کالاها مانند سهام و سایر اوراق بهادار هستند. ارزشها از نظر تئوری میتوانند در بلندمدت بالا و پایین بروند. برخی از کارشناسان پیشنهاد می کنند که آینده زمان مناسبی برای سرمایه گذاری در کالاها است. آنها معتقدند که عوامل جمعیتی متعددی وجود دارد که کالاها را در مقایسه با سایرین به سرمایه گذاری ارجح تر تبدیل می کند. این مقاله دلایل این موضوع را فهرست می کند.
برخی از دلایل اصلی افزایش تمایل سرمایه گذاران به کالاها به شرح زیر است:
انفجار جمعیت
جهان در آستانه انفجار جمعیت است. تقریباً همه کشورهای جهان به طور همزمان شاهد افزایش جمعیت خود هستند. کالاها در طبیعت ضروری هستند. بنابراین اگر تعداد افراد حاضر در جهان افزایش یابد، تقاضا برای کالاهای اساسی نیز افزایش می یابد. در واقع مطالعات متعددی وجود دارد که کمبود کالاهای اساسی و قحطی ناشی از آن را پیشبینی میکند. از دیدگاه سرمایه گذاران، تقاضا بسیار زیاد است و احتمال کاهش آن در آینده تقریباً صفر است. از این رو، سرمایه گذاری در کالاها با توجه به مناسب بودن ارزش گذاری فعلی، شرط سرمایه گذاری خوبی است. اصول اساسی قوی هستند، فقط ارزش گذاری باید مناسب باشد.
شهرنشینی
کشورهای در حال توسعه مانند هند و چین با سرعتی در حال شهرنشینی هستند که قبلاً شنیده نشده بود. در حال حاضر کمتر از 15 درصد از جمعیت جهان در شهرها ساکن هستند. با این حال انتظار می رود این نرخ تا سال 2030 بیش از 50 درصد باشد!
شهرهای هوشمند جدیدتری برای پذیرش جمعیت رو به رشد این کشورها ساخته می شوند و بخش املاک و مستغلات در رونق است. این یک سناریوی بسیار مثبت برای کالاها است. این به این دلیل است که بسیاری از فلزات مانند آهن و فولاد به طور گسترده در ساخت خانه ها و ساختمان ها استفاده می شوند. همچنین کالاهایی مانند سیمان نقش حیاتی در این پروژه های ساختمانی دارند.
بنابراین با ساخت خانهها و ساختمانهای بیشتری، تقاضا برای این کالاها به شدت افزایش مییابد. انتظار می رود این سناریو برای چندین سال، اگر نه دهه ها، ادامه یابد! از دیدگاه یک سرمایه گذار، یک بار دیگر این نشان دهنده یک سرمایه گذاری پایدار در جریانی از جریان های نقدی رو به رشد است که می تواند برای چندین سال ادامه یابد. این امر قطعاً فشار صعودی بر قیمت کالاها وارد خواهد کرد.
صنعتی سازی
جهان شاهد موج عظیم صنعتی شدن در قرن نوزدهم بود. این همان چیزی است که جهان غرب یا جهان توسعه یافته را که امروز می شناسیم ایجاد کرد. موج دوم از این دست هم اکنون در جریان است. این موج تقریباً همه کشورها را متحول می کند. با این حال، پیشتازان انقلاب صنعتی امروزی کشورهای BRIC مانند برزیل، روسیه، هند و چین هستند.
اقتصاد چین چندین سال است که بیش از 9 درصد در سال رشد کرده است. اقتصاد هند با نرخ رشد حدود 7 درصد در حال نزدیک شدن به خود است. این کشورها با تعداد زیادی از شهروندان در سن کار، ناچارند شاهد تکرار انقلاب صنعتی باشند. این خبر خوبی برای کالاها است زیرا اکثر کارخانه ها با استفاده از کالاها ساخته می شوند و همچنین تعداد زیادی از مواد خام مورد استفاده در فرآیند تولید نیز کالا هستند.
عدم کشش
مفهوم اقتصادی کشش میزانی است که تقاضا برای یک کالا با قیمت آن در نوسان است. از این رو اگر یک تغییر کوچک در قیمت باعث تغییر زیادی در تقاضا شود، گفته می شود که محصول کشسان است. با این حال، کالاها معمولا تقاضای غیر کششی دارند. این به این دلیل است که آنها معمولاً برای حفظ یک وضعیت خوب زندگی ضروری هستند. برای مثال تقاضا برای گرمایش و برق در دنیای مدرن اختیاری نیست. تقاضا برای نداشتن خانه یا نخوردن غذا هم نیست. مردم به خرید این کالاها ادامه می دهند مگر اینکه قیمت آن ها به طرز مضحکی بیش از حد باشد. از دیدگاه یک سرمایه گذار، داشتن کنترل بر چنین کالاهایی مانند یک پیشنهاد ارزشی خوب به نظر می رسد که احتمالاً سود سهام غنی را در آینده پرداخت می کند.
پناهگاه امن
کالاهایی مانند طلا و نقره نیز در مواقع ناآرامی پناهگاهی امن را فراهم می کنند. این فلزات برای قرن ها به عنوان پول مورد استفاده قرار گرفته اند و همچنان در صورت بروز بحران، پناهگاه امنی را فراهم می کنند. به عنوان مثال، هر بحرانی از آلمان وایمار تا زیمبابوه امروزی، شاهد فروپاشی سیستم پول فیات بوده و قیمت طلا و نقره را افزایش داده است. تسهیل کمی که توسط دولتهای غربی انجام میشود، احتمالاً باعث افزایش تورم در کشورهای توسعهیافته میشود. اگر چنین سناریویی خود را نشان دهد، تقاضا برای طلا و نقره به سادگی افزایش می یابد. به همین دلیل است که سرمایه گذارانی مانند بانک های مرکزی برای خرید هر چه بیشتر طلا در صف ایستاده اند.
بدون دستکاری بازار
بازارهای سهام مستعد دستکاری بازار هستند. با این حال، در مورد بازارهای کالایی نمی توان همین را گفت. هیچ اطلاعات خاص شرکتی وجود ندارد که بتواند بازارها را ایجاد یا شکست دهد. همچنین، بازار کالاها در سراسر جهان پراکنده شده است. از این رو، دستیابی به اطلاعات ترجیحی به طور مداوم یا توانایی کنترل مکرر بازار، حداقل یک ایده دور از ذهن است. این همان چیزی است که باعث می شود کالاها صرف نظر از اندازه یا پیچیدگی سرمایه گذار که شرط بندی می کند، یک بازی منصفانه سرمایه گذاری کنند.
همچنین، کالاها در شرایط رکود یعنی رونق دیررس و رکود اولیه عملکرد بهتری دارند. بسیاری از اقتصاددانان پیش بینی می کنند که چنین دوره ای در آینده نزدیک در راه است. از این رو، ایده خوبی است که برخی از کالاها را به عنوان عناصر اصلی دفاعی در سبد خود نگه دارید.
بدون نظر