مقدمه: ریسک سیستمی چیست و چه تاثیری بر کسب و کار دارد

جهانی شدن، جهان را گرد هم آورده است و گسترش سریع فناوری اطلاعات یا فناوری اطلاعات، همه ما را به هم پیوسته، شبکه ای و همیشه در یک الگوی 24 ساعته در حال فعالیت کرده است. این بدان معناست که همگرایی جهانی شدن و فناوری اطلاعات منجر به این شده است که کسب‌وکارها نه تنها می‌توانند به مشتریان در سراسر جهان پاسخ دهند، بلکه می‌توانند زمین بازی برابری داشته باشند که به گفته کارشناس برجسته جهانی‌سازی، توماس فریدمن، «جهان مسطح شده است». با این حال، تمام این به هم پیوستگی و یکپارچگی خطرات منفی نیز دارد. هنگامی که سیستم ها به یکدیگر متصل و یکپارچه هستند، یک خطا در یک بخش از سیستم پیامدهایی برای سایر بخش ها و در واقع سیستم به عنوان یک کل دارد.

در نظر بگیرید چه اتفاقی می افتد اگر مدیر یک شرکت جهانی باشید که در نیویورک نشسته اید و تامین کنندگان و مشتریانی در سراسر جهان دارید. اگر طوفانی در چین یا هند رخ دهد، به احتمال زیاد زنجیره تامین شما آسیب می بیند زیرا تحویل ها به تاخیر می افتند و منجر به لغو سفارشات و غیره می شود. سپس، در نظر بگیرید که شما یک دلال سهام در لندن هستید. از آنجایی که بازارهای مالی جهانی از طریق فناوری اطلاعات یکپارچه شده‌اند و به صورت مداوم 24 ساعته کار می‌کنند، سقوط در بمبئی می‌تواند بر پرتفوی شما تأثیر بگذارد زیرا ممکن است سهام شرکت‌های هندی را در اختیار داشته باشید و همچنین در بازارهای سرمایه این کشور سرمایه‌گذاری کنید. .

دو مثال بالا نشان می دهد که چگونه ریسک سیستمیک به دلیل جهانی شدن افزایش می یابد. اکنون یک شرکت نرم افزاری را در نظر بگیرید که در ایالات متحده واقع شده و زیرمجموعه های خود را در سراسر جهان دارد. اگر یک سیستم فناوری اطلاعات در یک مکان از کار بیفتد، کار همه تحت تأثیر قرار می‌گیرد، زیرا اغلب اتفاق می‌افتد که این شرکت‌ها بر اساس اشتراک بار کار می‌کنند و همچنین محصولات قابل تحویل به صورت تکه‌ای انجام می‌شوند. این مثالی است از اینکه چگونه فناوری اطلاعات می‌تواند باعث ایجاد ریسک سیستماتیک شود.

ما شاهد بوده ایم که چگونه جهانی شدن و فناوری اطلاعات خطرات سیستمی را برای شرکت ها ایجاد می کند. اکنون می‌توانیم پیامدهای این ارتباط را با بررسی آنچه در خلال فروپاشی بانک سرمایه‌گذاری آمریکا، Lehmann Brothers اتفاق افتاد، درک کنیم. در 15 سپتامبر 2008، بانک اعلام ورشکستگی کرد و بازارهای جهانی را در معرض بحران قرار داد، زیرا شرکت کنندگان در بازارها همه به یک طریق به یکدیگر مرتبط بودند و با توجه به این واقعیت که بازارهای جهانی به شدت در هم تنیده شده اند، در یک بخش یک ریسک است. سیستم بر سایر قسمت ها و همچنین کل سیستم تأثیر می گذارد.

نکته‌ای که ما در اینجا می‌خواهیم بیان کنیم این است که در حالی که یکپارچگی اقتصاد جهانی رونق را به همراه داشته است، همانطور که از مثال‌های ذکر شده در بالا می‌توان مشاهده کرد، در پی آن قرار گرفتن در معرض شدید ریسک سیستماتیک نیز به همراه داشته است. علاوه بر این، با افزایش پیوستگی، به سادگی هیچ راهی برای اندازه گیری اینکه کدام قسمت از سیستم آسیب پذیر است و آسیب به کدام قسمت باعث سقوط سیستم می شود وجود ندارد.

در اصطلاح تجاری، این خطرات سیستمیک به عنوان نقص پروانه یا اثر پروانه شناخته می شود که برای اشاره به این نظریه استفاده می شود که اگر پروانه ای بال های خود را در یک نقطه از جهان تکان دهد، طوفان در نقطه ای دیگر از جهان ایجاد می شود. از ماهیت سیستمی جهان البته این اثر پروانه ای حتی قبل از جهانی شدن و گسترش فناوری اطلاعات نیز وجود داشته است. تفاوت بین دوره های قبلی و کنونی این است که جهانی شدن و فناوری اطلاعات آسیب پذیری سیستم را در برابر شکست افزایش داده است زیرا هیچ کس نمی داند که چه تعداد نقاط فشار، خطوط گسل و آسیب پذیری در اقتصاد جهانی وجود دارد.

این بدان معنی است که شخص مطمئن نیست که چند پروانه در اطراف وجود دارد و چند نفر از آنها بال می زنند. با این حال، این بدان معنا نیست که جهان مستعد فروپاشی و خطرات سیستماتیک است و هیچ‌کس ایده‌ای ندارد یا درباره چگونگی کاهش آن بی‌اطلاع است. همانطور که در بخش‌های بعدی بحث خواهیم کرد، راه‌ها و روش‌هایی برای مدیریت ریسک سیستمی از طریق درک پیچیدگی، کاهش آسیب‌پذیری‌ها و افزایش هوشیاری نسبت به سیستم‌ها وجود دارد. در این مقدمه ذکر این نکته کافی است که تصدیق ریسک سیستمیک اولین گام برای مقابله با آن است.

قوهای سیاه، رویدادهای ایکس و فروپاشی

ما بحث کرده‌ایم که چگونه ریسک سیستمیک بر همه ما تأثیر می‌گذارد، چه متوجه باشیم یا نه. برخی از خطرات نام‌هایی مانند قوهای سیاه، رویدادهای ایکس و غیره داده شده‌اند. قوهای سیاه به رویدادهایی با احتمال کم تأثیر زیاد که رخ می‌دهند و نمی‌توان از قبل پیش‌بینی کرد اشاره دارد. این اصطلاح از این عقیده گرفته شده است که قوها فقط سفید هستند تا زمانی که کسی یک قو سیاه را مشاهده کرد و تصور کاملاً پارادایماتیک آنچه تا آن زمان شناخته شده بود با نظریه جدید جایگزین شد. به طور مشابه، اقتصاد جهانی در برابر ناشناخته‌های ناشناخته آسیب‌پذیر است که در آن ما در معرض یک سقوط ناگهانی هستیم که بدون هشدار اتفاق می‌افتد و قبل از اینکه منجر به تأثیر زیاد شود اتفاق نیفتاده است.

از سوی دیگر، X-Events مواردی هستند که مشخص است اتفاق می‌افتند، اما ما آمادگی کافی برای آنها نداریم، عمدتاً به این دلیل که هنوز کمیت و خطرات را درک نکرده‌ایم. این می تواند رویدادهایی مانند حملات تروریستی، هک شدن سیستم های فناوری اطلاعات توسط تکنیک های پیچیده جنگ سایبری و غیره باشد. همچنین کوری ریسک نقشی در عدم حل این خطرات سیستمیک دارد. با این حال، همانطور که در بخش بعدی بحث خواهیم کرد، اینطور نیست که ما در برابر این خطرات درمانده باشیم و در واقع راهی برای کاهش آنها وجود دارد.

استراتژی هایی برای به حداقل رساندن ریسک سیستمیک

همانطور که در مقدمه ذکر شد، در حالی که ما واقعاً مستعد خطرات سیستمیک هستیم، همه چیز از دست نمی رود، همانطور که برخی فکر می کنند با اصرار بر این که ما به پارادایم قبلی خود که ساده تر و مدیریت آن آسان تر بود برگردیم. این نوع تفکر، جهانی شدن و فناوری اطلاعات را مقصر خطرات سیستماتیک می‌داند، بدون اینکه این واقعیت را درک کند که این روندها برای میلیاردها نفر در سراسر جهان رفاه به ارمغان آورده است. بنابراین، برای اینکه مانند شترمرغ در ماسه نباشیم که از فاجعه نزدیک غافل است و مانند دودو که با گذشت زمان حاضر به تغییر نشد و در نتیجه با انقراض مواجه شد، کلید کاهش خطرات سیستمیک درک نقاط فشار، آسیب پذیری هاست. ، خطوط گسل و همچنین افزایش هوشیاری.

همانطور که می گویند، تکنولوژی ارزش خنثی است. می توان از آن برای اهداف خوب و بد استفاده کرد. درست همانطور که فناوری و فناوری اطلاعات ارزش افزوده و نوآوری بیشتری را در اقتصاد جهانی تضمین کرده‌اند، می‌توان از آنها برای هک کردن سیستم‌های کامپیوتری، خراب کردن سرورها و همچنین فریب دادن افراد ناآگاه به کلاهبرداری و سایر طرح‌های پونزی استفاده کرد. بنابراین، ما باید راهی را پیدا کنیم که در آن با ریسک سیستمی مقابله کنیم و اولین گام به سوی آن، اذعان به این واقعیت است که سیستم‌ها آسیب‌پذیر هستند.

کلید کاهش خطرات سیستمیک از طریق ایجاد سیستم‌های هشدار اولیه است که پرچم‌ها را برافراشته و هشدارهایی را قبل از خطرات نزدیک اعلام می‌کنند. همانطور که در دوره های قبل یاد گرفتیم آب و هوا را بهتر از اجدادمان پیش بینی کنیم، می توانیم در پیش بینی خطرات نیز مهارت داشته باشیم. در واقع، اگر به گذشته نگاه کنیم، پیش‌بینی آب‌وهوا برای مدت‌های طولانی بسیار مورد توجه بود و تنها در اواخر قرن بیستم بود که شروع به درست کردن آن کردیم.

به طور مشابه، پیش بینی قوهای سیاه، رویدادهای X و سایر خطرات سیستمی می تواند انجام شود اگر از هوش مصنوعی، محاسبات همه جا حاضر، داده های بزرگ، و سنجش بازار و تکنیک های شهودی بازار استفاده کنیم. همه این تکنیک‌ها ماهیت پیش‌بینی‌کننده و پیش‌بینی‌کننده هستند، به این معنا که این تکنیک‌ها توانایی شناسایی خطرات را قبل از اینکه در طوفان‌های تمام عیار ظاهر شوند، به ما می‌دهند. علاوه بر این، ما همچنین می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که پیچیدگی را به جای اینکه بگذاریم بر زندگی ما تسخیر شود، درک و کنترل کنیم. در نهایت، می‌توانیم تداوم استراتژی‌های کسب‌وکار را به کار بگیریم تا اطمینان حاصل کنیم که اگر تصادفاً فاجعه‌ای رخ داد، ما برای آن آماده هستیم.

نتیجه

زندگی حتی بدون فناوری اطلاعات و جهانی شدن خطرناک است. همانطور که در سراسر این مقاله تاکید شده است، در واقع خطر از زمان ظهور نوع بشر با ما بوده است. تفاوت بین آن زمان ها و اکنون این است که خطرات به دلیل ارتباط متقابل و همچنین به دلیل رسانه های جهانی 24 ساعته که بی وقفه و بدون نفس خطراتی را به خطر می اندازند که منجر به نوعی چرخه خبری دائمی می شود که در آن به نظر می رسد برجسته شده است. دنیا رو به پایان است بنابراین، نتیجه این است که بدون رفتاری مانند شترمرغ یا دودو، ما واقعاً می‌توانیم بر خطرات تسلط داشته باشیم و آن را مهار کنیم و اطمینان حاصل کنیم که سیستم‌های فناوری اطلاعات و همچنین سیستم‌های تجاری ما انعطاف‌پذیرتر هستند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *