اگر حرف های وارن بافت را باور کنیم، سرمایه گذاری تماماً به معنای خرید اسکناس های دلاری است که در بازار به قیمت 10 سنت به فروش می رسند. در اصل، او در مورد درک تفاوت بین ارزش گذاری نقل شده یک سرمایه گذاری و همچنین ارزش گذاری ذاتی آن صحبت می کند.
حالا در مورد سهام، طمع و ترس موقتی در بازار ممکن است بالا و پایین شدن قیمت ها را ممکن کند. با این حال، وقتی صحبت از املاک و مستغلات به میان میآید، بعید به نظر میرسد که کسی خانه میلیون دلاری خود را به قیمتی کمتر از ارزشش بفروشد، تنها به دلیل بالا و پایین رفتن موقتی در بازار.
حجم عظیم بلیط سرمایه گذاری در املاک و مستغلات به طور خودکار سرمایه گذاران را صبورتر می کند. از این رو، این سؤال مطرح می شود: ” چه زمانی و چگونه شخصی می تواند با سرمایه گذاری در املاک و مستغلات که ارزش کمتری دارد مواجه شود؟ “. این مقاله برخی از سناریوهای رایج را فهرست می کند که تحت آن املاک به قیمت کمتر از ارزش خود به فروش می رسند .
فروشنده اجبار
دلیل اصلی اینکه هر سرمایه گذاری در املاک و مستغلات کمتر از ارزش آن به فروش می رسد، اجبار فروشنده است. وقتی قیمتهای بازار آزاد را برای املاک در نظر میگیریم، یک فرض اساسی داریم که نه خریدار و نه فروشنده عجلهای برای بستن معامله ندارند. آنها از ارزش ملک آگاه هستند و مایلند زمان لازم را برای یافتن خریداری که با ارزش گذاری موافق است صرف کنند.
با این حال، در واقعیت، بسیاری از فروشندگان با فشار مالی مواجه هستند. گاهی اوقات از شغل خود اخراج می شوند. در مواقع دیگر درخواست طلاق می دهند. هنوز دیگران بدهی کارت اعتباری را جمع کرده اند یا در بازارهای سهام متحمل ضرر شده اند. پاسخ بیشتر مشکلات آنها پول نقد سریع است. توجه به کلمه “سریع” مهم است. این فروشندگان برای زمان ارزش زیادی قائل هستند و در صورتی که فروشنده بتواند فوراً پول نقد ارائه کند و فشار مالی آنها را کاهش دهد، مایل به ارائه یک معامله هستند.
جهل فروشنده
همچنین، فرض را بر این گذاشته ایم که فروشنده به طور کامل از ارزش دارایی خود مطلع است. این یک فرض دور از ذهن است. دلیل آن این است که قیمت های املاک و مستغلات مانند قیمت های بازار سهام درج نمی شود. بلکه قیمت های تقریبی هستند و می توانند از ملکی به ملک دیگر متفاوت باشند. بنابراین، به احتمال بسیار زیاد فروشندگان برخی از املاک از مزایای خاصی که توسط اموال آنها ارائه می شود آگاه نیستند و حق بیمه ای برای آن دریافت نمی کنند. به این ترتیب، بسیار محتمل و محتمل است که یک سرمایه گذار ممکن است با فروشنده نادانی روبرو شود که پیشنهادی را به قیمت کمتر از ارزش ملک می پذیرد.
دستور کار کاهش ضرر مالی
در بسیاری از مواقع، خریداران تعهدات وام خود را نادیده می گیرند. این می تواند به دلیل یک وضعیت اضطراری مالی شخصی مانند از دست دادن شغل باشد. از طرف دیگر، می تواند به این دلیل باشد که نرخ بهره وام مسکن آنها به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. در نتیجه آنها دیگر توانایی پرداخت هزینه را ندارند. در هر صورت، ملک توسط بانک ها توقیف می شود.
هنگامی که بانک ها کنترل ملک را در دست دارند، سناریو کاملاً تغییر می کند. بانک ها هیچ علاقه ای به سرمایه گذاری سودآور با املاک بازپس گرفته شده ندارند. انگیزه آنها ساده و روشن است. آنها می خواهند ضرر خود را به حداقل برسانند و ملک را به اولین خریدار که قیمت مناسبی ارائه می دهد بفروشند. به این ترتیب، بانک ها ممکن است زمان زیادی منتظر نمانند تا ارزش واقعی اموالی را که به دست آورده اند، دریابند. بسیاری از سرمایه گذاران املاک و مستغلات ثروت خود را از طریق شکار مداوم خانه های سلب شده به دست آورده اند.
پیشرفت های خلاقانه
یک استراتژی دیگر برای ایجاد یک جریان نقدی مثبت از یک ملک مستغلات این است که بهبودهای خلاقانه خاصی در آن ملک انجام شود. این به این معنی است که شما یک خانه خانوادگی بزرگ با 4 اتاق خواب می خرید. در حال حاضر، تعداد کمی از خانواده ها هستند که ممکن است بخواهند یک آپارتمان 4 خوابه اجاره کنند. بنابراین، خانه را برای ایجاد 4 آپارتمان استودیویی خودکفا بازسازی می کنید. این آپارتمان ها را می توان توسط دانشجویان یا متخصصان شاغل اجاره کرد. ترکیبی از 4 آپارتمان استودیویی که به طور کامل برای مخاطبان هدف خود مبله شده اند، ممکن است حداقل 50٪ اجاره بیشتری نسبت به زمانی که همان ملک به یک خانواده اجاره داده شود، ارائه دهد.
دنیای سرمایهگذاری در املاک و مستغلات مملو از داستانهای سرمایهگذارانی است که میلیونها نفر را برای بهبود خلاقانه اموال خود به دست آوردهاند. با این حال، به نظر می رسد این حداقل یک استراتژی خطرناک است.
عدم تقارن اطلاعاتی
در نهایت، برخی از سرمایه گذاران املاک و مستغلات نسبت به دیگران به خوبی در ارتباط هستند. در نتیجه، آنها قبل از اینکه چنین اطلاعاتی عمومی شود، ایده بهتری از برنامه های توسعه ای که دولت برای یک محله خاص ایجاد کرده است، دارند. در نتیجه، آنها نسبت به سایر سرمایه گذاران برتری دارند و از تعدیل ارزش ملک اطلاع دارند، در حالی که بقیه بازار این کار را نمی کند. بنابراین، آنها آماده هستند تا املاک را با قیمت های کم ارزش خریداری کنند و با افزایش قیمت ها سود کسب کنند.
به این شکل از سرمایه گذاری، تجارت داخلی می گویند. غیرقانونی است و می تواند فرد را به زندان بکشاند. با این حال، در دنیای واقعی، بسیاری از سرمایه گذاران املاک و مستغلات وجود دارند که درآمدهای میلیونی خود را از این طریق به دست آورده اند.
بنابراین، سناریوهای متعددی وجود دارد که بر اساس آن شخص می تواند مالکیت ملکی را با قیمتی کمتر از ارزش بازار آن به دست آورد. فقط باید برای چنین فرصت هایی کوشاتر و مراقب بود و به محض به وجود آمدن از آنها استفاده کرد.
بدون نظر