توانایی تفکر استراتژیک یکی از مهارت های مورد نیاز برای کارکنان سطح بالا است. نظرسنجی از مدیران نشان می دهد  که 97 درصد از افراد مورد بررسی، تفکر استراتژیک را به عنوان یکی از مهارت های برتر در هنگام استخدام ذکر می کنند. این واقعیت ما را با دو سؤال روبرو می کند: تفکر استراتژیک چیست و چگونه می توان در هنگام استخدام به دنبال آن بود؟

تعریف تفکر استراتژیک

به بیان ساده، «تفکر استراتژیک» توانایی تفکر در سطح استراتژیک است. با این حال، یک تعریف بازگشتی مفید نیست، بنابراین بیایید بیشتر به آن بپردازیم.

به نقل از مرکز تعالی مدیریت و سازمان ( CMOE ):

«تفکر استراتژیک صرفاً یک فرآیند فکری عمدی و عقلانی است که بر تجزیه و تحلیل عوامل و متغیرهای حیاتی متمرکز است که بر موفقیت بلندمدت یک تجارت، یک تیم یا یک فرد تأثیر می‌گذارد.

تفکر استراتژیک شامل پیش‌بینی دقیق و عمدی تهدیدها و آسیب‌پذیری‌ها و فرصت‌هایی برای پیگیری است. در نهایت تفکر استراتژیک و تجزیه و تحلیل منجر به مجموعه ای واضح از اهداف، برنامه ها و ایده های جدید مورد نیاز برای بقا و شکوفایی در یک محیط رقابتی و متغیر می شود. این نوع تفکر باید واقعیت های اقتصادی، نیروهای بازار و منابع موجود را در نظر بگیرد.

تفکر استراتژیک نیازمند تحقیق، تفکر تحلیلی، نوآوری، مهارت های حل مسئله، مهارت های ارتباطی و رهبری و قاطعیت است.

این تعریف به اصل موضوع می پردازد. تفکر استراتژیک فرآیندی متمرکز و عمدی است که در آن فرد می تواند مشکل را نه تنها در شرایط فوری بلکه در دیدگاه های کلی بلندمدت و از بالا به پایین ببیند.

شما می توانید تفکر استراتژیک را یاد بگیرید، اما ممکن است ذاتی نیز باشد. برخی از افراد به گونه ای متولد یا بزرگ شده اند که فرآیندهای تفکر استراتژیک ذاتی را توسعه دهند. آنها می توانند از بالا به پایین به مشکلات نگاه کنند، نه تنها مشکل اولیه را ببینند، بلکه پیامدهای اقدامات انجام شده را ببینند، هدفی را که می خواهند به آن دست یابند تصویر کنند و راه حل هایی ایجاد کنند که آنها را به سمت آن هدف هدایت کند، و مهمتر از همه، همه این کارها را به صورت انعکاسی انجام دهند. .

به طور انتقادی، تفکر استراتژیک می تواند یک فرآیند آگاهانه باشد، و در واقع، کسانی که هنر تفکر استراتژیک را آموخته اند، اغلب در آن بهتر از کسانی هستند که آن را به صورت شهودی انجام می دهند. وقتی یاد گرفتید که به طور استراتژیک در مورد یک مشکل فکر کنید، احتمالاً به طور منطقی همه پایه ها را پوشش می دهید و در سطح عمیق تر و جامع تر فکر می کنید.

برای روشن بودن، هر دو شکل تفکر استراتژیک قابل قبول هستند، و هر دو به عنوان ویژگی های رهبری بهتر از نامزدهایی هستند که اصلاً استراتژیک فکر نمی کنند یا تفکر “استراتژیک” آنها فقط در سطح سطحی یک مشکل کاربرد دارد.

ارزش تفکر استراتژیک

توانایی مشاهده یک مسئله از زوایای مختلف، پیشنهاد راه حل ها و برون یابی نتایج آن راه حل ها ذاتا ارزشمند است.

با این حال، متفکران استراتژیک چندین مزیت خاص را نیز برای شرکت ها و سازمان های خود به ارمغان می آورند.

  • دیدگاه کلی متفکران استراتژیک می توانند “تصویر بزرگ” را ببینند و مشکلاتی را که ممکن است خارج از حوزه نفوذ آنها ظاهر شوند را پیش بینی کنند. آنها می توانند روابط متقابل و ارتباطات بین فرآیندهای تجاری را ببینند که ممکن است در غیر این صورت مرتبط به نظر نرسد. علاوه بر این، آنها می توانند این مشکلات را پیش بینی کنند و قبل از تبدیل شدن به مشکل از آنها عبور کنند.
  • چشم اندازآینده. با دیدگاه و دیدگاه منطقی خود، متفکران استراتژیک می توانند با توجه به اطلاعاتی که در دسترس دارند، آینده را با دقت بسیار شگفت انگیزی پیش بینی کنند. زمانی که متفکران کوتاه مدت ممکن است تصمیم بگیرند که موفقیت آینده را با منافع فوری معاوضه کنند، تصمیماتی می گیرند که به نفع سازمانشان باشد (نه فقط فورا، بلکه در آینده).
  • ارزش فعلی. متفکران استراتژیک روی آینده متمرکز نیستند. آنها تشخیص می دهند که گاهی اوقات، یک سازمان باید تصمیمات بالقوه مضری برای کسب سود در آینده نزدیک بگیرد تا خود را ادامه دهد. آنها می توانند به یاد بیاورند که چه زمانی باید این اتفاق بیفتد و چگونه آن را به روشی حداقل مخرب انجام دهند.
  • نماهای جهانی متفکران استراتژیک سطحی از آگاهی از صنعت، موقعیت و موقعیت خود را حفظ می کنند که شامل عواملی به اندازه آن سوی کره زمین می شود. با ارتباطات جهانی و خطوط عرضه، بهره گیری از منابع، مشتریان بالقوه و سایر ویژگی ها در سراسر جهان به هر کسی اجازه می دهد تا در صحنه بین المللی رقابت کند. متفکران استراتژیک قدرت این سطح از رقابت را دارند.
  • تحرک رو به بالا متفکران استراتژیک اغلب به یک سازمان پایبند هستند و حتی اگر در سطوح پایین‌تری استخدام شوند، تمایل دارند در یک زمان نسبتاً کوتاه به رده‌های بالای مدیریتی و مدیریت اجرایی راه پیدا کنند. با توجه به این فرصت، آنها می توانند برای سال های آینده به دارایی های ارزشمند یک شرکت تبدیل شوند. این مزیت نیز یک اشکال است. با این حال، اگر یک متفکر استراتژیک به طور مکرر مورد ردیابی قرار گیرد، به طور چشمگیری احتمال دارد که از کشتی بپرند و به سازمانی (معمولاً یک رقیب) بروند که برای توانایی های آنها ارزش قائل است.
  • نوآوری. متفکران استراتژیک می‌توانند دیدگاه‌های چندوجهی را از موقعیت‌های مختلف ترکیب کنند و فرصت‌هایی را برای نوآوری شناسایی کنند که ممکن است بیش از حد از دست بروند.

متفکران استراتژیک تمایل دارند خود را در سطوح بالای مدیریت، در تیم های اجرایی و به عنوان بخشی از C-suite برای سازمان خود بیابند. با این حال، شرکت‌های مدرن در مقایسه با سازمان‌های تاریخی تمایل دارند «مساطی» باشند، و به همین دلیل، تصمیم‌های مهم تجاری اغلب در سطوح متوسط ​​و بالاتر گرفته می‌شوند. بنابراین، متفکران استراتژیک باید در سراسر سازمان مستقر شوند، با خطوط ارتباطی باز برای همکاری با یکدیگر برای منافع بیشتر شرکت.

یک سوال که اغلب مطرح می شود این است که آیا باید متفکران استراتژیک خود را استخدام کنید یا آنها را در داخل توسعه دهید.

حقیقت این است که توسعه متفکران استراتژیک از درون سازمان شما دشوار، پرهزینه و مستعد شکست است. مگر اینکه کارمندان موجود در حال حاضر سطحی از مهارت در تفکر استراتژیک داشته باشند، پرورش استعدادها واقع بینانه نیست. تقریباً هر سازمانی به دنبال متفکران استراتژیک به عنوان بخشی از فرآیند استخدام خود است، به ویژه برای نقش های مدیریتی و سطوح بالاتر.

روش های استخدام متفکران استراتژیک

هنگامی که هدف شما بررسی نامزدهای خود برای شناسایی متفکران استراتژیک است، باید فرآیند استخدام خود را با آن هدف تطبیق دهید. در اینجا هشت روش وجود دارد که می توانید برای کمک به غربالگری نامزدها، شناسایی متفکران استراتژیک و ارزیابی تناسب آنها با سازمان خود، پیاده سازی کنید.

 کاندیداها را با مشکل واقعی معرفی کنید.  راه شماره یک برای تشخیص اینکه آیا یک نامزد یک متفکر استراتژیک است یا نه این است که یک مشکل استراتژیک واقعی را به آنها ارائه دهید و ارزیابی کنید که آنها در مورد آن چگونه فکر می کنند و چه راه حل هایی پیشنهاد می کنند.

همانطور که HBR می گوید :

“شما می توانید از یک مشکل حل نشده واقعی استفاده کنید، که این مزیت را دارد که چندین راه حل بالقوه را در اختیار شما قرار می دهد. یا می توانید از مشکلی استفاده کنید که قبلاً آن را حل کرده اید، به این معنی که از قبل مراحل مهمی را که باید در پاسخ گنجانده شوند، می دانید. با هر یک از گزینه‌ها، باید به صورت شفاهی مشکل را توضیح دهید یا یک توضیح کتبی ارائه دهید، چند دقیقه به نامزد فرصت دهید تا فکر کند و سپس از آنها بخواهید مراحلی را که برای بررسی و حل مشکل انجام می‌دهند، راهنمایی کنند.

در برخی موارد، این حتی ممکن است راه حل بهتری نسبت به راه حلی که قبلا ایجاد کرده اید به شما ارائه دهد. هیچ راه بهتری برای یافتن یک متفکر استراتژیک ارزشمند از این نیست که حتی قبل از استخدام، یک مورد از مزایای سازمان خود را داشته باشید.

 از کاندیداها بخواهید یک طرح معیوب شناخته شده را مرور کنند. یکی دیگر از راه های عالی برای شناسایی یک متفکر استراتژیک این است که یک برنامه استراتژیک موجود را به آنها ارائه دهید و از آنها بخواهید آن را بررسی کنند و نقص های احتمالی پروژه را شناسایی کنند.

 

باز هم، شما می توانید در این مورد به دو روش ادامه دهید. می‌توانید با یک طرح جعلی شروع کنید که خطاهایی را در آن وارد کرده‌اید، یا می‌توانید از یک برنامه واقعی که کسب‌وکارتان پیاده‌سازی کرده است استفاده کنید و مشکلاتی را که با آن مواجه می‌شوید ثبت کنید. اولین مورد می تواند دشوار باشد زیرا ایجاد یک برنامه استراتژیک جعلی که توخالی نباشد می تواند مشکل باشد و نقص ها در نهایت آشکار به نظر می رسند. در همین حال، استفاده از یک برنامه واقعی مستلزم حفظ دانش از برنامه های استراتژیک قدیمی و نقاط شکست آنها است که هر سازمانی این کار را نمی کند. ترکیبی از این دو اغلب ممکن است تا زمانی که داده های دنیای واقعی بیشتری برای استفاده به عنوان مبنای سؤال مصاحبه خود داشته باشید ضروری باشد.

 برای یافتن پاسخ های استراتژیک سؤال بپرسید.  در حالی که ارزیابی «عملی» داده‌ها و راه‌حل‌ها یک تکنیک ارزشمند است، اغلب می‌توانید یک متفکر استراتژیک را شناسایی کنید – یا کسانی را که فاقد ظرفیت تفکر استراتژیک هستند، به سادگی با پرسیدن سؤالات در سطح استراتژیک حذف کنید.

سوالاتی  مانند :

  • هنگام کار بر روی یک مشکل استراتژیک در شرکت فعلی خود، چگونه ذینفعان مربوطه را شناسایی می کنید؟ آیا در خارج از سازمان خود سهامدارانی دارید؟
  • در هنگام ایجاد راه حل، چگونه به ترسیم وابستگی های متقابل و روابط بین جنبه های مختلف یک مشکل استراتژیک می پردازید؟
  • چه اقداماتی در طول زندگی حرفه ای خود (یا سال گذشته) انجام داده اید تا خود را بیشتر به یک متفکر استراتژیک تبدیل کنید؟

این سوالات به شما کمک می کند تا تفکر استراتژیک یک نامزد در کار خود را ارزیابی کنید و به شما بینشی در مورد خودآگاهی آنها می دهد. توجه داشته باشید که برخی از متفکران استراتژیک لزوماً از فکر عمدی برای توسعه تکنیک خود استفاده نمی کنند. اینها هنوز هم می توانند کارمندان ارزشمندی باشند، اما ممکن است نقاط کور قابل توجهی نیز داشته باشند و از طریق شهود عمل کنند، که ممکن است ایده آل نباشد.

 سوالاتی که داوطلبان برای استدلال استراتژیک می پرسند را ارزیابی کنید. هنگام مصاحبه با یک کاندیدا، فرآیند مصاحبه به دو طرف پیش می رود. به طور سنتی، در حالی که شما بیشتر سؤالات را می‌پرسید، نامزدها نیز اجازه دارند سؤالات خود را بپرسند. آنها همچنین ممکن است در طول فرآیند مصاحبه سوالاتی بپرسند، برای مثال، در هنگام ارزیابی یک برنامه استراتژیک، توضیح یا جزئیات بیشتر را بخواهند.

به نقل از  Vocal. سالوادور لورنز از رسانه ،

“نامزدهای مناسب سوالاتی مانند استراتژی کسب و کار یا استفاده فردی آنها از استراتژی در تجارت شما خواهند پرسید. آنها حتی ممکن است از شما بپرسند که چگونه شرکت شما از تفکر استراتژیک به روش خاص خود استفاده می کند، که تصویری فوری از نزدیک بودن آنها به این شکل از تفکر است.

 از نامزدها بخواهید که فرآیندهای فکری خود را توضیح دهند. یکی از مشکلات ذاتی در ارزیابی نامزدهای تفکر استراتژیک این است که راه درستی برای تفکر استراتژیک وجود ندارد. کاندیداهای مختلف می توانند یک موقعیت را متفاوت ارزیابی کنند و از راه های مختلف یا حتی یک راه حل جایگزین به همان اندازه خوب به یک راه حل برسند. اغلب، تنوع در زمینه و زندگی منجر به شیوه های مختلف تفکر می شود.

بنابراین، یکی از بهترین راه‌ها برای غربالگری تفکر استراتژیک – به ویژه تفکر هدفمند و استراتژیک – این است که از داوطلب بخواهید توضیح دهد که چگونه به یک راه‌حل استراتژیک معین پس از درخواست از آنها برای ایجاد یا ارزیابی، مانند روش‌های بالا، توضیح دهد.

نکته کلیدی این است که به دنبال راه حل “صحیح” یا جستجوی مسیر “درست” برای یک راه حل نباشید. در عوض، کلید ارزیابی استراتژیک بودن یک فرآیند است. این روش می تواند چالش برانگیز باشد و مستلزم آن است که مصاحبه کننده یک متفکر استراتژیک باشد.

 رزومه ها را برای نشانه های موفقیت استراتژیک گذشته بررسی کنید. اسکن درخواست‌ها، رزومه‌ها و نامه‌های پوششی برای عبارت «تفکر استراتژیک» و نامگذاری آن در روز غیرممکن است. با این حال، ممکن است بتوان رزومه های اولیه را بر اساس کلمات کلیدی خاصی که نشان دهنده تفکر استراتژیک در نقش های گذشته است، فیلتر کرد.

ERE Media گزینه های زیادی را فهرست می کند:

«اهداف راهبردی، چند ساله، متقابل، ایجاد مزیت رقابتی و افزایش سود و حاشیه. عبارات اضافی که باید جستجو کنید عبارتند از: تأثیر بیش از 1 درصد بر درآمد شرکت، وابستگی‌های متقابل، رویکرد جهانی، دیدگاه سهامداران، نقطه عطف صنعت، اتصال نقاط، VUCA، اولویت‌بندی، تجزیه و تحلیل پیش‌بینی‌کننده، و تصمیم‌های مبتنی بر داده. افرادی که از کلمات/عباراتی مانند یکپارچه، شریک استراتژیک، مانند مالک فکر می کنند، تجزیه و تحلیل علت شکست/ریشه یا کسانی که به طور معمول نتایج خود را بر اساس دلار یا تاثیرات درآمدی کمی می کنند، به احتمال زیاد استراتژیک هستند.

اما توجه داشته باشید که استفاده از این عبارات لزوماً نشان دهنده یک متفکر استراتژیک نیست. ممکن است نشان دهد که شخصی یک آغازگر را خوانده است که از چه کلمات کلیدی برای استخدام به عنوان یک متفکر استراتژیک استفاده کند.

 در طول مصاحبه به نشانه های تفکر استراتژیک توجه کنید. اغلب، هنگام انجام مصاحبه، ممکن است بتوانید تفکر استراتژیک را در عمل مشاهده کنید. نشانه های خاص این امر می تواند متفاوت باشد، به همین دلیل است که مصاحبه کننده باید یک متفکر استراتژیک باشد. لایک لایک را تشخیص می دهد.

 تفکر تاکتیکی را با تفکر استراتژیک اشتباه نگیرید. در جایی که تفکر استراتژیک بلند مدت است، تفکر تاکتیکی محدودتر و کوتاه مدت تر است. تفکر تاکتیکی می تواند برای یک سازمان ارزشمند باشد، اما زمانی که شما به طور خاص به دنبال تفکر استراتژیک هستید، می تواند باعث حواس پرتی شود. تفکر شش سیگما بر صرفه جویی در هزینه ها متمرکز است و کسانی که “همسویی خود با اهداف استراتژیک” را بیان می کنند، همه معمولاً متفکران تاکتیکی هستند.

تفکر تاکتیکی

شناسایی متفکران استراتژیک برای تیم‌های مدیریتی و اجرایی شما برای موفقیت بلندمدت کسب‌وکار اهمیت حیاتی دارد، بنابراین تلاش برای اجرای یک فرآیند مصاحبه که به دنبال آن‌ها است، ارزش دارد.

آیا در مورد تفکر استراتژیک از من سؤالی دارید؟ لطفا در بخش نظرات زیر با ما به اشتراک بگذارید! من دوست دارم نظر شما را بشنوم و برای پاسخ دادن به هر نظری که شخصاً دریافت می کنم وقت صرف می کنم.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 − 5 =