید. 

افزایش رشد مهارت های رهبری 

اولین قدم برای اطمینان از افزایش توانایی های رهبری، اختصاص زمان به یادگیری مداوم است. در حالی که دانش قدرت است، تنها شرط لازم برای توسعه مهارت های رهبری موثر نیست. همچنین کلید استفاده از آنچه آموخته اید برای شکل دادن به شیوه های همیشگی و ثابت است. چه در کتاب رهبری غواصی کنید، چه شرکت در یک کنفرانس یا گوش دادن به پادکست رهبری، به دنبال راه‌های واقع بینانه برای به کارگیری آنچه در حال یادگیری هستید باشید. 

برای انجام این:

  1. حداقل سه راه را بنویسید که از طریق آنها می توان از این اطلاعات برای راهنمایی اعضای تیم خود استفاده کرد. 
  2. در مرحله بعد، یک هدف فوری تعیین کنید که این مهارت جدید را به کار گیرد. به عنوان مثال، ممکن است به نظر برسد، “برای هفته آینده، حداقل یک بار در روز آسیب پذیر بودن را تمرین کنید.” 
  3. این هدف را در برنامه ریز خود بنویسید. 
  4. مهارت جدید خود را اعمال کنید. 
  5. این روند را هر هفته با یک مهارت رهبری متفاوت ادامه دهید. 

در حالی که یک فرد می تواند به طور ارگانیک توانایی های رهبری را از طریق تجربه توسعه دهد، روش آزمون و خطا همیشه راه موثری برای رهبری یک تیم نیست. با تبدیل شدن به بهترین نسخه از خود، خود و افرادی را که به آنها خدمت می کنید، برای موفقیت تنظیم کنید

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *