چگونه کشورها در سراسر جهان ورشکستگی ها را مدیریت می کنند
به عنوان بخشی از چرخههای عادی شکوفایی و رکود سرمایهداری بازار آزاد، کسبوکارها ورشکسته میشوند زیرا یا به دلیل شرایط نامطلوب بازار خارجی، یا به دلیل مشکلات داخلی خود ناشی از مدیریت نامناسب و فرآیندهای مدیریت ضعیف، پولشان تمام میشود.
بنابراین، کارآفرینان و صاحبان مشاغل نباید هنگام وقوع ورشکستگی نگران باشند و در عوض باید توجه خود را بر رسیدگی به پیامدهای چنین رویدادهایی متمرکز کنند تا سهامداران و سایر ذینفعان در این معامله ضرر نکنند و متضرر نشوند.
در این تلاش، دولت و رگولاتورها نقش مهمی ایفا می کنند تا جایی که اطمینان حاصل شود که همه ذینفعان از نتیجه راضی هستند.
به عنوان مثال، در ایالات متحده که در آن ورشکستگی شرکتها امری عادی است، رویههای کاملاً مشخص و مشخصی برای رسیدگی به ورشکستگیها وجود دارد.
در واقع، شاید هیچ کشور دیگری در جهان چنین دستورالعمل روشنی نداشته باشد که نشان دهنده بلوغ نظام مالی آن و همچنین عمق نهادهای آن در کمک به کسب و کارها و افراد برای روی پاهای خود پس از رویدادهای نامطلوب مانند ورشکستگی باشد.
ایالات متحده همچنین به دلیل داشتن بخش ها یا فصل های مختلف قابل توجه است زیرا برای صاحبان مشاغل و کارآفرینان برای رسیدگی به ورشکستگی ها مانند بندهای فصل 7 و فصل 11 شناخته شده است. این قوانین به کسبوکارها کمک میکند تا برای ورشکستگی به شیوهای منظم اقدام کنند تا اقتصاد کلان آسیب نبیند.
به عنوان مثال، پس از بحران مالی 2008 که اقتصاد را فلج کرد، دولت به سرعت وارد عمل شد و بر ورشکستگی برخی از نهادها نظارت کرد، در حالی که برخی دیگر را که برای شکست یا با این فرض که اقتصاد خیلی بزرگ تلقی می شدند را نجات داد. اگر آنها را نجات ندادند، وارد بحران شوند.
تجربه هند در رسیدگی به ورشکستگی ها
در سالهای اخیر، هند نیز از یک سیستم مدیریت ورشکستگی ضعیف به سیستمی تبدیل شده است که اکنون قوانین و مقررات روشنی برای کمک به مروجین، صاحبان مشاغل، کارآفرینان و سایر سهامداران وجود دارد که به شیوهای منظم به ورشکستگی نزدیک شوند.
به عنوان مثال، قانون ورشکستگی و ورشکستگی اخیراً تصویب شده به وضوح مشخص میکند که چگونه میتوان با ورشکستگیها رسیدگی کرد و چگونه کسبوکارها را میتوان منعقد کرد تا به همه ذینفعان کمک کند تا در این فرآیند بهجای زیانآوری، سود ببرند.
این قانون پس از طمع و فریاد بسیار به تصویب رسید، زیرا این تصور در اطراف ایجاد شد که دولت نسبت به مروجین بزرگ و صنعتگران مشهور “نرم” است.
تضمین عدالت برای همه ذینفعان
با این حال، در حالی که هیچ دلیلی برای وحشت در هنگام ورشکستگی مشاغل وجود ندارد، اما این موضوع نیز وجود دارد که ورشکستگی نه برای مروجین و نه برای کارمندان و سهامداران تجربه خوشایندی نیست.
این به این دلیل است که کارمندان بلافاصله اخراج می شوند در حالی که سهامداران در معرض خطر از دست دادن پول خود در این فرآیند هستند.
در واقع، قوانین حاکم در سراسر جهان اغلب از سهامداران به ویژه کسانی که در سهام سرمایه گذاری کرده اند و نه اوراق قرضه یا بدهی محافظت نمی کند.
برای توضیح، قانون شرکت ها مقرر می دارد که سهامداران باید آخرین پرداخت و کسانی که بدهی دارند باید قبل از آنها پرداخت شود.
علاوه بر این، در مقایسه با کسانی که بدهی و اوراق قرضه دارند، به سهامداران تنها زمانی پرداخت می شود که پول باقی مانده باشد.
علاوه بر این، تمرکز قوانین بر حصول اطمینان از واگذاری یا انتقال دارایی ها به مالکان جدید و کمک به کسانی که بدهی دارند در این فرآیند بازیابی می شود.
علاوه بر این، هیچ ضمانت صریحی در قانون برای حمایت از کارکنان به طور خاص وجود ندارد، اگرچه مقرراتی برای واگذاری عادلانه دارایی ها و پرداخت حقوق به آنها وجود دارد.
بنابراین، نکته ای که ما به آن اشاره می کنیم این است که سهامداران و کارمندان باید قبل از سرمایه گذاری یا پیوستن به مشاغل، دقت لازم را انجام دهند.
مورد بخش هوانوردی هند
از سوی دیگر، ورشکستگی ها وقتی به خوبی مدیریت شوند می توانند کسب و کارها را جوان کنند و به مروجین سابق کمک کنند تا جایگاه خود را دوباره به دست آورند.
با بررسی بخش هوانوردی هند که یک مطالعه موردی کلاسیک در مورد اینکه چگونه ورشکستگیها میتوانند کثیف شوند و همچنین منجر به چرخشهای خوشایند شوند، متوجه میشویم که پرونده Kingfisher نمونهای از این است که چگونه ورشکستگیها میتوانند در صورت عدم رسیدگی به آنها واقعا کثیف شوند.
این پرونده از دهه گذشته ادامه دارد و هیچ پایانی برای طلبکاران تحت محاصره یا کارمندان سابق دیده نمی شود در حالی که مروج سابق آن را در خارج از کشور زندگی می کند.
از سوی دیگر، مورد اسپایس جت نمونهای از این است که چگونه میتوان با مشکلات مالی حاد به خوبی برخورد کرد و شرکتها به سمت خود برگشتند.
جایی در میانه، مورد جت ایرویز است که به نظر می رسد پس از کشمکشی طولانی برای حل بحران، به سمت نوعی حل و فصل حرکت می کند.
برخی کارشناسان بر این باورند که قانون IBC یا قانون ورشکستگی و ورشکستگی مصوب مجلس، پاسخی است به انتقادات و خشم رسانهها پس از موارد ذکر شده در بالا و مواردی از این قبیل که دولت را به اقدام وادار کرد.
جوانسازی به جای عود
همانطور که از بحث قبل مشاهده میشود، ورشکستگیها میتوانند هم فرصتی برای جوانسازی و هم برای عود مجدد باشند و از این رو، نیاز به رسیدگی به آنها بدون غفلت از هدف بزرگتر یعنی تضمین عدالت برای همه ذینفعان وجود دارد.
هرچه بیشتر و بیشتر کشورها سرمایه داری می شوند، نیاز به ایجاد چارچوب ها و سیستم هایی وجود دارد که به آنها در مدیریت عواقب پس از ورشکستگی کمک کند.
تاریخ سرمایه داری مملو از بهبودهای قهرمانانه و همچنین شکست های افسرده کننده کسب و کارهای موفق سابق و صاحبان آنها است.
برای نتیجه گیری، همه ذینفعان باید اطمینان حاصل کنند که در صورت ورشکستگی مشاغل، خواب خود را از دست نمی دهند و در عوض، باید روی یافتن دوباره پای خود تمرکز کنند.
بدون نظر