نقشه راه کوچینگ کوچینگ:مرا مربیگری کن:فصل نوزدهم
“اعتماد به پایه فرآیند آشفته یادگیری و یادگیری، تمرین و شکست، و زنده ماندن از چند اشتباه است.”
– برنه براون
چه گامهایی باید بردارید؟
هر گفتگوی مربیگری با اتمام آنچه که پس از آن دارد به پایان میرسد و با شروع مرحله جدید، پایان مییابد. برای تبدیل شدن به یک رهبری که مربیگری میکند، چه گامهایی باید بردارید؟ با تصور دقیقی از شخصیت رهبری که میخواهید شده و تعیین هدف فردی خود به عنوان یک رهبر مربیگر، شروع کنید. با گرفتن گامهای بعدی تبدیل شدن به یک رهبری که مربیگری میکند، را آغاز کنید. از نقشهی راه PASN برای مربیگری خود استفاده کنید و برنامه برای مراحل بعدی خود را تدوین کنید.
وقتی آنجلینا را دیدم، او یک رهبر پرستاری با تجربه بود. او به اشتراک گذاشت که آنچه او را به دنبال آموزش مربیگری سوق داد، بازخوردهایی بود که از دیگران دریافت کرد. مردم اغلب سبک رهبری او را به عنوان یک سبک مربیگری توصیف میکردند. او مطمئن نبود که این به چه معناست، بنابراین در مورد مربیگری تحقیق کرد و به دنبال یک برنامه مربیگری بود تا سبک طبیعی خود را به سطح بعدی برساند. با حمایت، او از رهبری مرخصی گرفت و مربیگری خود را به سایر رهبران در یک تجارت بزرگ مراقبتهای بهداشتی اعمال کرد. او تمرین کرد، به دنبال راهنمایی مربی بود و سبک رهبری مربی خود را تقویت کرد. سرانجام، زمان بازگشت به نقش رهبری چالش برانگیز فرا رسید: رهبری یک تیم رهبری بزرگ از پرستاران.
آنجلینا تأثیر مهارتهای مربیگری خود را عمیق توصیف میکند. او معتقد است که راه حلها با تیم او و تیمهای آنها پیدا میشود. هدف اصلی رهبری او این است که به دیگران کمک کند تا مسائل اصلی را کشف کنند، آنها را راهنمایی کند تا راه حلها را کشف کنند و برنامه ای برای حرکت رو به جلو ایجاد کنند.
به عنوان مثال، یکی از مدیران او اهداف را دنبال نمی کرد – او شکایت کرد که تیمش منابع کافی برای مقابله با چالشهای COVID-19 را ندارد. او در بلاتکلیفی گیر کرده بود – چگونه میتوانست به جلو حرکت کند؟ آنجلینا اذعان کرد که کمبود منابع یک چالش واقعی است.
او از مدیرش پرسید: “اگر منابع را داشتی چه کار میکردی؟” این سوال یک گفتگو در مورد نیازهای تیم او ایجاد کرد، برنامه ای برای اجرای منابع زمانی که آنها ظاهر شدند و برخی استراتژیهای فوری برای کاهش استرس روی تیم او.
آنجلینا تأمل کرد: «فشار کارهای روزمره میتواند به نقاط کوری در مورد آنچه ممکن است منجر شود. من از افرادی که مربیشان میکنم میخواهم تیم یا نتیجه ایدهآل را تصور کنند، و این سؤال به آنها کمک میکند تا با یکدیگر کشف کنند که چگونه میتوانند به آنجا برسند. مردم بیشتر به راه حلهای خود متعهد هستند زیرا آنها را طراحی کردهاند. من همچنین کشف کرده ام که از طریق مربیگری خود، میتوانم رهبران بعدی را رشد دهم تا وقتی کنار میروم، رهبری کنند. آنجلینا گزارش میدهد که 50 تا 70 درصد از زمان او صرف مربیگری افراد و تیمش میشود. هدف او از رهبر بودن مربی این است که همه اطرافیان خود را توسعه دهد.
چه هدفی از رهبری مربی دارید؟ با سلام، اینجانب شما را دعوت میکنم تا با استفاده از مراحل زیر، یک برنامه سی روزه برای تبدیل شدن به یک رهبر مربی تدوین کنید. برای این کار ابتدا به بخش C کاربرگ Coach Me مراجعه نمایید. لطفاً از برنامهای ارزشمند خود در رهبری مربی بهره مند شوید.
برنامه مربی سی روزه شما
- هدف – هدف
خود را به عنوان یک رهبر تعریف کنید
هر سفر مربیگری با جایی که میروید، آنچه برای شما مهم است و آنچه میخواهید شروع میشود. هدف کلی شما به عنوان یک رهبر چیست؟ خسته نباشید، فقط نخستین جملاتی که به ذهنتان میرسد را بنویسید.
جکسون از اینکه تیمش بارها با مشکلات و نیازهای او صحبت میکند غرق شده بود. او از پروژههای رهبری خود برای شرکت غفلت میکرد، اما نمی خواست درخواستهای تیمش برای کمک به او را رد کند. جکسون همیشه هدف رهبری خود را خدمت به دیگران برای رشد آنها و تجارت میدانست. از قضا، او متوجه شد که آنقدر مشغول کمک به دیگران است که به رشد آنها کمک نمی کند. او تصمیم گرفت که کوچینگ از هدف رهبری او حمایت کند.
دلایلی برای رهبری شما وجود دارد، باید آنها را شخصی کرد. مقام رهبری مسئولیتهای بسیاری را برعهده دارد؛ بنابراین مربیگران میتوانند در رسیدن به اهداف شخصی شما کمک کنند. کوچینگ نیز تبدیل شده به یک ابزار ضروری برای دستیابی به اهداف والای رهبرانی که مایلند خلاقیت و هوشمندی خود را ارتقاء دهند. به همین دلیل است که استفاده از کوچینگ به عنوان یکی از موثرترین راههایی برای ساختن رهبران مؤثر به شمار میرود.
-
مطمئن شوید – یک حسابرسی مهارتهای مربیگری خود را انجام دهید
به ایدهها، مهارتها، باورها، طرز فکر و سایر دانش مربیگری که در حال حاضر دارید، فکر کنید. در حال حاضر، چه نقاط قوتی دارید که بخشی از رویکرد مربیگری شما است؟ آیا مفهوم یک سوال پایان باز را درک میکنید که تشویق به کاوش عمیق میکند؟ آیا به طور طبیعی همدلی با دیگران داشته و میتوانید دنیا را از دیدگاه آنها ببینید؟ آیا کنجکاوید که بفهمید دیگران چه فکری میکنند، چه احساسی دارند و چه آرزوهایی دارند؟ تا چه حد در نقش خود به عنوان رهبر با ذهنیت رشد تلاش میکنید؟
آیا به دنبال پیشرفت در کدام زمینهها هستید؟ شاید با همدلی دیگران موافقید اما نمی دانید چطور باید نظر خود را در مکالمات بیان کنید. یا شاید قادر به مهارت کردن اعتیاد خود نیستید. اما نکته اول راه بهبود، مسلط شدن بر این عادت میتواند باشد. به خاطر داشته باشید که در هنگام مکالمه، سؤالات باید برای ارتقای نتایج پرسیده شوند. آیا میخواهید در زمینههای دیگری نیز پیشرفت کنید؟ یک یا دو مهارت برگزیده کنید که تفاوت را در همین حال ایجاد کند. اگر به اعمال عمل بگذارید، نتایج چه خواهد بود؟ خود را مسلط به این مهارتها نمایش دهید و تاثیر خود را بر دیگران مشخص کنید.
اولین هدف سی روزه جکسون به این صورت بیان شد: مربی به جای بگو. او متوجه شد که گفتن و تخصص، حالت پیش فرض او به عنوان یک رهبر، بر اساس الگوهای نقش گذشته اش بوده است. برای او، زمانی که مردم به دفتر او میآمدند، ابتدا سؤالات مربیگری با پایان باز پرسید و به طور فعال گوش داد. او تصمیم گرفت بر اساس این باور که تیمش پاسخها را دارد عمل کند. جکسون همچنین متعهد شد که راه حلهای خودش را کنار بگذارد تا بتواند روی ایدههای آنها تمرکز کند.
-
راهبردی کنید
همانطور که به منظور بهبود مهارتهای مربیگری خود و به عنوان یک رهبر راهنمایی، برای ایجاد یک برنامهٔ ۳۰ روزه موثر، خود را هدایت میکنید، ایدههای خاصی دربارهٔ زمانبندی و شخص با کمکی که میتوانید تمرین کنید و نحوهٔ اندازهگیری پیشرفت خود هر هفته، ایجاد کردهاید.
هنگامی که جکسون از خود پرسید که هر روز چه اقداماتی را میتواند انجام دهد تا برنامه خود را برای تمرین دو مهارت مربیگری – پرسش و گوش دادن – انجام دهد، باید به شدت در مورد لحظات مربیگری احتمالی فکر میکرد. وقتی کسی وارد دفتر من میشود، ابتدا از آنها میپرسم که از گفتگو چه میخواهند. نمیخواهم تصور کنم که میدانم. سپس کنجکاو خواهم شد و چیزی مانند این را خواهم گفت: “به من بگو چه چیزی منجر به این وضعیت شد و تا به حال چه کاری انجام داده ای.” فکر میکنم حداقل یک بار در روز بتوانم آن سکانس را تمرین کنم.»
این اولین برنامه دو هفته ای جکسون بود. دومین برنامه دو هفتهای او این بود که باورش را در مورد تواناییها و مهارتهای تیمش بهعنوان راهی که به آنها بفهماند منابع لازم برای کمک به حل مشکل را دارند، منتقل کند. او چه میتوانست بگوید؟ میتوانم از آنها در مورد تجربه اوج عملکردشان بپرسم و آنها را تشویق کنم که از نقاط قوت خود در موقعیتی که ارائه میکنند استفاده کنند. من میتوانم حداقل یک بار در هفته این کار را در جلسات تیمی و همچنین جلسات فردی انجام دهم.
شاید هدف شما این است که ابراز همدردی کنید. در این صورت، چه صدایی ترجیح میدهید؟ چگونه میتوانید بهطور فعالانه گوش دهید و از کلماتی با احساسات برای توصیف آنچه میشنوید استفاده کنید؟ آیا میخواهید با چه کسی و در چه زمانی همدلی بیشتری را تمرین کنید؟ اولین قدم آسان چیست؟ لحظاتی از راهنمایی از فردیکه میشناسید و به او اعتماد دارید چه معنایی دارد؟ دقیقاً میخواهید چه کارهایی را بهطور متفاوت انجام دهید؟
-
بعد—موانع را شناسایی کنید و مراحل اقدام را ایجاد کنید
مسئولیت پذیری یکی از ویژگیهای موفقیت در مربیگری است. باید بتوانید انتظارات واقعی خود را شکل دهید و برای رسیدن به هدف هایتان، از حمایت دیگران استفاده کنید. ایجاد گامهای عملی و جزئیات دقیق برای پاسخگویی در مربیگری بسیار اهمیت دارد و باید بتوانید پیشرفت خود را ارزیابی کنید، از اشتباهات خود درس بگیرید و اعتماد به نفس خود را بالا ببرید. درگیر کردن دیگران در سفرتان میتواند شما را در رسیدن به هدفتان یاری کند. درخواست حمایت و تشویق به ایجاد اعتماد به نفس کمک میکند. بهتر است ایدههای خود را در لیست استراتژی هایتان در نظر بگیرید و سه مرحله اقدام واضح را تعریف کنید.
هیچ برنامه مربیگری کامل نیست، مگر اینکه موانع احتمالی را درک کنید. موانع ممکن است داخلی مانند عادات، باورها و مدیریت زمان باشند و یا بیرونی مانند انتظارات و خواستههای دیگران باشند. برای غلبه بر آنها باید آنها را پیش بینی کرده و برنامه ریزی کنید.
هنگامی که به تعریف مسیر خود ادامه میدهید، به دقت در مورد سؤالات باید فکر کنید. ممکن است بارها به این سؤالات بازگردید تا جزئیات دقیق را که به شما کمک میکند مسیر خود را روشن کنید، مشخص کنید.
جکسون میدانست که دو هفته اول مربیگری چالشبرانگیز خواهد بود و او میخواست به پیشرفت خود ادامه دهد. اقدام او در هفته سوم و چهارم تمرین نقشه راه PASN با حداقل سه نفر از تیم بود. او این موضوع را اینگونه بیان کرد: «کمک به مردم برای تمرکز سخت است، اما اگر این کار را نکنم، چگونه میتوانند پیشرفت کنند؟ هدف نهایی من برای جلسات فردی و تیمی این است که به آنها کمک کنم روی سؤالات خوب تمرکز کنند و به موضوع یا سؤال اصلی گوش دهند.” استراتژی برای جکسون یک نقطه قوت بود، اما او میخواست دیگران را تشویق کند تا ایدهها و راه حلهای خود را ارائه دهند. در نهایت، او میخواست با به چالش کشیدن دیگران برای تعریف یک برنامه اقدام به گفتگوهای خود پایان دهد.
برنامه سی روزه بعدی جکسون خوب بود، اگرچه چالش برانگیزتر از آن چیزی بود که او تصور میکرد. او متوجه شد که یکی از موانع عادات او بود. فقط متوقف کردن هیولای نصیحت و گفتن آن چالش برانگیز بود. جایگزینی رفتارهای جدید گوش دادن و سوال پرسیدن، پهنای باند زیادی در ذهن او گرفت. این یک تغییر بزرگ بود. بنابراین او تصمیم گرفت به هدف هفته اول خود به مدت سه هفته قبل از اجرای کل نقشه راه مربیگری پایبند بماند. فهمیدم که سیمکشی مغزم باید تغییر کند و تنها در صورتی تغییر میکند که به تمرین چند مهارت هر روز ادامه دهم.
جکسون یک گام دیگر برداشت – از رئیس خود خواست تا از ثبت نام او در یک برنامه مربیگری مبتنی بر رهبر حمایت کند. او متوجه شد که بدون تمرین، بازخورد و دانش بیشتر، توسعه کامل مهارتهای مربیگری او دشوار خواهد بود.
اگر در حال حاضر به راهی که به سمت تبدیل شدن به یک رهبر و مربی میبرید، پا نهادهاید، امروز بهتدریج شروع کنید و با یادگیری مهارتهای مربیگری، به جاودانهشدن در اثری برای نسلها راه مییابید. فقط چند دقیقه برای تعیین اهداف و تصمیمگیری درباره راه پیش روی خود لازم است. پس روی تمرین مربیگری خویش منعطف شوید.
بعد
از این به بعد، با استفاده از یک استراتژی، یک مهارت، یا یک بینش که از خواندن این کتاب به دست آوردهاید، به رشد و پیشرفت خود ادامه دهید. به خاطر داشته باشید که چه اثراتی بر شما و دیگران خواهد داشت.
- با استخدام یک کوچ حرفه ای برای کمک به شما در توسعه رهبری و آگاهی شما از فرآیند کوچینگ ادامه دهید.
- با حمایت از دیگران در سازمان خود برای یادگیری مربیگری ادامه دهید.
درباره دکتر سعید جوی زاده مدیر مرکز کوچینگ ایران
دکتر سعید جوی زاده یکی از برجستهترین مترجمان کتابهای کوچینگ در ایران است. او یک کوچ بینالمللی است و به عنوان یک تربیت کننده و مشاور، تلاش میکند تا افراد را به سوی موفقیت و رشد شخصی و حرفهای هدایت کند. دکتر سعید جوی زاده تخصص خود را در حوزه کوچینگ و توسعه فردی پیدا کرده است و به تدریس و ارائه آموزشهای متنوع در این زمینه میپردازد.او نویسنده و مترجم برجستهای است و تعدادی از کتابهای موفق کوچینگ را به زبان فارسی ترجمه کرده است. برخی از کتابهای ترجمه شده توسط دکتر سعید جوی زاده عبارتند از “کوچینگ مدیران”، “نقشه راه کوچینگ”، “کوچینگ روانشناسی”، “کوچینگ نوین تاثیرگذاری” و “کوچینگ عملکرد” و غیره. این کتابها به عنوان منابعی معتبر و قابل اعتماد در حوزه کوچینگ شناخته شدهاند و به افرادی که به دنبال توسعه فردی و حرفهای هستند، کمک میکنند.دکتر سعید جوی زاده به شدت آرزو دارد تا همه انسانها زندگیای داشته باشند که تفکر را در آن تجربه کنند. او اعتقاد دارد که تفکر و نگرش مثبت و سازنده میتواند به شکل قابل توجهی بر روی زندگی افراد تأثیر بگذارد و آنها را به سمت رسیدن به هدفهایشان هدایت کند.دکتر سعید جوی زاده با تجربه و دانش خود در حوزه کوچینگ و توسعه فردی، به عنوان یک منبع الهامبخش برای افرادی که به دنبال رشد و پیشرفت هستند، شناخته میشود. او با ارائه خدمات کوچینگ، آموزشها و کتابهایش، به دنبال ارتقای کیفیت زندگی و عملکرد افراد است و به امید بهبود جامعه و جهان به فعالیت میپردازد.
بدون نظر