بورس کالاهای مدرن بازارهای مالی بزرگی هستند. حجم معاملات روزانه آنها حداقل به میلیاردها دلار می رسد. برای بسیاری از مردم عجیب است که مشاغل ابتدایی مانند معدن و کشاورزی منجر به ایجاد بازارهایی شده است که به اندازه بورس کالاهای امروزی گسترده و پیشرفته هستند! شرکت هایی که کالاهایی مانند آرد ذرت و گندم را تجارت می کنند به دانشگاه های آیوی لیگ می روند و فارغ التحصیلان برتر را با بالاترین بسته های حقوقی استخدام می کنند!

یک فرد معمولی نمی‌داند که بورس‌های کالا واقعاً چه کار می‌کنند و چگونه ارزش افزوده دارند. برای توضیح ساده تر، ما با مبادله ساده غلات غذا و پول نقد شروع می کنیم و به آرامی به بازارهای امروزی می رسیم.

مدل 1: بازار نقطه ای

این روش سنتی خوب و قدیمی است که برای تجارت کالا در سراسر جهان استفاده می شده است. این روش مستلزم مبادله پول نقد با کالاها است. با این حال، یک مشکل وجود دارد. اولاً، کالاها به طور فزاینده ای فاسد شدنی می شوند به این معنی که خریداران باید در یک بازه زمانی کوتاه پیدا شوند. ثانیاً مشکل کشف قیمت وجود دارد. تا زمانی که در یک بازار قرار نگیرند و ببینند که فروشندگان دیگر نیز با نرخ های مشابه می فروشند، تشخیص اینکه آیا آنها با قیمت مناسب می فروشند یا خیر برای فروشنده دشوار می شود. این امر منجر به ایجاد بازار کالاهای فیزیکی شد که به آن بازار نقدی نیز می‌گویند. به این دلیل که معاملات در محل انجام می شود، بازار نقدی نامیده می شود.

مدل 2: بازار آتی

بازار نقدی به خریدار و فروشندگان کمک می‌کرد تا مکان یکدیگر را به روشی ارزان پیدا کنند. آنها همچنین به فرآیند کشف قیمت کمک کردند. با این حال، هنوز یک مشکل وجود داشت. زمانی که کشاورزان محصول را کشت می کردند، هیچ تصوری از قیمتی که در بازار به دست می آید نداشتند. در صورت افزایش قیمت، قیمت ها کاهش می یابد و کشاورزان در نهایت ضرر می کنند. خریداران نیز با همین عدم اطمینان مواجه بودند. در صورت کمبود، در نهایت برای همان محصول هزینه بیشتری پرداخت می کردند.

برای جلوگیری از این عدم اطمینان، کشاورزان شروع به عقد قراردادهای آتی با خریداران کردند. هر دو طرف در تاریخ بعدی کالاها را مبادله خواهند کرد. با این حال، شرایط امروز توافق خواهد شد! از سود و زیان های بادآورده جلوگیری خواهد شد. با این حال، قراردادهای آتی ابهامات را از بین برد و به خریداران و فروشندگان اجازه داد آرامش خاطر داشته باشند.

مدل 3: نیاز به یک طرف مرکزی متمرکز

با گذشت زمان، قراردادهای آتی به روش ترجیحی معامله تبدیل شدند. با این حال، مشکلات دیگری شروع شد. به عنوان مثال، بسیاری از اوقات، طرف مقابل از تجارت خارج می شد. بنابراین قرارداد منعقد شده بی ارزش می شود. کشاورزان یا خریداران زمانی که می خواستند در بازار نقدی خرید کنند، شرایطی را دریافت می کردند که بدتر از آنچه در قرارداد توافق شده بود.

این نیاز به یک طرف مقابل متمرکز را ایجاد کرد که هرگز از بین نمی رفت. از این رو، ایده مبادله متولد شد. صرافی طرف مقابل مشترک همه مشاغل خواهد بود. کشاورز به بورس می فروشد و در قراردادی جداگانه خریدار از بورس خرید می کند. از آنجایی که مبادله در شرایط عادی نمی تواند سقوط کند، قراردادها تقریباً بی اشتباه هستند. به همین دلیل است که بازارهایی مانند هیئت تجارت شیکاگو (CBOT) و NYMEX وجود دارند.

مدل 4: علامت گذاری به بازار

هنگامی که بازارها به طرف مقابل متمرکز تبدیل شدند، آنها همچنین شروع به ارائه اهرم به خریداران کردند. آنها متوجه شدند که با دریافت درصد کمی از ارزش قرارداد از هر دو طرف به نام مارجین پول، می توانند اطمینان حاصل کنند که هر دو طرف از اخلاق تجارت پیروی می کنند.

بنابراین صرافی ها شروع به علامت گذاری معاملات به ارزش بازار کردند. مابه التفاوت باید به صورت نقدی پرداخت و دریافت می شد. اگر طرفین به فراخوان‌های مارجین انجام شده توسط صرافی عمل نمی‌کردند، موقعیت را به طرف دیگری می‌فروخت و پول مارجین ضبط می‌شد.

استفاده از تکنیک‌های مارجین پول و مارک برای بازاریابی مبادلات مدرن تضمین می‌کند که هیچ یک از طرفین نتوانند از قول خود عقب نشینی کنند و طرف مقابل را در موقعیت خطرناکی قرار دهد.

مدل 5: بازار ثانویه

بورس کالاهای مدرن همچنین فرصت هایی را برای کشاورزان و همچنین خریداران فراهم می کند تا در صورت تمایل از قرارداد خارج شوند. فرض کنید آنها قراردادی بسته اند که مقدار مشخصی ذرت را به قیمت مشخصی بفروشند. با این حال، بعداً یکی از طرفین می خواهد عقب نشینی کند. آنها می توانند با فروش قرارداد در بورس کالا این کار را انجام دهند. از آنجایی که مبادله طرف مقابل همه است، کشاورز ممکن است حتی نداند که خریدار تغییر کرده است! این نقدینگی نامیده می‌شود و در مبادلات کالایی بسیار ارزشمند است.

مدل 6: نیاز به استانداردسازی

در نهایت، از آنجایی که صرافی‌ها باید قراردادها را از یک طرف به طرف دیگر در یک اطلاعیه کوتاه بفروشند، نیاز بود که این قراردادها استاندارد شود. صرافی های امروزی قراردادهایی را ارائه می دهند که از نظر مقدار معامله، کیفیت کالاها و حتی تاریخ انقضا یکسان هستند! این استانداردسازی، خریداران و فروشندگان را قادر می‌سازد تا موقعیت‌های یکدیگر را بدون زحمت اتخاذ کنند.

تجارت کالا با ایجاد این بورس ها امکان پذیر شده است. تا همین اواخر، استانداردها در صرافی های مختلف مانند بورس کالای شیکاگو، هیئت تجارت شیکاگو و NYMEX بسیار متفاوت از یکدیگر بودند. با این حال، آنها نیز استانداردهای خود را ادغام کرده‌اند و به معامله‌گران کالا در سراسر کشور راحتی تجارت با قراردادهای قابل تعویض را داده‌اند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *