خلاصه کتاب 7 عادت افراد بسیار مؤثر – استفان کاوی
خلاصه یک جمله
7 عادت افراد بسیار مؤثر، یک شاهکار همیشگی در رهبری یک زندگی شاد، سازنده و هدفمند و توقفی غیرقابل فراموشی برای هر زائری است که در حال پیشرفت شخصی است – توسط مربی، نویسنده و سخنران، استفان کاوی. ( 372 صفحه )
4. خلاصه 7 عادت افراد بسیار موثر
توجه: این خلاصه 7 عادت افراد بسیار مؤثر بخشی از یک پروژه در حال انجام برای خلاصه کردن بهترین کتاب های بهره وری و بهترین کتاب های خود کمکی در تمام دوران است.
بررسی 7 عادت افراد بسیار موثر
7 عادت افراد بسیار مؤثر از سال 1989 میلیونها نسخه فروخته است و یکی از تأثیرگذارترین کتابهای توسعه شخصی در تمام دوران است. و اگرچه اشتباه کردن با مجموعهای دیگر از هکهای زندگی آسان است – هر چیزی جز این نیست.
7 عادت یک شاهکار همیشگی برای داشتن زندگی شاد، سازنده و هدفمند است. این یک دفترچه راهنما با امکانات کامل برای زندگی است.
خبر خوب؟ همانطور که دفترچه های راهنما با امکانات کامل پیش می روند، خواندن آن به طرز شگفت انگیزی آسان است. استفن کاوی یک واعظ، استاد، دکترای آموزش دینی، MBA در هاروارد، کارآفرین و مربی رهبری بود – که تعداد زیادی از مشتریان را در سمینارها و مشارکتهای بیشماری جمعآوری میکرد. این تجربیات متنوع برای توانایی او در تدریس با انسجام و وضوح ضروری است.
گفته می شود، هفت عادت «آسان خوانی» نیست. کتاب مملو از مفاهیم و چارچوب است. فصل های آن مملو از اصول ذهن باز و کج کننده چشم انداز است. و از چالشهایی که کاوی دائماً در درون خود جستجو میکند، عمیقاً تأمل میکند و تغییرات اساسی را در زندگیتان ایجاد میکند، اجتناب میکند.
خوشبختانه، این چالشها با نکات عملی همراه هستند . و کاوی با نمایه های غنی از گذشته شخصی و حرفه ای خود گرما و شوخ طبعی را به خرد خود می آورد. علاوه بر نقشهای بالا، استفن و آن کووی 9 فرزند را بزرگ کردند. یکی از آنها پیشگفتار راپسودیک کتاب را نوشت و به لطف او زمانی جایزه ملی پدری را به دست آورد. نتیجه یک کتاب راهنما است که هرگز از اتصال و یا جذابیت آن شکست نمیخورد زیرا محتویات خود را به پایان میرساند.
داستان کوتاه بدین ترتیب است : 7 عادت کاوی یکی از تأثیرگذارترین و کاربردی ترین کتاب هایی است که من تاکنون خوانده ام. اگر آن را نخوانده اید، آن را بخوانید . اگر آن را خوانده اید، دوباره آن را بخوانید. چه قبلاً همه چیز را فهمیده باشید یا بدانید که باید تغییراتی ایجاد کنید، این کتاب توقف ناپذیری برای هر زائری است که در حال پیشرفت شخصی است.
بلوغ و اخلاق منش
کاوی 7 عادت خود را در پاسخ به کیش رو به رشد «اخلاق شخصیت» توسعه داد: فلسفه ای که او اعلام می کند که نوید تغییر احمق از بیرون به درون را می دهد. یک مسیحای دروغین از جعل کردن آن، بدون ساختن آن. ندای آژیر برای کسانی که بدون بودن یا انجام دادن می خواهند.
جایگزین؟ فلسفه “اخلاق شخصیت”: فلسفه ای که مدافعان آن از درون به بیرون تغییر می کنند. رویکردی که با شناسایی اصول جهانی شروع می شود . روشی برای انتخاب مقادیری که با آن اصول همسو باشد . و راهی برای قرار دادن آن ارزش ها و هدف مشخص در قلب عادت ها، اعمال و واکنش هایمان .
موضوع اصلی در فلسفه کاوی یکی از بلوغ است. در هر زمان، ما بین وابستگی (تکیه به دیگران)، استقلال (تکیه به خود) و وابستگی متقابل (همکاری با دیگران برای دستیابی به بیش از آنچه به تنهایی میتوانیم) قرار داریم. علاوه بر این، این بلوغ در پنج حوزه صورت میگیرد: جسمی، ذهنی، عاطفی، معنوی و مالی (یک بسط مفید جسمانی).
گرفتن؟ هیچ ردی از وابستگی به وابستگی متقابل وجود ندارد. وابستگی یعنی کار با دیگران چون به آنها نیاز داریم . وابستگی متقابل به این معناست که با دیگران کار کنیم زیرا ما این کار را می کنیم . ما ممکن است از نظر مالی و جسمی مستقل باشیم، اما اگر سلامت عاطفی ما همچنان به عوامل و افراد خارج از کنترل ما بستگی دارد، ما همیشه با یک چشم به خودمان کار خواهیم کرد. این چیزی است که ما را از قدرت کامل همکاری خلاق باز می دارد. به همین دلیل استقلال حرف اول را می زند.
هدف نهایی کاوی در 7 عادت افراد بسیار مؤثر این است که به ما کمک کند در هر یک از این زمینه ها به بلوغ برسیم. او استدلال می کند که تنها در این صورت است که می توانیم نیازهای اساسی را با خودشکوفایی جایگزین کنیم. تنها در این صورت است که میتوانیم خودشکوفایی را با خود تعالی جایگزین کنیم. تنها در این صورت است که می توانیم به پتانسیل خود به عنوان اعضای کاملاً کارآمد یک جامعه وابسته به هم دست پیدا کنیم.
خلاصه 7 عادت افراد بسیار موثر
در راستای این هدف، 7 عادت کتاب در 3 بخش ساختار یافته است:
بخش اول: پیروزی خصوصی (استقلال)
پاداش: اعتماد به نفس و خودشناسی.
- چشم انداز شخصی فعال باشید
- با پایان در ذهن
رهبری شخصی شروع کنید - اولین چیزها را در درجه اول
مدیریت شخصی قرار دهید
بخش دوم: پیروزی عمومی (وابستگی متقابل)
پاداش: بازسازی و بهبود روابط.
- به رهبری بین فردی برد -برد فکر کنید
- ابتدا به دنبال درک، سپس درک شدن از
ارتباط همدلانه باشید - همکاری خلاقانه را هم افزایی کنید
بخش سوم: پاداش تجدید
: رشد پایدار.
- تیز کردن اره
متعادل خود تجدید
بخش اول: پیروزی خصوصی (استقلال)
پاداش عادات 1-3 ابزار استقلال است. از خودشناسی، آگاهی و کنشگری می آید. از اصول عقل و وجدان می آید. از ایمان به ارزش ها و هدفمان، وضوح، اعتماد به نفس و قدرت را می گیریم. از طریق اثربخشی و کارآمدی، ما پایه های ایستادن بر روی خود را می گذاریم.
عادت 1: فعال باشید
بین محرک و پاسخ شکافی وجود دارد و کلید رشد و شادی ما این است که چگونه از آن فضا استفاده کنیم.
اگر عادات 1 تا 3 در مورد دستیابی به استقلال و پیروزی خصوصی است، عادت 1 در مورد مالکیت کامل آن پیروزی است. می گوید شما معمار زندگی خود هستید .
در هسته آن اصول زیر وجود دارد:
- پس از هر محرک (احساس، احساس یا فکر) پاسخی می آید (احساس، عواطف یا فکر بیشتر – از جمله قصد عمل).
- به طور پیش فرض ، پاسخ ما توسط غریزه، حافظه و عادت تعیین می شود . ولی
- قبل از هر پاسخ شکافی ایجاد می شود که ذهن خودآگاه می تواند در آن دخالت کند.
کاری که ما با این شکاف انجام می دهیم، مالکیتی را که بر زندگی خود می گیریم تعیین می کند و مالکیتی که بر زندگی خود می گیریم در نهایت رشد و خوشبختی ما را دیکته می کند.
چرا؟ پاسخ در انتخاب ما برای زندگی در حلقه های نفوذ یا حلقه های نگرانی ما نهفته است.
حلقه های تأثیر در مقابل. حلقه های نگرانی
“خدایا به ما آرامشی عطا کن تا بپذیریم چیزهایی را که نمی توانیم تغییر دهیم، شهامتی عطا کن تا چیزهایی را که می توانیم تغییر دهیم و خردی عطا کن تا تفاوت را بدانیم.” – الکلی های گمنام
دایره نفوذ ما شامل هر چیزی در زندگی است که می توانیم تغییر دهیم. دایره نگرانی ما شامل همه چیزهایی در زندگی است که ما نمی توانیم.
چیزهایی که در حلقه تأثیر ما قرار دارند عبارتند از:
- کنشها و واکنشهای مستقیم ما به دنیای اطرافمان؛ و
- اقدامات غیرمستقیم ما از طریق تأثیرگذاری بر دیگران.
موارد موجود در حلقه نگرانی ما عبارتند از:
- گذشته؛
- پیامد فوری؛ و
- اعمال اکثر افراد دیگر.
دایره نگرانی ما مهم است که از آن آگاه باشیم، اما برای زندگی در آن بدبخت است. اینجا جایی است که زمان، انرژی و تلاش برای چیزهایی که نمیتوانیم تغییر دهیم، تداخل دارند. از زبانی مانند «نمیتوانم» ، «باید» و «اگر فقط» استفاده میکند.
حلقه نفوذ ما قلمرو اراده فعال و سازنده است. از دایره نگرانی ما کوچکتر است، اما جایی است که ما روی کارهایی که می توانیم انجام دهیم، اکنون و چگونه تمرکز می کنیم – مهم نیست که آن چیزها چقدر محدود یا بی اهمیت به نظر می رسند. این دنیایی است که از زبان هایی مانند “من می توانم”، “من می خواهم” و “من ترجیح می دهم” استفاده می کند.
ما زمان خود را در دایره نفوذ خود به دو طریق می گذرانیم و رشد می دهیم:
- از نظر ذهنی – با تمرکز مجدد روی چیزهایی که کنترل می کنیم. و
- به طور عینی – با بهبود توانایی خود در کنترل مستقیم ( عادت های 1-3 ) و غیرمستقیم ( عادت های 4-6 ) بر دنیای اطراف خود.
توصیه کاوی در مورد حلقه نگرانی ما واضح است: اگر چیزی از اشتباهی که مرتکب شدهاید نتیجه میگیرد – آن را تصدیق کنید، آن را تصحیح کنید، از آن درس بگیرید و ادامه دهید. در غیر این صورت عادت به حذف، نادیده گرفتن یا پذیرش آنچه نمی توانید کنترل کنید را در خود ایجاد کنید. توجه خود را دوباره بر روی چیزهایی که می توانید متمرکز کنید.
چهار وقف اساسی بشر
اما چگونه؟ اگر مالکیت و فعال بودن بسیار آسان است، چرا حرکت رو به جلو اینقدر سخت است؟
خبر بد؟ مداخله در شکاف بین محرک و پاسخ سخت است . این به شدت به چهار موهبت اساسی انسانی ما میپردازد:
- خودآگاهی – توانایی دیدن شکاف؛ برای درک و ارزیابی رفتار خود
- تخیل – توانایی پر کردن شکاف؛ برای تصور آینده ای که با آینده ای که عادت به آن دیکته می شود متفاوت است.
- وجدان – توانایی سنجش بینایی؛ حس کردن درست از نادرست
- اراده مستقل – توانایی انتخاب پاسخ ما. تا اصول را به نفع ما یا علیه ما کار کنند.
خبر خوب؟ مالکیت عادتی است که هر کسی می تواند آن را ایجاد کند. و هیچ راهی برای شروع بهتر از…
عادت 2: با در نظر گرفتن پایان شروع کنید
“اگر نردبان شما به دیوار درست تکیه نکرده باشد، هر قدمی که برمی دارید شما را سریعتر به مکان اشتباه می رساند.”
جایی که عادت 1 به ما می گوید که ما معمار زندگی خود هستیم، عادت 2 به ما می گوید که با آن مالکیت چه چیزی بسازیم و چرا .
کار درست را انجام دادن
در قلب بهره وری شخصی، کارایی و اثربخشی است :
- کارایی انجام درست کارها است ( ما در عادت 3 به آن خواهیم رسید ). در همین حال
- اثربخشی انجام کار درست است (مرکز این عادت، عادت 2).
موثر بودن سخت است زیرا مستلزم بلوغ چهار عامل مختلف است:
- هدایت – وضوح جهت و هدف؛ توانایی انتخاب یک نتیجه دلخواه قطعی
- خرد – دیدگاه، درک و قضاوت؛ توانایی ترسیم بهترین مسیر برای رسیدن به آن نتیجه.
- قدرت – ظرفیت عمل و انرژی برای برداشتن اولین قدم در مسیری که تعیین کرده ایم.
- امنیت – ثبات و لنگرگاه عزت نفس برای ادامه در مواجهه با تحولات و تغییرات.
اگر ما فاقد امنیت درونی برای اقدام در زمانی که یک مسیر عزت نفس ما را تضعیف می کند، راهنمایی، خرد و قدرت چه فایده ای دارد؟
اگر نردبانی که ما از آن بالا می رویم (هدایت) به طور کامل به دیوار اشتباه تکیه داده باشد، عقل، قدرت و امنیت چه فایده ای دارد؟
ما Power in Habit 7 (خود تجدید) را پوشش خواهیم داد. در حال حاضر، بیایید نگاهی دقیقتر به هدایت ، حکمت و قدرت بیندازیم .
هنگامی که تمرکز ≠ در مرکز
به فهرست زیر از مراکز رایج زندگی نگاهی بیندازید: خانواده، پول، کار، دارایی، جنسیت، موقعیت، لذت، دوستان، دشمنان، جامعه، خود .
کدامیک بیشتر انرژی و زمان شما را جذب می کند؟ کدام یک اولویت ها و اقدامات شما را راهنمایی می کند؟ بیشتر ارزش خود را از کجا به دست می آورید؟
تمرکز بر هر یک از این مراکز از سه طریق اثربخشی ما را تضعیف می کند:
- نزدیک بینی – نادیده گرفتن برخی از مراکز از طریق تثبیت بر برخی دیگر.
- ناهماهنگی – مبادلات در تضاد با اصول و ارزش های ما؛ و
- بیثباتی – امنیت و عزت نفس بر اساس عوامل خارج از دایره نفوذ ما .
راه حل؟ مسیر اثربخشی با تمرکز بر اصول شروع می شود .
قوانین زندگی
کاوی توضیح می دهد که اصول مانند جاذبه هستند. آنها قوانین طبیعی هستند که در نهایت بر نتایج اعمال حاکم هستند. مثلا:
- بی انصافی و بی صداقتی و خودپسندی همیشه باعث تشتت و بی اعتمادی می شود .
- بی علاقگی و تنبلی همیشه موجب رکود و زوال می شود ; و
- تکبر همیشه باعث بیزاری و خطا می شود
مطمئناً ممکن است برای مدتی از بی انصافی، تکبر یا بی علاقگی خلاص شوید. اما در دراز مدت ، نتایج فوق اجتناب ناپذیر است. این همان چیزی است که این اظهارات را به اصول تبدیل می کند . به همین دلیل است که افراد بد همیشه می بازند.
کاوی می گوید به جای تمرکز بر برخی مراکز، باید بر اصولی تمرکز کنیم که زیربنای همه آنها هستند. انجام این کار به طور چشمگیری اثربخشی ما را افزایش می دهد. ما را کاملاً در دایره نفوذ خود قرار می دهد و پایگاه های پایداری را برای راهنمایی ، خرد ، قدرت و امنیت ایجاد می کند .
انجام کار درست را آسان می کند .
هفت گام تا یک زندگی مبتنی بر اصول
رویکرد کاوی به زندگی مبتنی بر اصول را می توان در هفت مرحله خلاصه کرد:
- جمع آوری اصول ؛
- تعریف مقادیر ؛
- شناسایی نقش ها ؛
- تعیین اهداف ؛
- یک بیانیه ماموریت بسازید .
- روزانه تمرین کنید و به بیانیه ماموریت خود متعهد شوید . و
- بیانیه ماموریت خود را اغلب مرور و توسعه دهید .
بیایید به سرعت به هر مرحله نگاه کنیم.
1 – جمع آوری اصول
اصول زندگی همه جا هست. آنها را در ده فرمان و پنج دستور بودایی خواهید یافت. آنها را در افسانه های ازوپ ، نامه های سنکا و در نقل قول های نویسندگان مورد علاقه خود خواهید یافت. آنها را در فیلم ها ، برنامه های تلویزیونی و بازی ها خواهید یافت. آنها را در والدین، قهرمانان و مربیان خود خواهید یافت. آنها را در عواقب اعمال خود خواهید یافت.
اگرچه ما در درونی کردن اصول خوب هستیم، اما کامل نیستیم. اکنون که برچسبی برای آنها دارید، چه اصول اساسی بر زندگی شما حاکم است؟ بنویسشون روی برگه. همه چیز را زیر سوال ببرید نسبت به هیچ چیز بیتفاوت نباشید. شاید آن چیزی که فکر میکردید یک اصل کلی است، چیزی شبیه به آن نباشد. اگر این درست بود، چگونه دیدگاه یا زندگی شما را تغییر می داد؟
یک راه عالی برای افزایش ذخایر اصول ما این است که آنها را ذخیره کنیم . اصولی را که در زندگی خود شناسایی می کنید بنویسید. افکار، حکایات، یادداشت ها و نقل قول هایی که با شما طنین انداز می شود را در یک « کتاب معمولی » جمع آوری کنید. مجموعه خود را اغلب مرور کنید. آنها را به چالش بکشید و بهبود بخشید. در مورد پیامدهای آن اصول بر اقدامات امروز خود فکر کنید.
2- مقادیر را تعریف کنید
برخلاف اصول، ارزشهای ما شخصی و ذهنی هستند. آنها دستورات شخصی هستند که ما در مورد رفتار خود تعیین می کنیم.
همه ما ارزش هایی داریم، چه آن ها را تعریف کنیم یا نه. اما ارزشها زمانی مؤثرتر هستند که مالکیت آنها را در دست بگیریم و آنها را با اصولی هماهنگ کنیم که نتایج مثبت را تقویت میکنند. به عنوان مثال، ممکن است قبول داشته باشید که عدم صداقت همیشه منجر به عدم اتحاد و بی اعتمادی می شود. بنابراین، اگر نفاق و بی اعتمادی نتایجی هستند که میخواهید از آن اجتناب کنید، ممکن است «صداقت» را به عنوان یکی از ارزشهای خود بگنجانید.
برای شروع، اصولی را که تا به حال کشف کرده اید فکر کنید. کدام یک به شدت در شما طنین انداز است؟ اگر قرار بود فردا بمیری، دوست داری دوستان، خانواده، همکاران و جامعه ات بگویند که تو چه جور آدمی هستی؟ یک لیست طولانی بنویسید . اکنون آن را به هفت مقدار محدود کنید که این چشم انداز را تجسم می کند. در مورد پیامدهایی که زندگی با آن ارزش ها در زندگی امروز شما خواهد داشت فکر کنید.
اگرچه ممکن است ما آرزوی تجسم ارزش های زیادی را داشته باشیم، بسیار مؤثرتر است که تمرکز خود را در یک زمان به هفت یا کمتر محدود کنیم. دیگر و ارزیابی و بهبود رفتارمان سخت می شود. در نظر بگیرید که تجسم حتی 2 یا 3 ارزش (مثلاً عشق، صنعت و صداقت) هنوز یک عمر کار است. نزدیک شدن به یک مورد ممکن است زندگی شما را غیرقابل تشخیص تغییر دهد.
3- نقش ها را مشخص کنید
دوست دارید در طول زندگی خود چه نقش هایی را بازی کنید؟ چه نقش هایی ممکن است زندگی از شما بخواهد؟ آیا شما یک والدین، یک شریک، یک عضو خانواده، یک عضو جامعه، یک مدیر، یک کارآفرین، یک دوست، یک ورزشکار، یک هنرمند، یک مراقب یا یک معلم خواهید بود؟ هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد. یک لیست طولانی بنویسید که به نظر شما معقول است (همیشه می توانید بعداً آنها را تغییر دهید).
اکنون، فهرست کلی خود را به هفت نقش یا کمتر متراکم کنید تا تمرکز خود را از دست ندهید. اگر فردا بمیرید، دوست دارید چه موارد مهمی را در لیست خود به خاطر انجام کارهایتان به یاد بیاورند؟ اگر کمک می کند، نقش های مشابه (مانند خواهر یا برادر، والدین، فرزند) را در سطل های تکی (مثلاً اعضای خانواده) گروه بندی کنید.
4- هدف گذاری کنید
خودتان را به مراسم تشییع جنازه خود برگردانید. برای هر یک از نقشهایی که شناسایی کردهاید، میخواهید چه کمکها و دستاوردهای بلندمدتی را در مداحی خود بشنوید؟
بنویسشون روی برگه. به یاد داشته باشید، این واقعاً چیزهای بزرگی است. پاسخ خود را به چند جمله مشخص برای هر کدام اصلاح کنید.
5- بیانیه ماموریت بسازید.
همه اجزاء را از مراحل 2 تا 4 در یک بیانیه ماموریت ترکیب کنید – یک بیانیه واحد از هدف و جهت مشخص برای زندگی خود. نگران قالب یا طول نباشید. نگران نظم یا دقت یا فصاحت نباشید. آنچه را که برای شما مناسب است، همین الان بنویسید. هدف در اینجا قرار دادن اولین میخ در زمین است.
بیانیه ماموریت شما نقطه کانونی زندگی شما است. این تعریفی از موفقیت است که جریان از بالا به پایین ایجاد می کند. این هوس ها، عادات و اعمال شما را تابع هدفی بالاتر می کند. علاوه بر این، فرآیند بالا ریشه هدف شما را در اصول دارد. این اساس شما را بر پایه قوانین طبیعی استوار می کند که در درازمدت، همیشه نتایجی را که به آنها گره خورده است، ارائه می دهد.
6 – هر روز بیانیه ماموریت خود را تمرین کرده و متعهد شوید.
بیانیه ماموریت خود را دو بار در روز بخوانید، هر روز تا آخر عمر – در بیداری و درست قبل از خواب.
وقتی می توانید، بیانیه ماموریت خود را در جایی آرام بخوانید. در صورت امکان آن را با صدای بلند بخوانید. همانطور که می خوانید، نتایج بیانیه را تا حد امکان واضح تجسم کنید. بیانیه خود را احساس کنید: آن را شخصی، مثبت، فعلی و احساسی کنید. این فقط تمرین دیکته نیست. این یک تعهد روزانه به نتیجه وجود شماست.
هنگامی که موقعیت های مهم یا دردسرساز را پیش بینی می کنید، بیانیه ماموریت خود را بردارید و در مورد آن فکر کنید. فردی که در آن توضیح داده شده است چگونه عمل می کند؟ چشماتو ببند وقایع را در ذهن خود تماشا کنید. تصمیمات خود را تا حد امکان واضح و روشن تکرار کنید. محرک هایی را که ممکن است مسیر شما را منحرف کند، شناسایی کنید. نتیجه ایده آل خود را تجسم کنید. این کار را تا زمانی انجام دهید که در هدف خود واضح و مصمم باشید.
7- بیانیه ماموریت خود را اغلب مرور و توسعه دهید.
بیانیه ماموریت شما یک سند زنده است. عادت کنید هر چه بیشتر آن را مرور و تنظیم کنید. تغییراتی ایجاد کنید تا اصول، نقش ها یا اهداف جدیدی را که در طول زندگی ظاهر می شوند، در نظر بگیرید. عبارت یا ساختار را تغییر دهید تا با شدت بیشتری طنین انداز شود. مطالب را تا زمانی که شما را بالا ببرد و الهام بخشد، سرهم کنید.
یک اصل مهم و جهانی این است که خلقت ذهنی همیشه مقدم بر خلقت فیزیکی است .
اگر هر عملی با یک فکر شروع شود، بیانیه ماموریت شما فکری است که مقدم بر زندگی شماست.
ایجاد بیانیه های ماموریت مشترک
هنگامی که قدرت یک ماموریت واضح را چشیدید، ممکن است بخواهید آن را به بخش های دیگر زندگی خود گسترش دهید. یکی از بهترین راه ها برای انجام این کار، ایجاد بیانیه های ماموریت مشترک در خانواده ها، جوامع و سازمان ها است.
مراحل بالا را دقیقاً دنبال کنید اما با یک اخطار مهم: شما باید بیانیه ماموریت را با همه افراد درگیر ایجاد کرده و به توافق برسانید: عدم مشارکت به معنای عدم تعهد بدون استثناء است. این ممکن است به نظر یک هزینه اولیه بزرگ باشد – به خصوص در سطح سازمانی – اما تأثیر بلندمدت یک بیانیه مأموریت کاملاً همسو بیشتر از بازگشت سرمایه خواهد بود.
پس از ایجاد، بیانیه ماموریت را به طور برجسته در معرض دید قرار دهید. بررسی آن را در همه تصمیم گیری ها ضروری کنید. “خارج از دید، خارج از ذهن است” فقط در مورد چیزهایی که دوست داریم فراموش کنیم صدق نمی کند.
در نهایت، بیانیه ماموریت را به طور مشترک و با هم به طور منظم بررسی کنید. این نه تنها ارتباط آن را تازه می کند، بلکه باعث تقویت خرید از سوی همه افراد درگیر می شود.
عادت 3: اولین چیزها را در اولویت قرار دهید
چیزی به نام کمبود زمان وجود ندارد، فقط کمبود اولویت وجود دارد. – تیم فریس
در جایی که عادت 2 با اثربخشی شخصی ( چیستی و چرایی ) سروکار دارد، عادت 3 با کارایی شخصی ( چگونه ).
برای انجام کارها به یک سیستم بهره وری نیاز دارید که عبارتند از:
- منسجم – از بالا به پایین تراز شده است. از بیانیه ماموریت تا اقدام بعدی؛
- متعادل – تضمین می کنیم که اجازه ندهیم بخش های مهم زندگی دچار رکود و زوال شود.
- موثر – وقت گذاشتن برای چیزهای مهم و بهبود اثربخشی در طول زمان.
- مردم گرا – ساخته شده برای بهبود روابط، نه فشار آوردن به آنها.
- انعطاف پذیر – زیرا “هیچ طرحی از اولین تماس با دشمن جان سالم به در نمی برد” . و
- قابل حمل – اگر نتوانید آن را نزد خود نگه دارید و آن را به روز نگه دارید، به آن اعتماد نخواهید کرد و از آن استفاده نخواهید کرد.
اگر نمی دانید از کجا شروع کنید – نگران نباشید. در زیر به هر یک از مواد تشکیل دهنده می پردازیم.
در حال حاضر، بیایید همانطور که می خواهیم ادامه دهیم و اولین چیزها را در اولویت قرار دهیم، شروع کنیم…
دو اصل بهره وری
کاوی استدلال می کند که برای به حداکثر رساندن بهره وری، تسلط بر دو اصل مهم است:
- پارادایم [P][PC] – عملکرد در مقابل قابلیت عملکرد. و
- پارادایم [Q2] – فوریت در مقابل اهمیت.
بیایید هر کدام را به نوبه خود بررسی کنیم.
1 – پارادایم [P][PC]: عملکرد در مقابل قابلیت عملکرد
پارادایم [P][PC] ساده است:
- عملکرد [P] به معنای ارائه نتایج موفق (تخم گذاری طلایی) است.
- قابلیت عملکرد [PC] به معنای توانایی تولید نتایج موفق (توسعه غاز طلایی) است.
مانند آزادی مالی، مطمئن ترین راه برای بهره وری، عمل گرایی در [P] و سرمایه گذاری منظم در [PC] است.
و با این حال ما اغلب تعادل آن معادله را اشتباه می گیریم. ما [P] را بر [PC] اولویت می دهیم. ما توانایی بلندمدت خود را برای تولید تضعیف می کنیم.
راه حل؟ مانند پول، زمان نیز محدود است. ما نمی توانیم به شکل جادویی بیشتر از آن بسازیم. تنها راه برای به حداکثر رساندن [PC] کاهش [P] است.
و تنها راه کاهش [P] اولویت بندی است.
2 – پارادایم [Q2]: فوریت در مقابل اهمیت.
پارادایم [Q2] ابزار قدرت اولویت بندی است و نام خود را از ماتریس 2 در 2 زیر گرفته است:
ربع 1 [Q1] خانه تولید آتش نشانی [P] است. همچنین دنیایی پر از استرس، اضطراب و فرسودگی است. بیش از حد [Q1] فاجعه ای برای بهره وری بلند مدت دارد.
Quadrant 2 [Q2] خانه تولید متفکر [P] و قابلیت تولید [PC] است. این جایی است که ما باید (اما اغلب اوقات) بیشتر انرژی خود را متمرکز کنیم.
ربع 3 [Q3] و 4 [Q4] ما را مشغول نگه میدارند، اما کمک چندانی به مأموریت، ارزشها یا اهداف با اولویت ما نمیکنند.
قدرت امروز
بکارگیری پارادایم [Q2] به این معنی است که هر کاری می توانیم انجام دهیم تا زمان بیشتری را در [Q2] صرف کنیم – روی فعالیت های مهم اما نه فوری. این برای هر عمل، هدف و نقشی در زندگی ما صدق می کند.
در حال حاضر، به لیست کارهای امروز نگاه کنید (اگر ندارید، با هر آنچه در دست دارید، همین الان یکی بنویسید).
در مرحله بعد، در کنار هر مورد در لیست، توجه داشته باشید که آیا آن (الف) فوری است و (ب) در جایی که مهم است:
- فوری یعنی این مورد باید امروز انجام شود . و
- مهم یعنی تکمیل این مورد (یا نه) تأثیر قابل توجهی (مثبت یا منفی) روی زندگی شما خواهد داشت.
از فعالیت های مثال در ماتریس بالا برای کمک استفاده کنید. اگر نمی توانید تصمیم بگیرید که آیا چیزی مهم است، به بیانیه ماموریت و ارزش های خود مراجعه کنید. آنها همه چیز را در چشم انداز قرار خواهند داد.
جایی برای نفس کشیدن باز کنید
گام های بعدی برای تبدیل شدن به یک نینجا بهره وری ممکن است سخت به نظر برسد. لیست اولویت بندی شده خود را انتخاب کنید، شجاع باشید و:
- بی رحمانه هر چیزی را که مهم نیست (موارد [Q3] و [Q4]) خط بزنید.
- زمانی را برای کار روی موارد [Q1] (فوری و مهم) برنامه ریزی کنید، و بزرگترین و زشت ترین ها را در اولویت قرار دهید .
- بقیه روز خود را برای کار روی موارد [Q2] (نه فوری اما مهم) مسدود کنید.
هر زمان که اتفاقی بیبرنامه در روزتان رخ داد، این عادت را در خود ایجاد کنید:
- قبل از انجام آن، آن را در لیست کارهای خود یادداشت کنید.
ایجاد شکاف بین محرک و پاسخ. - تصمیم گیری در مورد کدام ربع فعالیت جدید.
- اگر به [Q3] یا [Q4] افتاد فوراً آن را حذف کنید.
دانستن اینکه چه چیزی برای شما مهم است و “نه” گفتن به هر چیز دیگری باید بار “کار” شما را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
آن فضا را با موارد بیشتر پر نکنید.
در عوض، بیایید از بخشی از زمانی که ایجاد کردهاید استفاده کنیم تا یک قدم به عقب برگردیم و به تصویر بزرگتر نگاه کنیم…
هفته خود را برای موفقیت تنظیم کنید
یکی از بهترین سرمایه گذاری هایی که می توانید در [Q2] انجام دهید، برنامه ریزی است – به ویژه: برنامه ریزی هفتگی.
برای آسان کردن آن، کاوی فرآیند پنج مرحله ای زیر را پیشنهاد می کند:
- در بیانیه ماموریت خود (ارزش ها، نقش ها و اهداف بلند مدت خود) فکر کنید.
- حداکثر شش نقشی را که باید در 7 روز آینده بازی کنید مشخص کنید (نقش هفتم خود را «اره را تیز کن»، به عادت 7 مراجعه کنید ).
- 2 هدف مهم ([Q1] یا [Q2]) را برای تکمیل در هر نقشی که شناسایی کرده اید تعیین کنید.
- برای هر هدف، تصمیم بگیرید که آیا نیاز به انجام آن دارید یا می توانید آن را واگذار کنید.
- زمان را در تقویم خود مسدود کنید تا برنامه های خود را در هفته پیش رو عملی کنید.
توجه داشته باشید، خیلی خوب است که نقش های هفتگی شما با نقش های زندگی شما متفاوت باشد (به عادت 2 مراجعه کنید ). فعلا فقط روی هفته پیش رو تمرکز کنید. شاید شما به عنوان والدین، مدیریت یک تیم، خدمت به یک سازمان اجتماعی، انجام یک ورزش یا انجام تعمیرات در اطراف خانه خود باشید. تقسیمی درست کنید که برای شما مناسب باشد.
اگرچه مطمئناً می توانید از برنامه های یادداشت برداری دیجیتال، بهره وری و تقویم استفاده کنید، این الگوی برنامه ریز هفتگی همه کارهای فوق را فقط بر روی یک تکه کاغذ انجام می دهد.
چرا آن را با یک خودکار پاکشدنی یا یک BIC 4 رنگ ترکیب نمیکنید؟ نوعی جادو وجود دارد که بین دست و صفحه اتفاق می افتد و همچنین احتمال حواس پرتی کمتر است.
Voila: یک سیستم بهره وری ساده و در عین حال قدرتمند که منسجم، متعادل، موثر، مردم محور، انعطاف پذیر و قابل حمل است.
اتخاذ یک طرز فکر [PC]
همانطور که در طول هفته کار می کنید، ضروری است که عادت به اتخاذ یک طرز فکر [PC] را ایجاد کنید.
ابتدا، یاد بگیرید که هر مشکل تولید [P] را به عنوان یک فرصت تولید [PC] ببینید. بهترین عملکردها کسانی هستند که در زمان های خوب و بد نتیجه می دهند. هر روز زمانی را برای تفکر در مورد آنچه خوب پیش رفت، آموختههایتان و کارهایی که میتوانستید بهتر انجام دهید، اختصاص دهید. هر بحرانی که زنده میمانید و از آن درس میگیرید، شما را قویتر، باهوشتر و انعطافپذیرتر میکند.
بعد، عادت کنید که کارایی بلندمدت را در اولویت قرار دهید. قبل از تصمیم گیری در مورد چگونگی سرمایه گذاری بیشتر تلاش کنید تا دفعه بعد [رایانه] کار خود را آسان تر، سریع تر و بهتر کنید. برای برنامه ریزی صحیح وقت بگذارید. میانبرها را یاد بگیرید و تمرین کنید. طراحی قالب ها، سیستم ها و فرآیندها برای خودکارسازی وظایف. قابلیت های جدید را برای ایجاد این امکان یا کاهش حجم کاری آینده آموزش دهید.
این سخت کار نمی کند، هوشمندانه کار می کند . هر چه بیشتر روی [PC] سرمایه گذاری کنید، کمتر در حال مبارزه با آتش در [Q1] (فوری و مهم) خواهید بود. یعنی استرس کمتر و فرسودگی کمتر. این یعنی زمان بیشتری برای کار روی چیزهایی که واقعاً مهم هستند [Q2]. نتیجه؟ دایره ای پرفضیلت از کارایی و اثربخشی که خروجی بلندمدت را افزایش می دهد.
هنر تفویض اختیار موثر.
تفویض اختیار مؤثر جزء جدایی ناپذیر بهره وری است.
و در مورد مردم بسیار مهم است که به سه چیز توجه داشته باشیم:
- کارایی برای ابزار است ;
- اثربخشی برای مردم است ؛ و
- مردم ابزاری نیستند که بتوان به طور کارآمد از آنها صرف نظر کرد.
چه در خانه و چه در محل کار، تفویض اختیار موثر با روشن کردن پنج چیز کلیدی شروع می شود:
- نتایج – تمرکز بر روی چه چیزی و چه زمانی ، نه چگونه .
- رهنمودها – ایجاد اصول و سیاست هایی که فضای راه حل را محدود می کند.
- منابع – شناسایی و باز کردن منابع (انسانی، مالی، فنی و سازمانی) مورد نیاز برای تکمیل کار؛
- مسئولیت پذیری – استانداردهای قابل اندازه گیری عملکرد و زمان بندی بررسی ها را به توافق برسانید. و
- پیامدها – مشخص کنید که در نتیجه آن بررسی ها چه اتفاقی خواهد افتاد (خوب و بد).
توجه داشته باشید، وقتی صحبت از پیامدها می شود، چهار راه اصلی برای ایجاد انگیزه در افراد وجود دارد. اینها هستند:
- مالی – پاداش ها و مجازات ها؛
- روانی – شناخت و تایید (به ویژه عمومی)؛
- فرصت – آموزش، توسعه و امتیازات؛ و
- مسئولیت – دامنه و اختیار.
کاوی توضیح می دهد که صدور دستورات دستوری برای چه چیزی و چگونه بسیار ساده تر است. اما سرمایه گذاری در تفویض اختیار موثرتر بسیار سودمندتر است.
صبور باش. موفقیت را تجسم کنید. از طرف مقابل بخواهید موفقیت را تجسم کند و آن را با کلمات خودش توصیف کند. رهنمودها را در نقاط بالقوه شکست به حداقل برسانید و نگه دارید. به مردم اعتماد کن آنها را آموزش دهید و توسعه دهید تا بتوانند با چالش هایی که شما تعیین کرده اید، مقابله کنند.
یک تلاش کوچک از قبل، توانایی های بلندمدت را تقویت می کند، انگیزه را تضمین می کند، وفاداری را ایجاد می کند و خلاقیت را در ذهن اطرافیان ما باز می کند.
بخش دوم: پیروزی عمومی (وابستگی متقابل)
عادات 1-3 ( پیروزی خصوصی ) پایه ای است که عادات 4-6 ( پیروزی عمومی ) بر روی آن ساخته شده است. از رهبری بین فردی، اعتماد و همکاری دیگران را جلب می کنیم. از طریق گوش دادن همدلانه، درک و خردی برای کمک به آنها پیدا می کنیم. از طریق هم افزایی، ما یاد می گیریم که تفاوت ها را نه به عنوان موانع بلکه به عنوان فرصت در آغوش بگیریم.
عادت چهارم: برنده-برنده فکر کنید
من می توانم ببینم که ما با این وضعیت متفاوت برخورد می کنیم. چرا تا زمانی که نتوانیم راه حلی پیدا کنیم که هر دو احساس خوبی نسبت به آن داریم، با هم ارتباط برقرار نکنیم.»
اگر عادات 4-6 در مورد دستیابی به وابستگی متقابل و پیروزی عمومی است، عادت 4 در مورد رهبری بین فردی است. از طریق تمایل ما به خدمت، دیگران را ترغیب به خدمت به ما کنیم.
چهار نتیجه مذاکره
چهار نتیجه ممکن برای هر توافق وجود دارد:
- برد – برد – راه حل های متقابل سودمند و رضایت بخش.
- برد- باخت – راه حل های حاصل جمع صفر (یعنی “فقط یک برنده”).
- باخت – برد – تسلیم شدن و سهل انگاری.
- Lose-Lose – انتقام مخرب متقابل.
هر نتیجه غیر برد-برد یک باخت است. مطمئناً ممکن است آنچه را که می خواهید بدست آورید یا رها کنید، اما به چه قیمتی؟ در بهترین حالت، رابطه شما خدشه دار می شود – حتی اگر تسلیم به نظر مایل باشد. در بدترین حالت، با وعده های شکسته یا «اطاعت بدخواهانه» (به دنبال توافق نامه، اما نه بیشتر) مواجه می شوید. در هر صورت، هیچ جایگزینی مولدتر از یک برد-برد دوجانبه سودمند نیست.
اما متعهد شدن به راهحلهای Win-Win سخت است و برای درست شدن نیاز به پنج عنصر اصلی دارد:
- شخصیت – تعادلی از شجاعت و ملاحظه، که پشتوانه آن قدرت دور شدن است.
- روابط – اعتماد و حسن نیت کافی برای احساس اطمینان از اینکه هر دو طرف با هم کار می کنند.
- توافقات – به دقت ساختار یافته تا نتایج و انتظارات را روشن کند.
- سیستم ها – برای حمایت از همکاری، نه رقابت، بین طرفین. و
- فرآیندها – برای ایجاد راه حل های برد-برد بدون توجه به مشکلی که با آن روبرو هستید.
بیایید هر یک از مواد تشکیل دهنده را در زیر بررسی کنیم.
1 – شخصیت: فراوانی در مقابل. ذهنیت کمبود
هر توافق برد-برد با ذهنیت فراوانی شروع میشود – این باور که همه طرفها ارزش افزودن دارند و نتیجهای برای همه وجود دارد.
نقطه مقابل ذهنیت فراوانی، ذهنیت کمیابی است – این باور که توافقات باید مجموع صفر باشند. که فقط یک برنده واقعی می تواند وجود داشته باشد.
گاهی اوقات، ذهنیت کمیابی دقیق است – به عنوان مثال، در ورزش، در رقابت در بازار بسته یا در سیستم های درجه بندی نسبی. اما تجربیات قدرتمند و اولیه ما با ذهنیت کمیابی (به ویژه در مدرسه و ورزش) می تواند ما را از این واقعیت که بیشتر موفقیت ها حاصل جمع صفر نیستند، کور کند. اولین قدم به سوی راه حل های برد-برد، تشخیص این است که مجموع اغلب بسیار بیشتر از قطعات است.
البته، چیزهای بیشتری در آن وجود دارد. راه حل های برد-برد بر اساس شخصیت، بلوغ و یکپارچگی ، و به طور خاص در ترکیبی از موارد زیر است.
- خرد – شجاعت بیان احساسات و اعتقادات متعادل با توجه به افکار و احساسات دیگران.
- پایداری – تمایل به یافتن راه حلی برد-برد که به نفع همه باشد. حتی زمانی که راه حل های سریعتر یا آسان تری وجود دارد.
- قدرت – دانستن ارزشی که برای خود قائل هستیم و پیروزی برای ما چیست. به احساسات، ارزش ها و تعهداتمان پایبند باشیم.
با شخصیت و طرز فکر درست، نتایج بهتری را با دیگران نسبت به اینکه به تنهایی امکان پذیر است باز می کنیم. اما داشتن پشتکار برای حفظ جسارت و ملاحظه در تعادل، سخت است. دانستن اینکه چه چیزی به عنوان یک برد به حساب می آید، مخالفت با کسی به طور موافق و کنار رفتن بدون تعصب، چشم انداز و قدرت می طلبد. به همین دلیل است که عادت های 1 تا 3 برای موفقیت عادات 4 تا 6 بسیار مهم هستند .
2 – روابط: حساب بانکی عاطفی
عنصر بعدی در Win-Wins روابط است. به طور خاص، اعتماد و چشم انداز مشترک نتایج – ویژگی هایی که به آسانی زمانی ایجاد می شوند که مازاد حساب های بانکی احساسی یکدیگر (موازنه اعتماد و حسن نیت ما) را اجرا کنیم.
هر تعامل مثبت یا منفی است. در صورت مثبت بودن، در حساب بانکی Emotional خود سپرده گذاری می کنیم . وقتی منفی است، برداشت می کنیم. گاهی این تغییرات آگاهانه هستند. اما اغلب معاملات ما ناخودآگاه است. آنها ادب و بی ادبی های کوچک یا تاکیدات و انتقاداتی هستند که در ظریف ترین حرکات و لحظات ارائه می شوند (اما فراموش نمی شوند).
اکنون لحظه ای به روابط مهم زندگی خود فکر کنید. سطوح اعتماد و حسن نیت را در هر یک از آن روابط ارزیابی کنید. آیا حساب های بانکی عاطفی شما دارای مازاد هستند؟ آیا آنها اضافه برداشت دارند؟ آیا اعتماد و حسن نیت به طور کامل به خطر افتاده است؟
کاوی شش راه برای ایجاد سرمایه در روابطمان با دیگران پیشنهاد می کند:
- فرد را درک کنید – آنچه را که برای شخص دیگر مهم است به همان اندازه اهمیت دهید که شخص دیگر برای شما مهم است (به عادت 5 مراجعه کنید ).
- به چیزهای کوچک توجه کنید – ادب و مهربانی کمی انجام دهید. مراقب بی ادبی ها و بی مهری های کوچک باشید.
- به تعهدات خود پایبند باشید – هرگز قول هایی ندهید که نمی توانید به آنها عمل کنید. تعهدات را با کمال و با دقت انجام دهید.
- شفاف سازی انتظارات – نقش ها و اهداف را مشخص کنید. مراقب موارد ضمنی باشید (این کار به زمان، انرژی و شجاعت نیاز دارد – اما ارزشش را دارد).
- یکپارچگی شخصی را نشان دهید – به وعده ها عمل کنید و انتظارات را برآورده کنید. به کسانی که حضور ندارند وفادار باشید. با همه با اصول یکسان رفتار کنید، همیشه.
- صمیمانه عذرخواهی کنید – به سرعت و قاطعانه به اشتباه خود اعتراف کنید. تعظیم و تعظیم پایین.
نگاهی دیگر به روابط مهم زندگی خود بیندازید. اکنون چه سپرده هایی می توانید ایجاد کنید یا از لیست بالا شروع به ساختن کنید؟ چگونه؟ چه زمانی؟ صادقانه و بلافاصله به آن اقدامات متعهد شوید. منتظر نمانید تا در حال مذاکره برای ایجاد تغییرات باشید.
مازاد در حساب های بانکی عاطفی ما ، باعث شکوفایی اعتماد و حسن نیت می شود. و زمانی که یک نتیجه خوب برای همه، نتیجه مشترک همه باشد، شانس برد-برد بالا می رود.
3 – توافقات
حتی بهترین نیت ها را می توان با یک توافق نامناسب تضعیف کرد. روشن کردن نتایج و انتظارات از قبل برای جلوگیری از سرخوردگی و سردرگمی در این خط بسیار مهم است.
خوشبختانه، توافقهای مؤثر، اصولی مشابه با تفویض اختیار دارند. اینجا را کلیک کنید تا حافظه خود را در مورد نتایج، دستورالعمل ها، منابع، مسئولیت پذیری و پیامدها تجدید کنید.
4 – سیستم ها
رقابت در محیط هایی که نیازی به همکاری نیست خوب است . در این موارد، مقایسه عمومی و پاداش دادن به عملکرد نسبی، راههای مؤثری برای به چالش کشیدن و ایجاد انگیزه در دیگران است.
برای تشویق همکاری ، سیستم هایی ایجاد کنید که:
- رقابت مستقیم خارجی یا در عملکرد گذشته گروه؛ و
- بر اساس استانداردها و اهداف مشترک، پاداش های معناداری ایجاد کنید.
شخصاً همین امر صدق می کند: اگر خود را با دیگران بسنجید، برد آنها به ضرر شما تبدیل می شود. اهدافی که نیاز به همکاری با دیگران دارند، شما را عقب نخواهند داشت، آنها شما را شادتر، مشارکتی تر و موثرتر می کنند.
آیا سیستم هایی که کار می کنید تعاونی هستند یا رقابتی؟ آیا اهداف شما فردی هستند یا مشترک؟ برای شناسایی، ارزیابی و تنظیم عادات و سیستم هایی که در زندگی شخصی و حرفه ای شما نفوذ می کنند، وقت بگذارید.
به یاد داشته باشید: سیستم های رقابتی راه حل های Win-Win را تقویت یا پشتیبانی نمی کنند، بلکه آنها را از بین می برند. و افراد خوب در سیستم های بد نتایج بدی ایجاد می کنند.
5 – فرآیندها
در این بخش آخر در مورد رهبری بین فردی، کاوی یک فرآیند پنج مرحله ای واضح برای ایجاد راه حل های برد-برد را ارائه می دهد:
- وقت بگذارید و واقعاً مشکل را از دیدگاه طرف مقابل ببینید.
- نیازها و نگرانی های دیگران را بهتر از خودشان بیان کنید.
- مسائل و نگرانی های کلیدی (نه موقعیت ها) را شناسایی کنید .
- نتایج یک راه حل کاملا قابل قبول را تعیین کنید .
- گزینه های جدیدی را برای دستیابی به آن نتایج شناسایی کنید .
نه تنها این توصیه زندگی محکم است. همچنین یک دوره آموزشی جامع در مهارت های اساسی برای موفقیت در هر حرفه مرتبط با فروش است.
اما آنچه که از این فرآیند آشکارتر است، اهمیت پنج مرحله Win-Win نیست که به تازگی به آن پرداختیم. این تنها چیزی است که ما هنوز از دست می دهیم.
این میل جدی و وسواسی است که در ماراتن با کفش دیگران دویدن.
عادت 5: ابتدا به دنبال درک، سپس برای درک شدن باشید
“اجازه دهید ابتدا به شما گوش دهم تا زمانی که دیدگاه شما را عمیقاً و به طور کامل درک کنم. وقتی بتوانم دیدگاه شما را و همچنین دیدگاه خود را توضیح دهم، آنگاه می توانم نظر خود را به شما منتقل کنم.»
یک پزشک به تنهایی نمی تواند با نیت خوب درمان کند. برای تجویز ابتدا باید تشخیص دهند. و برای تشخیص ابتدا باید بفهمند.
اگر صمیمانه ترین آرزوی ما کمک به دیگران باشد، همین اصل صادق است. برای ارائه هر دو برد در Win-Win، ما نیاز به درک عمیق نیازهای طرف مقابل داریم.
چرا گوش دادن فعال به اندازه کافی خوب نیست
درک با گوش دادن شروع می شود و پنج نوع تمایل به گوش دادن وجود دارد:
- نادیده گرفتن – به وضوح گوش نمی دهد.
- وانمود کردن – ایجاد احساس گوش دادن.
- انتخابی – گوش دادن متناوب، هشدار برای نشانه های انتخابی.
- توجه – گوش دادن فعال، با قصد پاسخ. و
- همدلانه – گوش دادن فعال، با قصد درک.
گوش دادن در حلقه نفوذ ما نهفته است. و شما فکر می کنید که ما انرژی و زمان بیشتری را به گوش دادن همدلانه اختصاص می دهیم. اما ما این کار را نمی کنیم. در بهترین حالت، ما تا حد زیادی با دقت گوش می دهیم – تمرینی که بیشتر بر نیازهای ما متمرکز است تا نیازهای اطرافیان.
برای روشن بودن، گوش دادن با دقت، گوش دادن فعال است . اما توسط چهار گرایش پاسخ زندگینامه ای خدشه دار شده است:
- ارزیابی – موافقت یا مخالفت با آنچه گفته می شود.
- کاوش – پرسیدن سوالات از چارچوب مرجع خود؛
- مشاوره – دادن مشاوره بر اساس تجربه خودمان؛ و
- تفسیر – تجزیه و تحلیل انگیزه ها و رفتارهای دیگران بر اساس خودمان.
این تمایلات گوش دادن دقیق را سطحی و خود محور می کند. در هر مورد، ما با قضاوت، هدایت و تجویز پیش از موعد، توانایی درک خود را زیر و رو می کنیم.
چگونه همدلانه گوش کنیم
گوش دادن همدلانه گوش دادن فعال با قصد درک است. بحث روش یا همدردی نیست. این در مورد تمایل صادقانه برای کمک به دیگران با غوطه ور کردن خود در قلب و ذهن آنها است. 10٪ کلمات، 30٪ صداها و 60٪ زبان بدن است.
برای شروع، سعی کنید چهار مرحله زیر را در مکالمات بعدی خود تمرین کنید:
- گوش دادن – گوش دادن به قصد درک. حس، شهود و احساس
- منعکس کنید – نشان دهید که احساسات آنها را می شنوید – “شما خوشحال هستید …” “شما ناامید هستید …”، “شما غمگین هستید …”.
- بازنویسی کنید – نشان دهید که محتوا و علت را درک می کنید – “زیرا …”
- مهار کردن – با سکوت راحت شوید. به طرف مقابل فضایی بدهید تا شفاف سازی کند، فکر کند و آشکار شود.
تا زمانی که به دنبال مشاوره نگردید، مشاوره نکنید و حتی در آن زمان تنها زمانی که پاسخ ها منطقی هستند. اگر پاسخ ها احساسی شد، گوش دادن همدلانه را از سر بگیرید. اجازه سکوت بدهید و در برابر کاوش مقاومت کنید. این بسیار تهاجمی، کنترل کننده و منطقی است که اجازه نمی دهد دیگران آسیب پذیر شوند. اگر همه چیز خیلی دردناک شد، بگذارید رها شوند. گاهی اوقات تنها چیزی که نیاز است مکان و زمان است. اگر و زمانی که طرف مقابل احساس آمادگی کرد، ادامه دهید.
گاهی اوقات، افراد به دیدگاه و ورودی اضافی نیاز دارند. اما اغلب، به هیچ وجه نیازی به مشاوره خارجی نیست. مردم مشکلات خود را حل می کنند. راه حل ها خود را نشان می دهند. نکته کلیدی این است که واقعاً به دنبال رفاه طرف مقابل باشید، نه اینکه سعی کنید آنها را دستکاری کنید. به آنها اجازه دهید مشکل را حل کنند و به دنبال کمک یا یافتن راه حل در سرعت و زمان خود باشند.
چرا ما به اندازه کافی گوش نمی دهیم
اگر گوش دادن همدلانه بسیار مؤثر و ارزشمند است، چرا این کار را بیشتر انجام ندهیم؟ کاوی توضیح می دهد که پاسخ این است که گوش دادن همدلانه سخت و خطرناک است :
- دشوار است که توجه خود را منحصراً روی شخص دیگری متمرکز کنیم.
- صبور بودن و مقاومت در برابر میل به تجویز بدون فکر سخت است . و
- این خطرناک است زیرا برای تأثیرگذاری بر دیگران، ابتدا باید به خود اجازه دهیم که تحت تأثیر قرار بگیریم.
برای گوش دادن همدلانه، باید بتوانیم بدون ترس از دست دادن اصول، ارزش ها و دیدگاه هایمان، چشم از خودمان برداریم. به همین دلیل است که عادات 1 تا 3 بسیار اساسی هستند – یک هسته درونی قوی و باثبات پیش نیاز مدیریت آسیب پذیری خود با صبر، آرامش و قدرت هدف است.
چگونه خود را درک کنید
در بیش از 2000 سال، تعداد کمی در بلاغت ارسطو – “مهمترین اثر واحدی که در مورد متقاعدسازی تا کنون نوشته شده است” پیشرفت کرده اند.
کاوی موافق است و سه معیار اول ارسطو برای متقاعدسازی مؤثر را به اختصار معرفی می کند (من کایروس ، چهارمین را پیوست کرده ام). اینها هستند:
- اخلاق – اعتبار شخصی، صداقت، شایستگی، اعتماد؛
- پاتوس – همسویی عاطفی؛
- لوگوها – شواهد، منطق و استدلال. و
- کایروس – زمان و مکان.
نتیجه این است:
- اگر بتوانید کارایی و اثربخشی را بر مبنای راهنمایی، خرد، قدرت و امنیت به ارمغان بیاورید ( عادات 1-3 )؛
- اگر می توانید برنده-برنده فکر کنید، روابط قابل اعتمادی ایجاد کنید و توافق نامه ها و سیستم هایی ایجاد کنید که از همکاری پشتیبانی می کند ( عادت 4 ).
- اگر بتوانید نیازها و نگرانی های دیگران را بهتر از خودشان بیان کنید ( عادت 5 ).
- اگر بتوانید ایده های خود را به صورت معتبر، واضح، بصری، در زمان مناسب و در مکان مناسب ارائه دهید…
سپس “دنیا از آن شماست و هر آنچه در آن است”. شما تمام آنچه را که برای متقاعد کردن نیاز دارید در مورد هر موضوعی که ذهن خود را به آن معطوف کنید دارید.
عادت 6: هم افزایی کنید
بیایید با هم کار کنیم تا راه حل های جایگزینی برای تفاوت هایمان ایجاد کنیم که هر دو تشخیص می دهیم بهتر از راه حل هایی هستند که شما یا من در ابتدا پیشنهاد دادیم.
عادت 6 در مورد هم افزایی است، که وقتی به درستی درک شود “بالاترین فعالیت در تمام زندگی – آزمایش واقعی و تجلی همه عادات دیگر در کنار هم” است.
Synergy همکاری خلاقانه ای است که ما با تمرکز بر چهار موهبت انسانی ، یک طرز فکر برد- برد و ارتباط همدلانه بر روی سخت ترین چالش های زندگی باز می کنیم. سینرژی تعهدی است به مشارکت مبتنی بر اصول که پتانسیل کامل خود و دیگران را کاتالیز، متحد و آزاد می کند.
اما اگر هم افزایی نتیجه همه عادات دیگر باشد، پس عنصر گمشده چیست؟ چرا هم افزایی عادت خودش را پیدا می کند؟
پارادوکس پارادایم ها
برای آزمایش آماده اید؟ به یکی (و تنها یکی) از دو پیوند تصویر در اینجا نگاهی گذرا بیندازید: تصویر A یا تصویر B.
انجام شده؟ خوب، اکنون به لینک تصویر در اینجا نگاه کنید: تصویر C.
چی میبینی؟ با دقت نگاه کن.
اگر قبلاً این کار را نکردهاید، به احتمال زیاد فقط یکی از این موارد را دیدهاید: (الف) یک خانم مسن قلابدار. یا (ب) یک زن جوان زیبا. در واقع، توهم هر دو را شامل می شود. سعی کنید جایگزین را برای خودتان ببینید. در صورت نیاز به کمک ، از یکی دیگر از Pictue A یا Picture B استفاده کنید.
حتی اگر این توهم را میدانید یا میتوانید هر دو نسخه را به راحتی ببینید، ارزش این را دارد که (i) در کلاسهای مدرسه بازرگانی کاوی در پاسخ به این آزمایش اختلاف نظرهای شدیدی ایجاد کرد و (ii) اینکه دنیای واقعی به همان اندازه گمراهکننده و حتی پیچیدهتر است.
کاوی استدلال می کند مشکل این است که ما فرض می کنیم دیدگاه های مختلف باید رقابت کنند. ما آنها را برای جایگزین های به همان اندازه معتبر و دقیقی که اغلب هستند نمی بینیم.
قدرت در تفاوت ها
مشاهده این پارادوکس ذهن را باز می کند. به ما نشان می دهد که پارادایم های ما ذهنی هستند. بیش از آنکه از خرد عینی نشات گرفته باشد، ناشی از مقدمات اولیه است. این به ما تواضع و احترام می بخشد که بپذیریم محدود و دارای نقص هستیم. این به ما کمک میکند تا بفهمیم که «به تجربیات خودمان رها میشویم، دائماً از کمبود داده رنج میبریم».
به نظر می رسد که تفاوت ها اصلاً ناراحت کننده نیستند. آنها پیش نیاز درک کامل و تصمیم گیری عاقلانه هستند.
این درک جرقه ای در قلب هم افزایی است. چه در درون خودمان و چه در بین خود، ما ناگهان یاد می گیریم به دیدگاه های مختلف در مورد موضوعات مشابه احترام بگذاریم. ما به دنبال دیدگاه های جایگزین هستیم. ما بر روی نقاط قوت بنا می کنیم و نقاط ضعف را جبران می کنیم. ما متوجه می شویم که یکسانی یگانگی نیست. می بینیم که یکسانی وحدت نیست.
وقتی 1 + 1 = 100
هم افزایی چه حسی دارد؟ این هاله ای از اعتماد بالا و همکاری است که با اعمال شجاعت، عشق و اصالت شعله ور می شود. این انرژی متعالی، هیجان، همزمانی، شهود، تغییرات پارادایم جمعی و احساس اصلاح و بسته شدن است. آیا آن احساس آشنا به نظر می رسد؟ در خانه ی شما؟ از کار شما؟ ورزش کردن؟
بسیاری از ما می توانیم حداقل یک خاطره از هم افزایی، چه به صورت فردی یا گروهی، پیدا کنیم. گاهی آن اتفاقات شگفتی ایجاد می کند. گاهی اوقات آنها “در لبه هرج و مرج آویزان می شوند و به دلایلی در آن فرو می روند”. در هر دو مورد، اهمیت استقلال مشخص است. همکاری خلاقانه خام و غیرقابل پیش بینی است. این نیازمند امنیت، گشودگی و روحیه ماجراجویی است. این متعلق به کسانی است که قدرت تلاش و تلاش دوباره را دارند، حتی اگر گاهی اوقات بسوزند.
همانطور که از استقلال به وابستگی متقابل بالغ می شویم، نقش ما در هم افزایی تغییر می کند. ما از مشارکت به خلق تغییر می کنیم. ما متوجه میشویم که اگرچه نمیتوانیم پارادایمهای دیگران را کنترل کنیم، اما میتوانیم الگوهای خود را به گونهای کنترل کنیم که دیگران را به باز بودن تشویق کنیم. با انجام این کار، ما شروع به تقویت هم افزایی در افراد و موقعیت هایی می کنیم که در غیر این صورت ممکن است وجود نداشته باشد.
زمانی که بتوانیم به هر دو طرف طبیعت خود (تحلیلی و خلاق) احترام بگذاریم. زمانی که بتوانیم صادقانه با کسانی که دنیا را متفاوت می بینند، تأیید کنیم و با آنها مخالفت نکنیم. وقتی میتوانیم خودمان را رها کنیم و بدانیم که همیشه راه خانهمان را پیدا میکنیم: آن موقع است که عادت 6 را پیدا میکنیم. آن وقت است که به قدرت و پتانسیل کامل خود میرسیم.
بخش سوم: تجدید
عادت 7: اره را تیز کنید
در جایی که عادت های 1 تا 6 ابزارهای عملکرد [P] هستند، عادت 7 تجلی نهایی قابلیت عملکرد [PC] است. میگوید: «اگر میخواهید یک درخت قدرتمند [P] بیفتید، مهم است [Q2] که اره خود را تا حد ممکن تیز نگه دارید [کامپیوتر]، حتی اگر هر چند وقت یکبار از بریدن فاصله بگیرید.»
کاوی استدلال می کند تیزبینی به معنای توجه به 4 حوزه مختلف در 2 حوزه است:
پیروز خصوصی روزانه
یک ساعت در روز، هر روز، برای بقیه عمر خود هدف گذاری کنید.
- تندی جسمانی – ورزش، تغذیه، استراحت و آرامش
- تیزبینی ذهنی – خواندن، تجسم، برنامه ریزی، نوشتن
- تیزبینی معنوی – شفاف سازی ارزش و تعهد، مطالعه و مراقبه
پیروزی عمومی روزانه
به زمان مشخصی نیاز ندارد، اما به تمرین نیاز دارد.
- تیزبینی اجتماعی/عاطفی – خدمات، همدلی، هم افزایی، امنیت درونی
همه ما می دانیم که سود سرمایه گذاری در این زمینه ها بیشتر از هزینه آن است. برای کسانی که آنقدر مشغول هستند که نمی توانند زمانی برای ورزش کردن، مطالعه کردن یا ایجاد فضایی برای فکر کردن و مراقبه پیدا کنند، راه حل این است: اگر به این فعالیت های [Q2] عمل نکنید، در نهایت بر روی شما عمل خواهند کرد .
چرا “تیز کردن اره” همیشه نقش هفتم را در برنامه ریز هفتگی ما دارد ؟ زیرا اجتناب از نتایج ضعیف مستلزم تجدید مداوم است. بهبودی از بیماری مزمن یا مهارت مجدد در دنیایی که از ما پیشی گرفته است بسیار دشوارتر از ماندن در صدر است.
تبدیل به کسی نشوید که مردم از او به عنوان «زمانی که پتانسیل زیادی داشت» یاد می کنند. فردی باشید که تغییراتی را در دایره نفوذ خود ایجاد می کند که می داند باید یا نیاز دارد.
پیشنهادات تجویزی Covey در هر زمینه حداقل اما محکم است. ایجاد حتی فعالیت های محدود زیر در زندگی خود شما را شادتر، آرامش بیشتر و موثرتر می کند. برای جزئیات بیشتر، هزاران منبع در آمازون و گوگل پیدا خواهید کرد.
وضوح فیزیکی
3 تا 6 ساعت در هفته ورزش کنید. به آرامی شروع کنید. هدف هر جلسه این است که از جلسه بعدی عبور کنید.
- استقامت – 60 درصد از حداکثر خود را هدف بگیرید. ضربان قلب [~220 ضربه در دقیقه کمتر از سن شما] برای حداقل 30 دقیقه. توجه داشته باشید، اثر تمرین ~ 72 – 87٪ از حداکثر است.
- انعطاف پذیری – کشش قبل از ورزش، برای گرم کردن بدن و بعد از آن برای آزاد کردن اسید لاکتیک.
- قدرت – کالیستنیکس (تمرینات وزن بدن) تمام چیزی است که شما نیاز دارید، به عنوان مثال، فشار، کشش، دراز و نشست. وزنه ها در صورت در دسترس بودن، افزودنی خوبی هستند. توجه داشته باشید، تقریباً تمام مزایا در انتها، درست قبل از شکست به دست می آید.
تیزی ذهنی
متعهد به یادگیری مستمر:
- بخوانید – یک کتاب در ماه، سپس هر دو هفته و سپس هر هفته هدف گذاری کنید.
- بنویسید – دفتری از افکار، تجربیات، بینش ها و یادگیری ها داشته باشید.
- تجسم/برنامه ریزی – 3 عادت اول را تمرین کنید. مخصوصا برنامه ریزی هفتگی
تیزبینی معنوی
- راهنمایی – به طور منظم به بیانیه ماموریت خود متعهد و مجدداً متعهد شوید.
- آرامش – اغلب اوقات خود را برای غوطه ور شدن در دعا، مراقبه، هنر یا طبیعت اختصاص دهید. زمانی را برای یافتن “صدای کوچک آرامش” پیدا کنید.
تیزبینی اجتماعی/عاطفی
تیزبینی اجتماعی/عاطفی ما هر روز به زمان مشخصی نیاز ندارد، اما نیاز به تمرین دارد.
رفاه عاطفی در درجه اول در روابط ما با دیگران آشکار می شود، بنابراین به طور مستمر و آگاهانه متعهد شوید که در حساب های بانکی عاطفی خود سپرده گذاری کنید .
عملی کردن 7 عادت
خودشه! چه احساسی دارید؟ برانگیخته؟ پر انرژی؟ از اینکه توانستید از طریق یک خلاصه کتاب تقریباً به اندازه کتاب بگذرید، خیالتان راحت شد؟
7 عادت افراد بسیار مؤثر یکی از تأثیرگذارترین و کاربردی ترین کتاب هایی است که تاکنون خوانده ام. اگر شما هم شبیه من هستید، حداقل یک چیزی که امروز اینجا خواندید ذهن شما را به خود مشغول کرد.
اما «یادگیری و انجام ندادن واقعاً یاد نگرفتن است. دانستن و نکردن واقعاً ندانستن است.» دریافت بیشتر از 7 عادت نسبت به احساس گرمای مبهم به معنای اجرای اصول است.
چگونه؟ در اینجا چهار اقدام مشخص وجود دارد که می توانید بلافاصله انجام دهید:
- کتاب را بخرید و/یا خلاصه این کتاب را نشانه گذاری کنید.
حداقل هر ربع یک بار یکی را بخوانید و مجدداً از آنها بازدید کنید تا زمانی که اصول داخل قفل شوند. - برای بازدید از www.7HabitsPEQ.com ، 30 دقیقه در تقویم خود
قفل کنید . - این پی دی اف پیشنهادات کاربردی را از کتاب دانلود کنید.
حداقل یکی از تمرینات کوتاه مدت را یک بار در هفته برای 12 ماه آینده انجام دهید. - 60 دقیقه را در تقویم خود مسدود کنید تا روی عادت 2 کار کنید.
7 گام برای یک زندگی اصول محور را بررسی کنید.
از امروز تصمیم بگیرید که مارپیچ رو به بالا خود را آغاز کنید
متعهد شوید، انجام دهید، یاد بگیرید.
متعهد شوید، انجام دهید، یاد بگیرید.
زندگی را در اوج زندگی کنید و به یاد داشته باشید:
“مهم ترین کاری که تا به حال انجام خواهید داد همیشه پیش روی شماست. هیچ وقت پشتت نیست شما باید همیشه تعهد خود را نسبت به آن کار گسترش دهید و عمیق تر کنید. بازنشستگی یک مفهوم نادرست است. شما ممکن است از یک شغل بازنشسته شوید، اما هرگز از پروژه ها و مشارکت های معنادار بازنشسته نمی شوید.»
بهترین جملات 7 عادت افراد بسیار موثر
این جملات 7 عادت افراد بسیار مؤثر از کتابخانه مرکزی همیشه در حال رشد افکار، حکایات، یادداشتها و نقل قولهای الهامبخش «هنر زندگی » آمده است .
“اگر می خواهید به بالاترین آرزوهای خود برسید و بر بزرگترین چالش های خود غلبه کنید، اصل یا قانون طبیعی را که بر نتایجی که به دنبال آن هستید را شناسایی و به کار ببرید.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“قبل از اینکه شروع به بالا رفتن از نردبان موفقیت کنید، مطمئن شوید که به ساختمان مناسب تکیه داده است.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“چند نفر در بستر مرگ آرزو می کردند که ای کاش زمان بیشتری را در دفتر سپری می کردند – یا تلویزیون تماشا می کردند؟ پاسخ این است، هیچ کس. آنها به عزیزان، خانواده هایشان و کسانی که به آنها خدمت کرده اند فکر می کنند.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
هر یک از ما نقشههای بسیار بسیار زیادی در سر داریم که میتوان آنها را به دو دسته اصلی تقسیم کرد: نقشههایی از شکلی که چیزها هستند یا واقعیتها، و نقشههایی از آنگونه که چیزها باید باشند یا ارزشها.
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
ما جهان را نه آنطور که هست، بلکه آنطور که هستیم میبینیم – یا آنطور که برای دیدن آن شرطی شدهایم… هر چه از پارادایمها، نقشهها یا مفروضات اساسی خود و میزان تأثیرپذیری خود آگاهتر باشیم. با تجربه مان، هرچه بیشتر می توانیم مسئولیت آن پارادایم ها را بپذیریم، آنها را بررسی کنیم، آنها را در برابر واقعیت آزمایش کنیم، به دیگران گوش دهیم و در برابر ادراکات آنها باز باشیم، در نتیجه تصویری بزرگتر و دیدی بسیار عینی تر به دست آوریم.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“اگر می خواهید ازدواج شادتری داشته باشید، از آن دسته افرادی باشید که انرژی مثبت تولید می کند و انرژی منفی را نادیده می گیرد نه اینکه آن را توانمند کنید. اگر می خواهید نوجوانی دلپذیرتر و همکارتر داشته باشید، فردی فهمیده تر، همدل تر، ثابت قدم تر و دوست داشتنی تر باشید. والدین، اگر می خواهید آزادی بیشتری داشته باشید، در شغل خود آزادی بیشتری داشته باشید، کارمندی مسئولیت پذیرتر، کمک کننده تر و مشارکت کننده تر باشید. اگر می خواهید مورد اعتماد قرار بگیرید، قابل اعتماد باشید. ابتدا روی عظمت اولیه شخصیت تمرکز کنید.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“یک فکر بکار، یک عمل درو کن، یک عمل بکار، یک عادت درو کن، یک عادت بکار، یک شخصیت درو کن، یک شخصیت بکار، یک سرنوشت درو کن.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“افراد وابسته به دیگران برای رسیدن به آنچه می خواهند نیاز دارند. افراد مستقل می توانند آنچه را که می خواهند با تلاش خود به دست آورند. افراد وابسته به هم تلاش های خود را با تلاش های دیگران ترکیب می کنند تا به بزرگترین موفقیت خود برسند.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
وابستگی متقابل انتخابی است که فقط افراد مستقل می توانند انجام دهند. افراد وابسته نمی توانند انتخاب کنند که به یکدیگر وابسته شوند.
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
بین محرک و پاسخ، انسان آزادی انتخاب دارد.
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“توانایی تابع کردن یک انگیزه به یک ارزش، جوهره یک فرد فعال است. افراد واکنش پذیر توسط احساسات، شرایط، شرایط و محیطشان هدایت می شوند. افراد فعال توسط ارزش ها هدایت می شوند – ارزش هایی که به دقت در مورد ارزش ها فکر شده، انتخاب شده و درونی شده اند. “
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“این چیزی نیست که برای ما اتفاق می افتد، بلکه واکنش ما به اتفاقاتی است که به ما آسیب می رساند.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“عشق یک فعل است. افراد واکنش پذیر آن را به یک احساس تبدیل می کنند.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“یک جمله تاکیدی خوب دارای پنج عنصر اساسی است: شخصی است، مثبت است، زمان حال است، بصری است، بصری است و احساسی است. بنابراین ممکن است چیزی شبیه به این بنویسم: “این که من (شخصی) به آن پاسخ می دهم عمیقا رضایت بخش (احساسی) است. (زمان حال) با خرد، عشق، صلابت و خویشتن داری (مثبت) وقتی فرزندانم بد رفتار می کنند.»
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“بدون دخالت، هیچ تعهدی وجود ندارد.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“صداقت ارزشی است که ما برای خود قائل هستیم. این توانایی ما برای تعهد و حفظ تعهدات نسبت به خود، “پیاده کردن صحبت هایمان” است.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“اگر می خواهی کاری را انجام دهی، آن را به یک مرد شلوغ بده.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
شما به سادگی نمی توانید با مردم به کارایی فکر کنید.
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“ماموریت یک نفر جزییات شخص دیگری است.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“شما نمی توانید میوه را بدون تغییر ریشه تغییر دهید.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“بلوغ تعادل بین شجاعت و توجه است.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“ذهنیت فراوانی… از یک احساس عمیق درونی از ارزش و امنیت شخصی سرچشمه می گیرد. این الگوی است که در خارج از کشور چیزهای زیادی وجود دارد و به اندازه کافی برای همه وجود دارد.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“اگر افراد خوب را در سیستم های بد قرار دهید، نتایج بدی می گیرید. باید به گل هایی که می خواهید رشد کنید، آبیاری کنید.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“ابتدا به دنبال درک باشید، سپس درک شدن.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“همدلی همدردی نیست. همدردی شکلی از توافق است، نوعی قضاوت است. و گاهی اوقات احساس و پاسخ مناسب تر است. اما مردم اغلب از همدردی تغذیه می کنند. آنها را وابسته می کند. جوهر گوش دادن همدلانه این نیست که شما با کسی موافق هستید، این است که شما کاملاً، عمیقاً آن شخص را درک می کنید، چه از نظر احساسی و چه از نظر فکری.»
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
جوهر هم افزایی ارزش دادن به تفاوت ها است – احترام گذاشتن به آنها، ایجاد نقاط قوت و جبران نقاط ضعف.
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“هرچه شما معتبرتر شوید، بیان خود را اصیل تر کنید، به ویژه در مورد تجربیات شخصی و حتی تردیدهای خود، افراد بیشتری می توانند با بیان شما ارتباط برقرار کنند و احساس امنیت بیشتری در آنها ایجاد می کند تا خود را بیان کنند.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“یکسانی یگانگی نیست، یکسانی وحدت نیست.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
زمانی که به تجربیات خود رها میشویم، دائماً از کمبود داده رنج میبریم.»
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“اگر دو نفر نظر یکسانی داشته باشند، یکی غیر ضروری است.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“آرامش زمانی حاصل می شود که زندگی شما با اصول و ارزش های واقعی و به هیچ وجه هماهنگ نباشد.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“اصول از ما مستقل هستند. آنها بدون توجه به آگاهی ما از آنها، پذیرش آنها، دوست داشتن آنها، اعتقاد به آنها یا اطاعت از آنها عمل می کنند.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“زندگی 7 عادت یک مبارزه دائمی برای همه است. همه هر از گاهی روی هر یک از هفت عادت و گاهی اوقات هر هفت به طور همزمان لنگ می زنند. درک آنها واقعا ساده است اما انجام مداوم آنها دشوار است. آنها عقل سلیم هستند اما آن چیزی که عقل سلیم است. همیشه یک عمل رایج نیست.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“مهمترین عادت عادتی است که در سخت ترین دوران زندگی شما سپری می شود.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
“مهم ترین کاری که تا به حال انجام خواهید داد همیشه پیش روی شماست. هرگز پشت سر شما نیست. شما باید همیشه تعهد خود را نسبت به آن کار گسترش دهید و عمیق تر کنید. بازنشستگی یک مفهوم نادرست است. ممکن است از یک شغل بازنشسته شوید، اما هرگز بازنشسته نشوید. از پروژه ها و مشارکت های معنادار.”
– استفان کاوی ، 7 عادت افراد بسیار مؤثر
بدون نظر