بسیاری از مردم فکر می کنند که ارتباطات شرکتی در مورد کنفرانس های مطبوعاتی پر زرق و برق در هتل های مجلل و میزبانی و همچنین پذیرایی و غذا خوردن پرسنل رسانه ها و سهامداران مرتبط است.

با این حال، ارتباطات شرکتی بیشتر از ارائه گزارش های سالانه براق یا بیانیه های مطبوعاتی ضعیف وجود دارد. برای مثال، توانایی واقعی تیم ارتباطات شرکتی هر زمان که سازمان‌ها با بحران مواجه می‌شوند مورد آزمایش قرار می‌گیرند و نحوه پاسخگویی ماشین‌آلات به خوبی روغن‌کاری شده در بخش ارتباطات شرکتی یا عملکرد به نیاز فوری برای ارتباطات، اغلب تعیین می‌کند که مطبوعات و مردم چقدر خوب هستند. همانطور که سازمان های دولتی تلاش های سازمان در کاهش بحران و اقدامات انجام شده برای مقابله با بحران را درک می کنند.

بگذارید در اینجا یک مثال بزنیم. بگوییم که یک سازمان چند ملیتی یا فراملیتی برجسته پیدا شده است که استفاده از زمین یا قراردادهای استفاده از آب را که با مقامات محلی و ملی منعقد کرده است، نقض می کند.

تصور کنید پس از وقوع رسوایی یا بحران، رسانه ها چگونه واکنش نشان می دهند و در هنگام مواجهه با اعضای خشمگین مردم و سایر ذینفعان خود را به جای سازمان قرار دهید.

در این سناریو، مهمترین جنبه سرعت و همچنین اعتبار پاسخ است. به عبارت دیگر، سازمان باید ابتدا جایگاه خود را ارزیابی کند و سپس فوراً به یک پاسخ معتبر و معتبر دست یابد تا از « برافروختن آتش » موضوع در حال جوش جلوگیری شود.

این موضوع در مورد بسیاری از سازمان‌ها مانند گروه تاتا و غول‌های کولا آمریکایی که با اتهامات نقض استفاده از زمین و توافق‌نامه‌های استفاده از آب با ذینفعان محلی و ملی مواجه شدند، صادق است.

در هر دو مورد، پاسخ بسیار معتبر و معتبر بود و به اقداماتی که سازمان مربوطه برای کاهش بحران انجام داده بود و همچنین لزوم صبر و حوصله همه ذینفعان و عدم توسل به ترس‌آفرینی و « محاکمه» اشاره کرد. رسانه ها ».

جمله آخر بسیار حیاتی است زیرا در این روزها که فرهنگ خبری 24 ساعته و 7 روز هفته جاری است، غالباً رسانه ها در جستجوی اخبار هیجان انگیز بعدی به خود زحمت نمی دهند واقعیت را بررسی کنند یا حتی با ذینفعان مربوطه ارتباط برقرار کنند. محتوا را همانطور که هست پخش می کند.

اینجاست که تیم ارتباطات شرکتی در سازمان‌ها می‌تواند وارد تصویر شود، زیرا اعضای ارشد تیم باید ابتدا اطمینان حاصل کنند که با رهبری سازمان صحبت می‌کنند، مشخص می‌کنند چه کاری باید انجام شود، پیش‌نویس پاسخی می‌دهند که دقیقاً موضع آنها را در مورد موضوع نشان دهد. و سپس بیانیه را در اختیار رسانه ها قرار دهد.

البته، همانطور که بعداً بحث خواهیم کرد، این امر به این سادگی نیست که به نظر می رسد، زیرا مستلزم هماهنگی با ذینفعان مختلف در داخل سازمان و همچنین سازمان های خارجی یا خارجی مانند خانه های رسانه و مقامات دولتی قبل از صدور بیانیه است.

به عنوان مثال، هر زمان که بحرانی رخ می دهد، اغلب اتفاق می افتد که خود رهبران سازمانی آماده نیستند یا به دلیل سرعت بسیار زیاد واکنش های دیوانه و دیوانه رسانه ها و عمومی ” غافلگیر ” می شوند. بنابراین، اولاً وظیفه تشخیص حقایق بر عهده رهبری است، زیرا در بیشتر مواقع تشدید مشکلات در صحنه همیشه به رهبری عالی نمی رسد.

به عنوان مثال، زمانی که بدترین فاجعه صنعتی در تاریخ، حادثه نشت گاز بوپال رخ داد، این مورد این بود که هیچ ارتباط واضحی هم از بالا به پایین و هم از پایین به بالا وجود نداشت که منجر به انواع پاسخ‌های گیج کننده و متناقض در بازار شد. بلافاصله پس از حادثه

اخیراً، هنگامی که پرواز MH370 خطوط هوایی مالزی ناپدید شد، برای چند ساعت، تقریباً همه سهامداران مانند « مردان کور و فیل » بودند که به جای رسیدن به پاسخی منسجم و منسجم به مردم، حدس می زدند و حدس می زدند.

نکته اینجاست که در این روزهای توییتر و رسانه‌های اجتماعی، این افراد ناشناس هستند که اغلب داستان را شکسته و جزئیات را اضافه می‌کنند و منتظر به‌روزرسانی هستند. بنابراین، برخلاف دوره‌های قبل، تیم ارتباطات شرکتی نمی‌تواند صرفاً « مدیریت رسانه » را که به عبارت دیگر به معنای رسانه‌های چاپی و تصویری است، بپردازد.

در عوض، آنها اکنون باید با ارتشی از کاربران رسانه های اجتماعی حساب کنند که اغلب با چنان سرعت نگران کننده ای واکنش نشان می دهند که روزنامه نگاران سنتی را به دلیل چابکی و سرعت محض شرمنده می کند.

بنابراین، نه تنها تیم ارتباطات شرکتی در طول بحران باید هماهنگی داخلی داشته باشد، بلکه باید اطمینان حاصل کند که فیدهای رسانه‌های اجتماعی را زیر نظر داشته باشد تا بتوانند پاسخ مناسبی به آن بدهند.

یکی دیگر از جنبه‌های مهم ارتباطات بحران زمانی بروز می‌کند که تلفات جانی یا مرگ‌ومیر و جراحاتی برای افراد وجود داشته باشد.

به عنوان مثال، هر زمان که یک حمله تروریستی رخ می دهد، اغلب اتفاق می افتد که شرکت ها با بیانیه هایی که به ذینفعان در مورد ایمنی یا کارمندان آنها اطمینان و اطمینان می دهد و همچنین در موارد ناگوار تلفات، به سرعت پاسخی ارائه می دهند که جزئیات آن را شرح می دهد. قدم هایی که دارند برمی دارند.

در واقع، در این زمان ها است که تیم ارتباطات شرکتی و مدل ارتباطات بحران برای جنبه های انسانی آن و همچنین رهبری سازمانی به دلیل تعهد خود به رفاه کارکنان خود در کانون توجه قرار می گیرد.

با در نظر گرفتن همه این جنبه ها، توجه به این نکته مهم است که ارتباطات مؤثر در طول بحران اغلب نحوه درک سازمان را تعیین می کند . از آنجایی که برداشت‌ها و برداشت‌ها در فرهنگ دیجیتال «همیشه روشن» ما فوراً شکل می‌گیرد، الزامات سرعت، دقت و انسانیت چیزی است که در طول ارتباطات بحران اهمیت دارد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *