برخی از مهندسان با درآمد خوب در شرکت هایی مانند آمازون حدود 45 درصد از درآمد خود را به عنوان مالیات پرداخت می کنند. آنها هر سال این کار را انجام می دهند و برای آنها غیرمنصفانه به نظر می رسد که چرا شرکتی که آنها را استخدام می کند با پرداخت حدود 1 درصد مالیات فرار می کند. وارن بافت یک بار به قول معروفی گفت که در مقایسه با خدمتکارش نرخ مالیات کمتری می پردازد! چرا واقعیت دقیقاً خلاف دستور کار است؟ رنگ و گریه فوق العاده ای برای خیس کردن ثروتمندان وجود دارد. با این حال، در واقع، دولت ها تمایل دارند فقرا را خیس کنند! در این مقاله با اقتصاد اجتناب مالیاتی آشنا می شویم. چرا شرکت ها اجتناب مالیاتی انجام می دهند و چگونه از آن فرار می کنند؟
نمونه هایی از فرار مالیاتی
حسابداران در شرکت هایی مانند اپل و آمازون نیز بسیار خلاق هستند! آنها برخی از پیچیده ترین ساختارهای مالیاتی را در جهان ایجاد کرده اند تا از پرداخت سود جلوگیری کنند. به عنوان مثال، اپل در ایالات متحده ثبت شده است. با این حال، نشان داده شده است که این شرکت زیرمجموعه یک شرکت ایرلندی است. نرخ مالیات در ایالات متحده 35٪ است در حالی که در ایرلند 12٪ است. علاوه بر این، شرکت ایرلندی پس از آن متعلق به شرکت دیگری در جزایر ویرجین بریتانیا است. نرخ مالیات در آنجا ناشناخته است، اما اعتقاد بر این است که نزدیک به صفر است! از این رو شرکت هایی مانند اپل سود خود را از ایالات متحده که در آنجا عمدتاً تجارت خود را انجام می دهند به جزایر ویرجین بریتانیا منتقل می کنند!
اپل تنها شرکتی نیست که به فرار مالیاتی دست می زند. این فقط معروف ترین است زیرا آن را به خوبی انجام داده است. امروزه اپل به سختی مالیات می پردازد و دارایی عظیم 50 میلیارد دلاری پول نقد و معادل های نقدی موجود در ترازنامه خود است.
این شرکتها پایینترین نرخهای مالیاتی را در جهان دنبال میکنند و به طور مداوم در حال تغییر ساختار کسبوکار خود هستند تا از مزیت مالیاتی برخوردار شوند. نداشتن مزیت مالیاتی به این معنی است که شرکت ها مجبور خواهند بود از مشتریان هزینه بیشتری دریافت کنند. این برای کسب و کار بد است زیرا مشتریان به سمت رقبایی که محصولات ارزان تری ارائه می دهند هجوم می آورند. بنابراین اجتناب از مالیات یک هنجار است و اگر شرکتها قصد دارند در تجارت باقی بمانند باید توسط آنها انجام شود.
فرار مالیاتی و شکاف مالیاتی چیست؟
اجتناب از مالیات در مقایسه با فرار مالیاتی که در اکثر کشورها جرم است، قانونی است. اجتناب از مالیات به معنای استفاده از خلأهای موجود در قوانین دولت برای صرفه جویی در مالیات است. به همین دلیل است که شرکت ها اغلب مشاوران مالیاتی زیادی را استخدام می کنند. آنها می خواهند در سمت راست قانون باشند و در عین حال کمترین میزان مالیات را بپردازند. مشاوران مالیاتی همچنین باید متخصص حقوقی باشند زیرا برخی از این تکنیک های اجتناب از مالیات در منطقه خاکستری قانونی قرار می گیرند و ممکن است مشمول طرح دعوی قضایی شوند.
در نتیجه اجتناب مالیاتی گسترده، شرکتها باید با آنچه «شکاف مالیاتی» نامیده میشود، مواجه شوند. شکاف مالیاتی تفاوت بین میزان درآمدی است که دولت انتظار دارد از مالیات دریافت کند و مقداری که دریافت می کند. شکاف مالیاتی را می توان به اجتناب مالیاتی توسط شرکت ها نسبت داد. کشورها شکاف های مالیاتی خود را زیر نظر دارند. وقتی این عدد بسیار قابل توجه می شود، به این معنی است که قانون مملو از خلأهایی است که مورد سوء استفاده قرار می گیرد و باید تغییر کند.
وقتی شرکت ها شرکت ها را تعقیب می کنند چه اتفاقی می افتد؟
تعقیب شرکت ها برای مالیات آنها یک استراتژی بسیار هوشمندانه نیست. کشورهایی مانند فرانسه و اسپانیا می توانند این واقعیت را تأیید کنند. آنها قوانین مالیاتی سخت گیرانه تری را وضع کردند تا از این شرکت ها درآمد بیشتری کسب کنند. در عوض، اکثر شرکت های بزرگ به لندن نقل مکان کردند. کسب و کار آنها کم و بیش ثابت مانده است. با این حال، دولت بخشهای زیادی از درآمد مالیاتی را که قبلاً از شرکتهای چندملیتی دریافت میکرد، از دست داد. حتی بانک های نمادین اسپانیایی مانند سانتاندر که دارایی خالص بیش از 50 میلیارد دلار است، امروزه در لندن ثبت شده اند و در لندن مالیات می پردازند! تعقیب شرکتها برای پرداخت مالیات احتمالاً آنها را به پناهگاههای مالیاتی و سایر کشورهایی با نرخهای مالیات پایینتر فراری میدهد. بازنده دولت است و شاید افرادی که به دلیل عدم درک دولتشان شغل خود را از دست می دهند.
چرخه فضیلت مند در پناهگاه های مالیاتی
به نظر می رسد که بهشت های مالیاتی از شرکت هایی استقبال می کنند که به سختی مالیات پرداخت می کنند. در ابتدا ممکن است دیوانه کننده به نظر برسد! چرا بریتانیا یا هر کشور دیگری میخواهند فراریان مالیاتی را در کشور خود دعوت کنند؟ با مشاهده دقیق، مزایای بسیاری وجود دارد.
- اولاً، این شرکت ها زمینه اشتغال افراد محلی را فراهم می کنند. دولت ها نمی توانند از خود شرکت ها مالیات بگیرند، اما حداقل می توانند از نیروی کار مالیات بگیرند. این افزایش قابل توجهی برای درآمد آنها است زیرا این شرکت ها تمایل دارند هزاران نفر را استخدام کنند.
- ثانیاً، این شرکت ها تمایل زیادی به سرمایه گذاری در کشور برای توسعه کسب و کار و همچنین در قالب صندوق های بازنشستگی و بازنشستگی دارند. این امر اعتبار ارزانی برای دولت برای توسعه زیرساخت ها فراهم می کند.
- در نهایت، شرکت ها نیز درآمدی را در قالب سود سهام و بهره دریافتی توسط سرمایه گذاران ایجاد می کنند. این نیز می تواند مشمول مالیات باشد، و اندازه کیف پول دولت می تواند به طور قابل توجهی افزایش یابد.
- اقتصاد رو به رشد حاصل از این پول که با فرار مالیاتی به وجود آمده است، چرخه خوبی برای توسعه اقتصاد محلی ایجاد می کند. این امر اقتصاد محلی را برای دولت هایی که با این شرکت های بزرگ همکاری می کنند متحول می کند.
شرکت های بزرگ کاملاً آگاه هستند که در مذاکرات مالیاتی دست بالا را دارند. از نقطه نظر اقتصادی، هر کشوری که مالیات شرکت ها را افزایش دهد، به سادگی سریع ترین مسیر را برای خروج سرمایه از اقتصاد خود ایجاد می کند.
بدون نظر