هر سازمان تجاری که به تولید، تجارت یا معامله با محصولات قابل فروش مشغول است، موجودی ها را به شکل دیگری نگهداری می کند. موجودی کالا به صورت مواد اولیه یا کالاهای قابل فروش نگهداری می شود. از آنجایی که هر واحد از اقلام موجودی کالا دارای ارزش اقتصادی بوده و در دفاتر شرکت درج می شود، موجودی کالا می تواند دارایی شرکت محسوب شود.
مدیریت موجودی یک عملکرد حیاتی است که توسط برنامه ریزان برای ایجاد تعادل در نگهداری موجودی انجام می شود تا اطمینان حاصل شود که سطح موجودی بهینه حفظ می شود. هر گونه موجودی اضافی منجر به هزینه های افزایشی برای نگهداری موجودی می شود و بر روی مالی شرکت تأثیر می گذارد زیرا سرمایه در گردش را مسدود می کند. از سوی دیگر، زیر موجودی می تواند به طور جدی سهم بازار را مختل کند. هر سفارش مشتری که به دلیل کمبود موجودی انجام نشود، اصلاً نشانه خوبی نیست. بنابراین مسئولیت ایجاد یک تعادل خوب در نگهداری موجودی ناب نیازمند برنامه ریزی هوشمندانه و نظارت مستمر بر سطوح موجودی همراه با تصمیم گیری سریع است.
با توجه به عوامل فوق همه سازمان ها عموماً تمایل دارند از نگهداری موجودی ها به جز در زمان های خاص اجتناب کنند.
جمع آوری موجودی می تواند نشانه ای از مشکلات پنهان باشد
مشاهده شده است که تجمع موجودی در صنایع فرآیندی و تولیدی اغلب نشانه مشکلات پنهانی است که در زیر آن قرار دارند و در سطح قابل مشاهده نیستند. به عبارت دیگر می توان گفت که افراد برای پوشاندن ناکارآمدی های سیستم های داخلی، موجودی هایی را به عنوان سهام ایمنی ایجاد می کنند.
ذخیره سازی می تواند به عنوان راه حلی برای پوشاندن ناکارآمدی تامین کنندگان رخ دهد. اگر فروشندگان قابل اعتماد نباشند و جریان مواد خام تضمین نشود، روندی برای نگهداری موجودی بافر در قالب مواد خام یا موجودی نیمه ساخته کار در فرآیند ایجاد می شود.
در موارد دیگر ممکن است به دلیل کیفیت نامناسب، ذخیره موجودی ایجاد شود. افزایش هزینه موجودی و در نتیجه هزینه ذخیره سازی موجودی را می توان به هزینه کیفیت نسبت داد. اگر تولید با کیفیت سازگار نباشد، کالای تولید شده رد می شود که منجر به افزایش موجودی رد شده می شود. ثانیاً، برای جبران ضرر ناشی از رد کیفیت، باید تولید را افزایش داد و موجودی کالاهای نهایی را نگه داشت.
در موارد دیگر تأخیر در تولید می تواند منجر به افزایش موجودی شود. تاخیر در تولید را می توان به دلایل مختلفی از جمله طراحی بد محصول، ناکارآمدی چیدمان تولید، توقف تولید به دلیل خرابی، طولانی بودن زمان فرآیند و غیره نسبت داد. طبقه مغازه، که می تواند در مراحل مختلف به نگهداری موجودی اضافه کند.
چنین انباشتهای موجودی نه تنها سرمایه در گردش را مسدود میکند و هزینههای غیرضروری نگهداری و ذخیرهسازی موجودیها را افزایش میدهد، بلکه مشکلاتی را که میتواند تهدیدی جدی برای کسبوکار باشد پنهان میکند. مدیریت باید مراقب باشد تا هرگونه موجودی انباشته شده را شناسایی کند و علت اصلی را بررسی کند و چنین مشکلاتی را حل کند.
ایجاد موجودی در سمت مواد خام و همچنین کالاهای نهایی باعث نگرانی کنترل کننده های مالی می شود. هر موجودی غیر متحرک دلیلی برای نگرانی است زیرا نه تنها وجوه سازمان را مسدود می کند، بلکه هزینه افزایشی نگهداری موجودی در یک دوره زمانی افزایش می یابد و بر ارقام نهایی تأثیر می گذارد.
مهمتر از آن موجودی در یک دوره زمانی مستعد از دست دادن، سرقت، دزدی و کوچک شدن است. همچنین اگر در مدت زمان ماندگاری استفاده نشود، می تواند منسوخ شده و در طی یک دوره زمانی خراب شود.
از این رو سطوح موجودی همیشه در رادار نه تنها کنترل کننده های مالی، بلکه مدیریت ارشد نیز قرار دارد.
بدون نظر