قدرت ماجراجویی در تیم سازی
مت واکر مدیر عامل و بنیانگذار مت واکر Adventures است که از طریق آن یادگیری ماجراجویی را تسهیل می کند تا افراد را با پتانسیل رهبری آنها در زندگی حرفه ای و شخصی مرتبط کند. او صحبت های انگیزشی، تیم سازی و مربیگری توسعه حرفه ای را ارائه می دهد که درس های آموخته شده از ماجراجویی در سخت ترین محیط های جهان را به چالش ها و فرصت هایی که افراد هر روز با آن روبرو می شوند مرتبط می کند. در اینجا، با او در مورد رهبری مشارکت کامل و اینکه چگونه بالا رفتن از یک کوه می تواند به تیم ها برای غلبه بر موانع کمک کند صحبت می کنیم. در اینجا چیزی است که او باید بگوید:
رهبری مشارکت کامل چیست؟
رهبری مشارکت کامل وضعیتی از جریان است که در آن ارزشهای شخصی ما با اعمالمان همسو میشوند و از نقطهای از ثبات و انرژی میاندیشیم، رفتار میکنیم و خلق میکنیم.
پنج عنصر ماجراجویی پایه و اساس رهبری مشارکت کامل را فراهم می کند:
- تلاش بالا
- نتیجه نامشخص
- تعهد کل
- تحمل در برابر ناملایمات
- همراهی بزرگ
فلسفه رهبری شما چیست؟ چه کسی الهام بخش شما در حرفه شما بوده است؟
برای حفظ رهبری تعامل کامل، باید پنج عنصر ماجراجویی را در تمام عرصههای زندگیمان درگیر کنیم و به دنبال سطحی از خودآگاهی باشیم که به ما امکان میدهد بهترین کارمان را به جلو ببریم و همزمان از سلامت و رفاه اطرافیانمان حمایت کنیم. این یک عمل دائما در حال تکامل است. رویکرد من این است که نقاط قوت رهبری شخصی خود را تقویت و تقویت کنم و سپس آنها را در تیمها، سازمانها و پروژههایمان اعمال کنیم. انجام این کار از رفاه و عملکرد همه افراد درگیر حمایت می کند. جزر و مد بالا همه قایق ها را بلند می کند: جزر و مد بالا باشد.
چه چیزی شما را ترغیب کرد که آموزش رهبری را با کوهنوردی ترکیب کنید؟
من کارم را به عنوان یک راهنمای کوهستانی بین المللی آغاز کردم و به هر هفت قاره سفر کردم و از بلندترین قله های این رشته های دور صعود کردم. من شروع به دیدن موضوعی با مشتریانم کردم، یعنی اینکه آنها به دنبال ماجراجویی بزرگ در زندگی خود هستند و تمرکز و انگیزه قابل توجهی برای رسیدن به این اهداف اساسی به کار می گیرند. به طور همزمان، همین مشتریان با تمرکز و درگیر ماندن در کار و زندگی شخصی خود به چالش کشیده شدند. برای من واضح بود که استفاده از آموختههای ماجراجویی در زندگی شخصی و حرفهایمان، جایی که بیشتر وقت خود را سپری میکنیم، از سلامت و رفاه مشتریانم حمایت میکند. نتایج عمیق بوده است – به جای جستجوی فرار به یک رشته کوه دور، همان انرژی را در خانه و کار خود به کار ببرید – در همه چیز ماجراجویی کنید!
ماجراجویی چگونه می تواند یادگیری را تسهیل کند؟
به سادگی، ماجراجویی یک عالم کوچک برای تجربیات ما در جهان است. ماجراجویی، و استعاره ماجراجویی، به ما این امکان را میدهد که از زندگی روزمره خارج شویم و ببینیم چه چیزی مؤثر است و چه چیزی به چالش کشیده میشود. Adventure بازخورد مستقیم و فوری ارائه می دهد، در اینجا هیچ منطقه خاکستری وجود ندارد، ما می توانیم بلافاصله این بازخورد را اعمال کنیم و جهت یا رویکرد رهبری خود را تغییر دهیم. یادگیری غنی و پایدار است.
یکی از مهمترین درسهای رهبری که خودتان در طول دوران حضورتان در کوهستان آموختهاید، چیست؟
یک لحظه خاص با من همراه است: من در آکونکاگوا، مرتفعترین کوه آمریکای جنوبی، یک اکسپدیشن را رهبری میکردم و یک صعود موفقیتآمیز به قله را تکمیل کرده بودیم. هر هشت مشتری بالای سر ایستاده بودند و ما از کوه به سمت شهر پایین می آمدیم. این فرود در مجموع حدود چهار روز طول کشید و هوا کاملاً وحشتناک همراه با بادهای شدید، باران، برف، و رعد و برق و رعد و برق بود. هیچ کس در نزدیکی پایان خیلی خوشحال نبود.
خسته و سرد بودیم و فقط دوش آب گرم و تخت راحت می خواستیم! در طول این فرود، ما اواخر روز به کمپ خود در میان طوفان رسیدیم و من داشتم تصمیم می گرفتم که چادرهایمان را کجا بگذاریم. باران شدیدی بود و من سرم را در چادر مهمانی دیگری فرو بردم تا در حالی که تیمم زیر باران و سرما منتظر بودند چند سوال بپرسم. من زمان زیادی را صرف صحبت با این گروه دیگر کردم و تیم من در طوفان احساس رها شدن می کرد در حالی که من از عوامل خارج بودم. من نتوانستم به طور واضح با تیمم در مورد آنچه انجام میدهم و چرایی پشت آن ارتباط برقرار کنم. در نتیجه، تیم موکول شد تا فرضیاتی بسازد و روایتی برای رفتار من بسازد: من آنها را در طوفان برای سرپناه رها کردم. بهعنوان یک رهبر، من نتوانسته بودم به سادگی در مورد چیستی، چرایی و قصد رفتارم با تیمم صحبت کنم. به همین سادگی اما با عواقب واقعی.
چرا می خواهید مشتریانتان از مناطق امن خود خارج شوند؟ وقتی آنها این کار را می کنند چه اتفاقی می افتد؟
مشتریان من به دلیل کشش ذاتی به سمت برتری و چالش به دنبال خروج از منطقه راحتی خود هستند. اغلب مشتریان در زمینه های زندگی شخصی و حرفه ای خود احساس گیر افتادن یا رکود می کنند. ماجراجویی راهی برای خروج از منطقه راحتی شما ارائه می دهد و درس ها بلافاصله در سایر زمینه های زندگی شما بازتاب می یابند. Adventure به سادگی تجربه یادگیری را فراهم می کند – برنامه از ترکیب تسهیلات، مشاوره و مربیگری می آید.
آیا می توانید یکی از داستان های موفقیت مورد علاقه خود را به اشتراک بگذارید؟
دو مورد از داستانهای موفقیت مورد علاقه من، پویایی مشابهی دارند: تیمی که در آن ارزشها و دیدگاهها در یک راستا نبودند که منجر به اصطکاک بین فردی و کاهش اثربخشی عرضه محصول جدید به بازار شد. یکی از این بازیها در فاصله 800 فوتی از زمین در حین صخرهنوردی و دیگری در یک چمنزار پوشیده از چمن در حین یک تیم خارج از سایت بازی کرد. مکانیسم نحوه انجام یادگیری مبتنی بر ماجراجویی است، اما این مکانیسم ثانویه نسبت به یادگیری است که توسط اعضای تیم انجام شده و بلافاصله برای یک نتیجه موفق اعمال می شود. موفقیت واقعی زمانی حاصل می شود که بتوانم فرصت یادگیری را ایجاد کنم و سپس از مسیر خارج شوم تا مشتریان بتوانند خودشان این یادگیری را انجام دهند و تجربه کنند.
کدام روشهای آموزش رهبری یا تیمسازی در الهام بخشیدن به رشد مؤثرتر است؟
تجربه من این است که روشهای تیمسازی که صرفاً بازیها یا چالشهای فیزیکی حل مسئله هستند، ابزار مؤثری برای رشد نیستند: ممکن است برای مدتی سرگرمکننده و جذاب باشند، اما تجارب یادگیری پایدار نیستند. من طرفدار دوره های طناب زنی یا دوره های چالشی نیستم. برای من این نوع تجربه ساختگی به نظر می رسد – من به دنبال ایجاد تجربیات واقعی زندگی با پیامدهای واقعی و نتایج واقعی هستم. هدف من این است که مشتریان واقعاً تجسم یادگیری باشند و این از ماجراجویی واقعی ناشی میشود، نه تجربه یک زمین بازی یا پارک تفریحی.
بدون نظر