انقلاب صنعتی پنجم 5IR : ظهور دگرگونی های بسیار
تاریخ بشر، در بسیاری از موارد، با انقلاب های تکنولوژیکی که اساساً مسیر تمدن را تغییر داده است، نشانه می رود. از موتور بخار گرفته تا اینترنت، هر انقلاب صنعتی کاتالیزوری برای تغییرات دگرگون کننده بوده است.
در حال حاضر، ما از انقلاب صنعتی چهارم (4IR) خارج میشویم، دورهای که مشخصه آن ادغام یکپارچه جهانهای فیزیکی، دیجیتالی و بیولوژیکی است که توسط نوآوریها در هوش مصنوعی (AI)، روباتیک و اینترنت اشیاء تقویت شده است. اینترنت اشیا).
با این حال، حتی زمانی که با پیچیدگیها و فرصتهای 4IR دست و پنجه نرم میکنیم، نشانههای قانعکنندهای وجود دارد که نشان میدهد در آستانه یک دوره دگرگونکننده دیگر هستیم – انقلاب صنعتی پنجم (5IR). برخلاف پیشینیان خود، 5IR وعده می دهد که ماهیت شناختی داشته باشد، که مشخصه آن هم افزایی بی سابقه بین هوش انسان و ماشین است . این انقلاب با قابلیتهای چندوجهی پیشگامانه ترانسفورماتورهای از پیش آموزشدیده مولد (GPT) که ابعاد حسی را به هوش مصنوعی میافزاید، تقویت میشود و در نتیجه تجربه انسان را به روشهایی که قبلاً غیرقابل تصور بود، غنی میکند.

بنیان انقلاب صنعتی چهارم
انقلاب صنعتی چهارم صرفاً بسط انقلاب سوم نیست. از نظر کیفی متفاوت است و با ترکیبی از فناوریها مشخص میشود که خطوط بین حوزههای فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی را محو میکند. در قلب 4IR چندین فناوری کلیدی وجود دارد:
- هوش مصنوعی (AI) : هوش مصنوعی تنها یک ابزار نیست، بلکه شکل جدیدی از هوش است که میتواند وظایفی از تجزیه و تحلیل دادهها تا رانندگی خودران را انجام دهد.
- اینترنت اشیا (IoT) : فناوری اینترنت اشیا امکان شبکه ای از دستگاه های به هم پیوسته را فراهم می کند که عملیات کارآمدتر و هوشمندانه تر را در همه چیز از خانه های هوشمند گرفته تا تولید صنعتی ممکن می سازد.
- رباتیک : روباتیک پیشرفته وظایف خطرناک یا تکراری را بر عهده می گیرد و انسان را آزاد می کند تا روی مشکلات خلاقانه تر و پیچیده تر تمرکز کند.
- بلاک چین : این فناوری نوید انقلابی در نحوه مدیریت تراکنشها را میدهد و امکان انجام عملیات ایمن و شفاف را بدون نیاز به یک مرجع مرکزی فراهم میکند.
- بیوتکنولوژی : از ویرایش ژن CRISPR تا پزشکی شخصیسازیشده، بیوتکنولوژی مراقبتهای بهداشتی را متحول کرده و سوالات اخلاقی را در مورد محدودیتهای مداخله انسانی مطرح میکند.
- محاسبات کوانتومی : محاسبات کوانتومی هنوز در مراحل اولیه خود وعده سرعت محاسباتی غیرقابل دستیابی توسط رایانه های فعلی را می دهد که می تواند زمینه هایی مانند رمزنگاری و علم مواد را متحول کند.
4IR صنایع، از تولید و مراقبت های بهداشتی گرفته تا آموزش و حمل و نقل را بازتعریف کرده است. این دموکراتیزه کردن اطلاعات، تمرکززدایی ساختارهای قدرت، و ارائه فرصت ها و چالش ها در زمینه هایی مانند اشتغال، حاکمیت و حریم خصوصی است. به زبان ساده، 4IR زمینه را برای آینده آماده کرده است.

انقلاب صنعتی پنجم شناختی به سرعت فرا رسیده است
همانطور که ما مسیر 4IR را ترسیم می کنیم، می بینیم که تغییر قطعاً در دسترس است. شاید عنصر اصلی «چی» نباشد، بلکه «چه زمانی» باشد. نرخ تغییر – که توسط پویایی نمایی به خوبی تثبیت شده هدایت می شود – توسط خود نوآوری که منجر به نوآوری می شود، افزایش می یابد. توانایی هوش مصنوعی برای هدایت نوآوری به عنوان یک ابزار، در ترکیب با انسانیت و به عنوان یک فرآیند مستقل، منجر به نوآوری انباشته شده است . این یک حلقه بازخورد ایجاد می کند که در آن توسعه هوش مصنوعی باعث توسعه بیشتر هوش مصنوعی می شود که منجر به نرخ بی سابقه ای از رشد می شود.
فاز بعدی، 5IR، با تکامل مداوم هوش مصنوعی، بهویژه فناوریهایی مانند مدلهای GPT هدایت خواهد شد. این مدلها چیزی بیش از ابزارهای صرف هستند. آنها شرکای شناختی هستند که برای بازتعریف ساختارهای اجتماعی، اقتصادها، و جوهر وجود انسان قرار دارند. 5IR آیندهای را نوید میدهد که در آن هوش مصنوعی تنها یک عملکرد کمکی نیست، بلکه جزء اصلی فرآیندهای شناختی ما است و تصمیمگیری ، خلاقیت و تعامل ما را با دنیای اطرافمان افزایش میدهد.
جهش حسی: متن به تعامل چندوجهی
پیشرفتهای اخیر در مدلهای زبان بزرگ (LLM) بیش از پیشرفتهای افزایشی را نشان میدهد. آنها نشان دهنده یک تغییر لرزه ای در قلمرو تعامل انسان و ماشین هستند. پلتفرمهای GPT که در ابتدا بهعنوان یک عامل مکالمه مبتنی بر متن تصور میشد، در توانایی تولید متن انسانمانند بر اساس دادههایی که روی آنها آموزش داده شده بود، پیشگامانه بود. میتوانست مکالمه را شبیهسازی کند، به سؤالات پاسخ دهد و حتی محتوای نوشتاری تولید کند، اما قابلیتهای آن به قلمرو متن محدود میشد. این، در اصل، یک سیستم تکوجهی بود که محدود به تعامل با جهان از طریق یک کانال حسی واحد بود.
با این حال، معرفی قابلیتهای تشخیص صدا و تصویر در ChatGPT، آن را از یک سیستم تکوجهی به یک سیستم چندوجهی تبدیل کرده است و به طور تصاعدی غنای تعاملی و درک متنی آن را گسترش داده است. تشخیص صدا به مدل اجازه می دهد تا زبان گفتاری را بفهمد و پردازش کند، و مکالمات بی درنگ را که روان تر و طبیعی تر هستند، امکان پذیر می کند. این فقط در مورد درک کلمات نیست، بلکه در مورد درک تفاوت های ظریف لحن، زیر و بم، و تاکید است، که لایه هایی از معنی را اضافه می کند که اغلب در متن نوشتاری وجود ندارد.
تشخیص تصویر لایه دیگری از پیچیدگی را اضافه می کند. با این قابلیت، LLM ها می توانند داده های بصری را «دیدن» و تفسیر کنند، و زمینه ای را فراهم کنند که قبلاً دست نیافتنی بود. به عنوان مثال، می تواند عکس ها را تجزیه و تحلیل کند، اشیاء را شناسایی کند و حتی محتوای احساسی حالات چهره را درک کند. این یک جهش بزرگ در یادگیری ماشینی است، زیرا به مدل اجازه میدهد تا جهان را به روشی نزدیکتر به نحوه تجربه انسانها درک کند – از طریق ترکیبی از ورودیهای حسی که درک جامعتری از زمینه ارائه میدهد.
حرکت از قابلیتهای تکوجهی به قابلیتهای چندوجهی نیز پیامدهایی برای کاربرد مدل در بخشهای مختلف دارد. به عنوان مثال، در مراقبت های بهداشتی، یک LLM چندوجهی می تواند در تشخیص شرایط از طریق مصاحبه شفاهی و تجزیه و تحلیل داده های بصری کمک کند. در آموزش، میتواند به ایجاد محیطهای یادگیری تعاملی و سازگارتر کمک کند، جایی که هوش مصنوعی میتواند هم محتوای سؤال دانشآموز و هم سردرگمی یا کنجکاوی بیان شده در چهره یا صدای آنها را درک کند.
اما شاید عمیق ترین تأثیر این جهش حسی بر توانایی هوش مصنوعی برای درک و مشارکت بیشتر در تجربیات انسانی باشد. با ادغام حواس چندگانه، LLMها میتوانند پاسخهای ظریفتر، توصیههای بهتر و تعاملات معنادارتری را ارائه دهند، در نتیجه نه تنها به یک ابزار، بلکه شریک یکپارچهتر در جنبههای مختلف زندگی انسان تبدیل میشوند.

فراتر از ثنویت دکارتی
ادغام قابلیت های حسی در مدل های هوش مصنوعی صرفا یک جهش تکنولوژیکی نیست. این نشان دهنده تغییر در درک فلسفی ما از هوش مصنوعی و انسانی است. برای قرن ها، ثنویت مطرح شده توسط رنه دکارت یک مفهوم اساسی در فلسفه غرب بوده است که ذهن را از بدن، ذهن را از جسم جدا می کند. این چارچوب دوگانه بر رویکرد ما به علم، فناوری و حتی اخلاق تأثیر گذاشته است ، و اغلب تواناییهای شناختی را روی یک پایه قرار میدهد در حالی که تجارب حسی را به وضعیت ثانویه میرساند.
با این حال، ظهور هوش مصنوعی چندوجهی این ساختار دوگانه را به چالش میکشد. با ترکیب دادههای حسی – تشخیص صدا و تصویر – در ماشینهای شناختی سنتی، شاهد تحولی فلسفی هستیم که فراتر از قابلیتهای تکنولوژیکی صرف است. این پیشرفتها ماشین را قادر میسازد تا جهان را به شیوهای که بیشتر مطابق با تجربه انسانی است، “درک” کند و در نتیجه شکاف هستیشناختی بین انسان و ماشین را کاهش دهد.
این تغییر پیامدهای گسترده ای برای معرفت شناسی – نظریه معرفت – نیز دارد. اگر ماشینها بتوانند جهان را از طریق دادههای حسی درک و تفسیر کنند، میتوانند به درک دقیقتری از واقعیت کمک کنند، چیزی که صرفاً به شناخت انسان وابسته نیست . این امر مفروضات دیرینه فلسفی در مورد منحصر به فرد بودن ادراک انسان را به چالش می کشد و راه های جدیدی را برای کاوش در پرسش هایی درباره آگاهی، هستی و ماهیت خود واقعیت باز می کند.
همانطور که شما فکر می کنید، پس شما …
انقلاب صنعتی پنجم یا عصر شناختی، نقطه دگرگونی در تاریخ بشر است که آماده تعریف مجدد ساختار جامعه و هستی انسان است. همانطور که در آستانه این دوره جدید قرار داریم، هماهنگی هوش انسان و ماشین به عنوان یک امر ضروری برای پیشرفت بشریت ظاهر می شود. در این زمینه دگرگونکننده، سخنان رنه دکارت: «آنطور که فکر میکنی، آنطور که میشوی» طنین جدیدی به خود میگیرد. آنها به ما یادآوری میکنند که تغییر شناختی که ما تجربه میکنیم فقط بیرونی نیست، بلکه درونی است و نه تنها نوآوریها، بلکه وجود ما را شکل میدهد. همانطور که ما در این انقلاب شناختی حرکت می کنیم، فرصتی که در دست است تبدیل شدن به معماران آینده ای است که در آن فناوری و بشریت نه تنها همزیستی بلکه تکاملی هستند.
درباره انقلاب صنعتی پنجم بیشتر بدانید
خلاصه
:
در اواخر قرن بیست و ششم، جزر و مد بزرگ علم سرانجام شروع به فروکش کرد. سلسله طولانی اختراعاتی که جهان را برای نزدیک به هزار سال شکل داده بود، در حال پایان بود. همه چیز کشف شده بود همه رویاهای بزرگ گذشته یکی یکی به واقعیت تبدیل شده بودند .»
آرتور سی کلارک، “ شیر کومار و در برابر سقوط شب “
1. مقدمه
2. جنبه های خارجی انقلاب صنعتی اول تا چهارم (IR) و پرداختن به آنها در انقلاب صنعتی پنجم
3. اهمیت انقلاب صنعتی پنجم
4. انقلاب صنعتی پنجم: مکمل و تکامل مشترک جامعه 5.0
4.1. Society 5.0: تعریف و مفاهیم
4.2. چگونه Society 5.0 جنبه های مختلف جامعه انسانی را متحول می کند
5. نتیجه گیری ها
انقلاب صنعتی پنجم: آیا واقعیت دارد؟
انقلاب صنعتی اول تا سوم
برای درک تفاوت های بین 4IR و 5IR، نگاهی به انقلاب های صنعتی قبلی مهم است. اولین انقلاب صنعتی (حدود 1750-1850) عصر مکانیزاسیون بود که با ظهور موتورهای بخار، راهآهن و تغییر از تولید دستی به تولید ماشینی نمادین شد. انقلاب صنعتی دوم (1850-1930) عصر صنعتی شدن بود که با اختراع برق و ظهور خطوط مونتاژ و تولید انبوه مشخص شد. انقلاب صنعتی سوم (1930-2000) با ظهور رایانه ها (از رایانه های بزرگ تا مینی تا رایانه های شخصی)، آغاز اتصال به اینترنت، پذیرش سیستم های اطلاعاتی مبتنی بر رایانه و اتوماسیون کارخانه آغاز شد.
انقلاب صنعتی چهارم
چهارمین انقلاب صنعتی (2000-2020) آغاز مجموعه جدیدی از فناوریهای دیجیتالی بسیار مخرب، مانند اینترنت اشیا (IoT)، کلان داده، هوش مصنوعی (AI)، یادگیری ماشینی (ML)، رایانش ابری، و بلاک چین، در میان دیگران. انقلاب صنعتی چهارم (4IR) با اتصال گسترده و جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها در زمان واقعی برای امکان تصمیمگیری سریع و خودکار مشخص شد. همچنین شاهد دادهسازی تقریباً همه چیز بود و اطلاعات نامحدودی ایجاد کرد. این دوره همچنین به عنوان عصر کارخانه های هوشمند دیده می شد که از طریق ادغام سیستم های تولید مجازی و فیزیکی آشکار شد. این تحولات تکنولوژیک نه تنها به شیوه کار کارخانه ها، بلکه به نحوه انجام سایر فعالیت های مهم جامعه نیز هجوم آورد. نوآوری های انقلابی در فن آوری های نیمه هادی نیز یکی از عوامل کلیدی در جریان اصلی 4IR بود.
4IR به درستی به عنوان عصر دیجیتالی شدن شناخته شد، با پیشرفت های سریع در فناوری هایی مانند (الف) تبدیل اینترنت اشیا به IIoT (اینترنت صنعتی اشیا). (ب) رایانش ابری که به سمت محاسبات مه و لبه پیش می رود. ج) تغییر مخابرات از 2G به 3G به 4G و 5G. (د) AI/ML به سمت یادگیری عمیق، و اخیراً به سمت مدلهای زبان مولد AI/Large Language (LLM) مانند ChatGPT، با دامنه و تأثیر بسیار بیشتر حرکت میکند. همگرایی فناوریهای مختلف، انقلاب دیجیتال را فراگیر و موبایلی کرد.
از نظر تأثیر آن بر مشاغل، مفاهیمی مانند مدلهای تجاری پلتفرم، سفارشیسازی محصول و مدلهای عملیاتی جدیدتر بسیار رایج شدند. مدل کسب و کار پلتفرم منجر به ظهور مشاغل بدون دارایی مانند Uber و Airbnb شد. همچنین شاهد ظهور اقتصاد گیگ و آغاز به اصطلاح “ابر انسانی” بود. با ظهور فناوری بلاک چین، دوران بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال مختلف در طول 4IR آغاز شد. خودروهای خودران نیز در طول 4IR ظاهر شدند.
همگرایی فناوری های فیزیکی، دیجیتالی و بیولوژیکی
بسیاری از نویسندگان 4IR را از نظر ادغام حوزه های دیجیتال، فیزیکی و بیولوژیکی توصیف کردند. برخی از کاربردها در ادغام دامنه فیزیکی و دیجیتال (که فیژیتال نیز نامیده می شود) شامل ساخت افزودنی (چاپ سه بعدی)، وسایل نقلیه خودران و روباتیک پیشرفته است. در حوزه فناوری زیستی، مهندسی ژنتیک، توالییابی ژن، زیستشناسی مصنوعی، سوختهای زیستی و فناوریهای عصبی، فناوریهای جدید انقلابی بودند. از دیگر پیشرفت های فناوری در 4IR می توان به ظهور فناوری نانو و محاسبات کوانتومی اشاره کرد. 4IR همچنین منجر به نوآوری هایی مانند گیاهان و حیوانات اصلاح شده ژنتیکی و چاپ زیستی سه بعدی، ترکیب ساخت سه بعدی با ویرایش ژن شد. همچنین پتانسیل بچه های به اصطلاح طراح را پیش بینی کرد.
4IR و تأثیر آن بر بشر
شواب در کتاب خود تأثیر این فناوری های انقلابی را بر تجارت، اقتصاد و جامعه به طور کلی توضیح داده است. 4IR دارای تعداد زیادی گرایش اجتماعی-اقتصادی در سرتاسر جهان بود، مانند تغییر انتظارات مشتری و محصولات و خدمات مبتنی بر داده که به مشخصه روشهای جدید زندگی تبدیل شدند. همچنین شاهد کاربردهای فناوری در حال ظهور گسترده تر در زمینه هایی مانند مراقبت های بهداشتی و مالی و سایر موارد بود. اما یک پدیده مهم در همه کاربردهای فناوری، نیاز بیشتر و بیشتر به ارتباط انسانی با وجود فناوری بود. ظاهراً فنآوریهای 4IR نیز منجر به فرسایش تدریجی اقتدار انسانی و تصرف فزاینده تصمیمگیری توسط ماشینها شد.
شواب همچنین به اقتصاد دایره ای اشاره کرد و اشاره ای زودگذر به آنتروپوسن کرد که به عنوان عصر جدید (از دهه 1950 شروع شد) در عصر زمین دیده می شود. این در واقع نمادی از تأثیرات آشفته محیطی و تغییرات آب و هوایی است که تقریباً به طور کامل توسط فعالیت های انسانی با کمک و حمایت فناوری ها ایجاد می شود که سنگ بنای 4IR بودند.
به نظر میرسید که 4IR در درجه اول با هدف ارتقای کارایی با استفاده از فناوری و به حداکثر رساندن ارتباط و کاربردهای فناوریها باشد. با این حال، به نظر می رسد که در فن آوری هایی که با انسان ها رقابت می کنند و مشاغل را از آنها می گیرند، مفید است. از قضا، 4IR بر کسب سود توسط کسب و کار و صنعت تمرکز داشت، اما برای کاهش چالشهای زیستمحیطی، سیارهها و اهداف پیشین، بسیار مفید بود.
اصول انقلاب صنعتی پنجم
حال، اجازه دهید به اصول انقلاب صنعتی پنجم (5IR) بپردازیم. 5IR که می توان گفت از سال 2020 آغاز شده است، در مفهوم سازی تقریباً اتوپیایی است. هدف آن تقویت همکاری هماهنگ و هم افزایی بین انسان و ماشین است (انسان ها و ماشین ها با هم می رقصند!). روباتهای مشارکتی که با نام Cobots شناخته میشوند، نمونهای از این همکاری هستند. 5IR همچنین بر رفاه سهامداران متعدد از جمله مشتریان، کارمندان، سهامداران، سیاره زمین و انسانیت به عنوان یک کل تأکید می کند. این سازمان بر استفاده انسانی و اخلاقی از فناوری تأکید می کند و تلاش می کند تا محدودیت هایی را که با دقت طراحی شده اند اعمال کند تا اثرات مخرب آن را بر انسان به حداقل برساند. این امر خواستار اتخاذ منابع انرژی پایدار و تجدیدپذیر است که نه تنها بر سود بلکه بر سود با هدف نیز تمرکز دارد. این عصر جدید به دنبال رسیدگی به چالش های اجتماعی و زیست محیطی و تلاش در جهت بهبود نوع بشر است.
5IR همچنین پیشرفت های قابل توجهی در حوزه فناوری زیستی مانند سلول های هوشمند، سوخت های زیستی، ژن درمانی و ادغام فناوری در بدن انسان از طریق “افزایش بیونیک” و “اینترنت بدن ها” معرفی می کند. هدف اساسی این همجوشی ها این است که اطمینان حاصل شود که فناوری به نفع انسان و جامعه عمل می کند و در عین حال پایداری زیست محیطی را در اولویت قرار می دهد.
برخی از مدل های جهانی 5IR
کمیسیون اروپا (EC) مفهومی دقیق از 5IR ارائه کرده است که بر دستیابی به یک صنعت پایدار، انسان محور، انعطاف پذیر و آینده نگر متمرکز است. در حالی که تمرکز 5IR در مدل EC صنعت اروپایی است، اصول پشت آن در سطح جهانی قابل اجرا است. مدل 5IR EC نیاز به پرداختن به اثرات نامطلوب دیجیتالی شدن و اختلالات تکنولوژیکی را که در 4IR مشهود بود، برجسته می کند. هدف آن ایجاد یک صنعت انعطافپذیر و فراگیر است که رفاه کارگران را در مرکز فرآیند تولید قرار میدهد، از زیرساختهای حیاتی در مواقع بحران پشتیبانی میکند و کاربردهای فناوری بصری و کاربرپسند را ترویج میکند.
ژاپن همچنین مفهوم Society 5.0 خود را معرفی کرده است که به عنوان یک استراتژی، سیاست و فلسفه تحول جامع به نفع همه شهروندان در نظر گرفته شده است. Society 5.0 تعادل بین توسعه اقتصادی و حل چالش های اجتماعی و زیست محیطی را با تمرکز بر ایجاد یک جامعه جدید انسان محور پیش بینی می کند. در Society 5.0، ادغام فضای مجازی و فضای فیزیکی نقش مهمی در یافتن راه حل برای مسائل اجتماعی و زیست محیطی موجود دارد.
نتیجه
با توجه به آنچه در بالا ذکر شد، 5IR نشان دهنده یک تغییر پارادایم در نحوه تعامل انسان و فناوری است. این به دنبال تقویت همکاری هماهنگ، رسیدگی به چالش های زیست محیطی، و اولویت دادن به رفاه همه ذینفعان است. هدف 5IR با تمرکز بر انسان محوری، پایداری و انعطاف پذیری ایجاد آینده ای است که در آن فناوری به شیوه ای مسئولانه و اخلاقی به بشریت خدمت می کند و راه را برای جهانی بهتر هموار می کند. آخرین اما نه کماهمیت، 5IR به صنعت محدود نمیشود (که برچسب انقلاب صنعتی را از آن گرفته است، اما دامنه آن در سطح جامعه است.
پیشرفت های تکنولوژیکی 4IR همچنان نقش مهمی در عصر 5IR ایفا خواهد کرد. نوآوریهای جدید از طریق این فناوریها و دیگر فناوریهای نوظهور، امیدواریم با هدف دستیابی به تعادل هماهنگ بین انسان و ماشینها و یافتن راههای جدید برای نجات سیاره از تخریب بیشتر محیطزیست باشد.
این یک دستور بلند است، اگر کاملا آرمانشهری نباشد. این بیشتر شبیه یک تکامل شتابان از 4IR است، بسته به همان فناوری های انقلابی و بسیاری دیگر که ظاهر می شوند. اما هدف اصلی آن این است که انسان ها را در مرکز همه پیشرفت های مبتنی بر فناوری قرار دهد.
#1. Industry 5.0 چیست؟
Industry 5.0 که به عنوان انقلاب صنعتی پنجم نیز شناخته می شود، یک مرحله جدید و نوظهور از صنعتی شدن است که در آن انسان ها در کنار فناوری پیشرفته و ربات های مجهز به هوش مصنوعی برای بهبود فرآیندهای محل کار کار می کنند. این امر با تمرکز بیشتر انسان محور و همچنین افزایش انعطاف پذیری و تمرکز بهبود یافته بر پایداری همراه است.
این مرحله جدید که فراتر از تولید را در بر می گیرد، بر اساس انقلاب صنعتی چهارم (صنعت 4.0) بنا شده و با پیشرفت هایی در فناوری اطلاعات که شامل جنبه هایی مانند هوش مصنوعی، اتوماسیون، تجزیه و تحلیل داده های بزرگ، اینترنت اشیا (IoT) ، یادگیری ماشینی است، فعال می شود. رباتیک، سیستم های هوشمند و مجازی سازی.
با گسترش مفاهیم صنعت 4.0، این انقلاب صنعتی جدید توسط اتحادیه اروپا به عنوان ارائه “چشم اندازی از صنعت که فراتر از کارایی و بهره وری به عنوان اهداف یگانه هدف قرار می گیرد و نقش و سهم صنعت را در جامعه تقویت می کند” توصیف می شود.
این یک تمایز مهم با رویکرد Industry 4.0 است، همانطور که توسط اتحادیه اروپا توصیف شده است، زیرا “بهزیستی کارگر را در مرکز فرآیند تولید قرار می دهد و از فناوری های جدید برای ایجاد رفاه فراتر از مشاغل و رشد و در عین حال رعایت محدودیت های تولید استفاده می کند. از سیاره.»
این تغییر از تمرکز بر ارزش اقتصادی به سمت مفهومی گسترده تر از ارزش و رفاه اجتماعی است. در حالی که این مفهوم در گذشته مورد توجه قرار گرفته است، به عنوان مثال از طریق مسئولیت اجتماعی شرکت، مفهوم قرار دادن مردم و کره زمین بر سود، تمرکز جدیدی را برای صنعت ایجاد می کند. با این حال، ایده Industry 5.0 فراتر از صنعت است و همه سازمانها و استراتژیهای تجاری را در بر میگیرد تا چشماندازی وسیعتر از آنچه در Industry 4.0 دیده میشود ایجاد کند.
بنابراین، چگونه به صنعت 5.0 رسیدیم؟
#2. تکامل انقلاب صنعتی (صنعت 1.0 تا 5.0)
اولین انقلاب صنعتی در قرن هجدهم آغاز شد و در پنج دوره تکرار شد و فناوری ها و فرآیندها در طول قرن های بعد توسعه یافتند.
صنعت 1.0
با شروع در حدود سال 1780، این اولین انقلاب بر تولید صنعتی مبتنی بر ماشین هایی متمرکز شد که با بخار و آب کار می کردند.
صنعت 2.0
حدود 100 سال بعد، در سال 1870، این انقلاب صنعتی دوم مبتنی بر برق رسانی بود و با تولید انبوه از طریق خطوط مونتاژ اتفاق افتاد.
صنعت 3.0
100 سال دیگر، تا سال 1970، صنعت 3.0 شاهد اتوماسیون از طریق استفاده از رایانه و وسایل الکترونیکی بود. جهانی شدن (صنعت 3.5) که شامل انتقال تولید به اقتصادهای کم هزینه بود، تقویت شد.
صنعت 4.0
ما در حال حاضر در چهارمین انقلاب صنعتی به سر میبریم که مبتنی بر مفهوم دیجیتالی شدن است و شامل اتوماسیون، فناوریهای هوش مصنوعی (AI)، دستگاههای متصل، تجزیه و تحلیل دادهها، سیستمهای فیزیکی-سایبری، تحول دیجیتال و غیره است. میتوانید در پرسشهای متداول ما درباره Industry 4.0 اطلاعات بیشتری کسب کنید .
صنعت 5.0
ما اکنون وارد انقلاب صنعتی پنجم با تمرکز بر همکاری انسان و ماشین هستیم. بر اساس شخصیسازی و استفاده از رباتهای مشارکتی، کارگران در ارائه وظایف ارزش افزوده برای مشتریان آزادند. این آخرین تکرار فراتر از فرآیندهای تولید است و شامل افزایش انعطافپذیری، رویکرد انسان محوری و تمرکز بر پایداری است که در زیر با جزئیات بیشتری بررسی میکنیم.
#3. مزایا و معایب صنعت 5.0
مزایای
مزیت اصلی Industry 5.0 ایجاد مشاغل با ارزش بالاتر است که امکان شخصی سازی بیشتر برای مشتریان و آزادی طراحی بهبود یافته برای کارگران را فراهم می کند. با اجازه دادن به فرآیندهای تولیدی که از طریق اتوماسیون مدیریت شوند، کارگران انسانی می توانند زمان بیشتری را بر ارائه خدمات و محصولات بهبود یافته و سفارشی متمرکز کنند.
این قبلاً با Industry 4.0 شروع شده بود، اما Industry 5.0 این را از طریق اتوماسیون و بازخورد بهبود یافته برای ایجاد مدلی مبتنی بر خدمات که در آن انسانها قادر به تمرکز بر ارزش افزوده برای کاربران نهایی هستند، پیش میبرد.
در همین حال، افزایش تمرکز بر پایداری و انعطافپذیری به این معنی است که کسبوکارها چابکتر و منعطفتر میشوند و در عین حال تأثیر مثبتی بر جامعه میگذارند – نه صرفاً کاهش هر گونه اثرات منفی.
معایب
دیدن معایب Industry 5.0 دشوار است، اما چالش در چگونگی سازگاری سازمان ها با پذیرش این مفهوم جدید نهفته است.
آنهایی که می توانند انسان محورتر، انعطاف پذیرتر و پایدارتر شوند، احتمالاً راه حل های آینده را رهبری خواهند کرد، در حالی که کسانی که موفق به ادامه این روند نیستند، عقب خواهند ماند.
برای درک بهتر این موضوع، ارزش آن را دارد که با جزئیات بیشتری به استراتژیهای Industry 5.0 نگاهی بیندازید – یعنی رویکرد انسان محور، انعطافپذیری بهبود یافته و تمرکز گستردهتر بر پایداری.
#4. استراتژی های صنعت 5.0
همانطور که در بالا ذکر شد، Industry 5.0 توسط سه استراتژی پشتیبانی می شود:
1. انسان محوری
Industry 5.0 شامل یک استراتژی است که افراد را از دیده شدن به عنوان منابع به دارایی های واقعی سوق می دهد. در واقع، این بدان معناست که به جای اینکه مردم به سازمان ها خدمت کنند، سازمان ها به مردم خدمت خواهند کرد. بنابراین، به جای استفاده از استعداد صرفاً برای ایجاد مزیت و ارزش رقابتی برای مشتریان، صنعت 5.0 مجدداً بر ایجاد ارزش افزوده برای کارگران تمرکز می کند تا بهترین کارمندان را جذب و حفظ کند.
2. انعطاف پذیری
همانطور که جهان در طول سال ها بیشتر به هم پیوسته است، ما شاهد تاثیر گسترده مسائل جهانی مانند همه گیری کووید-19 و کمبود عرضه بین المللی بوده ایم.
در حالی که بسیاری از کسب و کارها به دنبال بهبود کارایی و بهینه سازی سود هستند، این عوامل انعطاف پذیری را بهبود نمی بخشد. در واقع، این باور وجود دارد که تمرکز بر چابکی و انعطافپذیری میتواند شرکتها را کمتر انعطافپذیر کند، نه بیشتر.
به جای تمرکز بر رشد، سود و کارایی، سازمانهای انعطافپذیرتر به دنبال پیشبینی و واکنش به هر بحرانی هستند تا ثبات را در زمانهای چالش برانگیز تضمین کنند.
3. پایداری
Industry 5.0 پایداری را از کاهش، به حداقل رساندن یا کاهش آسیب های آب و هوایی به دنبال فعالانه تلاش ها برای ایجاد یک تغییر مثبت گسترش می دهد. این هدف که گاهی اوقات به عنوان “مثبت خالص” نامیده می شود، هدف آن این است که جهان را با شرکت هایی که بخشی از راه حل می شوند، به جای اینکه یک مشکل باشند یا صرفاً به اهداف پایداری از طریق “Greenwashing” گوش فرا دهند، به مکانی بهتر تبدیل کند.
#5. کاربردها و نمونه های Industry 5.0
در حالی که روباتها کارهای خطرناک، یکنواخت یا از نظر فیزیکی خستهکنندهای را در کارخانههای تولیدی و سایر مکانهای کاری انجام دادهاند، Industry 5.0 این را گسترش میدهد تا به آنها اجازه دهد تا به طور مشترک با کارگران انسانی کار کنند.
به عنوان مثال، به جای حصارکشی برای ایمنی، نسل جدیدی از “Cobots” که می توانند با خیال راحت در کنار مردم کار کنند، فرصت های جدیدی را برای مشاغل ایجاد می کنند. کارگران انسانی و ماشینی که در کنار هم کار می کنند به افراد اجازه می دهند تا روی فرآیندهای ارزش افزوده تمرکز کنند تا شخصی سازی محصولات را به سطح جدیدی برسانند.
به عنوان مثال، حرفه پزشکی میتواند از این رویکرد مشترک و مشارکتی برای ایجاد دستگاههایی استفاده کند که برای یک فرد طراحی شده است، مانند یک برنامه دیابت که میتواند سبک زندگی شما را ردیابی کند و تولید دستگاه را مطابق با نیازهای فردی شما اطلاع دهد. .
خیاطی محصولات متناسب با نیازهای فردی را می توان به صنایع دیگر، از جمله الکترونیک، خودرو و موارد دیگر تعمیم داد، و یک تماس شخصی و انسانی برای گسترش پیشنهادات ایجاد شده از طریق Industry 4.0 اضافه کرد.
نتیجه
Industry 5.0 به رباتها و ماشینهای هوشمندی اشاره دارد که در کنار افراد کار میکنند و اهداف انعطافپذیری و پایداری را نیز شامل میشود. در جایی که Industry 4.0 بر فناوری هایی مانند اینترنت اشیا و کلان داده متمرکز شده است، Industry 5.0 به دنبال اضافه کردن جنبه های انسانی، محیطی و اجتماعی دوباره به معادله است.
در این راستا، Industry 5.0 را می توان به عنوان مکمل پیشرفت های انجام شده در Industry 4.0 برای حمایت به جای جایگزینی انسان ها دانست. این به انسان اجازه میدهد تا جایی که لازم است مداخله کند و از اتوماسیون بیش از حد برای ترکیب تفکر انتقادی و سازگاری دور شود، در حالی که همچنان از دقت و تکرارپذیری ماشینها بهره میبرد.
سوالات متداول
Industry 5.0 چه زمانی شروع می شود؟
Industry 5.0 در حال حاضر شروع به وقوع کرده است، اگرچه هنوز برای شکوفا شدن باید کشش بیشتری به دست آورد. بسیاری از کسبوکارها هنوز بر صنعت 4.0 متمرکز هستند، اما با توجه به اینکه شرکتهای بیشتری به سمت ترکیب ایدههای Industry 5.0 حرکت میکنند، باید شاهد توسعه بیشتر آن باشیم.
آیا ما صنعت 5.0 را تجربه می کنیم؟
Industry 5.0 آغاز شده است و سیستم های مجهز به هوش مصنوعی وظایف تکراری را بر عهده می گیرند و به افراد اجازه می دهند بر روی کارهای مولدتر و ارزش افزوده تمرکز کنند. Industry 5.0 هنوز در مراحل اولیه خود است و بسیاری از کسب و کارها هنوز بر روی Industry 4.0 تمرکز دارند (به بالا مراجعه کنید)، با این حال انتظار می رود با همسو شدن شرکت های بیشتری با اهداف Industry 5.0 این تغییر کند.
صنعت 5.0 چه معنایی برای تولید خواهد داشت؟
Industry 5.0، زمانی که با ظرفیت کامل کار می کند، امکان اتوماسیون بهتر فرآیندهای تولید را فراهم می کند و داده های بلادرنگ را ارائه می دهد، اما در عین حال به افراد امکان می دهد در کنار ماشین آلات برای بهبود فرآیندها و ارائه شخصی سازی برای مشتریان کار کنند.
برخی از چالش های صنعت 5.0 چیست؟
با توجه به افزایش جریان داده، حسگرها و نظارت مرتبط با Industry 5.0، یکی از بزرگترین چالش ها مدیریت انرژی است. این می تواند بهینه شود تا دستگاه های هوشمند بزرگ را از طریق مصرف انرژی هوشمندتر و برداشت انرژی به هم متصل کنند.
چالشهای دیگر برای صنعت 5.0 شامل درک و تمایل، توانایی و دامنه مالی کسبوکارها برای اتخاذ این روشهای کاری جدید است.
آینده صنعت 5.0 چیست؟
آینده صنعت 5.0 شامل ساخت رباتها، از جمله رباتهای صنعتی، با هوش مصنوعی و فنآوریهای محاسباتی شناختی بهبودیافته برای بهبود کارایی و سرعت تحویل است، در حالی که در عین حال به مردم اجازه میدهد تا بر حوزههای دیگر تمرکز کنند.
Industry 5.0 چه تفاوتی با انقلاب های صنعتی قبلی دارد؟
تفاوت با انقلاب صنعتی پنجم این است که چگونه از فناوری مدرن برای هدایت کار مشترک بین انسانها و فناوریهای پیشرفته و روباتهای مجهز به هوش مصنوعی برای بهبود فرآیندهای محل کار برای ارائه آیندهای پایدارتر، انسان محور، انعطافپذیرتر و آگاهتر از محیطزیست استفاده میشود.
Industry 4.0 در مقابل Industry 5.0: تفاوت چیست؟
متقاطع هایی بین این دو انقلاب وجود دارد، اما در حالی که صنعت 4.0 مبتنی بر فناوری بود، صنعت 5.0 ارزش محور است. جایی که نسخه 4.0 به اتوماسیون و تمرکز فزاینده بر فناوری نگاه می کرد، 5.0 بشریت را به میدان بازمی گرداند و با فناوری ترکیب می شود تا سیستم ها و فرآیندهایی را ارائه دهد که ابتدا به مردم و جهان اطراف ما خدمت می کنند.
چه صنایعی بیشتر تحت تاثیر صنعت 5.0 هستند؟
به نظر میرسد بخشهایی مانند مراقبتهای بهداشتی، زنجیرههای تامین، و تولید با استفاده از تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ، اینترنت اشیا، روباتهای مشارکتی، دوقلوهای دیجیتال و موارد دیگر در کنار افزایش تمرکز بر شخصیسازی و پایداری، از صنعت 5.0 بهرهمند شوند.
چرا صنعت 5.0 مهم است؟
Industry 5.0 مهم است زیرا به مشاغل و صنعت اجازه می دهد تا به طور فعال راه حل هایی را برای جامعه ارائه دهند تا منابع را حفظ کنند، ثبات اجتماعی را تضمین کنند و به اهداف آب و هوایی رسیدگی کنند. صنعت 5.0 با توجه به مزایایی که به جای صرفاً بهرهوری و سود، بر جهان گستردهتر، از جمله کارکنان، متمرکز شده است، کسبوکارهای مرتبط را به جای ایجاد مشکلات بالقوه محیطی و اجتماعی به بخشی از راهحل تبدیل میکند.
چگونه انقلاب صنعتی پنجم بر آینده کار تأثیر می گذارد
کاترین بال، آینده پژوه برنده جایزه، در گزیده ای از کتاب جدیدش Converge ، معنای صنعت 5.0 را برای اقتصاد دایره ای و پتانسیل آن برای تقویت شیوه های تجاری انعطاف پذیر نشان می دهد.

رکورد متوقف می شود. یک لحظه صبر کنید – شما می گویید ما اکنون در انقلاب صنعتی پنجم هستیم؟ چه اتفاقی برای چهارمین افتاد – اینترنت اشیا، اتصال، حسگرها، شهرهای هوشمند و دوقلوهای دیجیتال؟ آیا ما قبلاً از آن گذشته ایم؟
بیایید قبل از حرکت به جلو، به عقب بررسی کنیم. اینها انقلاب های صنعتی هستند که قبلاً داشته ایم:
- 1.0 تقریباً در دهه 1780 بود، زمانی که قدرت بخار واقعاً میل لنگ می زد و ماشین آلات را به حرکت در می آورد.
- 2.0 در حدود دهه 1870 بود، زمانی که تولید انبوه و تقسیم کار اعمال شد.
- 3.0 در اواخر دهه 1960 شروع شد و زمان محاسبات بود.
- 4.0 حدود سال 2000 بود، زمانی که حسگرها شروع به کوچکتر شدن و اتصال بیشتر کردند. به آن لقب «اینترنت اشیا» داده شد.
Industry 5.0 درباره رباتیکی است که ما در درون خود قرار می دهیم – تقویت بیونیک و “اینترنت بدن ها”. نه فقط سود، بلکه با هدف تقویت خواهد شد.
این شانس ماست که از تمام فناوریهایی که در حال حاضر داریم یاد گرفتهایم استفاده کنیم و فناوری را به نفع بشریت و جامعه انجام دهیم.
تکنولوژی برای ما وجود دارد. مگر اینکه مالکیت این مکالمه را شروع کنیم، در اوج یک شیب لغزنده هستیم که منجر به مالکیت تکنولوژی و افرادی که آن را ایجاد می کنند، می شویم.
ما اکنون مدلهای کسبوکار و سرمایهگذاری داریم که ادعا میکنند برای محیطزیست بهتر هستند، اما هیچ تغییر واقعی در قوانین – مانند قانون شرکتها 2001 در استرالیا – برای تشویق مدیران هیئتمدیره برای به چالش کشیدن بازده سهامداران فعلی و مبتنی بر سود وجود ندارد. مدل های کسب و کار خطی
این بدان معناست که ما باید اولین پذیرندگان مدل های کسب و کار متمرکز بر آینده باشیم و تغییر را رهبری کنیم. ما باید کسب و کارها (و مشاغل) را حول این رویکرد اقتصادی جدید ایجاد کنیم و توانایی های مستقل و زنجیره تامین ایجاد کنیم.
مردم در مورد سرمایه گذاری زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) به عنوان یک پلت فرم برای رشد کسب و کار مبتنی بر اخلاق و بازده سرمایه گذاران بلندمدت پایدار صحبت می کنند. این روش کار بسیاری از کسب و کارهای کوچک برای چندین دهه بوده است – این جدید نیست.
با این حال، به نظر میرسد که تأثیرات زیستمحیطی و تأثیرات اجتماعی (شامل موضوعاتی مانند بردهداری مدرن) فقط در حاشیه صحبت میشود و بخشی از DNA کسبوکارهای بزرگ نیست.
صندوق های بازنشستگی ما در برخی از کسب و کارهایی سرمایه گذاری می شود که ظاهرا کندترین تغییر را دارند. این چیزی است که ما میخوایم؟ اگر نه، چه کاری میتوان انجام داد تا سازمانهای عقب مانده را تشویق کند تا به سرعت عمل کنند؟
اقتصاد دایره ای و «آلاینده می پردازد»
«اقتصاد دایرهای» یک عبارت پر سر و صدا است. این یک رویکرد بسیار خوش بینانه است و اغلب با توسعه پایدار مرتبط است.
جایی است که محصولات و مواد در حال استفاده باقی می مانند (به جای رفتن به محل دفن زباله)، زباله ها و آلودگی ها حذف می شوند و سیاره زمین دوباره تولید می شود. این به طور فزاینده ای مبتنی بر انرژی های تجدیدپذیر و مواد است و با نوآوری دیجیتال شتاب می گیرد.
به جای اینکه فقط به کاهش اثرات زیست محیطی و زیست محیطی صنعت توجه داشته باشد، هدف آن تغییر اقتصاد به سمت احیا و ایجاد شیوه های کاری و فرهنگ جدید است.
پاسخ من به این سؤالات این است که ما نمی دانیم: ما هنوز داده یا مدرکی نداریم. قلب من میگوید که باید برای یک اقتصاد دایرهای تلاش کنیم، اما نمیتوانیم به راه خود ادامه دهیم.
انجام این کار به معنای پایان جامعه ای است که ما آن را در طول زندگی فرزندانم می شناسیم. ضرب المثل قدیمی همچنان صادق است، و در اینجا ارزش تکرار دارد: “ما سیاره را از والدین خود به ارث نمی بریم، ما آن را از فرزندان خود قرض می گیریم.”
برخی ممکن است استدلال کنند که منابع این سیاره تنها منابعی نیستند که ما در این قرن از آنها استفاده خواهیم کرد. ما در حال حاضر شرکت هایی داریم که برای استخراج ماه و سیارک ها آماده می شوند. منابع خارج از سیاره، کارآفرینان در سیلیکون ولی را برای ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری و ایجاد اشتهای راهاندازی برانگیخته است.
آیا اقتصاد دایره ای با توجه به منابع محدود سیاره ما و جمعیت انسانی رو به رشد، با فناوری های فعلی دور از دسترس است؟ آیا از نقطه اوج مصرف پایدار عبور کرده ایم؟
آژانس اکتشافات هوافضای ژاپن (JAXA) یک نمونهبر حفاری را روی یک سیارک فرود آورده، نمونهبرداری کرده و آن را بر روی زمین بازگردانده تا محتویات سنگ آهن را تجزیه و تحلیل کند. پروژه آرتمیس ناسا در این دهه به ماه می رود، که باعث تجدید حیات عمومی در عشق به ماموریت های فضایی می شود.
با این حال، هیچ معاهدات رسمی جهانی یا توافقنامه تجاری مبتنی بر منابع “خارج از جهان” وجود ندارد. و، واقعاً، آیا میتوانیم بحث منابع را تا این حد گسترش دهیم تا بر رویکرد مصرفگرایانه پافشاری کنیم؟
منابع روی زمین محدود هستند و به طور فزاینده ای مورد مناقشه هستند، به ویژه از نظر ژئوپلیتیک. عبارت مورد علاقه قدیمی “کاهش، استفاده مجدد، بازیافت” در واقع فقط فرآیندهایی مانند تولید پلاستیک را تداوم بخشیده است، زیرا به نظر می رسد عنصر بازیافت به مردم اجازه می دهد فقط به استفاده از آن ادامه دهند.
از قضا بزرگترین مشکل پلاستیک این است که در کار خود بسیار خوب عمل می کند. پلاستیک باقی می ماند؛ تجزیه نمی شود این باعث ایجاد جهنم در محیطهای دریایی میشود، زیرا پلاستیکها به قطعات کوچکتر و کوچکتر تجزیه میشوند، وارد زنجیره غذایی میشوند و حیات وحش را میکشند و حتی در ما ختم میشوند.
به طور متوسط، کارشناسان تخمین می زنند که هر یک از ما هر هفته پلاستیکی به ارزش یک کارت اعتباری (تقریباً شش گرم) به شکل میکروپلاستیک می خوریم. این مقدار پلاستیک به اندازه کافی نگران کننده است، اما به محض تبدیل شدن به اندازه نانو، چه بلایی سر سلامتی ما خواهد آورد؟ ما در واقع نمی دانیم، اما دانشمندان پیش بینی می کنند که خوب نخواهد بود.
بقایای پلاستیکی زیادی در خاک کشاورزی ما از چیزهایی مانند گلوله های کود وجود دارد. پلاستیک روده میکروارگانیسم هایی مانند نماتدها را مختل می کند و باعث افزایش کربن آزاد شده از خاک می شود. یک چیز اضافی که در شرایط اضطراری آب و هوایی به آن نیاز نداریم منبع غیر نقطه ای دیگری از انتشار کربن در مقیاس بزرگ است. آیا پلاستیکها باعث حواسپرتی از شرایط اضطراری آب و هوایی شدهاند یا بهطور جدایی ناپذیری به هم مرتبط هستند؟ من دومی را باور دارم.
ما باید با منشأ مسئله ای که این هیولای پلاستیکی را ایجاد کرد، بپردازیم: مدل های تجاری اجازه می دهند تحت چارچوب قانونی ما رشد کنند که حفاظت از محیط زیست را به اندازه امانتداری و تجارت حلال مهم نمی دانند.
تهیه کننده پولی پرداخت نکرده است. باید هزینه مالی برای کسب سود به هزینه کره زمین به روشی ناپایدار وجود داشته باشد. اصل “آلاینده می پردازد” هرگز به عنوان بخشی از تحلیل چرخه حیات اقتصادی جدی گرفته نشده است. این ممکن است در حال تغییر باشد.
“به روشی که ما همیشه آن را انجام داده ایم”
انجام کسب و کار با ذهنیت “این روشی است که ما همیشه آن را انجام داده ایم” در آینده کارساز نخواهد بود. اتاقهای هیئتمدیره جهان به ریسک و پرداخت بدهی مالی میپردازند، اما اکثر آنها کمیتههای فرعی نوآوری ندارند.
مطالعه اخیر مؤسسه استرالیایی مدیران شرکت نشان داد که کمتر از سه درصد از مدیران شرکت دارای سابقه STEM هستند. در دنیایی که به طور فزاینده ای تکنولوژیک می شود، این یک مشکل بزرگ است.
اگر افراد در سطح بالای استراتژی شرکتی نتوانند به درستی با STEM و اقتصادهای دیجیتال جدید تعامل داشته باشند، این چه معنایی برای آینده بازارهای سهام جهان دارد؟
ما باید مطمئن شویم که تنوع هیئت مدیره منعکس کننده آینده ای است که قرار است به نظر برسد، نه آنچه که جهان در 20 سال پیش به نظر می رسید. شاخصهای تنوع حول جنسیت هنوز در سطح جهانی پایینتر است، اما وقتی دانش STEM را نیز در نظر بگیرید، این فرصت بزرگی را نشان میدهد.
من قبلاً امور بانکی و بازنشستگی خود را به سازمان هایی منتقل کرده ام که با جهان بینی و اخلاقم مطابقت دارند و تنها من نیستم. Industry 5.0 شاهد افزایش مدلهای کسبوکار «سود با هدف» و همچنین طرحهای اعتباربخشی شخص ثالث و انتظارات پیرامون بهترین عملکرد صنعت خواهد بود.
انجمنها و ارگانهای صنعتی – و همچنین نهادهای استاندارد، از جمله سازمان بینالمللی استانداردسازی – در حال ایجاد طرحهای استانداردهای آرمانی هستند که برای تشویق سازمانها به در نظر گرفتن هدف و همچنین سود طراحی شدهاند. به نظر می رسد که اگر اهدافی را در یک صنعت بسازید، مردم آرزوی دستیابی به آنها را خواهند داشت.
در تاریخ اخیر دنیای شرکتها به ندرت دیده شده است که بیش از یک یا دو شرکت پیشرو باشند. بقیه پیروان هستند ما این را با ماشینحسابهای ردپای کربن در گزارشهای سالانه، قانون بردهداری مدرن، و عجلههای پس از همهگیری به مدیریت زنجیره تامین مستقل دیدهایم.
رویکردهای محافظه کارانه و آهسته برای تغییر از ظهور فناوری های نمایی و صنعت 5.0 جان سالم به در نخواهند برد – مشتریان با پای خود (و پول خود) راهپیمایی خواهند کرد.
همه چیز به سرعت در Industry 5.0 اتفاق می افتد. این بدان معناست که مقررات و قوانین عقب مانده اند و تصویب آنها قبل از تصویب گسترده دشوار است.
دعوای قانونی و قانونی بین اوبر و برخی از دولتها در سرتاسر جهان هرگز رخ نداد، زیرا قایق تحویل اوبر حرکت کرده بود. اوبر به چیزی که می خواست رسید، یعنی کار بدون مانع بود.
واکنشهای منفی علیه گسترش اوبر به بازارهای ناآماده مانند استرالیا وجود داشت. به عنوان مثال، جایی که من در سال 2015 کار می کردم، به ما گفته شد که از اوبر برای مقاصد کاری استفاده نکنیم، زیرا اعتقاد بر این بود که رانندگان اوبر – و بنابراین سفر – بیمه نمی شوند.
با این حال، در نهایت، شرکتهایی مانند اوبر واقعاً رانندگان نمیخواهند – آنها وسایل نقلیه بدون راننده میخواهند. درایورها کمترین اطمینان بخش از فرآیند عملیاتی هستند و برخی از برنامه های ارائه خدمات نرم افزاری برای زمانی ساخته می شوند که انسان ها دیگر بخشی از تیم تحویل کسب و کار نیستند.
طی 10 یا 20 سال، ما حتی ممکن است اتومبیل خود را نداشته باشیم – شاید در صورت نیاز آنها را اجاره کنیم یا وسایل نقلیه بدون راننده کرایه کنیم.
این باعث میشود تعجب کنم که چرا ما شهرهای هوشمند ایجاد نمیکنیم و ساختمانهای جدیدی طراحی نمیکنیم که روندهای کلیدی و قابلیتهای فناوری صنعت 5.0 را در نظر بگیرند.
پارکینگ های ساخته شده در سال 2022 واقعاً در سال 2035 برای چه مواردی استفاده می شوند؟ آیا می توان آنها را با انعطاف پذیری در ذهن ساخت؟ آیا آنها می توانند کمکی به اسکان بی خانمان ها و آسیب پذیران در شهرهای ما کنند؟
برخی از موسسات خیریه در حال حاضر این کار را در پارکینگ های بزرگ در مراکز شهر انجام می دهند، مانند Beddown غیرانتفاعی استرالیا. تختها و زیرساختهای موقت پس از ساعتها وارد میشوند و فضاها به اتاقهای خواب امن و خصوصی تبدیل میشوند.
موسسات خیریه مانند Orange Sky استرالیا خدمات خشکشویی خود را به دوستان بی خانمان در سراسر کشور افزایش داده اند و از عملیات مالی و پشتیبانی خوبی برخوردار هستند. آنها از فضاهایی مانند پارکینگ برای ارائه خدمات خشکشویی رایگان از پشت یک ون مخصوص استفاده می کنند. این نوع موسسات خیریه حامیان و حامیان سخاوتمندانه شرکتی دارند.
آینده کار
آینده کار و کسب و کار حوزه های مورد علاقه در حوزه آینده پژوهی هستند. دفتر سال 2025 واقعاً چگونه خواهد بود؟ برخی تصور میکنند دفاتر به اتاقهای کوچکتر و شخصیسازی شده، با هوای تازه و تهویه طبیعی بیشتر، فضای گرم کمتر و فضاهای باز کمتر تقسیم میشوند.
COVID-19 و Industry 5.0 ممکن است ناقوس مرگ دفتر باز باشد – که برای من خبر بسیار خوبی است، زیرا من صدایی برای تئاتر دارم و قبلاً احساس میکردم که در محیطهای کاری بزرگ و باز کاملاً دچار مشکل میشوم.
معماران و طراحان باید در نظر داشته باشند که چگونه ساختمانها را میتوان برای مبارزه با چاقی (مانند دسترسی بهتر به فضاهای سبز، مسیرهای پیادهروی زیبا و مسیرهای دوچرخهسواری) و ایجاد فضاهای مثبتی که سلامت روان را ارتقا میدهد (مانند از طریق فراهم کردن فضاهای هنری یا اجتماعی، اجتماعی) طراحی کرد. فضا)، و همچنین همکاری برای برنامه ریزی ساختمان های سالم مناسب برای همه گیری بعدی (به عنوان مثال، ساختمان هایی با پنجره هایی که در واقع باز می شوند و جریان هوای بهتری را فراهم می کنند).
لوسی ترنبول، شهردار سابق سیدنی نیز بر نیاز به طراحی شهرهای قابل زندگی برای ایمن تر بودن برای زنان تاکید کرده است.
ما اکنون یک نگرش جسورانه نسبت به شرایط کاری کاملاً انعطاف پذیر داریم. درست قبل از قرنطینه های 2020 در استرالیا، دوستی داشتم که برای یک بانک بزرگ کار می کرد و التماس می کرد که جمعه ها از خانه کار کند – او فرزندان خردسال داشت و زمان صرفه جویی در رفت و آمد و سازماندهی مراقبت از کودکان برای او بسیار مفید بود.
او هفتهها بدون هیچ پاسخی التماس میکرد و التماس میکرد – و ناگهان همهگیری همهگیر شد و به او اجازه کار از خانه داده شد، بدون هیچ مشکلی.
این همه گیری طول کشید تا مدیریت را مجبور کند بپذیرد که آنها واقعاً می توانند به مردم اعتماد کنند تا از خانه کار کنند و در واقع حتی بهره وری بیشتری داشته باشند. یک چیز مطمئناً این است که کار اداری تحت تأثیر هیستریک قرار می گیرد: هرگز آن چیزی که اکنون بودیم که می دانیم می تواند متفاوت باشد نخواهد بود.
صنعت 5.0 می تواند شیوه های تجاری انعطاف پذیری را تقویت کند که به زنان و والدین شاغل در سراسر جهان کمک می کند تا زندگی شادتر و سالم تری داشته باشند. ما می دانیم که به طور متوسط زنان در سراسر جهان با حقوق بازنشستگی بسیار کمتری نسبت به مردان بازنشسته می شوند (بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد حدود 30 تا 40 درصد کمتر).
این اکنون باعث ایجاد اثرات موجی می شود که زنان مسن را به فقر می کشاند. با بهبود روزافزون مراقبتهای بهداشتی که امید به زندگی را افزایش میدهد، حقوق بازنشستگی ما باید بیشتر شود.
یکی از راه حلهای ممکن، درآمد پایه جهانی یا شکل دیگری از حمایت مالی بهبود یافته است که به زنان اجازه میدهد بدون اینکه در دوران بازنشستگی آسیب ببینند، برای بزرگ کردن فرزندان خود استراحت کنند.
تصور کنید که اگر زنان در مواقعی که بیشتر به آن نیاز داشتند، از لحاظ مالی به درستی حمایت می شدند، چه تفاوتی ایجاد می کرد. اگر پاداشهای مبتنی بر شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) تحت تأثیر شرایط مرخصی والدین، خانواده یا مراقب قرار نگرفت. اگر بازنشستگی در طول دوره های مرخصی بدون حقوق پرداخت شده باشد. یا اگر انواع دیگر مرخصی ها مانند مرخصی قاعدگی و مرخصی خشونت خانگی و خانوادگی استاندارد شده باشد.
در طول همهگیری COVID-19، دولت استرالیا به مردم اجازه داد تا به دو لات 10000 دلاری از بازنشستگی خود دسترسی داشته باشند. بسیاری از زنانی که سعی در فرار از خشونت داشتند، از این فرصت استفاده کردند و توانستند از آنجا خارج شده و از خطر دور شوند.
با این حال، نتیجه برای آن دسته از زنان – که در حال حاضر از نظر بازنشستگی خود در محرومیت هستند – این است که آنها در حال حاضر حتی کمتر در صندوق پس انداز آینده خود دارند. چه می شد اگر به این زنان به جای آن کمک های بلاعوض برای حفظ جان خود و فرزندانشان داده می شد؟
انتظارات در مورد تعادل کار و زندگی در دنیای پس از همه گیری ما به چالش کشیده شده است و تغییرات اساسی در هفته استاندارد کاری ما وجود دارد. در گذشته، در بسیاری از شرکت ها و فرهنگ ها، اضافه کاری استاندارد شده بود و رقابت بین همکاران برای انجام بیشترین کار بدون دستمزد وجود داشت.
در ژاپن حتی برای جوانانی که به معنای واقعی کلمه خود را تا سر حد مرگ کار می کردند، اصطلاحی ایجاد شد: کاروشی. اما به نظر می رسد که موج تغییر کرده باشد، و مفهوم اضافه کاری بدون دستمزد اکنون در بسیاری از فرهنگ های محیط کار سمی تلقی می شود. این تغییر عقیده همیشه در حال وقوع بود، اما همهگیری گفتگوها را نه تنها در مورد اینکه تعادل کار و زندگی میتواند باشد، بلکه آنچه باید باشد، تسریع کرد.
در برخی کشورها، مانند سوئد، افراد برای پنج روز در هفته استخدام میشوند، اما فقط چهار روز کار میکنند و روز پنجم را صرف آرامش نورونها و بدنشان میکنند و برای هفته بعد الهام میگیرند. جاسیندا آردرن نخست وزیر نیوزیلند نیز از طرفداران هفته کاری چهار روزه است.
تصور کنید که همه ما بتوانیم یک هفته چهار روز کار کنیم و سپس یک روز را در TAFE یا دانشگاه صرف یادگیری در مورد فناوری های جدید کنیم؟ این امر به فرد، شرکت و کشور ارزش افزوده میدهد، بدون اینکه به حمایت از بخش آموزشی در حال مبارزه اشاره کنیم.
برخی از شرکتهای اسکاندیناوی بهطور خودکار میزها را بالا میبرند تا کاربرانشان نتوانند بعد از ساعت ۵ بعدازظهر به آنها دسترسی پیدا کنند! در بسیاری از کشورهای دیگر، از مردم انتظار می رود که دو هفته پنج روزه را در دفتر کار کنند و روزهای باقی مانده را از راه دور از هر کجا که دوست دارند کار کنند. در لندن، افرادی که در روزهای سهشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه در دفتر کار میکنند، نام مستعار «TWaTs» را برای خود انتخاب کردهاند.
ایده اعتماد در محل کار، و عملکرد مبتنی بر KPI به جای ساعتها در ساعت، برای مدت طولانی ایدهآل بوده است. این بیماری همه گیر سرانجام زیر نظر برخی از مدیران آتشی را روشن کرد تا در واقع به کارمندان خود اعتماد کنند تا در حین کار از راه دور کار کنند، اگرچه بدبین در من متعجب است که آیا این کار ادامه خواهد داشت مگر اینکه دلیل قانونی برای سازمان ها وجود داشته باشد که این کار را حفظ کنند.
بدون نظر