امور مالی به خودی خود رشته پیچیده ای است . درک ماهیت روابط بین متغیرهای مالی مختلف که در نهایت در صورتهای مالی به اوج میرسد، دشوار است. با این حال، مدل سازی مالی یکی از پیچیده ترین کارها حتی در زمینه مالی به حساب می آید. دلایل متعددی پشت این پیچیدگی فرضی وجود دارد. برخی از دلایل در زیر در این مقاله ذکر شده است.
نگاه به عقب یا آینده نگر؟
به طور معمول، شاخه های مختلفی از امور مالی وجود دارد که محاسبات آن ها آینده نگر یا آینده نگر است. به عنوان مثال، گزارشگری مالی تماماً در مورد محاسبات عقب مانده است. همه چیز در مورد حفظ امتیاز از آنچه در گذشته اتفاق افتاده و گزارش همان به گروه های مختلف ذینفع است. مقامات مالیاتی، سهامداران، تامین کنندگان و غیره
در عین حال، حسابداری مدیریتی و هزینه یابی آینده نگر هستند. این فرآیند مالی است که در آن بودجه ها به منظور پیگیری رویدادهایی که احتمال وقوع آنها در آینده وجود دارد ایجاد می شود. تمام ارقام ذکر شده در این طرح ها ارقام مورد انتظار است و نه ارقام واقعی مربوط به رویدادهای گذشته.
مشکل مدلسازی مالی این است که باید در عین حال آیندهنگر و عقبنگر باشد . برخی از عناصر مدلسازی مالی باید از گزارشهای مالی گرفته شوند، در حالی که برخی دیگر باید از برنامههای هزینهیابی گرفته شوند.
مدلسازی مالی: ترکیبی بین صورتهای گذشته و آیندهنگر
در طول مدلسازی مالی، متغیرهای خروجی تعیین می شوند. سپس مراحلی برای تعریف رابطه بین متغیرهای خروجی و عوامل علّی اساسی آنها برداشته می شود. به عنوان مثال، درآمد را می توان یک متغیر خروجی در نظر گرفت که یک مدل ساز مالی ممکن است به آن علاقه مند باشد. یک مدل ساز مالی برای ارزیابی صورت های مالی گذشته شرکت مورد نیاز است. این کار برای تعیین محرک های پنهانی که بر رشد درآمد تأثیر می گذارد، انجام می شود. زنجیره علیت به ندرت ساده است. عوامل علّی که بر درآمد تأثیر می گذارند ممکن است خود تحت تأثیر عوامل علی دیگر قرار گیرند. بنابراین، یک مدل ساز مالی قرار است با توجه زیادی به جزئیات به صورت های مالی عقب مانده نگاه کند. این باید انجام شود تا پارامترهای پنهانی که بر اعداد واقعی تأثیر میگذارند کشف شود.
مدل ساز مالی باید به عقب نگاه کند تا پیوندهای علی را کشف کند و یک مدل ایجاد کند. با این حال، هنگامی که این مدل ایجاد شد، مدلساز مالی اکنون باید به آینده نگاه کند. این به این دلیل است که پس از شناسایی واضح ورودیها، مدلساز مالی قرار است تغییرات احتمالی در این ورودیها را شناسایی کند. باید مشخص شود که آیا ورودی ها به یکباره تغییر می کنند یا اینکه فقط برخی از عوامل به طور همزمان تغییر می کنند. سپس قرار است مدل ساز مالی مقادیر متغیرهای مهمی مانند نرخ بهره، نرخ مالیات و غیره را پیش بینی کند. این ارزیابی ها باید بر اساس دانش امور جاری انجام شود. همچنین، برخی از سناریوهای افراطی نیز باید برای اهداف تست استرس در نظر گرفته شوند. این همان چیزی است که به پیچیدگی مدلسازی مالی میافزاید.
مدل سازی مالی: مفروضات اساسی
مشکل دیگر مدلسازی مالی این است که مفروضات زیادی پنهان هستند و ممکن است مدلساز حتی از آنها آگاه نباشد. برخی از این مفروضات مبتنی بر مقادیر تجربی هستند و از این رو ممکن است کاملاً درست نباشند. این به این دلیل است که در صورت وقوع رویدادهای قو سیاه، این فرضیات نادرست هستند.
به عنوان مثال، قبل از وامهای ارزان قیمت، همه مدلهای مالی بر این فرض ساخته شده بودند که نکول وامها نمیتواند به تعداد زیاد در سراسر کشورها اتفاق بیفتد. به همین دلیل است که وامهای مسکن از تگزاس با وامهای مسکن از دیگر ایالتهای دوردست مانند ویسکانسین ترکیب میشوند، زیرا فرض بر این بود که همه وامهای مسکن نمیتوانند در همان زمان بد شوند. با این حال، زمانی که وام مسکن گران قیمت واقعی رخ داد، قیمت مسکن در سراسر کشور شروع به کاهش کرد و این منجر به نکول وام مسکن در سراسر کشور شد. مدلها واقعاً برای پیشبینی این وضعیت به دلیل این فرضیه مجهز نبودند. در نتیجه قتل عام در بازارها رخ داد!
مدل سازی مالی: سطح جزئیات
موضوع دیگری که پیچیدگی مدلسازی مالی را افزایش میدهد، سطح جزئیاتی است که باید در مدل گنجانده شود. در حالت ایدهآل، تصمیمگیرندگان مایلند اطلاعات را تا حد امکان به صورت جزئی مشاهده کنند. بنابراین، در حالت ایدهآل، مدل باید این قابلیت را داشته باشد که به کاربر اجازه دهد دادهها را از کل به سطح دانهبندی کند. این توانایی باید توسط مدل ساز مالی طراحی شود. بنابراین انتظار می رود که یک مدل ساز مالی درک بهتری از نحوه عملکرد اعداد در سطح چشم پرنده و همچنین در سطح دانه ای داشته باشد.
نکات ذکر شده در بالا فقط برخی از نکات برجسته را در مورد آنچه که مدل سازی مالی را به چالش می کشد ارائه می دهد. همچنین، باید درک کرد که یک مدل ساز مالی جدا از درک جزئیات مالی، باید در استفاده از فناوری نیز متخصص باشد. این به این دلیل است که درک فرآیند کافی نیست. باید در قالب یک مدل قابل استفاده مجدد بیان شود و این نیز مستلزم استفاده از فناوری است. از آنجایی که این شغل به یک فرد نیاز دارد که در بسیاری از زمینه ها متخصص باشد، مشاغل مدل سازی مالی از پردرآمدترین مشاغل در کل حوزه مالی هستند.
بدون نظر