هر ساله بانکداران سرمایه گذاری به چندین شرکت کمک می کنند تا سرمایه خود را از بازارها افزایش دهند. آنها به این شرکت ها در انتشار اوراق بهادار و دستیابی به وجوه بیشتر کمک می کنند. مسئله این است که وقتی این شرکت ها به بازار سرمایه دسترسی پیدا می کنند، اغلب با سرعتی خارق العاده در حال رشد هستند. این بدان معناست که این شرکت ها پروژه های زیادی دارند که می خواهند در آنها سرمایه گذاری کنند. با این حال، منابع سنتی تامین مالی، مانند سهام مروج و همچنین وام های بانکی، قادر به تامین نیازهای مالی خود نیستند. از این رو، شرکت ها اغلب با عجله به بازار سرمایه دسترسی پیدا می کنند.

به طور تجربی ثابت شده است که وقتی این شرکت ها اوراق بهادار خود را می فروشند، اغلب قیمت کمتری برای خود دارند. این به این معنی است که هنگام انتشار IPO، قیمت پایین قابل توجهی وجود دارد. یعنی شرکت های منتشر کننده اوراق، پول روی میز می گذارند! شگفت آور است که با وجود رقابتی بودن بازارهای سرمایه در سراسر جهان، چنین روندی در حال ظهور است و از این رو هر گونه اختلاف قیمت باید فوراً اصلاح شود. در این مقاله، متوجه می‌شویم که چرا IPOها معمولاً قیمت کمتری دارند و نقشی که بانکداران سرمایه‌گذاری در آن دارند.

مطالعات رسمی توسط بسیاری از سازمان‌ها انجام شده است تا دلیل پایین‌بودن IPOها را به صفر برسانند. چهار دلیل عمده ای که در این مطالعات ذکر شده است در زیر مورد بحث قرار می گیرد:

 

  1. انحصار بانکداران سرمایه‌گذاری: بسیاری از مطالعات استدلال کرده‌اند که از آنجایی که بانک‌های سرمایه‌گذاری انحصار پذیره‌نویسی سهام را در اختیار داشتند، این مسائل کمتر از قیمت‌گذاری شده بود. این به این دلیل است که بانکدار سرمایه گذاری انگیزه ای برای پایین آوردن قیمت سهام دارد. اگر قیمت سهام کمتر از قیمت بازار فروخته شود، بانکدار سرمایه گذاری احتمال بیشتری دارد که بتواند همه سهام را به راحتی بفروشد. با این حال، اگر قیمت منصفانه باشد، همیشه این احتمال وجود دارد که همه سهام به یکباره فروخته نشوند. 

    از این رو، بر اساس بند پذیره نویسی، بانک سرمایه گذاری باید برخی از سهام دفاتر خود را حفظ کند. این بدان معنی است که سرمایه آنها قفل می شود و آنها باید ریسک ها را بپذیرند. این دلیلی است که بانکداران سرمایه گذاری عمداً سهام خود را زیر قیمت می گذارند. بانکداران سرمایه گذاری استدلال کرده اند که این نادرست است. این به این دلیل است که این که آنها دیگر انحصار پذیره نویسی سهام را دارند درست نیست. از زمانی که قانون Glass Steagall لغو شد، بانک‌های تجاری، بانک‌های خارجی و بسیاری از مؤسسات توانایی پذیره‌نویسی سهام را دارند. از این رو، رقابت بین پذیره‌نویس‌های مختلف به طور ایده‌آل باید کاهش قیمت سهام را از بین ببرد.

     

  2. حفاظت در برابر دعاوی حقوقی:بانکداران سرمایه‌گذاری انگیزه دیگری برای پایین آوردن قیمت اولیه اولیه دارند. مقررات مربوط به انتشار اوراق بهادار در بسیاری از کشورها، بانکداران سرمایه گذاری را مسئول هر نوع اطلاعات نادرست و زیان های مالی ناشی از آن می کند. از این رو، اگر در دادگاه ثابت شود که سرمایه گذاران با قیمت گزافی فروخته شده اند، بانکداران سرمایه گذاری ممکن است با مسئولیت هنگفتی مواجه شوند. برای مقابله با این، بانکداران سرمایه گذاری ذاتاً فرض می کنند که مدیران شرکت فروشنده اطلاعات 100٪ صحیح را به آنها نمی دهند. از این رو عمدا ارزش گذاری را پایین می آورند و اسپرد را برای خود نگه می دارند و سهام را زیر قیمت می گذارند. این به این دلیل است که حتی اگر اطلاعات نامطلوبی کشف شود، بعداً، بانکداران سرمایه گذاری همچنان می توانند استدلال کنند که حتی با اطلاعات جدید، موضوع بیش از حد قیمت گذاری نمی شود و از این رو، آنها نباید مسئول پرداخت خسارت به سهامداران باشند. با این حال، این واقعیت باقی است که برای محافظت از خود در برابر دعاوی حقوقی، پذیره نویسان انگیزه ای برای ارائه ارزش کمتری برای سهام دارند. 

     

  3. عدم تقارن اطلاعاتی:دلیل دیگری که توسط بسیاری از مطالعات ذکر شده است این واقعیت است که عدم تقارن اطلاعاتی زیادی در طول IPO وجود دارد. زمانی که فرآیند عرضه اولیه سهام اعلام می شود، سرمایه گذاران در حال خرید کالای نسبتا ناشناخته هستند. تجارت این شرکت تا آن زمان خصوصی بوده است و از این رو عملکرد مالی آنها نیز برای مردم افشا نمی شود. فرآیند IPO افشای اطلاعات مالی در چند سال گذشته را اجباری می کند. با این حال، هنوز یک عدم تقارن اطلاعاتی بزرگ وجود دارد. به همین دلیل است که سهامداران مناقصه گر همیشه قیمت کمتری را پیشنهاد می کنند. این به این دلیل است که آنها به طور متوسط ​​در بسیاری از IPO ها پیشنهاد می دهند. برخی از مسائل تبدیل به قیمت بیش از حد خواهد شد. از این رو، برای محافظه کار بودن، سرمایه گذاران قیمت کمتری را در یک IPO پیشنهاد می کنند. شرکت فروشنده نیز از این موضوع مطلع است. با این حال، به نظر نمی رسد آنها اعتراضی داشته باشند زیرا زمانی که IPO صادر شد و ارزش آن را پیدا کرد، جامعه سرمایه گذار ارزش گذاری بهتری را برای عرضه های عمومی بعدی ارائه می دهد. از این رو، می توان گفت که قیمت گذاری پایین نوعی حق بیمه است که شرکت باید برای ترغیب سرمایه گذاران به شرط بندی پول خود بر روی یک شرکت ناشناس بپردازد. 

     

  4. نظریه خودی خارجی: نظریه خودی-خارجی فرض می کند که با توجه به عدم تقارن، قیمت گذاری کمتر بهترین استراتژی است. دلیلش این است که اگر موضوع کمتر از قیمت باشد، خودی ها آن را می خرند زیرا ارزش واقعی آن را می دانند. در همان زمان، خارجی ها آن را با این تصور که حداقل ارزش منصفانه است، می خرند. وقتی بازار اصلاح می شود و قیمت ها افزایش می یابد، هم خودی ها و هم خارجی ها سود خواهند برد. از سوی دیگر، اگر موضوع بیش از حد باشد، نه خودی ها و نه خارجی ها تمایلی به خرید آن ندارند. 

نکته اصلی این است که حتی اگر قیمت گذاری کمتر از IPO ها ممکن است یک امر غیرعادی به نظر برسد، اینطور نیست. کاهش عمدی IPO ها استراتژی است که توسط بسیاری از شرکت ها به عنوان ابزار بازاریابی برای مسائل خود استفاده شده است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *