نقشه راه کوچینگ:چه کسی در کوچینگ مسئولیت پذیر است؟-فصل 11
ما مردم را توسعه نمی دهیم. ما دیگران را برای توسعه خود تجهیز میکنیم.»
– دیوید پترسون
مربی اجرایی دیویدنقل قول پترسون جوهر آن است که چرا مربیگری آنقدر قدرتمند است. کوچینگ، مربیگری دیگران را به تفکر، تصمیم گیری و حرکت به جلو ترغیب میکند.
شما به دلیل تعهد خود به انجام کارها و برآوردن مسئولیتهای خود به عنوان یک رهبر، نه به تنهایی بلکه با اطمینان از برآوردن کامل اهداف، رهبری میکنید. به عنوان یک رهبر، شما مسئول نتایج هستید، یعنی باید به دست آوردن اهداف، توسعه فرهنگی که تعامل و همکاری را تقویت کند، و دستیابی به ماموریت سازمان تلاش کنید. با این حال، همه اعضای تیم شما نیز مسئول تلاش برای دستیابی به این هدفها هستند.
مالکیت خودکار راه حلها و پیگیریها
وقتی مربیگری میکنید، به طور خودکار مالکیت راه حلها و پیگیریها را از خودتان به شخصی که مربی میشود منتقل میکنید. این تغییری است که اکثر رهبران بر آن تأکید میکنند، اما نمی دانند چگونه باید آن را انجام دهند. در این فصل، ما توضیح میدهیم که چگونه کوچینگ برای تسهیل این تغییر کمک میکند.
باید به یاد داشت که در مواقع مربیگری، تصورات شخصی در مورد چگونگی انجام کار را کنار گذاشته و به مسئولیت پذیری در هر مرحله توجه کنیم. فرآیند مربیگری که ما در اینجا توضیح داده ایم، براساس تقسیم مسئولیت در هر مرحله استوار است.
مسئولیت پذیری در هر مرحله از راه
آیا اولین مرحله در کوچینگ را به یاد دارید؟ برای شروع، شما به عنوان یک مربی، با کشف هدف فرد و نتیجهای که او میخواهد آن را به دست آورد، شروع به کار میکنید. مطالعات نشان میدهد که وقتی مربیان بر روی آینده ایدهآل یا انتظارات مطلوب فرد تمرکز میکنند، افراد دیگر بهتر و با انگیزه بیشتری نسبت به زمانی که به سادگی مشکل را حل میکنند، به عمل میآیند. این به افراد امکان میدهد که مالک آنچه میخواهند باشند و این تقویت خودشان را فراهم میکند. نقش شما به عنوان یک رهبر و مربی، این است که مکالمه را در خصوص اهدافی که آنها اعلام کردهاند تثبیت کنید و سپس به کنار آنها برای حمایت از روندشان بپردازید.
وقتی مارکو برای اولین بار وارد دفتر شانا شد، به نظر میرسید که او آنجا بود تا آخرین تعامل خود را با یک مشتری با ارزش بیان کند. مارکو ناامید بود و احساس میکرد گیر کرده است. شانا به جای اینکه اجازه دهد مکالمه در مسیر چالش برانگیز بودن مشتری پیش برود، حرفش را قطع کرد و گفت: «مارکو، برای تو مکالمه بسیار سختی به نظر میرسد. ممنون که سر زدید چه چیزی را از زمان امروز ما دوست دارید؟»
مارکو ایستاد و به بالا نگاه کرد، ناگهان متوجه شد که غرق در تجدید تجربه اش شده است. “مطمئن نیستم. شاید من فقط میخواهم بدانم چگونه میتوانستم آن را بهتر انجام دهم. چگونه میتوانستم تعامل مثبت تری با مشتری خود ایجاد کنم؟» حالا شانا یک جهت داشت. او متوجه شد که چه چیزی برای مارکو اهمیت دارد و او نیز متوجه شد.
همانطور که شانا به مربیگری خود ادامه میداد، روی هدف مارک تمرکز کرد: مثبت بودن بیشتر با مشتری. “در بهترین دنیاها، یک نتیجه مثبت با این مشتری چگونه خواهد بود، مارکو؟”
“خب، ما با “بله اما” دور و بر نمی گردیم. “ما باید تعریف میکردیم که مشکل واقعاً چیست و بهترین راه برای حل آن چیست.” او مکث کرد. من فقط در خشم مشتری ام گیر کردم و به او کمک نکردم که چگونه میتوانم به او کمک کنم. وقتی به گذشته نگاه میکنم، احساس کردم که سرزنش شدهام و حالت تدافعی به خود گرفتم.»
بنابراین، اگر در 30 دقیقه آینده روی این موضوع تمرکز کنیم که چگونه میتوانید از حالت تدافعی خارج شوید و به مشتری خود کمک کنید تا روی مشکل خود تمرکز کند و چگونه میتوانید به او کمک کنید، آیا این کار ارزشمند خواهد بود؟ شانا پرسید.
مارکو پاسخ داد: “بله، این فوق العاده مفید خواهد بود!”
بحث پاسخگویی
زمانی و در چه شرایطی باید با پاسخگویی مواجه شویم؟ اگر در راستای هدف مربیگری خود و انتظارات صریح خود به دیگران، باید با مسئولیت پذیری مواجه شویم. همانطور که کوچینگ بخشی از عملکرد رهبری ماست، دیگران نیز با این رویکرد، متوجه میشوند که مسئولیت پذیری برایشان مهم است. این حقیقت را باید روشن کنیم که مربیگری به معنی تمرکز در ابتدای گفتگو است. میتوان با گفتن جمله “خوشحالم که به شما کمک میکنم و این فرصت را برای مربیگری میبینم – آیا با این موضوع موافقید؟” شروع کرد و در تمام پروسه PASN با شخص در حال آموزش، تماس گرفت. در پایان، آنان در برابر هر تصمیمی که میگیرند، پاسخگو هستند.
یک فضای امن ایجاد کنید
ایجاد فضایی امن برای کاوش، تلاش، شکست و یادگیری در مربیگری حائز اهمیت بسیار است. زمانی که رهبر، با حضور خود و نشاندهی به آمادگی برای کمک، به عنوان یک شخص غیرقابل قضاوت پدیدار میشود، باز/ سایران تمایل بیشتری به برخورد با ریسک برای شکست زدن و یادگیری دارند. آنها دیگر نمیترسند که گامهای عملی و برنامههای آینده ایشان به راستای انجام/ موفق شدن، به شوک و شکست منتهی شود.
با این حال، برای رسیدن به چنین فضایی، رهبران باید به حدی به مسئولیت پذیری عادت کنند، که با اطمینان/ به منزله چالش برانگیزی باشند، و به شدت به شخصی که راهنمایی اشان را برای مربیگری میکند اعتماد کنند. در همین حال، در برابر میل به دادن پاسخ درست، و در پاسخ به بیانهای غیرکلامی مثل نارضایتی، شوک، یا … “تو چه کردی؟”، باید مقاومت کنید و به شدت به گوش دادن فعال و تشویق خود ادامه داده تا در زمان مناسب، به سؤالات اشتباه راهنمایی کنید تا فرد بتواند منظر مسیر یا تجربه جدید شود. در حالی که افراد با حضور پذیرفته شده؛ آرام باشند، مغز آنها میتواند برای یافتن راهحلهای خلاقانه و بینشهای جدید، جستوجو کند. بهترین ایده: به کارها و برنامههای خود با مسئولیت پذیری از قبل نسبت به ریسک، پرداخته و پاسخ به سوالهایی مثل “چطور رئیسم را راضی کنم؟” یا “او از من چه کاری میخواهد؟” باشد.
مراحل اقدام و موانع
در ابتدا، برای اطمینان از پیشرفت طرف مقابل در موضوع مورد بحث، بایستی با او چک کنید. سپس با توجه به پاسخ او، به سوی استراتژی سازی حرکت کنید.
مارکو در گفتگوی خود با شانا راههای مختلفی را ارائه کرد که میتوانست به گونه ای متفاوت به مشتری خود نزدیک شود. او بیشترین هیجان را داشت که مکالمه را به مکالمه ای تبدیل کند که در آن به مشتری کمک کند و مربیگری کند.
شانا گفت: «شما در مورد چندین راه برای نزدیک شدن به یک مکالمه دشوار با مشتری صحبت کرده اید. چه چیزی واقعاً برای شما و مشتری تفاوت ایجاد میکند؟»
مارکو پاسخ داد: «دو چیز. اول، من میخواهم بر روی آنچه که آنها از مکالمه میخواهند در همان ابتدا تمرکز کنم. دوم، من باید بهتر به آنچه پشت تماس است و احساس آنها گوش کنم. میدانم که وقتی کسی تیمم یا من را سرزنش میکند حالت تدافعی میگیرم، به خصوص وقتی فکر میکنم اشتباه میکند. بحث درست بودن نیست، درست است؟ و دفاعی بودن احساس وحشتناکی دارد. من نیازی به دفاع از چیزی ندارم که فکر نمی کنم تقصیر ما باشد. من باید روی آنچه آنها نیاز دارند تمرکز کنم تا بتوانیم وضعیت را حل کنیم.»
“دوست داری کدام یک را ابتدا به حرکت در بیاوری؟” شانا پرسید. “فرصتهای انجام این کار چیست؟” شانا با کمک به مارکو در تعریف اقدام خاصی که وضعیت را برای او تغییر میدهد، مسئولیتپذیری را تقویت کرد.
مارکو لحظهای فکر کرد و سپس گفت: «فکر میکنم عقبنشینی، گوش دادن و کمک به مشتریام روی چیزی که میخواهد تمرکز کند، به خوبی کار میکند. من این هفته چند تماس با مشتریان دارم و با این رویکرد شروع خواهم کرد.»
شانا گفت: «بهنظر میرسد این هفته فرصتهای متعددی برای تمرکز بر گوش دادن به خواستههای مشتری دارید. چگونه متوجه خواهید شد که چه زمانی موفق هستید؟»
مارکو به سرعت پاسخ داد: «اگر حالت تدافعی خود را مدیریت کنم و مشتریم را در یک مکالمه درگیر کنم که در آن گوش کنم، سؤالات خوبی بپرسم، و مشتری به من بگوید که به چه چیزی نیاز دارد، موفق خواهم شد».
رهبران به عنوان شرکای پاسخگویی
وقتی شما به عنوان یک مربی هدایت میکنید، نیازمند احترام گذاشتن به این محتویات هستید که طرف مقابل، فرد یا تیم مورد مربیگری، مالک و سازنده مراحل تعریف شده است و از این حق شروع به کار میکند؛ همچنین، شما خود را به نوعی پشتیبان میکنید که به او کمک میکند تا به موفقیت دست پیدا کند. اما، این همکاری باید صریح باشد و طرف مقابل باید بیان کند که احتیاج دارد که چگونه پشتیبانی شود؛ به عنوان مثال، آیا به صورت مرتب گفتگو میخواهد یا نه؟ آیا منابع لازم را ارائه میکنید یا نه؟
همچنین، شما باید قدردانی کنید که طرف مقابل یا تیم مربیگری شده، قصد دارد تغییر کند و در همین زمان شما به فعالیتهای خود ادامه میدهید و حضور خود را به خوبی نشان میدهید. در انتها، خود فرد یا تیم مربیگری شده، با بیان اهداف و نوید روشنتر خود، پایه مهم مسیری را برای پیشرفت و رسیدن به هدف خود گذاشتهاند، و این میتواند باعث انگیزه و حمایت شما برای آنها باشد.
مکالمه مربیگری، یک قرارداد صریح و ضمنی برای رسیدن به هدف و توسعه است و در آن ما همکاری با طرف مقابل خود را داریم. از طریق پیشبرد مسیر، همراهی، تشویق و رسیدن به اهداف، مسئولیتپذیری خود را با او به اشتراک میگذاریم.
وقتی مسئولیت پذیری در کوچینگ شکست میخورد
وقتی در حال مربیگری برای توسعه فردی هستید، از مشکلات زیر اجتناب کنید:
- مراحل اقدام عجولانهشما نمی خواهید فرد را وادار به ارائه استراتژی ای کنید که به خوبی در نظر گرفته نشده است یا از نتیجه پشتیبانی نمی کند. کمک به آنها برای آزمایش ایدههایی که تولید میکنند بسیار مهم است. به آنها کمک کنید تا تأثیر آن را روی خود یا دیگران تصور کنند. این احتمال را که آنها آماده برداشتن این گام هستند را بررسی کنید.
- برداشتن یک قدم خیلی بزرگتغییر معمولا در مراحل کوچک اتفاق میافتد. اگر مارکو بخواهد گفتگو را با کنجکاوی در مورد نیازهای مشتری شروع کند، ممکن است با ایجاد چند سوال که او را شروع کند، بیشترین موفقیت را خواهد داشت. با این حال، اگر انتظار او این است که هرگز حالت تدافعی نگیرد یا روزی چندین فرصت برای تغییر رفتارش پیدا کند، ممکن است خود را برای شکست آماده کرده باشد. به عنوان یک مربی، شانا میتواند به مارکو کمک کند تا بفهمد چه چیزی برای او مفید است. او میتواند از او بپرسد که مطمئن است چه تغییراتی میتواند ایجاد کند.
- درج نیازهای پاسخگویی شماانتظارات و نیازهای خود را برای عملکرد جدا از مکالمه مربیگری نگه دارید. به محض اینکه راه حل خود، استراتژی و نیاز خود را به دانستن نتیجه آن مداخله کردید، توپ مسئولیت پذیری را از فرد گرفته اید و مربیگری را متوقف کرده اید. گفتن پاسخ صحیح به آنها ممکن است آسان تر باشد، اما به این موفقیت نخواهد رسید – چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت.
پیشگویی خود تحقق بخش مسئولیت پذیری
مسئولیت پذیری، یکی از تصمیمات شخصی مربیگری است که لازم است برای ایجاد برنامه موفق، آن را بپذیرید. این تصمیم، نه تنها چیزی است که شما به انتظار صریح رهبر یا سازمان نیاز دارید، بلکه یک انتخاب است. از دیدگاه روانشناختی، باید تأکید شود که وقتی تصمیم میگیرید که کاری را انجام دهید که نوید بهبودی را به شما میدهد و با ارزشهای و هدفهایتان سازگار است، میل به پیشرفت و شروع به کار بیشتر افزایش مییابد. بنابراین، حتی وقتی که به یک موفقیت نزدیک نیستید، باید مسئولیت پذیری خود را در مربیگری به عنوان پشتیبان اصلی برای پیشرفت خود، مورد توجه قرار دهید.
تأثیر مسئولیت پذیری در استفاده از کوچینگ، چرخهای از خودباوری و خواسته برای مقابله با فرصتهای جدید است. زمانی که تصمیم گرفتم که مدرک مربیگری کارشناسی ارشد خود را از فدراسیون بینالمللی کوچینگ بگیرم، این چرخه را تجربه کردم. در ابتدا، من قصد تکمیل مسئولیت خود را نداشتم و با این پرسش، “واقعاً این مهم است؟”، به تعهدم نسبتاً ناقص بودم. مربیِ مربی من با تکرار دلایل تصمیمم، از من حمایت کرد و راهنماییهای لازم را به من ارائه داد تا بتوانم برای هدف خود پیشرفت کنم. با ضبط مکالمات مربیگری ام، بهبود و توسعه مربیگری خود را به چشمان خود دیده و به سمت هدف خود حرکت کردم.
مسئولیت پذیری در یک گروه
بعد از انجام تمرینهای مربیگری، بسیاری از رهبران به خودشان مشتاق میشوند تا خودشان را به عنوان مربی ببینند و سوالاتی را مطرح کنند تا بفهمند کجا به مسئلهای گیر کردهاند و چگونه میتوانند برای دستیابی به هدفشان اقدامهای جدیدی به کار بگیرند. بنابراین آنها به خودشان میگویند: “من این مسئله را فهمیدم و آن را برطرف کردم. اکنون قدم بعدی را بردارم و آرزوم را برآورده کنم.”
هنگامی که خود یا دیگران را مربیگری میکنید، به طور طبیعی باعث تقویت خودکارآمدی میشوید. این مفهوم، که توسط آلبرت بندورا، استاد روانشناسی در دانشگاه استنفورد، کشف شد و به قدرت باورها و الگوسازی در یادگیری اشاره دارد. تحقیقات بندورا نشان میدهد که اگر فردی به ظرفیت خود برای دستیابی به اهداف خود مطمئن باشد، احتمال موفقیت در موقعیتهای چالش برانگیز بیشتر میشود و در عین حال، احتمال پیشرفت در صورت شکست افزایش مییابد. تصور کنید رهبری با تیمی از افرادی که در آن همه به خودکارآمدی و مسئولیت پذیری متقابل اعتقاد دارند!
هنگامی که به عنوان یک رهبر مربیگری راهبری میکنید، فرآیندی را آسان میکنید که در آن دیگران آنچه میخواهند دستیابی پیدا کنند را تعریف و طراحی میکنند. فرآیند کوچینگ، به طور همزمان، خودکارآمدی و مسئولیت پذیری را تقویت میکند. افرادی که شما آنها را مربیگری میکنید، متکی به خودشان هستند و با شروع به انگیزه پیگیری آنچه که قصد دارند به دست بیاورند، به شما به عنوان یک رهبر استانداردها را بلاتکلیف نمیکنند. شما توانایی آن را به آنها داده اید که خودشان بهصورت مستقل به دنبال آرزوهای خود بروند.
بعد
- در مکالمه بعدی، هنگامی که کمک شما درخواست شد، سؤالی بپرسید که آنها را قادر میسازد آنچه را که برای تغییر آنها مهم است تعریف و تمرکز کنند (به پیوست A مراجعه کنید).
- وقتی با مشکلی دست و پنجه نرم میکنید و شروع به احساس راه حلی در خود میکنید، خود را به چالش بکشید تا در مورد مراحل بعدی که بردارید مشخص باشید.
- بر کمک به خود و دیگران تمرکز کنید تا شفاف باشید (نه دیکتاتوری) – همانطور که آینده قانع کننده ای را تصور میکنید در مورد نتایج واضح باشید.
-
درباره دکتر سعید جوی زاده مدیر مرکز کوچینگ ایران
دکتر سعید جوی زاده یکی از برجستهترین مترجمان کتابهای کوچینگ در ایران است. او یک کوچ بینالمللی است و به عنوان یک تربیت کننده و مشاور، تلاش میکند تا افراد را به سوی موفقیت و رشد شخصی و حرفهای هدایت کند. دکتر سعید جوی زاده تخصص خود را در حوزه کوچینگ و توسعه فردی پیدا کرده است و به تدریس و ارائه آموزشهای متنوع در این زمینه میپردازد.او نویسنده و مترجم برجستهای است و تعدادی از کتابهای موفق کوچینگ را به زبان فارسی ترجمه کرده است. برخی از کتابهای ترجمه شده توسط دکتر سعید جوی زاده عبارتند از “کوچینگ مدیران”، “نقشه راه کوچینگ”، “کوچینگ روانشناسی”، “کوچینگ نوین تاثیرگذاری” و “کوچینگ عملکرد” و غیره. این کتابها به عنوان منابعی معتبر و قابل اعتماد در حوزه کوچینگ شناخته شدهاند و به افرادی که به دنبال توسعه فردی و حرفهای هستند، کمک میکنند.دکتر سعید جوی زاده به شدت آرزو دارد تا همه انسانها زندگیای داشته باشند که تفکر را در آن تجربه کنند. او اعتقاد دارد که تفکر و نگرش مثبت و سازنده میتواند به شکل قابل توجهی بر روی زندگی افراد تأثیر بگذارد و آنها را به سمت رسیدن به هدفهایشان هدایت کند.دکتر سعید جوی زاده با تجربه و دانش خود در حوزه کوچینگ و توسعه فردی، به عنوان یک منبع الهامبخش برای افرادی که به دنبال رشد و پیشرفت هستند، شناخته میشود. او با ارائه خدمات کوچینگ، آموزشها و کتابهایش، به دنبال ارتقای کیفیت زندگی و عملکرد افراد است و به امید بهبود جامعه و جهان به فعالیت میپردازد.
بدون نظر