مغز خود را دوباره سیم کشی کنید
در این جلسه، به بررسی کتاب “مغز خود را دوباره سیمکشی کنید: به راه خود برای یک زندگی بهتر فکر کنید” اثر جان بی. آردن میپردازیم. این کتاب به شما میآموزد که چگونه با استفاده از قدرت انعطافپذیری مغز، بخشهایی از آن را برای تجربه احساسات مثبتتر، حفظ آرامش در شرایط پراسترس و ارتقای روابط اجتماعی خود، آموزش دهید.
همه ما فکر می کنیم که با ذهنی که با آن متولد شده ایم نیز خواهیم مرد. اما در واقع، حس ما قوی نیست. این فقط “نرم افزار” ساخته شده توسط تجربیات است. بنابراین ما می توانیم ذهن خود را توسعه دهیم و بهبودهای لازم را در زندگی خود انجام دهیم.
فعالسازی بخشهای مغزی:
با انجام تمرینات “سیمکشی مجدد مغز”، بخشهایی از مغز که قبلاً کمفعال بودهاند، فعال میشوند. ما یاد میگیریم که چگونه وظایفی را که به این بخشها مربوط میشوند، انجام دهیم و در مقابل، فعالیت بخشهایی از مغز که بیش از حد فعال بودهاند را کنترل و آرام کنیم.
مزایای این کار:
- خوشبینی: با فعال شدن بخشهای مربوط به احساسات مثبت، دیدگاه خوشبینانهتری نسبت به زندگی پیدا میکنیم.
- مدیریت استرس: یادگیری نحوه آرام کردن بخشهای بیشفعال مغز، به ما در کنترل بهتر استرس و حفظ آرامش در شرایط دشوار کمک میکند.
- تمرکز: با افزایش تمرکز بر روی بخشهای مهم زندگی، میتوانیم اهدافمان را به طور موثرتری دنبال کنیم و از اتلاف وقت و انرژی در مسائل غیرضروری جلوگیری نماییم.
مغز خود را دوباره سیم کشی کنید: به راه خود برای زندگی بهتر فکر کنید نوشته جان بی آردن به بررسی نوروپلاستیسیته و تأثیر الگوهای شناختی بر زندگی ما می پردازد.
الگوهای شناختی، ساختارهای ذهنی و طرز تفکرهای ثابتی هستند که نحوه تفسیر و واکنش ما به اطلاعات و رویدادها را شکل میدهند. این الگوها در طول زندگی ما، تحتتأثیر تجربیات، باورها، ارزشها و احساسات ما شکل میگیرند و به طور خودکار بر افکار، احساسات و رفتار ما در موقعیتهای مختلف تأثیر میگذارند.
این کتاب بینش هایی در مورد عملکرد مغز ارائه می دهد و پیشنهادهای عملی برای تغییر الگوهای فکری ما برای بهبود کیفیت کلی زندگی ارائه می دهد. در این بررسی، به پیشینه نویسنده و محتوای کتاب می پردازیم و برخی نکات شخصی را از خواندن این نشریه روشنگرانه مورد بحث قرار می دهیم.
درباره نویسنده کتاب مغزتان را دوباره سیم کشی کنید
جان بی آردن، دکترا، روانشناس و نویسنده مشهوری است که کتاب های بسیاری در زمینه سلامت روان و علوم اعصاب نوشته است. او دارای دکترای روانشناسی بالینی است، مدیر آموزش بهداشت روان برای Kaiser Permanente است، و سخنران و ارائه کننده پرکار در کنفرانس های حرفه ای در سراسر ایالات متحده و اروپا بوده است. دکتر آردن با بیش از 40 سال تجربه، مقالات زیادی در زمینه علوم اعصاب، روانشناسی شناختی و درمان مبتنی بر مغز منتشر کرده است.
مروری بر کتاب مغزتان را دوباره سیم کشی کنید
مغزتان را دوباره سیم کشی کنید به بخشهایی تقسیم میشود که به جنبههای مختلف عملکرد مغز، انعطافپذیری عصبی، و نحوه درهم تنیدگی افکار و رفتارها برای ایجاد واقعیت ما میپردازد. این کتاب با مقدمه ای بر نوروپلاستیسیته آغاز می شود و سپس به بررسی عملکرد نواحی مختلف مغز می پردازد و در عین حال بر اهمیت حفظ سلامت مغز تاکید می کند. در نهایت، فصل های آخر تکنیک ها و استراتژی های مختلفی را برای ترویج الگوها و رفتارهای مثبت اندیشی ارائه می کنند
نوروپلاستیسیته پایه و اساس بسیاری از تواناییهای مهم ما، از جمله یادگیری، حافظه، حرکت و احساسات است. این همچنین به ما امکان میدهد تا از آسیب مغزی یا بیماریهای عصبی بهبود یابیم.
فصل 1: شلیک سلول های راست با هم
بر اساس تحقیقات علوم اعصاب، مغز ما به طور مداوم تغییر می کند، حتی با ساخت سلول های جدید. و همچنین می توانید ژن های خود را با رفتار خود روشن یا خاموش کنید.
این کتاب به شما نشان می دهد که چگونه از اکتشافات علوم اعصاب برای احساس آرامش و مثبت استفاده کنید. برای سیم کشی مجدد مغز، ابتدا باید بفهمید که مغز شما چگونه کار می کند. مغز شما در پاسخ به دنیای اطراف و در تماس با آن کار می کند.
مغز تنها سه پوند (سه پوند تقریباً برابر با 1.36 کیلوگرم است)وزن دارد، با این حال یکی از پیشرفته ترین قسمت های بدن است. از صد میلیارد سلول سیستمی به نام نورون ها و سلول های پشتیبان تشکیل شده است. نورون ها در قسمت هایی از مغز به نام ماژول ها جمع می شوند. به عنوان مثال، در قشر، چهار (لوب زیر قشر) ماژول را تشکیل می دهند. گفته می شود که افراد «راست مغز» نسبت به افراد دارای «چپ مغز» خلاق تر و معنوی تر هستند.
نواری از الیاف در مغز به نام جسم پینه ای وجود دارد. برای اتصال نورون های دور کار می کند. جسم پینه ای ماده متراکم تر از بدن نر است. به همین دلیل، دو نیمکره مغز زن بیشتر و بیشتر با هم کار می کنند.
نیمکره راست بیشتر به زمینه یا ماهیت یک موقعیت توجه می کند. نیمکره چپ در زبانها مانند توضیحات، دسته بندی ها و اطلاعات چینش خطی بهتر عمل می کند.
مغز انسان، اندامی پیچیده و شگفتانگیز، از دو نیمکره تشکیل شده است که هر کدام به چهار بخش مجزا به نام لوب تقسیم میشوند. این لوبها که عبارتند از پیشانی، جداری، گیجگاهی و پسسری، وظایف مختلفی را در کنترل افکار، احساسات و رفتار ما بر عهده دارند.
لوب پیشانی: به عنوان “مرکز فرماندهی” مغز شناخته میشود و در برنامهریزی، حل مسئله، تصمیمگیری و کنترل حرکت نقش کلیدی دارد.
لوب جداری: مسئول پردازش اطلاعات حسی مانند لمس، دما و درد است و همچنین در ادراک فضایی و هماهنگی حرکتی نقش دارد.
لوب گیجگاهی: در درک و تولید زبان، حافظه و پردازش اطلاعات حسی مانند شنوایی و بینایی نقش دارد.
لوب پسسری: مرکز پردازش بینایی است و در درک بصری، تشخیص اشیاء و رنگها و حافظه دیداری نقش دارد.
تفاوتهای جنسی در مغز:
تحقیقات نشان داده است که برخی تفاوتهای جزئی در ساختار مغز بین زنان و مردان وجود دارد. به عنوان مثال، زنان به طور متوسط سلولهای عصبی بیشتری در لوب گیجگاهی دارند که ممکن است به مهارتهای زبانی بهتر و تمایل زودتر به صحبت کردن در آنها مرتبط باشد.
نکته قابل توجه:
تفاوتهای فردی در ساختار و عملکرد مغز بسیار بیشتر از تفاوتهای جنسی است. به این معنی که هر فرد، چه زن و چه مرد، دارای طیف وسیعی از تواناییها و استعدادهای منحصر به فرد است که تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند ژنتیک، محیط و تجربیات زندگی شکل میگیرد.
آخرین قسمت مغز که مخلوط می شود این است. در خط مقدم لوب فرونتال، قشر جلوی پیشانی (PFC) پیچیده ترین توانایی های شناختی، عملی و عاطفی ما را به ما می دهد.
بخشهای مهم PFC شامل قشر جلوی پیشانی پشتی جانبی (DLPFC) است. این شامل سطوح بالاتری از تفکر، توجه و حافظه کوتاه مدت است.
بیش از شصت نوع انتقال دهنده عصبی در مغز وجود دارد. برخی شما را هیجان زده می کنند و برخی شما را آرام می کنند. سه ناقل عصبی رایجترین کشف شده سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین هستند.
سروتونین در لحن عاطفی و بسیاری از فرآیندهای پویای مختلف نقش دارد. سطوح پایین سروتونین با اضطراب، افسردگی و حتی OCD مرتبط است. نوراپی نفرین توجه را فعال می کند. دوپامین به تمرکز کمک می کند. نوروپلاستیسیته حافظه شما را تشکیل می دهد. با ایجاد ارتباط بین افکار یا تصاویر، بین نورون هایی که حافظه شما را تشکیل می دهند نیز ارتباط برقرار می کنید.
هرچه بیشتر کاری را به روشی خاص انجام دهید، از کلماتی با تلفظ خاص استفاده کنید یا چیزی را در مورد گذشته خود به خاطر بسپارید، نورون های بیشتری با یکدیگر همکاری می کنند تا ارتباط شما را تقویت کنند.
هر چه بیشتر کاری را انجام دهید، بیشتر می توانید آن را در آینده قرار دهید. شما فقط با یادگیری اطلاعات جدید و ایجاد استعدادهای تازه می توانید ذهن را دوباره سیم کشی کنید. در کنار این، می توانید این چهار روش را برای سیم کشی مجدد ذهن به کار بگیرید:
1. توجه:
به رفتار یا خاطره ای که می خواهید تکرار کنید یا به خاطر بسپارید توجه کنید. مدیتیشن لوب های پیشانی شما را فعال می کند و به شما امکان می دهد چیزها را به خاطر بسپارید. به یاد داشته باشید، مغز شما نمی تواند میلیون ها چیز را به خاطر بسپارد، بنابراین به آنچه می خواهید به خاطر بسپارید بیشتر توجه کنید. مدیتیشن شما را به وضعیت کنونی میآورد و این شروع به نوروپلاستیسیته میکند.
2. تلاش:
سعی کنید با تمرکز این کار مغز را برای ایجاد ارتباطات سیناپسی جدید فعال می کند. هنگامی که شروع به تلاش می کنید، مغز شما از گلوکز بیش از حد برای یادگیری چیزهای جدید استفاده می کند. و بخشی از مغز شما که با آن کار مرتبط است از طریق اسکن شروع به کار می کند.
3. بی تلاشی:
هنگامی که یک رفتار، فکر یا احساس جدید شکل گرفت، برای ادامه آن به انرژی کمتری نیاز دارد. در ابتدا، تمرکز، تلاش و قدرت بیشتری در ذهن شما میطلبد، اما زمانی که روشها را درک کنید و به طور مداوم تمرین کنید، آسانتر میشود. و هنگامی که یک تکنیک را توسعه دادید، ذهن شما آماده است تا آن کار را به راحتی انجام دهد.
4. تمرین:
آخرین راه برای سیم کشی مجدد ذهنتان این است که به تمرین ادامه دهید. برای این کار، آن کاری را که می خواهید در آن خوب باشید، مکرراً انجام دهید. با کار با قاطعیت، می توانید روند سیم کشی مجدد ذهن خود را تکمیل کنید.
فصل 2: کنترل آمیگدال شما
بسیاری از ما نمی توانیم احساسات یا افکار خود را آشکارا بیان کنیم. به همین دلیل، آنها نمی توانند منظور خود را درک کنند. اگر شما هم چنین مشکلی دارید، باید آمیگدال خود را کنترل کنید.
برای این کار ابتدا باید روی جنبه دلپذیر آن تمرکز کنید. و با صحبت کردن با افرادی که دوست دارند به شما گوش دهند شروع کنید – این می تواند لوب های پیشانی شما را درگیر کند که به سیم کشی مجدد مغز شما کمک می کند.
اکنون چهار روش ذکر شده در فصل 1 را برای سیم کشی مجدد مغز/ذهن خود اتخاذ کنید: تمرکز، تلاش، بی تلاشی و عزم. تا جایی که می توانید صحبت کردن را تمرین کنید. در نهایت، شما قادر خواهید بود آمیگدال را کنترل کنید و بر ترس از صحبت کردن در جمع غلبه کنید. همچنین از این روش ها برای مقابله با استرس و اضطراب خود استفاده کنید:
- آمیگدال همچنین در صورت ترس می تواند شما را تهدید کند و به شما بیماری های خطرناکی بدهد. همچنین ممکن است اتفاق بیفتد – بنابراین به محض اینکه چنین احساسی کردید، به احساس خود واکنش نشان دهید و برای تغییر آن کار دیگری انجام دهید.
- باید راه میانی برای مقابله با استرس پیدا کنید. سعی نکنید از استرس و اضطراب فرار کنید. آن را سازماندهی کند. انجام این کار می تواند ذهنی سالم و ارزشمند را ارتقا دهد.
- وقتی ضربان قلب شما سریع است، استرس بیشتری دارید. بنابراین نفس خود را آهسته کنید. برای یادگیری آرامش، عادات تنفسی جدیدی ایجاد کنید. می توانید در این مورد مدیتیشن کنید.
- به جای تلاش برای اجتناب از ترس با آن روبرو شوید. وقتی یاد بگیرید با ترس خود روبرو شوید، به راحتی می توانید بر ترس خود غلبه کنید.
- به چیزهای منفی تکیه نکنید. مثبت فکر کنید زیرا احساس شما می تواند باعث ایجاد حالت عاطفی شما شود. افکار منفی همیشه باعث نگرانی شما می شود. نظرات مثبت شما را خوشحال می کند.
فصل 3: حفظ خلق و خوی مثبت
اگر پایه عاطفی قدیمی داشته باشید که شما را غمگین یا عصبانی نگه می دارد، می تواند یک رکورد به نظر برسد، می تواند یک رکورد به نظر برسد. برای تغییر این موضوع، باید از فکر کردن به روشی که قبلاً فکر میکردید دست بردارید.» در عین حال، باید راه هایی برای رها کردن آن احساس منفی پیدا کنید. ذهن خود را دوباره سیم کشی کنید تا خلق و خوی مثبت ایجاد کنید. چندین راه وجود دارد که در این فصل با آنها آشنا خواهیم شد:
1. خلق و خوی مثبت:
اگر نمی توانید به راحتی در خلق و خوی مثبت بمانید، حتی می توانید با تظاهر به نگرش مثبت، ذهن خود را مجدداً راه اندازی کنید و فکر کنید که در خلق و خوی عالی هستید. در صورت امکان، همیشه لبخند بر لب داشته باشید. تظاهر به شاد بودن نیز می تواند مزایای زیادی برای شما به همراه داشته باشد.
نحوه عملکرد آن به این صورت است: مسیر عصبی بدن ما ماهیچه های صورت، اعصاب جمجمه، نواحی زیر قشری و قشر مغز را به هم متصل می کند. بنابراین اطلاعات از مغز به چهره منتقل می شود و شما احساس خوشحالی می کنید. و شما قادر به سیم کشی مجدد مغز خود هستید.
2. شیمی نور:
برای استفاده از این روش، از نور طبیعی که در طول روز می آید نهایت استفاده را ببرید. برای اینکه بتوانید به شیمی مغز خود کمک کنید تا احساسات خوب را تقویت کند، نور طبیعی شما را شاداب می کند. در کنار این، می توانید یک قرص ویتامین D که برای سیستم دفاعی شما ضروری است نیز مصرف کنید.
3. تقویت هوازی:
تحقیقات نشان داده است که ورزش یکی از سادهترین راهها برای افزایش انعطافپذیری عصبی و نوروژنز است. در حال حاضر، فقط به یاد داشته باشید که وقتی تمرین را با تغییر طرز فکر خود ترکیب می کنید، خلق و خوی شما می تواند به شدت تقویت شود.
4. ایجاد روایت:
خودت باش، روایت زندگیت. تمام تلاش خود را بکنید تا زندگی خود را توضیح دهید. این به شما کمک می کند تا تجربه خود را درک کنید. و می توانید به احساسات مثبت دست پیدا کنید.
5- مثبت اندیشی:
برای مثبت اندیشی باید هدف CBT را در ذهن خود نگه دارید. با انجام این کار می توانید افکار تنبل خود را اصلاح کنید و همچنین احساسات خود را تغییر دهید. در CBT، شما تحریف های شناختی خود را ترمیم می کنید. اگر افسرده هستید، احتمالاً دچار تحریفات شناختی یا باورهایی شده اید که خلق و خوی منفی را تقویت می کند. تحریف های شناختی عبارتند از:
- تفکر قطبی شده: سیاه و سفید، همه یا هیچ، خوب یا بد، تفکر منحصر به فرد یا شوم.
- تعمیم بیش از حد: پایان دادن به زندگی با فکر کردن به یک حادثه بد در محل کار.
- شخصی سازی: منفی نگری به گفته های شخصی.
- ذهن خوانی: با فرض منفی اینکه می دانید دیگران به چه فکر می کنند.
- باید و نباید: وضع قوانین سختگیرانه و سختگیرانه.
- تصادف: درک هر رویدادی به عنوان نشانه ای از یک فاجعه مهم یا یک فاجعه در راه (مثلاً، “اوه، نه، چراغ قرمز! اکنون نمی توانم بروم.”)
- استدلال عاطفی: در مورد احساس خود، نظر بدهید.
- بدبینی: دیدن پیامدهای منفی برای اکثر رویدادها.
چنین افکار منفی بر روحیه شما تأثیر می گذارد و شما را افسرده می کند. شما می توانید با تغییر طرز فکر خود نگرش خود را مثبت کنید. از این تفکر استفاده کنید تا ذهن خود را از نگرش منفی خارج کنید تا مغز خود را با موفقیت دوباره سیم کشی کنید.
- خاکستری: اینگونه فکر کردن می تواند به شما در مقابله با افکار منفی و مثبت کمک کند. فقط شروع کنید به همه انتظارات در این بین فکر کنید.
- آن را بررسی کنید: اکنون، به جای اینکه فقط از نظر از پیش تعیین شده خود پیروی کنید – اظهارات و فرضیات خود را در مورد وضعیت وارد کنید.
- خوش بین: با هر موقعیتی به عنوان یک فرصت برخورد کنید.
- منزوی کردن: خود را از باورهای منفی تکراری جدا کنید.
- مشکلات بیرونی: وقتی اتفاق وحشتناکی می افتد، آن را به جای سرنوشت یا آینده خود یک مشکل در نظر بگیرید.
- اجتماعی درمانی ساده ترین راه برای ایجاد روحیه مثبت است. بیرون می روید و با مردم وقت می گذرانید. تنهایی مهمترین عامل غم و اندوه است. پس زندگی با مردم را شروع کنید و تفاوت را در کوتاه ترین زمان ببینید.
با استفاده از تمام این روش ها، می توانید خلق و خوی خود را به طور مثبت تغییر دهید. و دوباره، زمانی که با یک نگرش منفی روبرو می شوید، آماده باشید که طرز فکر خود را به طور مثبت تغییر دهید. به این ترتیب می توانید ذهن خود را به سمت مثبت اندیشی مجدد هدایت کنید.
فصل چهارم: بهبود حافظه
به یک زندگی خوب فکر کنید ؛ همیشه لازم است که احساس خوبی داشته باشیم. اما اغلب، چنان حافظه ای داریم که مجبور می شویم بد فکر کنیم. پس حافظه خود را طوری تنظیم کنید که به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید. و برای انجام این کار، باید حافظه را به روشی بهتر توسعه دهید. شما می توانید کارهای زیادی برای بهبود حافظه خود انجام دهید. اما محدودیت هایی نیز دارد:
- تمرکز روی چندین چیز و به خاطر سپردن همه آنها با دقت بسیار بالا. به عنوان مثال، به همین دلیل است که اگر همزمان با تلفن همراه خود صحبت می کنید، ممکن است لازم باشد به یاد داشته باشید که هنگام رانندگی به تابلوی جاده صحیح نگاه کنید.
- شما انتظار دارید که حافظه شما بدون هیچ تلاشی بهبود یابد. حافظه چیزی نیست که داری یا نداشته باشی، مثل ارث. ورزش برای افزایش حافظه ضروری است.
- این باور است که هر آنچه را که تا به حال تجربه کرده اید به خاطر خواهید آورد. خاطرات مثل عکس های فوری نیستند. بنابراین، بنای قدیمی با شکل گیری خاطره جدید ضعیف می شود.
روش های تقویت حافظه:
1. مراقب باشید:
توجه تابعی از لوب های پیشانی شماست. آنها به بقیه مغز شما می گویند که چه چیزی مهم است و چه چیزی باید به خاطر بسپارد. شما باید لوب های فرونتال خود را درگیر کنید تا به نوروپلاستیسیته و بهبود حافظه کمک کنید. برای ایجاد یک حافظه خوب، این موارد را در ذهن داشته باشید:
فقط از طریق مدیتیشن می توانید حافظه خود را تقویت کنید زیرا اغلب می توانیم همان چیزی را که تمام توجه خود را به آن معطوف کرده ایم، برای مدت طولانی به خاطر بسپاریم. هرچه یک اطلاعات برای شما حیاتی تر باشد، حافظه شما ماندگارتر خواهد بود.
2. استفاده از انواع مختلف حافظه:
محدودیتی برای مقدار حافظه ای که می توانید در حافظه کاری خود ذخیره کنید وجود دارد، در حالی که می توانید حافظه های بی شماری را در حافظه بلند مدت خود نگه دارید. حافظه بلند مدت مانند یک مجموعه است. اگر رویدادها، اطلاعات، تصویر یا هر موضوعی را در مورد گذشته خود به یاد بیاورید، به آن حافظه بیانی می گویند.
حافظه داده های مبتنی بر زبان را حافظه معنایی می گویند. خاطرات همپوشانی گذشته را حافظه اپیزودیک می نامند.
با این مثال روش حافظه را در نظر بگیرید. اگر به یاد داشته باشید که یک کاغذ را برش دهید، آن خاطره اپیزودیک است. اگر نحوه برش مقاله را منعکس کند، حافظه اعلانی است. اگر کلماتی را که کسی در مورد برش کاغذ گفته است به خاطر بیاورید، حافظه معنایی است. اگر خاطرات شما شامل احساسات قوی باشد، به آن خاطرات عاطفی می گویند. به عنوان مثال، یک سبک معمولی راه رفتن، مانند دوچرخه سواری یا نوشتن نام، حافظه رویه ای نامیده می شود.
همه این انواع حافظه اشکال حافظه بلندمدت در نظر گرفته می شوند، اما می توان آنها را به عنوان دو زیرسیستم گسترده، حافظه آشکار و ضمنی در نظر گرفت. صریح شامل چیزها و تجربیات اعلام شده است. ضمنی دارای مهارت های رویه ای و حافظه عاطفی است. مهارتهای رویهای عصبی که در حافظه بلندمدت دخیل است با پیروی از سه روش زیر به دست میآید:
1. یادآوری: گاهی اوقات به این کار کدگذاری حافظه می گویند. به عنوان مثال، یادگیری اصول اولیه دوچرخه سواری اتفاق می افتد.
2. ذخیره سازی خاطرات: در این مرحله، حافظه را برای استفاده بعدی در حالی که روی یادگیری سوارکاری کار می کنید، بایگانی می کنید.
3. بازگرداندن حافظه: به یاد می آورید که دفعه بعد که سوار دوچرخه می شوید بدوید.
4. ترفندهای مفید و تقویت حافظه: می توانید با استفاده از ترفندهای تقویت حافظه، مهارت های حافظه را توسعه دهید. دستگاه های یادگاری آنهایی هستند که توجه شما را جلب می کنند و حفظ کردن را سرگرم کننده می کنند. آنها موثرترین هستند. برخی از ابزارهای یادگاری در طول تاریخ مورد استفاده قرار گرفته اند، که نویسنده چهار مورد از آنها را ضروری و آسان برای درک توصیف کرده است:
1. Pegs: این به شما امکان می دهد یک کلمه را با کلمه دیگری مرتبط کنید که به خاطر سپردن آسان تر است. وقتی به عبارت peg فکر می کنید، به کلمه ای فکر می کنید که می خواهید به خاطر بسپارید.
2. Loci: Loci کلمه جمع برای مکان است که برای “مکان” یا “مکان” استفاده می شود. هنگامی که از Loci استفاده می کنید، خاطرات خود را با یک مکان خاص علامت گذاری کنید. برای این کار از دو روش اصلی Loci استفاده کنید: متعهد شوید که یک مکان را به ترتیبی که آنها را به خاطر می آورید به خاطر بسپارید.
چیزی را با هر مکانی که می خواهید در خاطرتان بماند جفت کنید. با استفاده از این دو روش آسان، میتوانید با نگاه کردن به مکان، قدم زدن بر روی آن یا به سادگی تصور کردن آن در ذهن، آنچه را که میخواهید به خاطر بسپارید، به خاطر بسپارید.
3. پیوندهای داستان: در طول تاریخ، مردم در اطراف داستان نویسان زندگی می کردند. ممکن است کتاب های زیادی خوانده باشید و از فیلم های زیادی لذت برده باشید. داستان ها بخش مهمی از فرهنگ ما هستند. شما از داستان ها برای یادگیری، آموزش و گذراندن زمان استفاده می کنید. همچنین می توانید داستان ها را با اطلاعاتی که می خواهید به خاطر بسپارید مرتبط کنید.
4. پیوند: ساخت آن کمی بیشتر زمان می برد. برای استفاده از این تکنیک، فهرست یا گروهی از کلمات یا مفاهیمی که باید به خاطر بسپارید ایجاد کنید. برای استفاده از تکنیک پیوند، یک تصویر مشاهده شده را به چیزی که می خواهید به خاطر بسپارید پیوند دهید.
اکنون از سیستم حافظه ای که برای شما مناسب تر است استفاده کنید. به یاد داشته باشید که هر سیستم حافظه ای که استفاده می کنید برای شما انعطاف پذیر است و می توانید چیزهایی را که سعی می کنید به خاطر بسپارید به راحتی به خاطر بسپارید. همچنین استفاده از دستگاه های یادگاری را تمرین کنید تا بتوانید در استفاده از آنها بهتر شوید.
همچنین برای بهبود حافظه خود این موارد را در نظر داشته باشید:
- رژیم غذایی متعادل داشته باشید: برای داشتن یک رژیم غذایی متعادل، یک کربوهیدرات پیچیده، یک میوه یا یک سبزی و یک پروتئین را در رژیم غذایی خود بگنجانید.
- به اندازه کافی بخوابید: برای استفاده از ظرفیت کلی حافظه خود، به ذهنی آرام و هوشیار نیاز است. این را می توان تنها با استراحت به دست آورد، بنابراین 8 تا 9 ساعت بخوابید.
- برای تقویت حافظه خود روزانه ورزش کنید.
- مکمل مصرف کنید ویتامینها، مواد معدنی و مکملهای گیاهی به مغز شما کمک میکنند تا بیوشیمی را به دست بیاورد، که به شما امکان میدهد به خوبی به خاطر بسپارید.
- از تمرینات تمرکز حواس به عنوان راهی برای تیز نگه داشتن مهارت های حافظه خود استفاده کنید. برای این کار، این موارد را در نظر بگیرید: کتاب های غیرداستانی بخوانید. یک کلاس بردار. مسافرت رفتن. در گفتگوها و بحث های الهام بخش شرکت کنید. دامنه توجه خود را توسعه دهید: برای این کار، کار روزانه خود را به خوبی و به خوبی انجام دهید. سازماندهی شده باشید و همیشه آماده کشف مسائل باشید. به نام، شکل و رنگ یک نفر و همچنین بو، صدا و احساسات او هنگام ملاقات با او توجه کنید. از چهار دستگاه یادگاری که قبلاً ذکر شد استفاده کنید: Pegs، Loci، Story Links و Links.
ذهن را در عادات سالم دوباره سیم کشی کنید
مغز ما اغلب به دلیل عادت های بدمان ضعیف می شود. و برای تقویت ذهن خود، تغییر این عادات ضروری است. این عادات بد شامل خوردن غذای نامناسب، حذف غذا، نخوابیدن کافی یا اتلاف وقت است. تمام این عادات بد به ذهن شما آسیب می رساند و به همین دلیل شروع به انجام کارهای منفی در زندگی خود می کنید. بنابراین برای تبدیل این عادات بد به عادات خوب، چند نکته ضروری را در نظر داشته باشید:
- هرگز حتی یک وعده از سه وعده غذایی خود را از دست ندهید. به خصوص هرگز صبحانه خود را حذف نکنید زیرا صبحانه در صبح به شما کمک می کند تا پرانرژی شوید. زمانی که روز خود را با تمام انرژی شروع می کنید، می توانید به سرعت و با اشتیاق بهتر تشکر کنید. پس صبح را با یک صبحانه فعال و سالم شروع کنید. برای بهتر کردن صبحانه، یک تخم مرغ (پروتئین)، غلات کامل (کربوهیدرات) و آب (میوه) را در صبحانه خود بگنجانید. برای ناهار، غذایی بخورید که پروتئین بیشتری نسبت به کربوهیدرات دارد. شام خود را برخلاف روز نگه دارید و به یاد داشته باشید که فیدر شما باید کربوهیدرات بیشتری نسبت به پروتئین داشته باشد. بعد از آن شب قبل از خواب چیزی نخورید.
- از مصرف بیش از حد شکر خودداری کنید. این برای مغز شما بد است زیرا توانایی شما را برای تفکر واضح، حفظ خلق و خو و رفتار موثر در موقعیت اجتماعی مختل می کند. پس قند خون خود را متعادل نگه دارید.
- اگر در طول روز حافظه کوتاه مدت و قدرت فکری خوبی دارید، صبحانه یا ناهار را با پروتئین بالا میل کنید. غذاهای حاوی آمینو اسید بخورید – زیرا اسیدهای آمینه فعال می شوند: استیل کولین، نوراپی نفرین و دوپامین که توانایی به خاطر سپردن را بهبود می بخشد.
- روزانه ورزش کنید. اگر نمی توانید زیاد ورزش کنید، هر روز صبح 15 تا 20 دقیقه پیاده روی کنید. در کنار این، مراقبه کنید. مدیتیشن به ذهن شما کمک می کند تا آرام باشد و خوب فکر کند. یکباره زیاد ورزش نکنید. این می تواند شما را خسته کند و مستقیماً بر مغز شما تأثیر بگذارد و شما را غمگین و افسرده کند.
- عادات بد خواب می تواند باعث بسیاری از بیماری ها شود و مغز شما می تواند بسیار ضعیف شود. برای بهبود عادات خواب خود و پیروی از این دستورالعمل ها برای ایجاد یک الگوی خواب سالم تر:
- در رختخواب غیر از خواب و رابطه جنسی هیچ کاری انجام ندهید.
- اگر نمی توانید بخوابید، بلند شوید و به اتاق دیگری بروید.
- برای خوابیدن زیاد تلاش نکنید. این باعث افزایش استرس شما می شود.
- از نوشیدن مایعات زیاد در شب خودداری کنید.
- حداقل چند ساعت قبل از خواب از نور شدید اجتناب کنید. تا اواخر عصر با کامپیوتر کار نکنید.
- از چرت زدن در طول روز خودداری کنید. استراحت می تواند منجر به خواب راحت شود.
- سعی کنید قبل از خواب یک صبحانه سبک با کربوهیدرات های پیچیده بخورید. اما چیزی با شکر و نمک نخورید.
- از خوردن میان وعده های پروتئینی در شب اجتناب کنید، زیرا پروتئین سنتز سروتونین را مهار می کند و شما را هوشیار می کند.
- سه تا شش ساعت قبل از خواب ورزش کنید و برای جلوگیری از سر و صدا از گوش گیر یا پنکه سفید استفاده کنید.
- پنج ساعت قبل از خواب الکل ننوشید.
- دمای بدن خود را خنک نگه دارید. زیاد خود را نپوشانید.
همچنین به تمام موارد ضروری ذکر شده در کتاب توجه کنید و شروع به کار روی سیم کشی مجدد ذهن خود کنید.
نتیجه گیری و بررسی
از این کتاب، نحوه سیم کشی مجدد مغز را آموختیم که با استفاده از آن می توانید زندگی بهتری را شروع کنید. شما کارهای ضروری در زندگی خود را همانطور که فکر می کنید انجام می دهید – به علاوه ذهن شما بر مهمترین جنبه های زندگی شما تأثیر می گذارد. این بدان معناست که تفکر شما، خوب یا وحشتناک، به ذهن شما بستگی دارد. و داشتن دلیل محکم برای خوب فکر کردن ضروری است. پس از روش های ذکر شده در کتاب برای رسیدن به حس قوی و بهبود زندگی خود استفاده کنید. امیدوارم این کتاب را به خوبی درک کرده باشید و از روش های ذکر شده در متن در زندگی خود استفاده کنید.
به عنوان فردی که سالها با اضطراب و افسردگی دست و پنجه نرم میکردم، همیشه به دنبال راههایی برای غلبه بر الگوهای افکار منفی و بهبود سلامت روانم بودم. این کتاب ابزار و دانش لازم را برای ایجاد تغییرات مهم در زندگی به من داد.
یکی از چیزهایی که برای من قابل توجه بود، توضیح نویسنده در مورد نحوه عملکرد مغز و نحوه تثبیت الگوهای فکری ما در مسیرهای عصبی ما بود. آردن توضیح میدهد که چگونه میتوانیم مغز خود را با تغییر افکار و رفتار خود سیمکشی کنیم و تمرینها و تکنیکهای عملی را برای انجام این کار ارائه میدهد. دریافتم که این تمرینها بسیار مفید هستند، زیرا به من اجازه میدهند تأثیر افکار و اعمالم را بر مغز و سلامت روانم ببینم.
جنبه دیگری از کتاب که من از آن استقبال کردم، تاکید نویسنده بر اهمیت مراقبت از خود بود. آردن توضیح میدهد که چگونه استرس و احساسات منفی میتوانند تأثیر مضری بر سلامت مغز ما داشته باشند، و نکاتی را برای کاهش استرس و ارتقای مراقبت از خود ارائه میدهد. این به ویژه برای من مفید بود، زیرا تمایل دارم نیازهای دیگران را بر نیازهای خودم ترجیح دهم و از رفاه خودم غافل شوم.
به طور کلی، من به هر کسی که به دنبال بهبود سلامت روانی و رفاه خود است، “مغز خود را دوباره سیم کشی کنید” را به شدت توصیه می کنم. این کتاب به شیوه ای در دسترس و جذاب نوشته شده است و ابزارها و تکنیک های عملی را ارائه می دهد که می تواند به راحتی در زندگی روزمره پیاده سازی شود. بدون شک تأثیر مثبتی بر زندگی من داشته است و از اینکه با آن برخورد کردم سپاسگزارم.
بدون نظر