نافرمانی یکی از آن واژههایی است که معمولاً در داستانها برای توصیف قهرمانی در حال مبارزه علیه رژیم ستمگر آمده است. با این حال، در محل کار، با کارمندان سرکش که از گوش دادن به دستورالعمل ها یا اطاعت از دستورات امتناع می ورزند، شایع تر است. SHRM آن را اینگونه توصیف می کند :
«سرکشی در محیط کار به امتناع عمدی کارمند از اطاعت از دستورات قانونی و معقول کارفرما اشاره دارد. چنین امتناع سطح احترام و توانایی ناظر برای مدیریت را تضعیف می کند و بنابراین، اغلب دلیلی برای اقدامات انضباطی، تا و از جمله خاتمه کار است.»
در داستانهای تخیلی، یک کارمند سرکش قهرمان میشود، روز را نجات میدهد و همه بخشیده میشوند. در محل کار، این کار کمی متفاوت است. یک کارمند سرکش جریان یک کسب و کار را مختل می کند، به بهره وری کل تیم آسیب می رساند و روحیه را از بین می برد.
تفاوت بین نافرمانی و ارتباط
برای شناسایی صحیح نافرمانی، دیدگاه خاصی لازم است. برخی از مدیران از آن به معنای “هر زمانی که یک کارمند از دستورات من اطاعت نمی کند” استفاده می کنند، اما این تعریف خوبی نیست. در واقع، مدیران نیز مانند هر کس دیگری خطاپذیر هستند.
همانطور که اغلب کارکنان ممکن است سرکشی کنند، مواردی نیز وجود دارد که یک مدیر عدم ارتباط را به اشتباه به عنوان نافرمانی تشخیص می دهد. این وضعیت معمولاً زمانی اتفاق میافتد که یک مدیر در مدیریت خیلی خوب نیست و تمایل دارد انتقاد را شخصاً بپذیرد. همه ما آنجا بوده ایم، احتمالاً در هر دو طرف معادله.
AIHR Digital آن را اینگونه بیان می کند :
«تفاوت بین نافرمانی و عقب نشینی عموماً در نحوه برخورد کارمند با موقعیت رخ می دهد. اگر یک کارمند دستورات مدیر را نادیده بگیرد و کار دیگری انجام دهد، این نافرمانی است. با این حال، اگر کارمند با مدیر تماس بگیرد و توضیح دهد که چرا دستورالعملهای مدیر ایده بدی هستند، بحثی پیش میآید و آنها در نهایت موافقت میکنند، این عقبنشینی است.»
یک محل کار خوب بر پایه ارتباطات و شفافیت استوار است. كاركنان و مديران بر اساس ديدگاههاي متفاوتشان از موقعيت و اطلاعات موجود، ديدگاههاي متفاوتي نسبت به شرايط مشابه دارند.
یک کارمند می تواند یک دیدگاه سطح زمین از نحوه واکنش مشتری معمولی، همکارانش و عموم مردم به یک رویداد خاص را ببیند. وقتی یک مدیر دستوری را که میداند – یا معتقد است میداند – به کسبوکار، همکاران یا حرفهاش آسیب میرساند را کنار میزند، ممکن است تمایل داشته باشند که دستور را پس بزنند یا از آن پیروی نکنند. سپس یک مدیر می تواند وارد عمل شود و توضیح دهد که چرا این تصمیم اتفاق می افتد، شواهدی برای مقابله با دیدگاه کارمند ارائه دهد و آنها را متقاعد کند که این تصمیم موجه است.
در مقابل، یک کارمند ممکن است از دیدگاه خود از طریق ارتباط استفاده کند تا مدیریت را متقاعد کند که دستورالعمل آنها نادرست است. همیشه این امکان وجود دارد که تجزیه و تحلیل ها یک شواهد مهم را از دست داده باشند یا اینکه هر کسی که این دستورالعمل را صادر کرده است این کار را به خاطر منافع شخصی خود انجام می دهد نه به نفع شرکت. نمونههای بیشماری از « سرمایهداری کرکس » وجود دارد که در آن یک مدیر اجرایی جدید وارد میشود و دستورالعملهایی را برای افراد پایینتر در زنجیره صادر میکند تا خود را غنیتر کنند نه اینکه کسبوکار را برگردانند.
نافرمانی همیشه بد نیست، اما تقریباً همیشه نادرست است.
منظور ما چیست؟ نافرمانی یک عمل عمدی نادیده گرفتن و امتناع از پیروی از دستورات بالاست. یک کارمند ممکن است بخواهد در مورد آن دستورات بحث کند، آنها را رد کند یا در مورد آنها ارتباط برقرار کند، اما یک راه درست و یک راه اشتباه برای انجام آن وجود دارد.
البته کلید ارتباط است. اگر کارمند از پیروی از دستور امتناع کند اما هیچ اقدام دیگری برای اصلاح وضعیت انجام ندهد، نافرمانی است. اگر کارمند در انجام دستوری برای برقراری ارتباط با مدیریت در مورد آن تأخیر کند، نافرمانی نیست. یعنی کارمند خوبی هستند.
یکی دیگر از ویژگی های اصلی نافرمانی، شدید بودن امتناع از پیروی از دستور است. روند به این صورت است:
- مدیر به یک کارمند دستور می دهد.
- کارمند دستور را تصدیق می کند.
- کارمند از اجرای دستور خودداری می کند.
موقعیتی را در نظر بگیرید که در آن مدیر لیستی از وظایف 30 موردی را به کارمند می دهد تا در یک روز کامل شود و کارمند آن را تصدیق می کند. پس از آن کارمند فقط زمان دارد تا 25 مورد از آن وظایف را انجام دهد. پنج مورد باقیمانده ناقص باقی مانده اند، اما این بدان معنا نیست که کارمند نافرمانی بوده است. این بدان معنی است که آنها بیش از حد کار می کنند و بار کاری بالاتر از توانایی آنها برای کار است. تنبیه کارمند برای انجام ندادن آن وظایف احتمالاً بعداً منجر به سرپیچی عمدی خواهد شد، نه بهبود بهره وری.
نافرمانی محافظت شده
راه های مختلفی وجود دارد که از نافرمانی محافظت می شود – نافرمانی واقعی، نه پس زدن ساده -.
اولین اقدام جمعی است. اگر مجموعه ای از کارمندان، یک تیم کامل، یا کل فهرست کارمندان تصمیم به سازماندهی اقدام جمعی مانند اعتصاب کارگری بگیرند، انتقام از آنها غیرقانونی است. تصمیم عمدی برای نادیده گرفتن دستورات مدیریت قطعاً نافرمانی است. با این حال، به ندرت وضعیتی به نقطه اعتصاب کارگری می رسد بدون اینکه برخی تخلفات فاحش از سوی مدیریت انجام شود.
حالت دوم که در آن اگر دستور صادر شده از بالا غیرقانونی باشد، نافرمانی محافظت می شود. اگر مدیریت چیزی مانند «حذف همه رزومهها از اقلیتها» یا «جاسوسی از دادههای خصوصی مشتریان» درخواست کند، این سفارش غیرقانونی است. در حالی که ممکن است دولت احساس کند که عدم اطاعت کارمند از دستور سرپیچی است، کارمند محافظت می شود.
به طور مشابه، اگر کارمندی افشاگر شود ، از OSHA و دولت برای وضعیت خود به عنوان یک افشاگر حمایت میشود. بدون اینکه شرکت برای انجام این کار مشمول جریمه های شدیدی شود، نمی توان آنها را تلافی کرد.
یکی دیگر از موقعیت های نسبتا رایج در برخی صنایع زمانی است که یک سفارش کارمند را در معرض خطر قرار می دهد. آسیب معمولاً جسمی است اما بالقوه روانی نیز هست. به عنوان مثال، دستور اداره بیمارستان به پرستاران برای مراقبت از بیماران مبتلا به کووید مثبت بدون تجهیزات حفاظتی مناسب، یا یک سرکار ساختمانی که کارگری را برای انجام کاری بدون کلاه یا تجهیزات مناسب فرا می خواند، مواردی است که کارمند به دلیل دستور مستقیم در معرض خطر قرار می گیرد. از مدیریت کارمند دلایلی برای امتناع بر اساس حفظ سلامت و رفاه خود دارد.
البته از همه نافرمانی ها محافظت نمی شود. اگر دستوری قانونی، اخلاقی و قابل قبول باشد، اما کارمند باز هم از انجام آن امتناع کند، می توان آزادانه (در حد عقل) مجازات کرد.
نحوه برخورد با نافرمانی در محیط کار
از منظر مدیریت، سرکشی می تواند شرایط سختی برای مقابله باشد.
از یک طرف، یک کارمند نافرمان می تواند روحیه را از بین ببرد، بهره وری را از بین ببرد و کل یک تجارت را به هم ریخت.
از سوی دیگر، کارمندی که شکایتهای مشروع دارد – حتی اگر نتوانید آنها را ببینید – ممکن است محافظت شود و مجازات آنها میتواند شما و شرکتتان را در آب داغ قرار دهد.
علاوه بر این، عدم تبعیت از گزارش های مستقیم می تواند بسیار شخصی احساس شود. آنها از شرکت سرپیچی نمی کنند. آنها از شما نافرمانی می کنند این باعث می شود احساس بدی به شما دست دهد، گویی یک شرور هستید، به خصوص اگر دستورات شما موجه باشد یا تکذیب های کارمند غیرقانونی باشد. شرایط سختی است.
در حالی که برخی از نافرمانی ها معتبر و محافظت شده است، بسیاری از آن ها معتبر نیستند. برخورد صحیح با یک کارمند نافرمان برای موفقیت کسب و کار بسیار مهم است.
اول، تعیین کنید که آیا وضعیت واقعاً نافرمانی است یا خیر. وقتی کارمندی دستورات شما را عقب می اندازد و نادیده می گیرد، می تواند ارزش وقت شما را داشته باشد تا به مشکل نگاه کنید. سوالاتی مانند:
- آیا این دستور کارمند را در معرض خطری قرار می دهد که شما نمی بینید؟
- آیا دستور نقض قانون، مقررات یا الزامات اخلاقی است که شما با آن آشنایی ندارید؟
- آیا شرایط استثنایی وجود دارد که به این معنی است که کارمند به دلیل رعایت قوانین مجازات می شود؟
این سومی بسیار رایج است. اگر دستور انجام کاری را بدهید، اما کارمند قبلاً آن کار را انجام داده بود و به خاطر انجام آن تنبیه شده بود، ممکن است امتناع کند زیرا قرار است به هر طریقی مجازات شوند. این وضعیت اغلب زمانی اتفاق می افتد که خط مشی شرکت و سفارشات مستقیم با هم تضاد داشته باشند.
علاوه بر این، کانال های ارتباطی را بررسی کنید. آیا کارمند، مافوق او، یا سایر اعضای تیم سعی کرده اند در مورد این دستور با شما تماس بگیرند و اینکه چگونه آن را معتبر نمی دانند؟ آیا آنها ارتباط و پس زدن را ارائه می دهند؟ اگر چنین است، ممکن است آنقدر نافرمانی نباشد که تلاشی برای برقراری ارتباط باشد که از دست داده اید.
بعد، به خود فاصله و دیدگاه بدهید. در حالی که نافرمانی اغلب احساس شخصی می کند، ممکن است اینطور نباشد. مطمئناً، گاهی اوقات کارمندان از مدیران خاصی کینه میورزند و فشار میآورند تا ببینند در حالی که زیر نظر شخصی کار میکنند که به آنها احترام نمیگذارند، چقدر سرکشی میکنند. با این حال، اغلب، کارمند به طور خاص علیه شما شورش نمی کند. آنها علیه وضعیت خود، علیه سیاست شرکت، علیه صنعت یا کل تجارت شورش می کنند. این امری شخصی نیست و درمان آن به این صورت اغلب منجر به نتایج بدتری می شود.
هر کاری که انجام می دهید، عصبانیت خود را کنترل کنید. یک کارمند نافرمان می تواند آزاردهنده یا عصبانی باشد، اما از دست دادن خونسردی و فریاد زدن بر سر آنها – به ویژه در محل کار یا از طریق یک کانال ارتباطی که می تواند ضبط و مستند شود – می تواند روحیه و فرهنگ شرکت شما را تخریب کند.
به دنبال علت اصلی مشکل باشید. به ندرت کارمندان فقط به این دلیل که آن را دوست دارند سرکشی می کنند. تقریباً همیشه یک دلیل ریشه ای وجود دارد، خواه یک سیاست تجاری سختگیرانه، دستورات متناقض از سوی مدیران مختلف، یا یک خطر غیرقابل مشاهده در پشت دستورالعمل ها.
اسناد را حفظ کنید. توصیه شماره یک برای کارمندی که با یک رئیس بد یا یک خط مشی شرکت بد سر و کار دارد این است که همه چیز از جمله دستورات، سیاست ها و موقعیت هایی که منجر به سرکشی می شود را مستند کند تا آن را توجیه کند و ثابت کند که حق با آنهاست. اگر شما هم همین کار را می کردید کمک می کرد. هر دستور نادیده گرفته شده، هر اقدام انضباطی انجام شده، و هر ارتباطی در مورد موضوع باید مستند باشد. همیشه این امکان وجود دارد که وضعیت به مرحله قانونی برسد و داشتن آن مستندات بسیار مهم است.
برقراری ارتباط. کارمندان نافرمان ممکن است در برخی موارد متوجه نشوند که این کار را انجام می دهند. این وضعیت در موارد تضاد بین خط مشی شرکت و دستور اجرایی رایج است. قبل از اقدام شدیدتر مانند فسخ، باید سعی کنید مشکل را از طریق ارتباط حل کنید.
بهترین نتیجه این است که به کارمند توضیح دهید که رفتار آنها غیرقابل قبول است، در مورد علت اصلی مشکل صحبت کنید و مشکل را به روشی رضایت بخش برای همه طرف های درگیر حل کنید. گاهی اوقات نافرمانی ممکن است باعث شود یک مدیر سطح متوسط از طرف تیم خود عقب نشینی کند. گاهی اوقات آن را به سادگی یک مورد از یک موقعیت غیر ممکن است. باز هم، همه ما افراد خطاپذیر هستیم. دستورالعمل اجرایی همیشه درست نیست.
علاوه بر این، ارزش دارد که ارتباطات را تا حد امکان خصوصی نگه دارید. ساختن یک صحنه عمومی هم می تواند برای دیگران در تجارت مضر باشد و هم موقعیت یک کارمند را تقویت کند و متقاعد کردن آنها را سخت تر کند.
فسخ همیشه روی میز است (به جز در موارد نافرمانی محافظت شده)، اما باید آخرین راه حل باشد.
از رعایت خط مشی شرکت اطمینان حاصل کنید. اگر شرکت شما قبل از خاتمه یک خط مشی «سه اعتصاب» دارد، احتمالاً نباید یک کارمند نافرمان را برای یک مورد سرکشی اخراج کنید. این همان جایی است که اسناد وارد می شوند. خارج از محدوده خط مشی شرکت عمل نکنید.
این می تواند ارزشمند باشد که وضعیت خود را به منابع انسانی ببرید. بخش منابع انسانی برای مدیریت مسائل مربوط به منابع انسانی وجود دارد و این شامل تضاد بین کارکنان و مدیران می شود. به طور معمول، تیم منابع انسانی منافع شرکت را سرلوحه خود قرار می دهد و آنها می توانند به شما کمک کنند تا به روشی رضایت بخش برای کسب و کار مشکل را حل کنید.
نافرمانی اتفاق می افتد
برخی از افراد برای انواع خاصی از مشاغل، نقش ها یا محل های کاری کوتاهی نمی کنند. نافرمانی لزوماً خودداری از اجرای دستور ناعادلانه نیست. این می تواند امتناع از اجرای ایمن یک سفارش، امتناع از انجام وظیفه اصلی یک کار، یا خرابکاری عمدی شرکت، تیم یا محصول باشد. کاوش در هر نمونه ای از نافرمانی برای کشف علت اصلی، همیشه حیاتی است.
گاهی اوقات، نتیجه خاتمه است. این لزوما چیز بدی نیست. حذف یک عنصر نافرجام، در صورت توجیه، بهتر از اجازه دادن به آنها برای آسیب رساندن به کسب و کار است. اغلب اوقات، مدیرانی که از تعارض بیزارند، اجازه می دهند که سرکشی تا مدت ها گذشته از نقطه ای که باید منجر به خاتمه می شد، ادامه یابد. قبل از اینکه اتفاق بدتری برای کسب و کار بیفتد، باند را جدا کنید، موضوع را مستند کنید و کارمند را اخراج کنید.
آیا در شرکت خود با نافرمانی مشکل دارید؟ سوال دیگه ای از من دارید؟ در زیر نظر خود را بنویسید – من به هر نظر پاسخ می دهم و دوست دارم از شما بشنوم.
بدون نظر