چقدر برای یک نویسنده مهم است که بتواند تفاوت بین نوشتن خوب و نوشتن بد را تشخیص دهد؟
خیلی مهم است، اگر از من بپرسید.
می دانم که برخی از نویسندگان به کیفیت اهمیت نمی دهند. در دنیای امروزی که خودتان آن را انجام دهید و سریع انجامش دهید، کیفیت در درجه دوم کمیت قرار دارد. چه کسی اهمیت می دهد که کتاب های شما پر از غلط املایی، گرامر بد و منطق ضعیف باشد، به شرطی که تعداد زیادی چاپ کرده باشید و انبوهی پول به دست آورید؟
خوانندگان اهمیت می دهند. نمایندگان، ناشران و داوران نیز اهمیت می دهند. و در حالی که هنوز می توانید با یک سری کتاب بد نوشته شده و یک طرح بازاریابی خیره کننده، یک میلیون درآمد داشته باشید، کار شما جدی گرفته نخواهد شد. همچنین (و این بسیار مهم است)، در حالی که می توان با نوشتن بد آن را بزرگ کرد، اما احتمال آن وجود ندارد. این اتفاق می افتد، اما اغلب اتفاق نمی افتد. هرچه نوشتن شما بهتر باشد، شانس بیشتری برای جذب خوانندگان و ایجاد یک حرفه دارید.
ویژگی های خوب نوشتن
بنابراین، نوشتن خوب چیست؟ نظرات در مورد این موضوع بسیار متفاوت است. ویژگی های مختلفی وجود خواهد داشت که داستان خوب را در مقابل شعر خوب یا غیرداستانی خوب می سازد. با این حال، میتوانیم فهرستی کلی از ویژگیهای نوشتن خوب (بدون ترتیب خاصی) جمع آوری کنیم:
- وضوح و تمرکز: در نوشتن خوب، همه چیز معنا پیدا می کند و خوانندگان گم نمی شوند یا مجبور به خواندن مجدد قسمت ها نمی شوند تا بفهمند چه خبر است. نوشتار متمرکز با طرح یا ایده اصلی، بدون اینکه بر روی مماسهای زیاد اجرا شود، مطابقت دارد.
- سازماندهی: یک نوشته خوب سازماندهی شده نه تنها واضح است، بلکه به شیوه ای منطقی و زیباشناختی ارائه شده است. میتوانید داستانهای غیرخطی بگویید یا پایاننامه خود را در انتهای مقاله قرار دهید و تا زمانی که صحنهها یا ایدههایتان به خوبی مرتب شده باشند، از آن دور شوید.
- ایده ها و مضامین: آیا موضوع مقاله شما مرتبط است؟ آیا داستان شما با مضامین کامل می شود؟ آیا خواننده می تواند شعر شما را تجسم کند؟ برای اینکه یک نوشته به خوبی ساخته شده باشد، باید حاوی ایده ها و مضامین کاملاً قابل شناسایی باشد.
- صدا: این چیزی است که شما را از همه نویسندگان دیگر متمایز می کند. این روش منحصربهفرد شما برای ترکیب کلمات، فرمولبندی ایدهها، و ارتباط دادن صحنهها یا تصاویر به خواننده است. در هر نوشته ای، صدا باید ثابت و قابل شناسایی باشد.
- زبان (انتخاب کلمه): ما نویسندگان هرگز نمیتوانیم با ارزشترین ابزارمان: کلمات را دست کم بگیریم یا از قدردانی آن کوتاهی کنیم. نوشتن خوب شامل انتخاب کلمات دقیق و دقیق و جملاتی است که به خوبی ساخته شده اند.
- گرامر و سبک: بسیاری از نویسندگان آرزو دارند که این یکی از بین برود، اما برای اینکه یک نوشته خوب در نظر گرفته شود (چه برسد به عالی)، باید از قوانین دستور زبان پیروی کند (و فقط در صورت وجود دلیل موجه آن قوانین را زیر پا بگذارد). همچنین سبک در حصول اطمینان از اینکه یک قطعه نوشته واضح و سازگار است، مهم است. مطمئن شوید که یک کتاب گرامر و راهنمای سبک در دسترس دارید.
- اعتبار یا باورپذیری: هیچ چیز مانند اشتباه گرفتن حقایق یا ارائه نادرست از خود، نوشتن بد را بیان نمی کند. در داستان، داستان باید باورپذیر باشد (حتی اگر غیرممکن باشد)، و در ادبیات غیرداستانی، تحقیق دقیق می تواند نویسنده را بسازد یا شکست دهد.
- تأمل برانگیز یا الهام بخش عاطفی: شاید مهم ترین کیفیت نوشتن خوب این باشد که خواننده چگونه به آن پاسخ می دهد. آیا او با دیدگاهی تازه و ایده های جدید بیرون می آید؟ آیا او با چشمان اشکبار جلد را می بندد یا با احساس پیروزی؟ نحوه واکنش خوانندگان به آثار شما به طور کامل موفقیت شما را به عنوان یک نویسنده تعیین می کند.
من می خواهم یک ذکر افتخاری برای اصالت اضافه کنم. همه چیز قبلا انجام شده است، بنابراین اصالت تا حدودی خودسرانه است. با این حال، کنار هم قرار دادن ایدههای قدیمی به روشهای جدید و ایجاد ریمیکس از بهترینهایی که ادبیات ارائه میکند، مهارتی است که ارزش توسعه دارد.
ین نوشتن خوب و بد را بدانید؟
برای نوشتن خوب، یک نویسنده باید بتواند کیفیت یک نوشته را تشخیص دهد. اگر نمی توانید تفاوت بین نوشته های متوسط و بهتر را در کار دیگران تشخیص دهید، چگونه می توانید کار خود را ارزیابی یا بهبود بخشید؟ به همین دلیل است که برای نویسندگان بسیار مهم است که خوانندگان اختصاصی باشند!
نوشتن نیز نوعی هنر است و بنابراین تابع سلیقه شخصی است. آیا می توانید کتابی را بخوانید و از آن خوشتان نیاید اما تصدیق کنید که نوشته خوب بوده است؟ آیا تا به حال کتابی خواندهاید و داستان را دوست داشته باشید اما احساس کنید که نوشتن ضعیف است؟
یک نویسنده باید بتواند دلیل موفقیت یا شکست یک اثر نوشته را بیان کند، و همچنین یک نویسنده باید بتواند کیفیت های یک نوشته را حتی زمانی که به سلیقه شخصی او خوشایند نیست، تشخیص دهد. این مهارتها بهویژه زمانی که نویسندگان در حال بررسی یا نقد آثار نویسندگان دیگر هستند و هنگام بازبینی، ویرایش و تصحیح آثار خود ضروری هستند.
کجا ایستاده ای؟ آیا به نوشته های دیگران امتیاز می دهید؟ آیا نگران این هستید که آیا نوشته خودتان خوب است؟ آیا می خواهید ویژگی های نوشتن خوب را از این لیست اضافه یا حذف کنید؟ نظرات خود را با گذاشتن نظر به اشتراک بگذارید و به نوشتن ادامه دهید.
نوشتن خوب چیست؟ این سوال ساده ای برای پاسخ دادن نیست. بسیاری از انواع بسیار متفاوت نوشتار “خوب” و به دلایل مختلف در نظر گرفته می شوند. هیچ فرمول یا برنامه ای برای خوب نوشتن وجود ندارد. با این حال، ویژگی های خاصی وجود دارد که اکثر نمونه های نوشتن خوب به اشتراک گذاشته می شوند. در زیر شرح مختصری از پنج ویژگی نوشتن خوب است: تمرکز، توسعه، وحدت، انسجام و درستی. ویژگی هایی که در اینجا توضیح داده شده است به ویژه برای نوشتن آکادمیک و توضیحی مهم هستند.
پنج ویژگی خوب نوشتن
تمرکز | یک مقاله باید یک ایده مرکزی واحد داشته باشد. هر پاراگراف باید یک نکته اصلی یا جمله موضوعی واضح داشته باشد. |
توسعه | هر پاراگراف باید ایده اصلی مقاله را پشتیبانی یا گسترش دهد. ایده هر پاراگراف باید از طریق مثال ها، جزئیات و توضیحات توضیح داده شود. |
وحدت | هر پاراگراف در یک مقاله باید با ایده اصلی مرتبط باشد. هر پاراگراف باید به نکته اصلی خود پایبند باشد. |
انسجام | یک مقاله یا مقاله باید به طور منطقی سازماندهی شود، روان جریان داشته باشد و به هم بچسبد. به عبارت دیگر، همه چیز در نوشته باید برای خواننده معنا پیدا کند. |
صحت | مقاله باید به طور کلی به انگلیسی استاندارد صحیح، با جملات کامل نوشته شود و نسبتاً بدون خطا باشد. |
یک ویژگی اضافی که بخشی از این لیست نیست، اما با این وجود بسیار مهم است، خلاقیت است. بهترین نوشته تا حدودی شخصیت و فردیت نویسنده خود را به همراه دارد. دستورالعمل های بالا را دنبال کنید، اما همیشه سعی کنید نوشته خود را منحصر به فرد از آن خود کنید.
بدون نظر