وقتی احساس می کنم کارم به اندازه کافی خوب نیست چه کاری انجام می دهم
در ابتدا کار آسانی بود. فشاری نبود. هیچ چشم بیرونی وجود نداشت. هیچ انتظاری وجود نداشت.
وقتی شروع به نوشتن کردم، بیش از یک سال قبل از انتشار اولین مقاله خود در JamesClear.com در یک سند خصوصی نوشتم . در مورد چیزی که می خواستم بنویسم نوشتم. نوشتم چون می خواستم افکارم را پایین بیاورم. نوشتم چون احساس می کردم باید بنویسم.
پس از چند ماه اشتراک گذاری عمومی کارم، همه چیز شروع به تغییر کرد.
همانطور که مخاطبان را توسعه دادم، متوجه شدم که شروع به قضاوت در مورد کارم کردم. در ابتدا، من فقط خوشحال بودم که ایده هایم را روی کاغذ بیاورم، اما اکنون احساس می کردم که آنها باید ایده های “خوبی” باشند. شروع کردم به مقایسه مقالات جدید با محبوب ترین مقالاتم. من دائماً همه چیزهایی را که مینوشتم با معیارهای درونی خوب و بدم اندازهگیری میکردم – حتی اگر دقیقاً معنی آن را نمیدانستم.
خوشبختانه اجازه ندادم که شک و تردید به خودم مانع نوشتن شوم. من فکر کردم که این بخشی از فرآیند خلاقیت برای هر کسی است که به طور مداوم چیزهایی را خلق می کند. به خودم گفتم که قضاوت و خودباوری فقط هزینه ای است که برای ادامه مسیر و خلق آثار بهتر باید بپردازم.
به نوعی این درست است. همه با شک به خود سر و کار دارند – هنرمندان، خالقان، کارآفرینان، ورزشکاران، والدین. اما یک جورهایی اشتباه کردم. شک به خود هزینه ای نیست که برای بهتر شدن باید بپردازید. بیایید در مورد چرایی صحبت کنیم.
بازی درونی تنیس
من به تازگی خواندن کتابی را که مدت زیادی در لیست خواندن من بوده است، به پایان رساندم، بازی درونی تنیس ( کتاب صوتی ) اثر تیموتی گالوی. این کتاب در مورد زندگی است، نه فقط تنیس.
به طور خاص، یک نقل قول از گالوی وجود داشت که باعث شد مکث کنم و در ماه های اولیه نوشتن و شک به خود تجدید نظر کنم.
زمانی که دانه گل رز را در زمین می کاریم، متوجه کوچک بودن آن می شویم، اما از آن به عنوان «بی ریشه و بی ساقه» انتقاد نمی کنیم. ما با آن به عنوان یک دانه رفتار می کنیم و به آن آب و تغذیه مورد نیاز یک دانه را می دهیم. وقتی برای اولین بار از زمین بیرون می آید، ما آن را به عنوان نابالغ و توسعه نیافته محکوم نمی کنیم. ما از جوانه ها به خاطر باز نشدن آنها هنگام ظاهر شدن انتقاد نمی کنیم. ما از روندی که در حال انجام است شگفت زده می شویم و به گیاه در هر مرحله از رشد خود مراقبت می کنیم. گل رز از زمانی که دانه است تا زمانی که می میرد، گل سرخ است. در درون آن، در هر زمان، تمام پتانسیل خود را در بر می گیرد. به نظر می رسد دائماً در حال تغییر است. با این حال، در هر حالت، در هر لحظه، آن طور که هست کاملاً درست است.»
-تیموتی گالوی
جاه طلبی و رضایت با هم متضاد نیستند، اما ما اغلب این اشتباه را مرتکب می شویم که فکر می کنیم ناسازگار هستند. از یک طرف، متخصصان به ما می گویند که باید حواسمان باشد، بر زمان حال تمرکز کنیم و صرف نظر از نتایج، از زندگی خود راضی باشیم. از سوی دیگر، مربیان و قهرمانان به ما می گویند که افراد موفق از دیگران پیشی می گیرند، ما هرگز نباید راضی باشیم و از خود راضی بودن نامطلوب است.
با این حال، دانه گل رز هم قناعت و هم بلندپروازانه است.
همانطور که گالوی می گوید، ما در هیچ نقطه ای از وضعیت فعلی دانه گل رز ناراضی نیستیم. در هر لحظه کاملاً درست است. با این حال، آن نیز فوق العاده جاه طلبانه است. رشد دانه گل رز هرگز متوقف نمی شود. مدام به دنبال رسیدن به سطح بعدی است. هر روز به جلو می رود، و با این حال، هر روز همان طور که باید باشد.
آیا برای موفقیت خود شک و تردید لازم است؟
آیا برای موفقیت خود شک و قضاوت لازم است؟ آیا برای کشف انگیزه بهتر شدن باید از کار خود ناراضی باشید؟ آیا قضاوت در مورد خودمان ما را بهتر می کند؟
من فکر نمی کنم این کار را انجام دهد.
- تمرین عمدی چیزی است که شما را بهتر می کند .
- قرار دادن تکرارها چیزی است که شما را بهتر می کند .
- عاشق بی حوصلگی چیزی است که شما را بهتر می کند .
البته گفتن این کارها راحت تر از انجام دادن است. وقتی می بینم که در دام قضاوت درباره کارم افتاده ام، در اینجا راهبردی وجود دارد که برای عقب نشینی خود در مسیر استفاده می کنم: سعی می کنم به یاد داشته باشم که هر نتیجه فقط یک نقطه در طول طیف تکرارها است.
در اینجا چند نمونه هستند…
نوشتن: در این مورد، تکرار ممکن است «تعداد مقالات منتشر شده» باشد.
- نقطه A اولین 1000 خواننده شما را جذب می کند.
- نقطه B در حال فرود قرارداد کتاب است.
- نقطه C در سطح بین المللی در مورد کار شما صحبت می کند.
کارآفرینی: در این مورد، تکرارها ممکن است «سالها در کسبوکار» یا «تعداد تماسهای فروش» باشد.
- امتیاز A 10000 دلار است.
- امتیاز B 100000 دلار است.
- امتیاز C 1,000,000 دلار است.
وزنه برداری: در این مورد، تکرارها ممکن است به معنای واقعی کلمه “تکرار اسکات” یا “تعداد دوی سرعت” باشند.
- نقطه A چمباتمه زدن 100 پوند است.
- نقطه B 300 پوند چمباتمه زدن است.
- نقطه C چمباتمه زدن 500 پوند است.
عکاسی: در این مورد، تکرارها ممکن است «تعداد عکسهای گرفتهشده» یا «تعداد گالریهای نامشده» باشد.
- نقطه A اولین چاپ شما را می فروشد.
- نقطه B کسب درآمد تمام وقت از کار شماست.
- نقطه C کار شما را در اولین گالری شما نشان می دهد.
هر نتیجه ای که می توانید به دست آورید به سادگی یک نقطه در طول طیف تکرارها و زمان است. تعداد تکرارهایی که برای یک هدف خاص باید انجام دهید به شرایط، تجربیات، تمرینات و بسیاری عوامل دیگر بستگی دارد. طیف تکرارهای هر کس منحصر به فرد است: طیف شما با من متفاوت است.
مهم است بدانید که فقط به این دلیل که شما در نقطه A هستید و شخص دیگری در نقطه C است، به این معنی نیست که کار بدی انجام می دهید. در واقع هیچ کار بد یا کار خوب وجود ندارد. همانطور که چیزی به نام دانه گل رز که بوته گل رز بد باشد وجود ندارد. فقط نقاطی در زمان وجود دارد و تکرارها تکمیل می شوند.
میل به تعریف خود را به عنوان خوب یا بد رها کنید. دلبستگی به هر نتیجه فردی را رها کنید. اگر هنوز به نقطه خاصی نرسیده اید، نیازی به قضاوت در مورد خودتان نیست. امروز نمی توانید زمان را سریعتر بگذرانید و نمی توانید تعداد تکرارهایی را که قبلاً انجام داده اید تغییر دهید. تنها چیزی که می توانید کنترل کنید تکرار بعدی است.
بدون نظر