شش سیگما واقعاً به یک کلمه کلیدی مدیریتی تبدیل شده است. بسیاری از مردم از آن در زمینه های بسیار متفاوت استفاده می کنند. در نتیجه معانی مختلفی برای فرآیند بسیار ساده شش سیگما ایجاد شده است. برای سادهتر کردن مسائل و اطمینان از اینکه خوانندگان درک درستی از آنچه فرآیند شش سیگما نیست، در اینجا مقالهای وجود دارد که به وضوح هیپها و هذیانهایی را که برای فروش شش سیگما به بسیاری از شرکتهای چند میلیارد دلاری استفاده شده است، فهرست میکند.
در اینجا رایج ترین اشتباهات مربوط به شش سیگما آمده است:
- ابزاری برای دگرگونی های یک شبه: تلاش شش سیگما به زمان زیادی نیاز دارد تا ریشه دوانده و ساخته شود. برای مشاوران معمول نیست که شش سیگما را به عنوان پس انداز بزرگ در مفهوم سه ماهه بعدی بفروشند. با این حال، هر تمرین کننده شش سیگما می داند که این به هیچ وجه به حقیقت نزدیک نیست. دلیل گمراهکننده بودن این موضوع این است که مزایای واقعی شش سیگما پس از توسعه فرهنگ شش سیگما واقعاً به وجود میآید. این بدیهی است که نیاز به تمرین زیاد و همچنین آماده سازی داشت. به همین دلیل است که شرکت هایی که قصد اجرای برنامه های شش سیگما را دارند باید بدانند که زمان بر هستند.
- توسط یک تیم کوچک به دست نمیآید: اشتباه دیگر در خطوط مشابه این است که تیم کوچکی از مدیریت را برای آموزش شش سیگما بفرستید و اطمینان حاصل کنید که کل سازمان به مظهر کارایی تبدیل میشود. در حالی که درست است که مدیران ستونهای کلیدی هستند که موفقیت ابتکارات شش سیگما را در هر سازمانی هدایت میکنند، آنها تنها کسانی نیستند که مسئول نتایج هستند. شش سیگما به طور آگاهانه در سطوح مختلف سازمان پرورش می یابد. باید یک برنامه برنامه ریزی شده وجود داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که ذهنیت شش سیگما از مدیر به زیردستان تا سطح فروشگاه منتقل می شود. این یک فرآیند زمان بر است، اما تنها راه موفقیت است.
- آموزش نتایج را تضمین نمیکند: سازمانهای زیادی هستند که طعمه مشاورانی میشوند که به آنها آموزشهای شش سیگما را با قیمت بالا برای کارمندان خود میفروشند. آموزش بخشی ضروری از تحول شش سیگما است، اما شش سیگما یک امتحان کالج نیست. شش سیگما به تجربه پیاده سازی جانبی نیاز دارد. راه صحیح این است که آموزش هایی داشته باشیم که با کاربرد آمیخته باشد. این همچنین تضمین میکند که فقط مشاورانی که برای بلندمدت با سازمان شما همکاری میکنند.
- توسط مشاوران گران قیمت به دست نیامده: هیچ چیز به اندازه این مشاوران متخصص خودخوانده، جام مقدس شش سیگما را لکه دار نکرده است. برخی از آنها چنان هزینه های هنگفتی دریافت می کنند که سازمان ها شروع به نامگذاری شش سیگما به عنوان Sick Sigma کرده اند. شش سیگما یک ابتکار داخلی است، می توان از مشاوران برای آموزش چند نفر استفاده کرد. با این حال، برای اطمینان از اینکه سازمان به شیوه زندگی شش سیگما پایبند است، به تعهد مدیریت ارشد نیاز دارد. بسیاری از مشاوران خوش صحبت، شرکتها را فریب دادهاند تا میلیونها دلار بپردازند. برحذر بودن!
بدون نظر