وقتی از “ارتباطات” صحبت می کنیم، اغلب به معنای “آنچه می گوییم” است: کلماتی که استفاده می کنیم. با این حال، ارتباطات بین فردی بسیار بیشتر از معنای صریح کلمات، و اطلاعات یا پیامی است که آنها منتقل می کنند. همچنین شامل پیام های ضمنی، خواه عمدی یا غیر عمدی است که از طریق رفتارهای غیرکلامی بیان می شود.
ارتباط غیرکلامی شامل حالات چهره، لحن و زیر و بم صدا، حرکات نمایش داده شده از طریق زبان بدن (کینزیک) و فاصله فیزیکی بین افراد ارتباط دهنده (پروکسیمیک) است.
این سیگنالهای غیرکلامی میتوانند سرنخها و اطلاعات اضافی و معنا را بیش از ارتباطات گفتاری (کلامی) ارائه دهند. در واقع، برخی برآوردها حاکی از آن است که حدود 70 تا 80 درصد ارتباطات غیرکلامی است!
استفاده از ارتباطات غیر کلامی
ارتباطات غیر کلامی به افراد کمک می کند:
-
-
آنچه در کلمات گفته می شود را تقویت یا اصلاح کنید.
برای مثال، افراد ممکن است هنگام گفتن «بله» سرشان را به شدت تکان دهند تا تاکید کنند که با طرف مقابل موافق هستند. شانه های بالا انداختن و بیان غمگین هنگام گفتن «من خوبم، متشکرم» ممکن است به این معنی باشد که اوضاع اصلاً خوب نیست!
-
-
-
اطلاعاتی را در مورد وضعیت عاطفی آنها منتقل کنید.
حالت چهره، لحن صدای شما و زبان بدن شما اغلب می تواند دقیقاً به مردم بگوید که چه احساسی دارید، حتی اگر به سختی یک کلمه صحبت کرده باشید. در نظر بگیرید که چند بار به کسی گفته اید،
“خوبی؟ کمی پایین به نظر می رسی.»
ما از ارتباط غیرکلامی مردم می دانیم که چه احساسی دارند.
-
-
-
روابط بین افراد را تعریف یا تقویت کنید.
اگر تا به حال زوجی را تماشا کرده باشید که در حال صحبت کردن نشسته اند، ممکن است متوجه شده باشید که آنها تمایل دارند زبان بدن یکدیگر را “آینه” کنند. دست هایشان را در حالت های مشابه نگه می دارند، همزمان لبخند می زنند و کامل تر رو به روی هم می چرخند. این حرکات رابطه آنها را تقویت می کند: آنها بر روابط آنها بنا می کنند و به آنها کمک می کنند تا احساس ارتباط بیشتری کنند.
-
-
-
به طرف مقابل بازخورد بدهید.
لبخندها و تکان دادن سر به کسی می گوید که به حرف های او گوش می دهید و موافق هستید. حرکات و حرکات دست ممکن است نشان دهنده این باشد که می خواهید صحبت کنید. این سیگنال های ظریف اطلاعات را به آرامی اما واضح می دهند.
-
-
جریان ارتباطات را تنظیم کنید
تعدادی سیگنال وجود دارد که ما با استفاده از آنها به مردم می گوییم صحبت خود را تمام کرده ایم یا می خواهیم صحبت کنیم. تکان دادن قاطعانه و محکم بستن لب ها نشان می دهد که مثلاً چیزی برای گفتن نداریم. برقراری تماس چشمی با رئیس جلسه و تکان دادن کمی سر نشان دهنده این است که می خواهید صحبت کنید.
یادگیری زبان
بسیاری از کتابهای رایج در زمینه ارتباطات غیرکلامی موضوع را به گونهای بیان میکنند که گویی زبانی است که میتوان آن را یاد گرفت، به این معنا که اگر معنای هر تکان دادن سر، حرکت چشم و حرکت مشخص بود، احساسات و نیات واقعی یک فرد مشخص میشد. درک شود.
این البته کاملاً درست است.
متأسفانه تفسیر ارتباطات غیرکلامی به این سادگی نیست.
به عنوان صفحه ارتباطات بین فردی ما ، ارتباطات غیرکلامی زبانی با معنای ثابت نیست. تحت تأثیر زمینه ای است که در آن رخ می دهد و هدایت می شود. این شامل مکان و افراد مربوطه و همچنین فرهنگ می شود.
به عنوان مثال، تکان دادن سر بین همکاران در یک جلسه کمیته ممکن است معنایی بسیار متفاوت از زمانی داشته باشد که از همان اقدام برای تأیید شخصی در یک اتاق شلوغ استفاده می شود، و دوباره زمانی که دو نفر در حال گفتگوی اجتماعی هستند.
ارتباط غیرکلامی نیز ممکن است هم آگاهانه و هم ناخودآگاه باشد. کنترل حالات صورت به خصوص سخت است، زیرا نمیتوانیم خودمان را بفهمیم که چه میکنیم. بنابراین، ما ممکن است با تلاش برای انتقال آگاهانه یک پیام، در حالی که در واقع ناخودآگاه یک پیام دیگر را منتقل می کنیم، ارتباط را پیچیده کنیم.
ارتباطات بین فردی پیچیده تر می شود زیرا معمولاً نمی توان به تنهایی یک ژست یا بیان را به طور دقیق تفسیر کرد . ارتباط غیرکلامی شامل مجموعه ای کامل از عبارات، حرکات دست و چشم، حالت ها و حرکات است که باید همراه با گفتار ( ارتباط کلامی ) تفسیر شوند .
ارتباط غیر کلامی در نوشتار
در طول سالها، بسیاری از مردم استدلال کردهاند که کلمات نوشتاری حاوی ارتباطات غیرکلامی نیز هستند. به عنوان مثال، دست خط شما می تواند سرنخ هایی از احساس شما در هنگام نوشتن یادداشت بدهد و امروزه انتخاب فونت و رنگ شما نیز چیزی در مورد شما می گوید.
با این حال، در حال حاضر به طور کلی توافق شده است که این اشکال ارتباط غیرکلامی، شاخص های کاملاً غیرقابل اعتمادی از شخصیت هستند. آنها اطلاعات بسیار کمتری را نسبت به ارتباطات غیرکلامی که بخشی از تعاملات چهره به چهره است، منتقل می کنند.
زمینه فرهنگی
خبر خوب این است که بسیاری از ما یاد می گیریم که ارتباطات غیرکلامی را با بزرگ شدن و رشد خود تفسیر کنیم. این یک بخش عادی از نحوه ارتباط ما با افراد دیگر است و اکثر ما هم از آن استفاده می کنیم و هم کاملا ناخودآگاه آن را تفسیر می کنیم.
این می تواند تفسیر آگاهانه را دشوارتر کند. با این حال، اگر از فکر کردن در مورد آن دست بردارید، احتمالاً متوجه خواهید شد که ایده بسیار خوبی از منظور شخصی دارید.
خبر بد این است که ارتباطات غیرکلامی می تواند بسیار خاص فرهنگ باشد.
نمونه هایی از ارتباطات غیرکلامی خاص فرهنگ
- کلیشه رایج ایتالیایی ها، شامل حرکات بزرگ، تکان دادن دست زیاد، و فریادهای بلند و هیجان انگیز فراوان، ممکن است یک کلیشه باشد، اما به دلیلی وجود دارد. در فرهنگ ایتالیایی، برای مثال، هیجان بسیار واضحتر از بریتانیا نشان داده میشود. ارتباط غیر کلامی بسیار واضح تر است. این میتواند تفسیر ارتباطات غیرکلامی را برای ایتالیاییها در بریتانیا یا ایالات متحده، جایی که ظریفتر است، سختتر کند. با این حال، حتی در ایتالیا، تغییرات جغرافیایی وجود دارد.
- حرکت شست بالا، که عموماً نشانه تایید در کشورهای انگلیسی زبان است، در کشورهای دیگر از جمله یونان، ایتالیا و برخی از بخشهای خاورمیانه توهینآمیز تلقی میشود.
-
ایجاد دایره با انگشت شست و سبابه به این شکل در فرهنگ های غربی خوب است. به طور خاص توسط غواصان در این راه استفاده می شود. با این حال، در ژاپن مشهور است که علامت پول است و در کشورهای عربی یک تهدید است.
ارزش این را دارد که مراقب نحوه استفاده از حرکات و زبان بدن باشید!
برای اطلاعات بیشتر در مورد این، به صفحات ما در زمینه ارتباطات بین فرهنگی و آگاهی بین فرهنگی مراجعه کنید .
اهمیت ارتباط غیرکلامی
لازم به یادآوری است که نشانه های غیرکلامی می توانند به همان اندازه مهم یا در برخی موارد حتی مهمتر از آنچه ما می گوییم باشند.
ارتباط غیرکلامی می تواند تأثیر زیادی بر شنونده و نتیجه ارتباط داشته باشد.
هشدار!
افراد تمایل دارند کنترل آگاهانه کمتری بر پیام های غیرکلامی خود نسبت به آنچه واقعاً می گویند داشته باشند.
این تا حدی به این دلیل است که ارتباط غیرکلامی ماهیتی عاطفیتر دارد و بنابراین بسیار غریزیتر است.
بنابراین، اگر بین این دو تناسب وجود ندارد، احتمالاً باید به پیامهای غیرکلامی اعتماد کنید، نه به کلمات استفاده شده.
فقدان پیام غیرکلامی نیز ممکن است نشانه ای باشد که نشان می دهد گوینده به دقت زبان بدن خود را کنترل می کند و ممکن است سعی کند احساسات واقعی خود را پنهان کند.
انواع ارتباطات غیر کلامی
انواع مختلفی از ارتباطات غیر کلامی وجود دارد. آنها عبارتند از:
- حرکات بدن (کینزیک)، به عنوان مثال، حرکات دست یا تکان دادن سر یا تکان دادن سر، که اغلب ساده ترین عنصر ارتباط غیرکلامی برای کنترل است.
- وضعیت قرار گرفتن ، یا نحوه ایستادن یا نشستن شما، اینکه آیا بازوهای شما روی هم قرار گرفته اند، و غیره.
- تماس چشمی ، جایی که میزان تماس چشمی اغلب سطح اعتماد و قابل اعتماد بودن را تعیین می کند.
- پارا زبان یا جنبههایی از صدا جدا از گفتار، مانند زیر و بم، لحن و سرعت صحبت کردن.
- نزدیکی یا فضای شخصی (proxemics) که سطح صمیمیت را تعیین می کند و بر اساس فرهنگ بسیار متفاوت است.
- حالات چهره ، از جمله لبخند زدن، اخم کردن و پلک زدن، که کنترل آگاهانه آنها بسیار سخت است. جالب توجه است، حالات صورت گسترده ای که احساسات قوی مانند ترس، خشم و شادی را نشان می دهد، در سراسر جهان یکسان است. و
- تغییرات فیزیولوژیکی ، برای مثال، ممکن است زمانی که عصبی هستید بیشتر عرق کنید یا پلک بزنید، و همچنین احتمال دارد ضربان قلب شما افزایش یابد. کنترل آگاهانه اینها تقریبا غیرممکن است و بنابراین شاخص بسیار مهمی از وضعیت روانی است.
در صفحات ما در مورد زبان بدن و چهره و صدا اطلاعات بیشتری در مورد همه این نوع ارتباطات غیرکلامی وجود دارد .
در نتیجه…
ارتباط غیرکلامی بخش بسیار پیچیده و در عین حال جدایی ناپذیری از مهارت های ارتباطی کلی است. با این حال، مردم اغلب از رفتار غیر کلامی خود کاملاً بی اطلاع هستند.
آگاهی اولیه از راهبردهای ارتباط غیرکلامی، بیش از آنچه در واقع گفته می شود، می تواند به بهبود تعامل با دیگران کمک کند. آگاهی از این نشانه ها می تواند برای تشویق افراد به صحبت در مورد نگرانی های خود استفاده شود و می تواند منجر به درک مشترک بیشتر شود، که در نهایت، هدف از برقراری ارتباط است.
بدون نظر