همانطور که دیدیم، شش سیگما یک روش پیچیده است. این نیاز به زمان برای یادگیری و حتی زمان بیشتری برای اجرای موفقیت آمیز دارد. با این حال، همانطور که دیدیم یک گلدان طلایی در انتهای رنگین کمان وجود دارد. سازمان های بی شماری عملیات خود را بر اساس قابلیت های شش سیگما تغییر داده اند. امروزه، داشتن فرآیندهایی که شش سیگما کارآمد هستند، پیش نیازی برای زنده ماندن در رقابت است.
با این حال، بسیاری احساس می کنند که تشریفات مربوط به بستن یک پروژه شش سیگما متعدد و بی ارزش است. اگر افق باریکی دارید، این نظر ممکن است درست باشد. اگر فقط یک پروژه را در یک زمان در نظر بگیرید، ممکن است تلاشها غیرضروری و اتلاف منابع به نظر برسد. با این حال، در اکثر سازمانها، شش سیگما یک فلسفه و یک روش زندگی است و از این رو، همانطور که خواهیم دید، تشریفات پایانی ارزش پروژههای بعدی را افزایش میدهند.
چرا روی بستن یک پروژه کار کنیم؟
در اینجا چند دلیل خوب وجود دارد که چرا باید برای نوشتن مستندات دقیق در مورد پروژه وقت صرف کرد:
درس های مثبت: هر پروژه درس های جدیدی را به همراه دارد. درسهای مثبت زیادی مانند استفاده از فناوری جدیدتر، کشف محرکهای یک نوع فرآیند خاص و غیره وجود دارد. مستندسازی این درسهای مثبت و حفظ آنها در کتابخانه دانش سازمان به اهرمسازی آنها در آینده کمک میکند.
درس های منفی: مسائل و چالش های زیادی در طول پروژه نیز وجود دارد. بارها پروژه ها به دلیل موانع غیرمنتظره به تاخیر می افتند. در طول مدت زمان، تیم های پروژه با آزمون و خطا متوجه می شوند که برخی چیزها در موقعیت های خاص کار می کنند و برخی دیگر کار نمی کنند. چنین دانشی مبتنی بر تجربه است و نمی توان آن را در کتاب های درسی یا هیچ ادبیات دیگری یافت.
آیا تمام انتظارات ذینفعان برآورده شده است؟
پروژه های شش سیگما دارای ذینفعان متعددی هستند. در پایان پروژه، ضروری است که همه احساس کنند که نیازهایشان با موفقیت توسط تیم پروژه برآورده شده است. هرگز نباید سناریویی وجود داشته باشد که در آن یک گروه احساس کند که به پایان خام معامله رسیده است. به همین دلیل است که بستن پروژههای شش سیگما مستلزم بحث و گفتگو با طیف گستردهای از سهامداران است و در نهایت تعداد زیادی امضا مورد نیاز است.
آیا دانش در سیستم حفظ شده است؟
مستندسازی درسهای مثبت و منفی کار را برای نسلهای آینده تیمهای پروژه آسانتر میکند. آنها مجبور نیستند چرخ را دوباره اختراع کنند. به جای اینکه با مشکل مشابهی روبرو شوند، فقط می توانند راه حلی را که تیم شما برای کشف آن صرف کرده است جستجو کنند و از آنجا شروع به کار کنند.
بدون نظر