نقشه راه کوچینگ:(برای کسانی که رویای ساختن جهان بهتری دارند)پیشگفتار
یازده سال قبل، به عنوان مربی ، رییس یک شرکت متوسط بودم. من به وضوح مطلع بودم که نقاط قوت او چیستند. “هر کسی که با او صحبت کرده بود به من گفت که سه نقطه قوت شما شامل: دیدگاه شما در مورد نحوه تسلط شرکت بر بازار، اعتقاد شما به تأثیر مثبت ماموریت شرکت و روش قدرتمند بیان خود هستند.”
درک لبخندی زد و پرسید: “بقیه نقاط قوت چی هستند؟”
گفتم:”خب، گاهی اوقات این نقاط قوت به اضافه شدن دیگر نکات نقطه زیادی خواهند داشت. اغلب شما به عنوان یک شخصی برخورد میکنید که از خودشان اطمینان دارند و نمی خواهند نظر متفاوت یا چالش برانگیزی را بشنوند. به این ترتیب، تحویل دادن شما ممکن است به مسدود شدن گفتگو و نوآوری منجر شود.”
بعد از باختن خود به گفتار صریح تیمش، درک در سکوت فکر کرد و گفت: “واقعا، من هر گونه نظری را در این مورد نداشتم.”
سپس از درک پرسیدم: “به عنوان یک رهبر، شما چه نوع رهبری میپسندید؟ در نظرات تیم خود چه چیزی در مورد مسیر شما مطرح میشود؟”
من نگاهم را به پایین انداخت و سپس به سوی مخاطبم برگشتم. میخواهم تیمم احساس اطمینان کند که میتوانند بهراحتی نظرات، معترضیها و راهحلهای خلاقانه درباره مسائل را بیان کنند. اما با اینهمه متوجه شدم که تمایل من به مواجهه با بارهای احساسی مرتبط با خطاها و ناامیدیها، باعث ترس و شکیبایی آنان شده است. به آسانی میتوانستم با آنها برخورد کنم، اما باید احساسات منفی خود را نادیده بگیرم، زیرا در نهایت این رفتارم به عنوان رهبر، رفتاری عام شرکت را تعیین میکند.
بعد از آن، به آنچه نیاز به تغییر داشت تمرکز کردیم و شروع به پیگیری کردیم. مخاطبم متوجه شد که پیگیری چقدر مهم است و به طور ناگهانی گفت: “این مربیگری بسیار مفید است – هرگاه من و تیمم با مربی دیگران هستیم، فقط به آنها میگوییم چگونه این کار را انجام خواهیم داد. اما شما به راحتی این کار را نمیکنید. چرا نتوانم این نوع مربیگری را یاد بگیرم؟” واقعاً، چرا نتوانست؟ به نظرم این ایده جذاب بود و بدون اینکه بدانم، از طریق این فرایند، نحوه تقویت و توسعه در افراد و رهبران، الهام گرفتم.
به مدت بیش از ۳۰ نسل، به عنوان یک مربی اجرایی و مشاور کار با رهبران و تیمها فعالیت کردهام. با افزایش درجه سربازی، بیشتر زندگیام را خارج از ایالات متحده گذراندم و در نتیجه، با شرکتها و صنایع مختلف همکاری کردهام. با شرکتهای بزرگ صنعتی، کسبوکارهای کوچک و نوپا، نهادهای دولتی و Fortune 500 همکاری کردم. موضوعهای شغلی من شامل تولید، سازمانهای غیرانتفاعی، کشاورزی، فناوری پیشرفته، مراقبتهای بهداشتی، خدمات آب و برق و سرگرمی بوده است. من به همان اندازه در خانه کاریابی در یک شرکت رقص مشهور یا همکاری با آتشنشانی بودم.
اما چیزی که برای من بسیار مهم است بود کار با رهبران و تیمهایی بود که میخواستند پیشرفت کنند و یاد بگیرند که خودشان و سازمانشان را توسعه دهند. با این حال، به مدتی به دنبال راهی متفاوت برای حمایت از رشد مشتریانم بودم تا بیش از پیش برای آنها ارزشمند باشم.
تصمیم گرفتم بخشی از تجارت “متخصص” که سودآوری بالایی داشت را کنار بگذارم و به صورت انحصاری به توسعه رهبران و تیمها متمرکز شوم. مربیگری برای من یک حرفه جدید بود و به پیشنهاد یکی از همکارانم وارد برنامه کوچینگ اجرایی شدم. سریعاً فهمیدم که کوچینگ یک رویکرد مشترک با مشتریانم بود تا به آنها در درک اهداف، تعریف انتظارات و ترسیم مسیر بهتر کمک کنم. خیلی آسان نبود پیش از اینکه یاد بگیرم به مشتریانم گوش دهند، چندین بار دچار ناراحتی و ناراضی بودم و در آغاز برای پیدا کردن راه حلها خود را در گرفتار کردم. با ارائه خدمات مشاوره و مربیگری، مشتریانم را با رویکردهای مورد نیاز آشنا کردم. هر دو این رویکردها مفید بودند، اما از همدیگر متفاوت بودند.
برای من حرفه کوچینگ جهانی مطلقاً ناشناخته بود که پر از فرصتها به منظور ایجاد روشهای کمکی به مشتریان بود. خودم را به چالش کشیدم تا با تحقیق و دانش خود، به یک مربی حرفه ای تبدیل شوم و در نهایت با داشتن مدرک کارشناسی ارشد، در فدراسیون بینالمللی کوچینگ فعالیت کنم. اولین انجمن مربیگری حرفه ای را در آیداهو تأسیس کردم به منظور بهبود مربیگری به شیوه محلی. با این حال، الهام بخش حقیقی، ارتباط مهارتها و اصول مربیگری حرفه ای با رهبران مربیگری بود جهت ایجاد آنها به رهبری برسند. من سعی کردم تا به نیازهای آنها گوش کنم و راهکار مناسبی در این زمینه پیشنهاد دهم.
اولین چالش در حوزه کوچینگ، پیدا کردن یک مدل مناسب
اولین چالش من در حوزه کوچینگ، پیدا کردن یک مدل مناسب برای رهبران بود که به دو شرط زیر نیز بپایند: گسترش شایستگیهای مربیگری حرفهای و یادگیری آن به راحتی برای رهبران. در این خصوص، با آشنایی با آلیسون هندرن، مدیرعامل و بنیانگذار Coaching of the Box®، آشنا شدم. او یک مدل کوچینگ قدرتمند شامل اصول 5/5/5 را طراحی کرده بود و تجربه مفیدی با رهبران داشت.
در جستجوی یک شریک مربی و تسهیلگر
در مرحله بعد، در جستجوی یک شریک مربی و تسهیلگر بودم تا بتوانیم یک محیط یادگیری تجربی مناسب با مشاهده و بازخورد ایجاد کنیم. با همکاری داون مونرو، مدیر سابق توسعه رهبری در بخش چاپ هیولت پاکارد – Leaders Who Coach را تأسیس کردیم. در راستای این هدف، به این سؤال پرداختیم که چگونه میتوانیم از تجربه خود در برنامههای توسعه رهبری استفاده کنیم؟
در نهایت، با توافق بر روی معیارهای زیر، ما بستر مناسبی را جهت توسعه رهبری و کوچینگ ارائه دادیم:
- محیطی امن ایجاد کنید که در آن رهبران بتوانند فعالانه درگیر شوند و به صورت تجربی بیاموزند.
- به آنها فرصت دهید تا با موقعیتهای واقعی (نه ایفای نقش) تمرین کنند.
- به آنها اجازه دهید بدون ترس از اشتباه آزمایش کنند.
- آنها را تشویق کنید که از همسالان خود بازخورد بدهند و دریافت کنند.
با استفاده از توانایی مربیگری، تیمهای خود را برای پیشرفت و حل مشکلات توانمند کنند
هدف ما از این برنامه، تبدیل شدن به رهبرانی بود که با استفاده از توانایی مربیگری، تیمهای خود را برای پیشرفت و حل مشکلات توانمند کنند. ضمن تلاش برای آموختن مهارتهای رهبری و مربیگری، با تکیه بر رهبرانی که توانایی همزمان داشته باشند، یادگیری خود را با به کارگیری آن در عمل تکمیل میکنیم. برنامهی اولیهی ما، که آن را Leaders Who Coach: Essentials نامیدیم، برای دو روز برگزار شد.
بهطور صریح باید بگویم، در سفر خود با هدف دیدار با رهبران و الهامبخشها بودم. آنها میدانستند که مربیگری اجرایی چه ارزشی دارد و به قدرت و تأثیر رهبری و سازمان کمک میکند. همچنان که با مشتریانم کار میکنم، همچنان به یادگیریهای شان میاندیشم. زمانی که رهبران مربیگری میکنند، نه به عنوان یک متخصص، بلکه به عنوان یک رهبر دیگران را به رشد و توسعه کمک میکنند.
رهبرانی که با آنها کار کردم، یادگیری آنها بود که مربیگری مطابق با رویکرد مربیگری من است. این کتاب به طور کامل مفهوم مربیگری را ارائه داده است، به طوری که رویکرد شما در مربیگری، تأثیر بسزایی در رهبری خود دارد. مفهوم مربیگری در هر فصل کتاب هست و شما باید مداوم با دیگران همراهی کنید، برای آنچه قوی است تمرکز کنید و به دیگران به دنبال رشد خود بگویید. به این باور میرسید که افراد میتوانند رشد و پیشرفت کنند و خطاها نیز پارهای از یادگیری است.
از اهمیت دانش، رهبری و راهکار دیگران آگاهی پیدا کردم تا بتوانم به آنها احترام بگذارم و نتایج عالی را به دست آورم. با خواندن این کتاب، شما را به دو چیز مهم تشویق میکنم: به گستردگی مهارتهای رهبری توجه کنید و به باورهای خود در مورد دیگران و رهبری توجه فراوان بدهید. این اولین گامها برای تبدیل شدن به یک رهبر مربی هستند.
رهبری و مربیگری
رهبر چیست؟ با گذر زمان، ما به طور فزایندهای درک کردهایم که افرادی که رهبری میکنند این کار را به روشهای مختلف انجام میدهند. آنها همیشه رهبران رسمی و تعیین شده نیستند. آنها غالباً به واسطه نفوذ رهبری خود موفق به رهبری میشوند؛ تأثیری که از طریق ارتقای ایدهها، ارزشهای نمونهای و به اشتراک گذاشتن دانش و تخصص خود به دست میآید. آنها رهبران غیررسمی در محل کار هستند و سازمانها باید آنها را در پیشبرد هدف رهبری خود راهنمایی و توسعه دهند. در دورهٔ اساسی «رهبرانی که به عنوان مربیان کار میکنند»، ما باور داریم که همانطور که همهی افراد قادر به مربیگری هستند، همه نیز قادر به رهبری هستند.
هر کسی که رهبری میکند، در هر روز و فرصتی برای توسعه و توانمندسازی دیگران قرار دارد
هر کسی که رهبری میکند، در هر روز و فرصتی برای توسعه و توانمندسازی دیگران قرار دارد. گاهی اوقات به همین سادگی از کسی درخواست ایدههایش را میکنید و سپس به حرفهای او گوش میدهید. گاهی اوقات کسی را تسهیل کنید تا تیمی را بسازد که یک چشمانداز مشترک از آینده را دنبال کند. رهبران با آموزش همراهی میکنند، توسعه را ترویج میدهند، اعتقادات را بهروزرسانی کرده و بازخورد سازنده به منظور بهبود دیگران ارائه میدهند. رهبران بزرگ میفهمند که کلید پیشرفت مستمر در پرورش افراد و تیمها قرار دارد. چرا ما رهبران را با دانش و بهترین شیوههای تائید شده در حرفه مربیگری مجهز نمیکنیم؟
رهبر چیست؟
با گذر زمان، ما به طور فزایندهای درک کردهایم که افرادی که رهبری میکنند این کار را به روشهای مختلف انجام میدهند. آنها همیشه رهبران رسمی و تعیین شده نیستند. آنها غالباً به واسطه نفوذ رهبری خود موفق به رهبری میشوند؛ تأثیری که از طریق ارتقای ایدهها، ارزشهای نمونهای و به اشتراک گذاشتن دانش و تخصص خود به دست میآید. آنها رهبران غیررسمی در محل کار هستند و سازمانها باید آنها را در پیشبرد هدف رهبری خود راهنمایی و توسعه دهند. در دورهٔ اساسی «رهبرانی که به عنوان مربیان کار میکنند»، ما باور داریم که همانطور که همهی افراد قادر به مربیگری هستند، همه نیز قادر به رهبری هستند.
هر کسی که رهبری میکند، در هر روز و فرصتی برای توسعه و توانمندسازی دیگران قرار دارد. گاهی اوقات به همین سادگی از کسی درخواست ایدههایش را میکنید و سپس به حرفهای او گوش میدهید. گاهی اوقات کسی را تسهیل کنید تا تیمی را بسازد که یک چشمانداز مشترک از آینده را دنبال کند. رهبران با آموزش همراهی میکنند، توسعه را ترویج میدهند، اعتقادات را بهروزرسانی کرده و بازخورد سازنده به منظور بهبود دیگران ارائه میدهند. رهبران بزرگ میفهمند که کلید پیشرفت مستمر در پرورش افراد و تیمها قرار دارد. چرا ما رهبران را با دانش و بهترین شیوههای تائید شده در حرفه مربیگری مجهز نمیکنیم؟
رهبری به چه معناست؟ همانطور که زمان میگذرد، ما به قدری آگاه شدهایم که افرادی که رهبری میکنند، این کار را به روشهای متفاوتی انجام میدهند. آنها همواره رهبران رسمی و معین نیستند. بیشتر به دلیل تأثیرات رهبریشان، موفق به رهبری شدهاند؛ تأثیری که از طریق ارتقای ایدهها، ارزشهای نمونهای و به اشتراک گذاشتن دانش و تخصصشان به دست میآید. این راهبران غیررسمی در محل کار هستند و سازمانها باید از آنها در پیشبرد هدف رهبریشان استفاده کنند. در دوره «رهبرانی که به عنوان مربیان کار میکنند»، باور داریم که همه افراد، هم امکان دارند مربیگری کنند و هم میتوانند رهبری کنند.
هر کسی که رهبری میکند، در تمام شرایط، فرصتی برای توانمندسازی افراد دیگر دارد
هر کسی که رهبری میکند، در تمام شرایط، فرصتی برای توانمندسازی افراد دیگر دارد. گاهی اوقات کافی است از دیگران بخواهید ایدههایشان را با شما به اشتراک بگذارند و آنها را بهصورت جدی گوش کنید. گاهی هم میتوانید در ساختن یک تیم که به رویاهای مشترکی از آینده نگاه کند، به دیگران کمک کنید. رهبران با همراهی، ترویج توسعه، بهروزرسانی اعتقادات و ارائه بازخورد سازنده برای بهبود دیگران، مشغول به کار هستند. رهبران بزرگ، این را فهمیدهاند که پیشرفت مستمر در پرورش افراد و تیمها قرار دارد. آیا نیازی نیست که رهبران با بهترین شیوههای حرفه مربیگری و دانش مجهز شوند؟.
درباره دکتر سعید جوی زاده مدیر مرکز کوچینگ ایران
دکتر سعید جوی زاده یکی از برجستهترین مترجمان کتابهای کوچینگ در ایران است. او یک کوچ بینالمللی است و به عنوان یک تربیت کننده و مشاور، تلاش میکند تا افراد را به سوی موفقیت و رشد شخصی و حرفهای هدایت کند. دکتر سعید جوی زاده تخصص خود را در حوزه کوچینگ و توسعه فردی پیدا کرده است و به تدریس و ارائه آموزشهای متنوع در این زمینه میپردازد.او نویسنده و مترجم برجستهای است و تعدادی از کتابهای موفق کوچینگ را به زبان فارسی ترجمه کرده است. برخی از کتابهای ترجمه شده توسط دکتر سعید جوی زاده عبارتند از “کوچینگ مدیران”، “نقشه راه کوچینگ”، “کوچینگ روانشناسی”، “کوچینگ نوین تاثیرگذاری” و “کوچینگ عملکرد” و غیره. این کتابها به عنوان منابعی معتبر و قابل اعتماد در حوزه کوچینگ شناخته شدهاند و به افرادی که به دنبال توسعه فردی و حرفهای هستند، کمک میکنند.دکتر سعید جوی زاده به شدت آرزو دارد تا همه انسانها زندگیای داشته باشند که تفکر را در آن تجربه کنند. او اعتقاد دارد که تفکر و نگرش مثبت و سازنده میتواند به شکل قابل توجهی بر روی زندگی افراد تأثیر بگذارد و آنها را به سمت رسیدن به هدفهایشان هدایت کند.دکتر سعید جوی زاده با تجربه و دانش خود در حوزه کوچینگ و توسعه فردی، به عنوان یک منبع الهامبخش برای افرادی که به دنبال رشد و پیشرفت هستند، شناخته میشود. او با ارائه خدمات کوچینگ، آموزشها و کتابهایش، به دنبال ارتقای کیفیت زندگی و عملکرد افراد است و به امید بهبود جامعه و جهان به فعالیت میپردازد.
بدون نظر