الگوی چرخه‌ای: یک الگوی چرخه‌ای به عنوان یک موقعیت پیش‌بینی تعریف می‌شود که در آن نقاط داده، میانگین فرآیند را به شیوه‌ای تکراری افزایش و کاهش می‌دهند. در حالی که این ممکن است مانند یک لقمه به نظر برسد، همه ما به طور شهودی از معنای چرخه آگاه هستیم. در مورد نمودارهای کنترلی، الگوهای چرخه ای به دلیل تصادفی نبودن، تغییرات علت خاصی را نشان می دهند. الگوهای چرخه ای ممکن است از دلایلی که در زیر بحث شده است پدیدار شوند:

خستگی اپراتور: شایع ترین علت تغییرات چرخه ای، خستگی اپراتور است. این معمولاً به یک مشکل بزرگتر از طراحی نادرست شغل اشاره می کند. بسیاری از اوقات، طراحی های شغلی نیازمند تلاش بیش از حد اپراتور است. این ممکن است خود را به شکل حرکات چرخه ای نشان دهد زیرا اپراتور به سادگی قادر به کار در همان سطح بهره وری در طول روز نیست.

تجهیزات تولید: یکی دیگر از علل رایج الگوی چرخه ای، فرسودگی و پارگی تجهیزات تولید است. بسیاری از اوقات ولتاژ و توان نیز دچار نوسان می شود که باعث می شود بازده در الگوهای غیر تصادفی قابل پیش بینی نوسان کند.

بنابراین، این الگو، الگوهایی را متوجه مدیریت ها می کند که در صورت عدم شناسایی، می توانند منجر به خارج شدن از کنترل فرآیند شوند.

الگوی روند: الگوی روند به عنوان وضعیتی تعریف می شود که در آن نقاط داده بین خطوط مشخصات ترسیم شده در نمودار کنترل قرار می گیرند اما روند خاصی را نشان می دهند. روند حرکت هفت نقطه متوالی در یک جهت است. جهت می تواند افزایش یا کاهش باشد. مطالعات آماری نشان داده است که کمتر از هفت نقطه می تواند در یک جهت در یک فرآیند تصادفی قرار گیرد. با این حال، اگر 7 یا چند نقطه داده در یک جهت قرار داشته باشند، باید علت را بررسی کرد زیرا ممکن است یک تغییر علت خاص باشد.

نمونه‌های رایج تغییر روند شامل منحنی یادگیری و عوامل نویز است. نمونه های مربوط به هر یک از موارد فوق به شرح زیر است:

منحنی یادگیری: افرادی که کار را انجام می دهند با انجام آن کار را یاد می گیرند. در طی یک دوره زمانی، آنها در کارهایی که انجام می دهند متخصص می شوند و زمان کمتری برای انجام آن صرف می کنند. این در نمودارهای کنترلی در قالب یک روند منعکس می شود. در طی یک دوره زمانی، مقادیر داده مربوط به زمان چرخه کاهش می یابد در حالی که مقادیر مربوط به بهره وری افزایش می یابد. مدیریت باید به این نکته توجه داشته باشد و سعی کند کارکنان را به گونه‌ای آموزش دهد که تا زمانی که به سر کار می‌آیند، از قبل نسبتاً با کار آشنا باشند.

عوامل نویز: عوامل نویز اختلالاتی هستند که فرآیند ممکن است در یک دوره زمانی با آن مواجه شود. یک مثال خوب در نظر گرفتن این واقعیت است که میانگین زمان صرف شده توسط یک فرآیند احتمالاً با افزایش حجم افزایش می یابد. این به این دلیل است که با افزایش حجم، کارگران احساس می‌کنند از میزان وظایفی که انجام می‌دهند غرق شده‌اند و ارتباط بین آن‌ها دشوار می‌شود که منجر به ظهور این روند می‌شود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده + نوزده =