در مقاله قبلی با نحوه استفاده شرکت ها از ورشکستگی به عنوان یک ابزار استراتژیک آشنا شدیم. با این حال، تأکید بر این نکته مهم است که استفاده از آن استراتژی ها 100٪ قانونی است. این در مورد همه استراتژی های مرتبط با ورشکستگی صدق نمی کند.
ورشکستگی شرکت را از میزان بدهی خود تسکین می دهد. به همین دلیل است که قانون ورشکستگی در طول سالیان متمادی شاهد انواع کلاهبرداری بوده است. باید درک کرد که برخلاف استراتژی شرکتی، این کلاهبرداری ها غیرقانونی هستند. طی سالهای گذشته، افراد زیادی به اتهام کلاهبرداری ورشکستگی محکوم شدهاند و حتی برخی نیز به همین دلیل روانه زندان شدهاند.
در این مقاله انواع متداول کلاهبرداری های ورشکستگی را توضیح خواهیم داد .
پنهان کاری
ورشکستگی به شرکت فعلی تسکین قابل توجهی از طلبکاران می دهد. بدهی های کوتاه مدت برای ایجاد بدهی های بلند مدت تجدید ساختار می شوند. نرخ سود بدهی ها نیز کاهش می یابد. در بسیاری از موارد، هزینه های بهره به سادگی حذف می شوند. با این حال، دولت از شرکت میخواهد فهرستی از تمام داراییهای خود را افشا کند. این کار به این دلیل انجام می شود که یک امین منصوب شده توسط دادگاه تمام دارایی های فهرست شده توسط شرکت را در اختیار می گیرد. این دارایی ها ممکن است برای پرداخت بستانکاران منحل شود. بدهی های مانده ممکن است بسته به شرایط تخلیه شود.
در چنین سناریویی، اگر یک شرکت تصمیم بگیرد داراییهایی را که در اختیار دارد پنهان کند، چنین پنهانکاری به منزله کلاهبرداری ورشکستگی است. این به این دلیل است که آنها با کلاهبرداری سعی می کنند دارایی ها را نزد خود نگه دارند، حتی اگر از این دارایی ها بدهی داشته باشند. بسیاری از اوقات شرکتها داراییهای خود را به خاطر در نظر گرفتن ناکافی به شرکتهای دیگر میفروشند. این کار برای فریب دادگاه در مورد دارایی های شرکت انجام می شود. به همین دلیل است که اکنون دادگاه ها شروع به بررسی جزئیات فروش دارایی ها برای مدت معینی قبل از ورشکستگی کرده اند.
چانه زنی
چانه زنی یکی دیگر از استراتژی های رایج برای کلاهبرداری از طلبکاران با استفاده از قانون ورشکستگی است. برای انجام این کار، شرکت ابتدا مقادیر زیادی از بدهی های بدون وثیقه را بدون اینکه قصد بازپرداخت آن را داشته باشد، دریافت می کند. همین شرکت بعداً دادخواست ورشکستگی می دهد.
اکنون طلبکاران بدون وثیقه میدانند که اگر شرکت واقعاً ورشکستگی کند، ممکن است بر منافع آنها تأثیر منفی بگذارد. به همین دلیل است که آنها موافقت می کنند در ازای پرداخت فوری مبلغ بسیار کمتری را تسویه کنند. شرکت پس از آن تقریباً با تمام طلبکاران تسویه حساب می کند و در نهایت تنها کسری از مبلغ را در مقایسه با آنچه در ابتدا بدهکار بود پرداخت می کند.
پس از تسویه تمام بدهی ها، شرکت دادخواست ورشکستگی را پس می گیرد. گاهی اوقات، شرکت ممکن است به طور معمول به کار خود ادامه دهد. در مواقع دیگر، شرکت بدون آسیب رساندن به اعتبار خود، عملیات را در یک منطقه خاص خاتمه می دهد و سپس همان کلاهبرداری را در یک مکان جغرافیایی متفاوت تکرار می کند.
سینه بیرون
ورشکستگی نوعی کلاهبرداری ورشکستگی است که در آن شرکتی که با ورشکستگی روبرو می شود از همان ابتدا به گونه ای طراحی شده است که شکست بخورد. این شرکت ابتدا ایجاد شد و برای مدتی یک تجارت واقعی را اداره کرد. این کار به منظور افزایش رتبه بندی اعتباری و ایجاد نمایه اعتباری با تامین کنندگان انجام می شود.
هنگامی که نمایه اعتباری ایجاد شد، شرکت به طور ناگهانی شروع به افزایش سفارشات خود می کند و سپس به سرعت صورتحساب های هنگفتی را دریافت می کند. کالایی که به صورت اعتباری تهیه می شود، معمولاً به صورت نقدی به فروش می رسد. این بدان معناست که شرکت پول نقد برای پرداخت صورت حساب های معوق خود را دارد. با این حال، از ترفندهای حسابداری برای متوقف کردن پرداخت بدهی استفاده می کند. در این میان، این بدهی با استفاده از شبکه پیچیده ای از شرکت ها اختلاس می شود. بعداً شرکت اعلام ورشکستگی می کند. نتیجه نهایی این است که پول توسط مروجین اختلاس می شود. این نوع رکودها در صنایع مختلف مانند صنایع کالاهای مصرفی، آژانس های مسافرتی و حتی موسسات خرده فروشی اتفاق افتاده است.
خونریزی از
bleed out نوع دیگری از کلاهبرداری ورشکستگی است. این کاملا شبیه به خونریزی است. ویژگی مشخصه سینه اوت این است که در یک دوره زمانی نسبتا کوتاه اتفاق می افتد. از سوی دیگر، خونریزی در یک دوره زمانی طولانی، گاهی حتی چندین دهه اتفاق می افتد.
با استفاده از این استراتژی، خودی های شرکت به طور عمدی دارایی های شرکت را در مدت زمان طولانی تخلیه می کنند. معاملات طوری طراحی شده اند که گیج کننده باشند. آنها اغلب دارای لایه های زیادی هستند و در یک بازه زمانی بزرگ پخش می شوند. این همان چیزی است که تحقیقات پزشکی قانونی یک خونریزی را بسیار گران و دشوار می کند.
اشکال زیادی وجود دارد که در آنها خونریزی رخ می دهد. به عنوان مثال، در برخی موارد، به شرکت ها برای فاکتورهایی پرداخت می شود که هیچ کالا یا خدماتی در مقابل آنها دریافت نشده است. این شرکت ها متعلق به افراد داخلی شرکت هستند.
تبانی
آژانس های تنظیم کننده اکنون نسبت به انواع کلاهبرداری هایی که امروزه مرتکب می شوند، محتاط شده اند. از این رو، بسیاری از شرکت ها به جای درخواست مستقیم ورشکستگی، دست در دست طلبکاران خاصی کار می کنند و از آنها می خواهند که از طرف آنها ورشکستگی کنند. این کار برای پنهان کردن تقلب و گمراه کردن سرمایهگذاران به این فکر انجام میشود که شرکت واقعاً با یک ورشکستگی غیرارادی مواجه است. این نیز از آنجایی که هدف از انجام این کار فریب مردم و ایجاد ضرر مالی است، یک فعالیت متقلبانه محسوب می شود.
نکته اصلی این است که قوانین ورشکستگی اغلب توسط برخی شرکت ها برای ارتکاب کلاهبرداری سوء استفاده می شود. وظیفه رگولاتورها و سرمایه گذاران این است که مراقب چنین کلاهبرداری هایی باشند. همچنین، خود شرکت ها باید بدانند که با کمک فناوری، گرفتن چنین کلاهبرداری ها بسیار آسان شده است.
بدون نظر