پس از درخواست، بسته ها ارسال می شود و به طلبکاران تمام اطلاعات مورد نیاز آنها داده می شود، نوبت به رای دادن می رسد. رای دادن بخش مهمی از فرآیند سازماندهی مجدد است. این قسمتی است که اراده طلبکاران برای سازمان بدهکار و عموم مردم مشخص می شود.
با این حال، روند رای گیری در مورد پذیرش طرح ساماندهی فرآیندی پیچیده است. با اینکه چه کسی مجاز به رأی دادن است شروع می شود و به نحوه جدول بندی داده ها به منظور برقراری ارتباط با نتایج فرآیند پایان می یابد.
در این مقاله جزئیات مربوط به روند رای گیری به تفصیل توضیح داده شده است.
تصمیم گیری برای چه کسی اجازه رای دادن دارد؟
هر طلبکاری که بدهکار بدهکار است، مجاز به رأی دادن به طرح ساماندهی نیست. مقررات مختلفی در قانون ورشکستگی وجود دارد که برخی از طلبکاران را از رای دادن منع می کند. بیایید ابتدا بفهمیم که چگونه تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی مجاز به رای دادن است.
- مطالبات مجاز: ادعای مجاز ادعایی است که طلبکار و همچنین سازمان بدهکار در مورد آن اتفاق نظر داشته باشند. به این معنی که بدهکار باید ادعای خود را در جدول هایی که به دادگاه و سایر بستانکاران ارائه کرده است، اعلام کرده باشد. در غیر این صورت، دعوا باید در دادگاه مطرح شده باشد و بدهکار نیز به آن اعتراض نکرده باشد. دلیل تعریف ادعای مجاز بسیار ساده است. وقتی طلبکاران متوجه میشوند که یک شرکت با ورشکستگی قریبالوقوع مواجه است، میدانند که به احتمال زیاد مجبور به کوتاه کردن مو میشوند. از این رو، در ابتدا شروع به افزایش مطالبات می کنند تا حداقل بدهی خود را حتی پس از کوتاه کردن مو دریافت کنند. بنابراین تا زمانی که صحت دعوی مورد اختلاف باشد، آراء معتبر تلقی نخواهد شد.
- سازمان های بدهکار ممکن است از این واقعیت استفاده ناعادلانه کنند. به عنوان مثال، هنگامی که آنها طرح سازماندهی مجدد خود را ارائه می دهند، ممکن است چندین رای رد دریافت کنند. در بسیاری از مواقع شرکت پس از اینکه طلبکار رای رد داد، سعی می کند با به چالش کشیدن اعتبار ادعا، تصمیم خود را تغییر دهد. در چنین مواردی، دادگاه ورشکستگی باید به سرعت محاکمه ای را انجام دهد و کمک هزینه موقتی را به طلبکار ارائه دهد تا بتواند در این روند اظهارنظر منصفانه ای داشته باشد.
- ادعاهای آسیب دیده:دسته خاصی از آرا نیازی به درخواست ندارند. این به این دلیل است که نظر آنها به هر حال مورد توجه قرار نمی گیرد. به عنوان مثال، قانون ورشکستگی می گوید برای اینکه طلبکار حق رای داشته باشد، ادعای او باید خدشه دار شود. این بدان معنی است که شرکت بدهکار باید چند پرداخت را که باید به طلبکار انجام می شد، از دست می داد. اگر تمام پرداخت ها به موقع انجام شده باشد، تا آنجا که به طلبکار مربوط می شود، شرکت با مشکل مالی مواجه نیست. در نتیجه به آنها حق رأی در مورد طرح ساماندهی پیشنهادی داده نمی شود. به همین ترتیب، احزابی هستند که حتی پس از فرآیند انحلال نیز حقوقی دریافت نمی کنند. این ممکن است به دلیل ماهیت قراردادهایی باشد که آنها با شرکت بدهکار امضا کرده بودند، یا ممکن است به دلیل کمبود دارایی برای بازپرداخت آن دسته از طلبکاران باشد. در هر صورت، نظر آنها نیز مورد توجه قرار نمی گیرد و همچنین اجازه رای دادن ندارند. امتیاز رای فقط به طلبکارانی داده می شود که دادگاه ورشکستگی نظر آنها را مرتبط بداند.
- شرکت های بدهکار از این قانون به صورت استراتژیک استفاده می کنند. آنها عمداً به برخی طلبکارانی که می دانند علیه این طرح رأی خواهند داد، پرداخت می کنند. در نتیجه به مطالباتشان خدشه ای وارد نمی شود و اجازه رای دادن به طرح را ندارند!
- ادعاهای بد ایمان:دادگاه ورشکستگی با این فرض کار می کند که هر رأیی که توسط طلبکاران صادر می شود برای افزایش مقدار وجوه در دسترس برای شرکت به عنوان یک کل انجام می شود. به این اصل حسن نیت می گویند. اما در موارد خاص، طلبکاران رای خود را به گونه ای می اندازند که فقط به نفع آنها باشد و برای سایر ذینفعان مضر باشد. به اینها ادعاهای بد نیت می گویند. به عنوان مثال، یک رقیب ممکن است مطالبات را از طلبکاران واقعی شرکت خریداری کند. سپس طلبکار ممکن است عمداً به نحوی رأی دهد که شرکت به حالت عادی بازگردد. با انجام این کار، رقیب می تواند رقابت خود را از بین ببرد و جریان نقدی بیشتری را در آینده برای خود فراهم کند. اگر ادعاهای بد نیت مطرح شود،
رای گیری در کلاس ها
همه آرای مربوط در طول مراحل ورشکستگی دارای وزن یکسانی نیستند. دادگاه ورشکستگی بیشتر به نحوه رأی گیری طبقات علاقه دارد. یعنی آرا بر اساس طبقات تفکیک شده و سپس تصمیم صنف در نظر گرفته می شود.
در ایالات متحده، رای به تایید یک طبقه در نظر گرفته می شود که تایید دو سوم طلبکاران برحسب مقدار و نصف تعداد آنها حاصل شده باشد. این بدان معناست که اگر شرکتی شش طلبکار در یک طبقه داشته باشد و مجموعاً 300 دلار بدهی به آن طبقه داشته باشد، در صورتی که حداقل سه طلبکار آن را بپذیرند، رأی تصویب شده تلقی می شود و این طلبکاران باید حداقل 200 دلار را نگه دارند. از کل بدهی 300 دلاری
تحمیل دو معیار به جای یک معیار تضمین می کند که تعداد انگشت شماری از طلبکاران قادر به ربودن کل فرآیند نیستند.
بدون نظر