بدهی و حقوق صاحبان سهام از سرمایه گذاران همچنان دو منبع محافظه کارانه تأمین مالی در مورد تأمین مالی زیرساختی هستند. با این حال، با ظهور زمان و نوآوری های مالی، منابع مالی جدیدتری اکنون در دسترس قرار گرفته اند. تامین مالی فروشنده یکی از این روش های تامین مالی است که در حال حاضر به طور گسترده در پروژه های زیربنایی استفاده می شود. مفهوم تامین مالی فروشنده محبوبیت پیدا می کند زیرا یک موقعیت برد-برد برای هر دو طرف درگیر ایجاد می کند.

مزایا و مسائل مربوط به تامین مالی فروشنده به تفصیل در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است.

تامین مالی فروشنده چیست؟

در زمینه یک پروژه زیرساختی، شرکت پیمانکار مهندسی معمولا فروشنده اصلی است. فروشندگان کوچکتر دیگری نیز وجود دارند که با شرکت پروژه تعامل دارند. به طور کلی، این فروشندگان اعتبار محدودی را به خریداران خود ارائه می دهند. با این حال، در برخی موارد، مانند امور مالی زیرساخت، آنها اعتبار گسترده ای را به خریداران خود ارائه می دهند. به عبارت ساده، شرکت پیمانکار ممکن است امروز کالا یا خدمات ارائه دهد، اما ممکن است انتظار پرداخت تا یک سال یا حتی بیشتر نداشته باشد. این اعتبار تمدید شده منبع مفیدی برای تامین مالی سرمایه در گردش برای پروژه زیرساختی است زیرا نیاز به استقراض را کاهش می دهد. با این حال، باید درک کرد که وقتی فروشندگان چنین شرایط پرداخت آزادانه ای را ارائه می دهند، قیمت ها را افزایش می دهند تا هزینه های بهره را که باید در قیمت گنجانده شود، تطبیق دهند.

مزایای تامین مالی فروشنده

مزایای تامین مالی فروشنده آشکار است. به عنوان مثال، از نقطه نظر شرکت زیرساخت، قراردادهای تامین مالی فروشنده وابستگی به وام دهندگان خارجی را کاهش می دهد. از این رو، انعطاف پذیری بیشتری را برای شرکت فراهم می کند. تامین مالی فروشنده، اگر زودتر دریافت شود، می تواند به ویژه برای یک پروژه مفید باشد. این به این دلیل است که به دست آوردن منابع مالی در مراحل اولیه یک پروژه برای یک شرکت پروژه دشوار است. از این رو، می توان از منابع مالی فروشنده برای شروع پروژه استفاده کرد. پس از کاهش ریسک، می توان از منابع مالی دیگر برای بازپرداخت فروشندگان استفاده کرد.

تامین مالی فروشنده از دیدگاه فروشنده نیز بسیار سودمند است. زیرا فروشندگان در پروژه‌های زیربنایی عموماً کالاهایی مانند فلزات، سیمان، تجهیزات الکتریکی و غیره را می‌فروشند. بیشتر این محصولات کالایی هستند. از این رو، ایجاد هر نوع مزیت رقابتی پایدار دشوار است. تامین مالی فروشنده به فروشندگان اجازه می دهد تا با مشتریان خود تعامل بهتری داشته باشند و مزیت رقابتی ایجاد کنند. از آنجایی که پروژه‌های زیرساختی مواد را به صورت عمده خریداری می‌کنند، فروشندگان برای تامین مالی با نرخ‌های بهره کاهش یافته مشکلی ندارند.

چگونه از تامین مالی فروشنده در پروژه های زیرساختی استفاده می شود؟

از لحاظ نظری، تامین مالی فروشنده می تواند مبتنی بر بدهی یا مبتنی بر سهام باشد. با این حال، واقعیت این است که تعداد کمی از فروشندگان مدل سهام را انتخاب می کنند. حدود 95 درصد از تأمین مالی فروشنده از طریق مدل مبتنی بر بدهی تأمین می شود. مدل های جایگزین مختلفی در مدل مبتنی بر بدهی وجود دارد. برخی از آنها در زیر ذکر شده است:

 

  • تامین مالی فروشنده را می توان وضعیت بدهی ارشد یا بدهی تبعی داد. این وضعیت بر اساس توافقی است که شرکت زیرساخت از قبل با سایر وام دهندگان خود داشته است. در بیشتر موارد، فروشندگان ادعای تبعی در مورد دارایی های شرکت دارند. 

     

  • در بسیاری از موارد، فروشندگان ممکن است برای تأمین مالی که ارائه کرده‌اند، هیچ توسلی نداشته باشند. این بدان معناست که تامین مالی فروشنده اغلب بدون هیچ گونه وثیقه ای انجام می شود. تأمین مالی فروشنده اساساً منبعی برای افزایش سرمایه ناامن است. 

     

  • در بسیاری از موارد، تامین مالی فروشنده تنها زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که هزینه‌های بیش از حد انجام شده باشد. تامین مالی فروشنده ممکن است به عنوان یک استراتژی کاهش هزینه بیش از حد استفاده شود. این به این دلیل است که در صورت افزایش هزینه، تامین مالی از منابع خارجی می تواند بسیار گران باشد. در چنین سناریوهایی، تامین مالی فروشنده می تواند ارزان و موثر باشد. 

معایب استفاده از تامین مالی فروشنده در پروژه های زیرساختی

استفاده از تامین مالی فروشنده در پروژه های زیرساختی دارای معایبی است. برخی از آنها در زیر ذکر شده است:

 

  1. اولاً، هنگامی که فروشندگان نیز در یک پروژه تامین کننده مالی می شوند، مشکلات تضاد منافع شروع می شود. این به این دلیل است که سرمایه‌داران این حق را دارند که قبل از سرمایه‌گذاری پول خود، به اطلاعات حساس در مورد یک پروژه دسترسی داشته باشند. با این حال، شرکت زیرساخت ممکن است راحت نباشد که همین اطلاعات را با فروشنده به اشتراک بگذارد. این مشکل ایجاد می کند زیرا اطلاعاتی که باید برای فرآیند بررسی دقیق ارائه شود ارائه نمی شود. 

     

  2. ثانیا، سرمایه گذاران در یک پروژه حق رای به دست می آورند. اگر فروشندگان به سرمایه گذاران اصلی یک پروژه تبدیل شوند، این احتمال وجود دارد که از حق رای سوء استفاده کنند. آنها می توانند از نفوذ خود برای اعطای قراردادهای بیشتر به شرکت خود با قیمت های متورم استفاده کنند. این بدان معناست که فروشنده در نهایت به قیمت تمام سهامداران دیگر در پروژه زیرساخت سود خواهد برد. اگر فروشندگان مایل به چشم پوشی از حق رای همراه با سرمایه گذاری باشند، می توان این معضل را مدیریت کرد. 

     

  3. وقتی از فروشندگان به عنوان سرمایه گذار استفاده می شود، تخصیص ریسک نیز تأثیر منفی می گذارد. این به این دلیل است که، در بسیاری از موارد، فروشندگان ممکن است در نهایت نسبت به انواع خاصی از دارندگان بدهی اولویت پیدا کنند. منصفانه است که بگوییم تامین مالی فروشنده منجر به بدهی فروشنده می شود و زنجیره ارزش را بالا می برد. 

به طور خلاصه، تامین مالی فروشنده نوعی تامین مالی است که می تواند در مواقع اضطراری مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، مانند هر روش دیگر تامین مالی، معایبی نیز برای تامین مالی فروشنده وجود دارد. از این رو، قبل از تصمیم گیری نهایی، باید مزایا و معایب آن را سنجید.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *